قسمت دوم: پاسخ تشریحی به سوالِ، آیا مجاهدین تغییر کرده اند؟ رویکردشان به جنبش مهسا

مسعودرجوی و تغییرات شگرفش، رویکردش به جنبش مهسا و دیگر گروهها

آیا اعضاء مجاهدین سرمایه اند یا قربانیان مغزشویی نیازمند درمان

توضیحات تشریحی در مورد سوال ناقص مانده، آیا اعضای مجاهدین سرمایه اند یا...

پرگار بی بی سی با سازمان مجاهدین چه بایدکرد؟ با شرکت داود باقروند ارشد

برنامه پرگار با شرکت داود باقروند ارشد

گندزدایی جامعه سیاسی خارج کشور

گندزدایی جامعه سیاسی خارج کشور

Who are Mek cult? An inside report for the first time by defected High-ranking Mek and NCRI member.

An inside report for the first time by an ex-high-ranking member of Mek and NCRI based on the Mek’s own publications and ... Who assassinated the Americans in Tehran? Mek and Spying for Russia Did CIA destroy Mek-Russia spy net? How Mek retaliated? Seizure of US Embassy in Tehran? Mek’s Islamist Revolutionary Courts Mek and the Children in the Combat Mek and Saddam Hossein of Iraq and Saudi Arabia Mek as Assassinators Who is the head wife in Mek Leader’s Harem? Have they changed? How Maryam Rajavi deceives the western world? How Mek terrorism differs to ISIS and Al Qaeda terrorism? Why Mek is more dangerous? Use of 10-year-old children in combat by Mek. Who are the wives of the harem of the Caliph of the Mek? Mek’s planed courts and justice for their Islamic State describe by its Calipha. How the world can protect itself against terrorism?

مصطفی رجوی پدرش مسعودرجوی را به دادگاه کشانده است

در مطلب سپتامبر 2020 نیز تحت مطلب ” سخنی با مصطفی رجوی” نوشتم که دشمن مصطفی رجوی پدرش است و نه کس دیگر در آنچه مصطفی رجوی بعنوان ورود یا ادامه به مبارزه برای آزادی و… نامید، باید بداند که در این مسیر، دشمن اصلی اش، نه رژیم که مسعود رجوی خواهد بود.

آخرین پست ها

واکـاوی مـزدوری! سلطانی، خـدابنده، عـزتی، حسینی، یغـمایی، کـریمدادی، مصــداقی و پورحسین، منتقدین فرقه مافیایی رجوی. نقد آتشبیاران معرکه مشترک رجوی و سایت رهیافتگان

داود باقروند ارشد عضو علیرتبه سابق مجاهدین و شورای ملی مقاومت

محمدرضا روحانی مسئول مستعفی کمیسیون امور ملیتهای شورای ملی مقاومت: مسعود رجوی، ودرخواست اعدام امیر انتظام،حکم اعدام علی زرکش و مهدی افتخاری، دشنام به شاملو ،مرضیه ‌وتهدید جدا شدگان پناهنده در خارج کشور

محمدرضا روحانی مسئول مستعفی کمیسیون امور ملیتهای شورای ملی مقاومت: مسعود رجوی، ودرخواست اعدام امیر انتظام،حکم اعدام علی زرکش و مهدی افتخاری، دشنام به شاملو ،مرضیه ‌وتهدید جدا شدگان پناهنده در خارج کشور

تقدیم به امیروفا یغمایی که مسعودرجوی مادرش را جلو چشمانش ذبح کرد

مبارزه با رژیم یا فروپاشی درونی فرقه ای داعشی که میلیتاریسیم جهانی برای ایران تدارک دیده است

چرا رجوی نیاز دارد درخواست دیدار با اعضای در اسارتش را به نبرد دین بین فو تعبیر کند؟

افشای حقایق پشت پرده ضدیت با خانواده با اسناد سازمانی توسط داود باقروندارشد از مسئولین خانوادهها در مجاهدین

گسترش وطن فروشی در خارج کشور به سرکردگی رهبر همه وطن فروشان و دشمنان ایران

حمایت از تحریم و حمله نظامی به ایران خیانت به مردم و فاصله گرفتن آشکار از ایران و ایرانی

تحلیل طوفانِ سراسریِ جورج فلوید در آمریکا -داود باقروند ارشد

پایه اجتماعی فرقه رجوی (آمریکای نئوکانها) درحال فروپاشی است و رجوی برای صدمین بار بیگانه پرستیش به گل نشسته است

پربیننده ترین ها

ملاقات با نخست وزیر هلند آقای مارک روته در جریان کنگره سالانه حزب اتحاد احزاب لیبرال اتحادیه اروپا (آلده پارتی) در آمستردام. طی ملاقات ضمن معرفی خودو فرقه رجوی و نقض شدید حقوق بشر توسط این فرقه در آلبانی تشریح شد.

ملاقات با آقای گای فرهوفشتادت عضو پارلمان اروپا و رهبر فراکسیون لیبرالهای اتحادیه اروپا از سیاستمداران عالی و افشای همه ترفندهای فریب فرقه رجوی در زمینه ماهیت این فرقه و فشارها و توطئه هایی که علیه جدا شدگان اعمال میکند.

بنابه دعوت یو ان واچ جنبش نه به تروریسم و فرقه ها در نشست سالیانه حقوق بشر و دمکراسی شرکت کرد. خانم دکتر هشترودی بنا به دعوت جنبش نه به تروریسم وفرقه ها در این نشست شرکت کردند که حضور ایشان باعث خوشحالی جنبش نه به تروریسم و فرقه ها گردید. ایشان ضمن حضورفعالشان در نشست با اعضای عالیرتبه شرکت کننده در جلسه به بحث و گفتگو پرداختند. ازجمله با وزیر سابق دادگستری و عضو پارلمان کانادا آقای ایروین کولتر و از بنیانگذاران یوان هیومن راتس واچ مفصلا به بحث پرداختند. این کنفرانس سالیانه جهت شنیدن گزارشات قربانیان حقوق بشربرگزار میشود. در همین رابطه آقای داود ارشد رئیس جنبش نه به تروریسم و فرقه ها سخنانی بشرح زیر ایراد کردند:

درملاقات با دکترورنر هویر به اطلاع ایشان رسید که: فرقه رجوی در حال تدارک دیدن یک زندان ابدی موسوم به اشرف 3 در ‏محلی دورافتاده میباشد. این محل یک پایگاه نظامی متروکه آمریکایی می باشد با یک فرودگاه و یک سکوی هلی برد کوچک و ‏بخشی از سیستم های داخلی آن مستقیما از آمریکا آورده شده و نصب گردیده اند. از ایشان استمداد کمک شد. ‏

ملاقات با همسر نرگس محمدی در مقر ملل متحد ژنو-------آقای داود ارشد و خانم دکتر هشترودی با همسر نرگس محمدی در این ملاقات آقای تقی رحمانی همسر نرگس محمدی که خودشان نیز چندین نوبت زندان بوده اند از نقض حقوق بشر در ایران گزارشی به کنفرانس ارائه کردند و از تناقضات موجود در سیستم قضایی ایران در جریان محاکمه نسرین محمدی بطور مفصل و جامع سخن گفتند.خانم دکتر هشترودی و آقای مهندس ارشد با ایشان ابراز همدردی کردند و جزئیات بیشتری از موارد نقض حقوق بشر در فرقه تروریستی رجوی که در آن فعال بوده است را برای آقای تقی رحمانی تشریح نمودند.

دادخواهی علیه برده داری پناهجویان در تیرانا همچو لیبی توسط فرقه رجوی در دیدار آقای ارشد با نخست وزیران هلند و اسلووانیا

ملاقات با رهبر حزب دمکراتهای آزاد آلمان (اف پ د) آقای کریستین لیندنر در جریان کنگره سه روزه احزاب لیبرال اروپا در آمرستردام هلند. افشای جنایات فرقه رجوی علیه اعضا و جدا شدگان

آقای ارشد در مورد ادعای فرقه رجوی و حامیانش گفتند چند شاخص آشکار وجود دارد. چرا متحدین آنها بویژه آقای دکتر بنی صدر با پیش بینی سرنوشت آنها در عراق از آنها جدا شدند؟ چرا هیچ ایرانی چه مردمی چه سیاسیون در مراسم آنها شرکت نمیکنند؟ چرا این تشکیلات مجبور است جهت گردهمآیی هایش سیاهی لشکر کرایه کند؟ چرا این تشکیلات در ترس از مردم ایران اجازه نمیدهد با اعضایش درارتباط قراربگیرند؟ چرا ارتباط اعضایش را با جهان قطع میکند؟ چرا تمامی تحلیلگران برحقیقت نفرت مردم از این تشکیلات بدلیل همکاری با صدام را تاکید میکنند؟ چرا باید رجوی در داخل تشکیلاتش زندان و شکنجه برای اعضای خودش راه بیندازد؟ چرا مجبور است برای دریافت حمایت سیاسی هرچند بی ارزش منافع مردم ایران را به کسانیکه خود به کشتن آنها افتخار میکرده است بفروشد و حتی برای چند دقیقه سخنرانی آنها دهها هزار دلار بپردازد؟ چرا حتی عربستان حامی سیاسی و مالی آنها ارزیابیشان از آنها این استکه “هیچ جایگاهی در میان مردم ایران ندارند”؟ چرا در همین پارلمان اعضای سابق منتقدش را بقصد کشت میزند؟ چرا هر منتقدی ایرانی و حتی غیره ایرانی را جاسوس و مزدور رژیم!! میخواند؟ آیا بخاطر همین چرا ها نیست که: وقتی مردم ایران در سراسر کشور جهت خواسته هایشان دست به تظاهرات و اعتراض میزنند هیچ اسمی از آنها نمیآورند؟ آیا این مسئله پیامش غیر از این است که: مردم ایران رژیم حاضر را صد بار به فرقه رجوی ترجیح میدهند. و “تنها آلترناتیو دمکراتیک” جوکی بیش نیست.

خانم دکتر فریبا هشترودی: با یقین میگویم که مجاهدین شکنجه میکنند…. هشترودی1سرکار خانم دکتر فریبا هشترودی یکی از برجسته ترین زنان ایرانی جزء افتخارات ایرانیان در فرانسه، نویسنده و خبرنگار و فعال سیاسی که سابقا عضو شورای ملی مقاومت ایران بوده است که باید ایشان را بیشتر شناخت با علم یقینی در مورد فرقه تروریستی رجوی از درون آن سخن میگوید. وقتی به عمق پوسیدگی تشکل رجوی پی بردم جدا شدم بله

آخرین کلام مهدی تقوایی خطاب به مسعود رجوی

آخرین کلام مهدی تقوایی خطاب به مسعود رجوی

مهدی تقوایی از اعضای زندانی زمان شاه تشکیلات مجاهدین، که رضا رضایی در خانه او با ساواکی ها روبرو و خودکشی کرد. و مسئول چاپخانه مخفی سازمان بود. با همسر و دو فرزندش در مخالفت با انقلاب ایدئولژیک بعد از محاکمه اش در عراق به ارودگاه مرگ رمادی عراق فرستاده شدند تا در آنجا بپوسند.

بیانیه 14 تن

بیانیه 14 تن

نیروی خارج کشور چه میخواهد ‏و بیانیه 14 تن

مقالات پربیننده

فرقه ها در میان ما

دانش علمی شناخت و تمیزدادن فرقه از تشکل سیاسی

بدون شناخت علمی از فرقه های خطرناک تحلیل عملکردهای فرقه رجوی و اثرات بشدت مخرب آن بر اعضا و جداشدگان و خلاص شدن از فشارهای شکنجه گونه روانی مغزشویی های چندین دهساله غیرممکن است

خانم آناگومز نماینده پارلمان اروپا خواستار اخراج فرقه رجوی شد

افشاگریهای خانم سلطانی در رابطه مسعود رجوی با زنان مجاهد

افشاگریهای خانم سلطانی در رابطه مسعود رجوی با زنان مجاهد

قسمت سوم: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

قسمت سوم: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

قسمت دوم: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی امروز باید گفت آنچه را که فردا گفتنش دیر است

قسمت دوم: گفت و شنود با فرشته هدایتی: افشاگریهای فرشته هدایتی در مورد فرقه رجوی

قسمت اول: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

قسمت اول: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

سیامک نادری مرگهای مشکوک فرقه رجوی را افشا میکند

کشتن و سربه نیست کردنهای فرقه رجوی

سخنان آقای داود ارشد در پنجمین کنگره سکولاردمکراتهای ایران -کلن آلمان

سخنان آقای داود ارشد در پنجمین کنگره سکولاردمکراتهای ایران -کلن آلمان

فعالیت های ما در تصویر

سخنرانی آقای داود باقروند ارشد در پارلمان اروپا

 

سی خرداد سالروز بسرقت رفتن مبارزه مردم ایران

بقلم داود ارشد

 سی خرداد

سی خرداد سالروز بسرقت رفتن و به نابودی کشانده شدنِ مبارزه مردم ایران برای دمکراسی و آزدای و حاکمیت قانون در سال 1360 توسط دزد، راهزن انقلاب و شیاد بزرگ معاصر ایران مسعود رجوی  با همدستی همجنسانش در رژیم جمهوری اسلامی است. 

دزد و شیادی که با همدستی همجنسان خود بعد از اینکه با دروغِ پاک کردن ایران از حکومت ولایتی صدها هزار جوان را به مسلخ برد، نقاب از چهره برداشت که خود یک ولی فقیه البته با برند استالینی است. و جهان متوجه نشد که در پشت lga6fn9exuz 6دیوارهای آهنین اشرف و لیبرتی – ارودگاههای آشوویتسی رجوی تحت حمایت دیکتاتور عراق چه بر مجاهدین و مبارزین گذشت. روز سی خرداد ی که مریم رجوی همدست و هم باند  راهزن  مبارزه مردم، این دزدی بزرگ را سالیانه با بزرگ دزدان و راهزنان کشورها تحت عنوان میهمانان عالیرتبه با سور و سات و با هزینه میلیونها دلار جشن میگیرد. 

ولی باید اذان کرد که با توجه به تجارب ضد انقلابی مسعود رجوی و با بی تجربگی جوانان و نوجوانان میلیشای پاکی که پنجه های آغشته به آرد گرگِ گوسفند نما را نتوانستند تشخیص دهند هزاران هزار به مسلخ رفتند. و آنها که جان سالم بدر بردند طی بیش از سه دهه در کویر بی آب و علف تشکیلات رجوی در زندان افرادی درون خود حبس شدند و از جهان قطع گردیدند.  تا مبادا تاکتیک های بعدی گرگ را متوجه شوند و هرکجا نیز ندای اعتراضی از طعمه های این گرگ شنیده شد کارناتمام همجنسانش در اوین و گوهر دشت  را خود در اشرف و لیبرتی و… تکمیل میکرد.

 

Mohammad Rajavi

محمد رجوی (فرزند مسعود رجوی)

اما بازماندگان مجاهدینی که این شیاد و راهزن نتوانست چه خود و چه همجنسانش نابود کنند که با پیوستن محمد (مصطفی) رجوی فرزند اشرف رجوی جان دیگری گرفته اند، قسم خورده اند که نگذارند تاریخ تکرار شود و مردم، جوانان، و مبارزه مردم ایران بار دیگر توسط هیچ شیادی ربوده و به مسلخ کشیده شوند. و از اینرو به تمام کمال و با تمام قوا به مبارزه آگاهی بخش با بیان حقایق در مورد این راهزنی بزرگ قطار مبارزه مردم ایران پرداخته و خواهند پرداخت. و بهای آنرا همانگونه که سالهاست میپردازند خواهند پرداخت.

آنچه که مسلم است  بازگویی حقایق مجاهدین جدا شده عاری از ایراد و اشکال نیست. از همین رو ما جدا شدگان از فرقه رجوی باید به همه انتقادات از بیرون خود توجه ویژه کنیم و اشتباهات و ایرادات و کمبود ها را رفع و کیفیت “بیان حقایق” را ارتقاء دهیم.

 

اما رجوی با تجربه تشکیلاتی دوران شاه تمامی اقدامات ضد انسانی را جهت خنثی کردن , اثرات  افشای اعمال ننگین خود  را چندین مرحله قبل از اینکه  به اجرا درآید  پیاده میکرد. او با تجربه تشکیلاتی گذشته آموخته است که نه تنها گربه را باید دم دجله بکشد بلکه باید نسل گربه ها را در تشکیلات بکند. جلسات غسل و فاکت خوانی و عملیات جاری “سرکوب جاری”… برای همین است.

عملیات (سرکوب) جاری پاسخ مسعود رجوی به بن بستهای

استراتژیک ایدئولژیک، سیاسی، تشکیلاتی

از همین رو مسعود رجوی که میدانست چیست و چه میخواهد بکند، سالها قبل با پیشدستی اقدام به نابودی هویت مبارزاتی دشمنان احتمالی خود  جهت خنثی کردنشان در آینده میزد. رجوی در دوره ای که به یمن جنگ بین ایران و عراق و عملیاتی که بعنوان پیاده نظام ارتش عراق صورت میداد، علیرغم نفرت مردم ایران از استراتژی او مانند استراتژی  جنگ شهری او اساسا نیازی به “عملیات (سرکوب) جاری” نمیدید. ولی با اعلام آتش بس و سوختن کامل این تشکیلات از نظر نظامی و سیاسی بجای نجات آن از طریق انتقاد از خود و تغییر سیاست  با دست زدن به ارتجاعی ترین اقدامات قرون وسطایی مانند اعلام امام زمانی خودش، طلاق های اجباری، بگیر و ببندهای درونی، و راه اندازی “عملیات (سرکوب) جاری” نشان داد که یک بنیادگرای تمام عیار است و بطور مطلق نه در ایدئولژی و نه در سیاست پویایی لازم را جهت اصلاح و تغییر و انطباق خلاق با شرایط را ندارد و مانند همه سیستمهای مــیرا راه حلش درونگرایی وسرکوب است.

———————

شوی ویلپنت پوششی برشکست سی خرداد فرقه رجوی

بر طبل تروریسیم کوبیدن به بهانه بزرگداشت سی خرداد توسط فرقه رجوی با به صحنه فرستادن مهدی ابریشمچی

———————

 

در همین راستا بود که او از همه (زن و مرد) انواع و اقسام اعترافات جنسی، اخلاقی، مبارزاتی، جنایی، … گرفته است. آنهم نه اعترافات واقعی، خیر، بلکه با این ترفند و فریب که هرکس خودش را نزد من (مسعود رجوی) و جمع بیشتر بی آبرو کند انقلابی تر است. و اینگونه برای مریم رجوی آبرو میخرد. رجوی در اوج دروغگویی وفریب به مجاهدین میگوید این که توهین و تحقیر روزانه فرد او را صدبار و هزاربار بیشتر جنگاور میکند. (اموزشهای رمضان 1392)

 

5

چهار دهه مجاهدین هیچ لوش و لجنی نبوده که بر سر و روی خود و همرزمانشان جهت راضی کردن این شیاد تاریخ به خیال  اثبات جدی بودنشان در مبارزه و تلاش برای صدبار و بلکه هزاربار جنگاور تر شدن نریخته باشند. این امر در مورد مریم رجوی نیز صادق بوده است و من نوشته ام. او نیز براستی اسیر وگروگان همین ترفند “انقلابی نمایی” مسعود رجوی است.  طوریکه توانسته او را در تمامی جنایات خودش شریک و همدست کند.تا در نوک تکامل انقلابیگری بماند. هرچه شقی تر هرچه تهی تر از انسانیت و هرچه بیشتر خود و انسانیت خود را به امیال رجوی بیشتر واگذارکرده تر، هرچه دجالتر و هرچه برای مسعود رجوی دروغگوتر انقلابی تر !!!!!   این است معنی جامعه بی طبقه توحیدی و انقلابیگری مسعود رجوی. که روشهای فاشیستی اس اس نیز در مقابل آن سر خم میکند.

 محاکمه مریم رجوی توسط مسعود رجوی

بعد از بازگشت از فرانسه در دور اولی که با مریم رجوی در اروپا فعال بودیم. در روز عاشورا در پایگاه بدیع زاده در سالن کتابخانه آن جلسه ای گذاشت که سوژه اصلی آن مریم رجوی بود.  برای اولین بار و بطور حیرت انگیزی مسعود رجوی که فکر میکرد مریم رجوی زیادی رسانه ای شده و احتمال آن میرود که در رابطه با غرب و بورژوازی آن  زیر سرش بلند شده باشد، با وجود اینکه مسعود رجوی،  مریم را در تعریف و تمجید بالاتر از مریم مادر عیسی و حضرت فاطمه و … مینامید، با به باد انتقاد گرفتن او و با زدن مارک بورژوازی به وی گفت :

 

 

 

“شما رفته بودید برای ارتش آزادیبخش  نیرو جذب کنید، افتاده اید به کار سیاسی طوریکه طی پنج سالی که در اروپا فعال بودید حتی یکنفر نیز نه تنها به ارتش آزادی اضافه نکرده اید، بسیاری نیز که از ارتش با شما رفته بودند جدا شده و رفته اند و شما خانم رجوی عملا شدید مبلغ مبارزه سیاسی با رژیم.”

 

 

واینگونه گربه مریم رجوی را دم حجله جلوی همه ما هرچند مسئولین سازمان کشت و میخ خود را کوبید تا مبادا با دیدن تنفر مردم ایران در خارج کشور از سیاستهای مسعود رجوی،  مریم رجوی نیز مانند علی زرکش علم غلط بودن تروریسم را بردارد. چون گزارشات هزاران هزار در زمینه دافعه اجتماعی سازمان، و تمامی سیاستهای رجوی از تمامی ما که در صحنه بودیم برای سازمان ارسال میشد. اینکارش البته خطاب به کشتن گربه ما نیز بود.

در همین راستای از پیش خنثی سازی هر مخالف، رجوی  نه تنها نگذاشته مجاهدین هیچ تخصصی کسب کنند، هیچ علمی بیآموزند، هیچ محتوایی را کسب کنند، هیچ امکان  و زمینه استقلال و زندگی مستقل را بیآموزند، بلکه تمامی زمینه های آنرا آگاهان نابود کرده است. اجازه نداده است هیچ دوستی ای بین مجاهدین ایجاد شود. همه را بر ضد همدیگر بخدمت گرفته است. چهل سال است که هر مجاهد را به جلاد مجاهد دیگری تبدیل کرده است. سیاست اختلاف بینداز حکومت کن به تمام و کمال. مسعود رجوی  تا توانسته است تبهکار تعلیم داده است. یعنی از مجاهدین زمان شاه، شکنجه گر، زندان بان و قاتل ساخته است. مناسبات پاک مجاهدین تبدیل به جمع فاسدی به معنی اخص کلمه  شده است که آیندگان تمامی ابعاد آنرا خواهند نوشت و خواهند گفت. چون باید خود افراد بیایند بگویند اگر من بنویسم باز ایراد گرفته خواهد شد که اغراق نکن.

شجاعت وصف ناپذیر جدا شدگان و اتهامات

 

 

آن  روزهایی که خانم سلطانی  و دیگر زنان با جستن از دام رجوی علیرغم اینکه بسیاری از آنها که تابلو زندانی زمان شاه و هم بندی جزنی و … را بر سردرب دکان سیاسی خود زده اند چهل سال است گرفتار آن هستند و از مبارز و انقلابی به شکنجه گر و زندان بان و قاتل تبدیل شده اند، این زنان افشارگیریهای خاص زنان  را شروع کردند. در مقابل اما همه ما مردسالارانه و در خط مقدم جبهه رجوی آنها را هدف ناجوانمردانه ترین اتهامات قرار دادیم، یعنی  چشم را بستن به اینکه زن مجاهدی که سالیان مبارزه را با شکستن همه زنجیرهای ضد تکاملی بر  دست و پایشان و غلبه بر تمامی موانع مرد سالارانه  مذهبی ، اجتماعی، خانوادگی فرهنگی… در عالیترین سطح  در سختترین شرایط مسیر طولانی مبارزه را در پیشاپیش دختران خیابان انقلاب را طی کرده اند،  از منظر ما صرفا  جهت خراب کردن رجوی، پست ترین و شنیع ترین اقدامات را بدروغ به خود نسبت میدهند؟؟؟؟!!!! و با نادیده انگاشتن حقایق و ستمهایی که بر این زنان مجاهد و مبارز کشور رفته است زبان زهر آلود را گشوده و مدعی شدیم که  رقصهای رهایی صحت ندارد. همبستری های تکی و جمعی حقیقت ندارد. حتی شنیدیم که بعضی ها نیز گفتند که حتما پول کلانی گرفته اند!!!! و در ضدیت با زن و عنصر زن در صف رجوی ها و ترامپها قرارگرفتیم.  ننگ و نفرین بر این زن ستیزی که محصول دستگاه فکری ضد انقلابی مسعود رجوی است.

رجوی خود پیشاپیش به جمع این زنان میگفت که با توجه به نحوه نگرش ضد زن در میان ایرانیان هیچ کس نه تنها افشاگریهای شما زنان را باور نخواهد کرد که به شما مارک هم خواهند زد. 

خانم فرشته هدایتی از زنان جدا شده ای می باشد که پس از استقرار فرقه رجوی در آلبانی، بخوبی به نقد آن می پردازد. او در مورد مشکل زنان جدا شده از سازمان مجاهدین و اینکه چرا پس از جدائی از این تشکیلات لب به سخن باز نمی کنند، می گوید

 

“این کاری است که “دل شیر” می خواهد، زیرا زمانی که مشخص شود که در تشکیلات سازمان مجاهدین خلق چه بر سر آنها آمده، از هر طرف، بخصوص خانواده مورد سوال قرار می گیرند.” بنابراین برای زنان شیردلی که سالها قبل راه را برای زنان دیگر بازکردند موانعی و مدعیانی چون خودمان را نیز اضافه باید کرد. و آنها را اینگونه مورد انواع تهمتهای رجوی پسند قرار دادن خود قابل تاُمل است.

 

 

گفتم بر زخمهای تا بن و استخوان جداشدگان  نمک نپاشید. در چهره محمد رجوی و دیگر فرزندان مجاهدین مانند زینب حسین نژادها و… این زخمها را خوب ببینید. این زخمها در جسم و روح زنان حتی در سکوتشان یکجور و در فریادهای فرزندانشان یکجور و مجاهدین و خانواده های آنها یکجور، خود گواه درد ها و رنجهایی است که زوج رجوی در آشوویتس خود به نسلی که تنها گناهش عشق به آزادی بوده است تحمیل کرده و میکند را باید درک کرد. واگر درک نمیتوانیم بکنیم بر آن نمک نباید پاشید. نباید به قیمت مخفی کردن آن خود واقعیمان بر زخمهای مجاهدین نمک بپاشیم و یا  با مارک زدن برای خود در نظر رجوی برای مخالفتمان با او مشروعیت دست و پا کنیم.

—————————-

 سخنرانی آقای داود ارشد در کنگره پنجم سکولارهای ایران در کلن آلمان

کرگدنهای مسعود رجوی

ولی ققیهی بنام مسعود رجوی از زبان و بقلم خودش 

چـــــرا مجاهد هراسی؟ مبارزه! در آینه مردم

ادعای فرصت طلبانه مسعود رجوی به ترور آمریکایی ها و غلط کردم های امروزش

فرقه رجوی – ادعای سردمداری مبارزه ضد امپریالیستی و سازشکارخواندن بقیه!!!

—————————-

 گروگانگیری فضای سیاسی خارج کشور توسط رجوی و نتایج آن

علیرغم همه اینها ما جدا شدگان از فرقه رجوی باید به همه انتقادات از بیرون خود توجه ویژه کنیم و اشتباها و ایرادها و کمبود ها را رفع و کیفیت بیان حقایق را ارتقاء دهیم. ولی:

  1. اگر فکر کنیم آنان که حقایق ظلم و جنایت رجوی را میگویند رژیم را رها کردن است.
  2. اگر فکر کنیم که انتقاد کردن به فرقه رجوی تعادل قوا ی بین مردم ایران و رژیم  به نفع رژیم تغییر میدهد.
  3. اگر فکر کنیم که چون رژیم به فرقه رجوی ایراد دارد، ما هم ایراد بگیریم خاک به چشم توده ها میپاشیم .
  4. اگر فکر کنیم که زدن به دشمن ِ رژیم بسود رژیم تمام میشود.
  5. اگر فکر کنیم که تمام مردم ایران نشسته اند که موضعگیریهای ما در خارجه را ملاک رویکردشان با رژیم قلمداد کنند.
  6. اگر فکر کنیم که موضعگیریهای ما در خارج سرسوزنی در داخل ایران تاثیر دارد.
  7. اگر فکر کنیم که تابحال خیلی مبارزه کرده ایم و شرمنده مردممان بخاطر سالیان سینه زدن زیر علم صدام و دست آموز او مسعود رجوی علیه مردممان نباشیم.
  8. اگر فکر کنیم که دلیل جدا شدگان از فرقه رجوی ادامه مبارزه!! مسعود رجوی با رژیم بوده است.
  9. اگر فکر کنیم که زمانیکه مجاهدین جدا شده سربازان ایرانی را در مرزها  و یا مردم را در شهرها بنفع صدام میکشتند و یا در آن شریک بودند، اسمش مبارزه بوده و نه تروریسم و جنایت.
  10. اگر فکر کنیم که زندان، شکنجه و اعدامها و سختی مبارزه را مسعود رجوی بود که تحمل کرده است و بر دوش همین مجاهدین نبوده.
  11. اگر فکر کنیم که مجاهدینی که چهل سال است جان بکف بخیال مبارزه برای آزادی مردمشان تمامی میدانهای زندان، اعدام و شکنجه رژیم و چهل سال آشوویتس رجوی را بجان خریدند ، و تمامی دار و ندار شان(خیلی ها تا پنج نفر از خانواده درجه اولشان را) در این مسیر قربانی کردند، و سالیان است که مرمی  فشنگ و ترکش خمپاره را با  جسمشان حمل میکنند و در هر نشست و برخاست  درد جانکاه آن را حس میکنند ویا  هربار که در آینه به خود مینگرند اثرات زخمهای بزرگ بر جسمشان چهل سال فریب و دجالگری را برسرشان آوار میکند ، کسانی هستند که نمیدانند تعادل قوا یعنی چه، و رژیم یعنی چه!  
  12. اگر فکر کنیم که سیاست و تعادل قوا را باید از کسانیکه تعادل قوا را در کتابها خوانده اند سوال کرد.
  13. اگر فکر کنیم که تعادل قوا در ایران آن است که آقای رجوی میگوید.
  14. اگر فکر کنیم که همچون ترامپ، نتانیاهو و شیوخ عربستان رجوی در دشمنی با رژیم، دوست مردم ایران است.
  15. اگر فکر کنیم که آنچه مجاهدین جدا شده میگویند اغراق آمیز است.
  16. اگر فکر کنیم که چون مجاهدین جدا شده همچون ستارخان و باقر خان لفظ قلم بیان نمیکنند پس پرسیپی ندارند.
  17. اگر فکر کنیم که چون آنچه مجاهدین جدا شده میگویند با منطق ما نمیخواند، و ما با چشم خود شاهد نبوده ایم و تابحال چنین وقایعی در تاریخ رخ نداده، این میزان از شقاوت ممکن نیست آنهم از خدای مدعی آزادی!!پس دروغ است …
  18. اگر فکر کنیم مگر این میزان جنایت امکانپذیر است؟ آنهم بدست ِ رجوی  ای که میگفت و مینوشت “بنام خدا و بنام خلق قهرمان ایران” و زمین و زمان را بدهکار خود میکرد، آنوقت چگونه ممکن است این فرد ، بگوید و بنویسد که ” مردمی که به من (مسعودرجوی) لبیک نمیگوید بدرد زیر خاک میخورد”، “جوانانی که در تظاهرات سال 1377رجوی را نام نمیبرند باید گذاشت پای دیوار”.
  19. اگر فراموش کنیم که این همان رجوی بود که فریاد وا اسلاما و وا مبارزه ضد امپریالیتی او علیه جهان (بخدا اگر خبر داشته باشید) به عرش اعلا میرسید که سر از میانه جولیانی ها، سعودیها، اسرائیلی ها، جان بولتن ها، … در آورده.

 

باید مطمئن باشیم که اشتباه میکنیم. و گروگان فکری و شاید عقیدتی رجوی هستیم.

 

چهار دهه است که رجوی همه این اگر ها را  به عالم القاء میکند.  با این هدف که  زمینه هرگونه طرح انتقاد  به خودش را خشک کند، وی با زیرکی ضد انقلابی و  با اهرم به گروگان گرفتن روحیه “ضدیت با رژیم”  مردم و سیاسیون ایرانی خارجه نشین  بر جنایاتش سرپوش بگذارد.

 

چه کسانی در دام رجوی بهتر گرفتارمیشوند؟

  1. اولین قربانیان این دام ننگینِ ضد ایرانی وضد ملی (ضد ملی و ضد ایرانی بودن در آینده بیشتر روشن خواهد شد) رجوی با انگیزه ترین های  مجاهدین بودند. چون براحتی انگیزه هایشان بگروگان گرفته میشود.
  2. پیروان بی چون و چرای رجوی با اولویت زندانیان زمان شاه با عقایدی عاریه گرفته شده از پس مانده نظم قرن گذشته از جهان دوقطبی و حاکمیت افکار ایدآلیستیِ چپِ غیر واقع گرا و غیر منطبق با جهان و جامعه امروز ایران که راه حلهایشان نه مبتنی بر شناخت بلکه  فقط وفقط بصورت کلیشه ای از دیگر جوامع میتواند تظاهر کند.
  3. بریده های از مبارزه حاملان این نوع تفکر در دستگاه رجوی با اولیت و در صدر آن خود مسعود رجوی تا جایی در مواجهه با واقعیت جامعه ای که صد در صد با آن بیگانه بودند، با شاخص آنهائیکه بطور اتو دینامیک از مبارزان آزادی به زندانبانها، شکنجه گرها، از مبارزان به اصطلاح چپ به آویختن به دشمنان هوشی مینه و چه گورارا و… تبدیل شدند.

که متاسفانه در خارج کشور کم نیستند و  (مرجعِ  تقلیدِ “مزدور شناسی” برای خارج کشور) نیز بودند و هستند،که بعضا فعلا درگیر مبارزه سترگ زندگی شده اند.

عده ای آنچنان از موضع ژنرال جیاب “چرا رژیم را رها کرده ای؟” میکنند که انگار در خط مقدم جنگهای دین بین فو در مواجهه با  نیروهای فرانسوی که در حال پیشرفت و تسخیر مرکز فرماندهی ویتگنگ ها هستند، ولی مخاطبشان سلاح را زمین گذاشته و از سر بی دردی به مسعود رجوی انتقاد میکنند!

 

 

اینها که اینقدر دلواپس مبارزه با رژیم هستند (را یادتان هست که علت مزدوری مرا چسبیدن به رجوی و رها کردن رژیم  و یا بداخل رفتن عنوان میکردند) که دوستانه به ایشان گفتیم –دوستان بس کنید اینقدر چپ نمایی نکنید، مخاطب شما مسعود رجوی- عیال سابق و … و البته آتمسفر چپ نمایانه خارج کشور است جهت پوشاندن بریدگی خود. و برای خیلی ها هم  رسانه ای ماندن و حفظ چهر علت آن است تا منافع مردم ایران.

 

 

مسعود رجوی  با همین اهرم (روانشناسی تشکیلاتی- تو که بمن انتقاد میکنی بریده  و رژیمی هستی ) توانست افشاگریهای سیامک نادری ها را 17 سال به عقب بیندازد. مسعود رجوی فرد را مجبور میکرد علیرغم اینکه آفتاب درخشان در حال سوزاندن صورتش بود شک کند که این آفتاب است و یا علت عیب و ایراد مبارزاتی خودش که این گرما و سوزش و روشنایی خیره کننده را میبیند و حس میکند. مجاهدین و بسیاری از ما بعد از جزقاله شدن زیر همان آفتاب فهمیدیم که چه ترفندی خورده ایم. و دست به افشاگری ( بیان حقیقت) زدیم. سیامک یکی از جزقاله شده هاست. همه چیز او را مانند بقیه مانند محمد رجوی از جسم و روحش تا مادرش و پدرش تا گذشته آینده اش و مهمتر از همه بسیاری از هم نسلهای میهنش را نابود کرده و رها یش کرده اند.

 

 

 

 

افشاگریهای مرا نیز چند سال عقب انداخت. بار اولی که فرار کردم هنوز فکر میکردم که رجوی ضد رژیم است پس باید آشوویتس او را تحمل کرد و برگشتم.  هزاران بار به خودم و خودمان شک کرده ایم هزاران بار سر خود را بریده ایم تا توانستیم با چشم باز آنچه را مشاهده میکردیم را باور کنیم. ترک آنچه (با فریب رجوی را خوردن) فکر میکردیم بستر مبارزه برای آزادی و دمکراسی و عدالت و برچیده شدن زندان و شکنجه است برای ما یک نوع عبور از آتش بوده است.

 

 

 

 

 

همه مجاهدین جدا شده برای جدا شدن یکبار آگاهانه در آتش سوخته اند با همه دردهای جانگداز آن و ساده نبوده است. چه کسانی جدا شدن از تشکیلاتی که هستی خودت، خانواده ات، همقطارانت، هزاران هزار همفکرانت، تمامی گذشته و آینده ات، هویت انسانی و آرمانیت را بپایش داده ای و متوجه شده ای که این فرشته نجات یک هیولای آدمخواری است که از روز اول اساسا برای مبارزه با آن محتوا بوده است که پا در راه گذاشته اید را میتوانند درک کنند؟

 

 

 

 

Rajav 250 377i

 

 

مجاهدین یکبار توسط رجوی به تمام و کمال از خود مبارزاتی و انسانیشان فروپاشیده و تبدیل به انسانهایی که حامل ضد ارزشهایی شده اند که نمونه آنرا در رویکرد یک آدمخوار مانند خودش بنام محمد اقبال در توصیف خواهرش میتوان شاهد بود . چون این نگرش و اتهامات و مارک های که از فرقه رجوی و محصولات آن شاهدیم، فقط خاص جدا شدگان نبوده همانها هم که در درون هستند از جمله محمد اقبال نیز از طرف رجوی همینگونه روزانه مارک میخورند و محمد اقبال برای اثبات اینکه با آنچه رجوی در موردش میگوید فاصله دارد و از خود رد اتهام کند، مجبور است خواهرش را در پیش پای او سر ببرد. و یا سعید اسدیان و محمد سیدی کاشانی (بابا) باید همقطاران سابق را سر ببرند…

 

 

مجاهدین یکبار نیز بخاطر سر در آوردن قطارجامعه بی طبقه توحیدی! از جهنم (جان بولتن و جولیانی و صدام و ترامپ و ترکی الفیصل و امام زمانی مشعود رجوی …) بجای بهشت جزقاله شده اند. قطاری که سوخت آن خون مجاهدین و خانواده هایشان و جنبش مردم ایران و…. بوده است.

 

اما اجازه بدهید آب پاکی روی دست همه بریزم،

هر کس از مجاهدین جدا شده (شورایی و مجاهد و هوادار) ولی :

  1. پاسیو است و در مورد فرقه رجوی سکوت کرده است.
  2. تمام عیار به افشای فرقه رجوی نمیپردازد و تمامیتش (از شروع فاز سیاسی تا امروزش) را نقد نمیکند.(منظورم نفی نقاط مثبت هیچ پدیده نیست از جمله بدون کمترین اغراق و گزافه گویی.)
  3. مسئولیت و سهم خودش (چه مجاهد چه شورایی) در جنایات رجوی را نمیپذیرد. و از همین زاویه نمیتواند آنجا ها که خودش نیز در دستگاه رجوی  مسئولیت داشته را نفی و نقد کند.
  4. در مقابل اما،  شدید تر و چپ نمایانه تر از رجوی شعار مبارز ه با رژیم میدهد.

 

 

مطمئن باشید که اینها مانند رجوی تا بن و استخوان به این القاء ضد ملی و ضد ایرانی او که میگفت هر منتقدِ من بریده است و هر انتقاد به رجوی در واقع هم جبهه شدن با رژیم است و آنرا حتی فراتر میبرد و میگفت  مانند تیر خلاص زدن در زندان اوین  است … تشبیه میکرد ایمان دارند.

 

شورایی (مبارز) و مجاهد جدا شده ای   که بوضوح میبیند فرقه رجوی چه اعمالی را مرتکب شده و میشود و میبیند که تبدیل به آلت دست و مبلغ سیاستهای جانی ترین سیستمهای ضد بشری  معاصر جهت نابودی ایران و ایرانی گردیده است طوریکه نابودی اعضایش برایش تنها وسیله رسانه ای شدن و ارتقاء وجهه اش در نظر همین جهانخواران است و آنوقت در جنگ  سیاسی تمام عیار با فرقه رجویِ  عامل امپریالیستی که در عمل سیاسی راست تر از حتی سطلنت طلبها و وزیران و نزدیکان شاه است، نمیباشد، اینها در حق مردم ایران خیانت ملی را مرتکب میشود.  سیاسیون ایران بیدار شوید؟!! یعنی همین.

کمی به فضای بین اللملی که رجوی سالیان بدان دامن میزد و اینروزها کمی ظهور بیشتری یافته دقت کنید. بویژه آنها که میگفتند که رجوی مرده است بچسبید به رژیم و ما گفتیم که شما آنقدر غرق در راهنمای چپ زدن برای لاپوشانی راست رویتان هستید که الف ب سیاست را نیز فراموش کرده اید بویژه تحولات بعد از یازده سپتامبر را که نیازی نیست که رجوی همان تشکل در اوج حمایت صدام در قالب دروغین (ارتش آزادیبخش ملی ایران) باشد، الان اسرائیل و عربستان و آمریکا از صفر برایت با پول و بسیج و تبلیغات و با مزدوران حرفه ای و بلک واترها و البته جهادی ها و امثال فرقه رجوی آپوزیسیون میتراشند. ماجرای لیبی و سوریه و عراق را با بکار گیری فرقه رجوی نه بعنوان نیروی موثر بلکه بعنوان عاملی جهت توجیه بین اللملی و مشروعیت بخشیدن به جناتتشان در ایران و نابودی آن مورد بهره برداری قرار میدهند.

از عوارض همین فضای پوشالی غیر سیاسی  و غیر مسئولانه که باید آنرا “سیا سی بازی” در خارج کشور نام گذاشت اینکه:

رفتارهایی است که انسان کمتر میخواهد مشاهد کند. سال گذشته  که مسئله ترور محمد رضا کلاهی مطرح شد یکی از دوستان ِ”مرتب رسانه ای” که مدعی است که مسئله ای نیست که ایشان نداند! در یک  مصاحبه تلویزیون اینترنتی  فریادش به آسمان  بود که چرا یکی از فعالین سیاسی با سابقه چپ  در مصاحبه با یک مجری صدای آمریکا  مدعی شده است که فرد ترور شده کلاهی است؟ و با این توهم که خود ایشان بسیار ضد رژیم تر از  او است  تا نوانست بجای توجه به  اصل مطلب  و نشانه هایی که این فرد در تحقیقاتش بدست آورده بود میداد این فرد را که اتفاقا کاملا نیز درست میگفت را لجن مال کرد چون تشکلی که احتمالا در گذشته بدان تعلق داشته کم ضد رژیم بوده است!!

از آنجا که بعضی کارهای این دوستمان را ارج میگذارم برایش بطور خصوصی نوشتم که :

برای فردی مانند شما! درست نیست که فکر کند اگر مطلبی را نمیداند و یا اطلاعات آنرا ندارد اینگونه برآشفته! و بگوئید که چون من نمیدانم پس نیست. در صورتیکه فرد ترور شده کلاهی بود. ” البته بعدها شنیدم که این دوست گرامی گفته که اشتباه میکرده است”. منطورم اینکه این فضای بی اعتمادی و آنچه من میدانم درست است مختص به جداشدگان از فرقه رجوی نیست متاسفانه رجوی آنرا به تمامی فضای “سیاسی بازی” خارج کشور توسط دوستان بی توجه گسترش داده شده است. نمونه دیگر اینکه یکی از زنان جدا شده در مصاحبه اش میگفت “من خودم سوژه کتک خوردن بودم” مصاحبه کننده با تعجب سوال میکرد خودتان شاهد بودید؟ یا میگفت “من خودم بعنوان افسر مالی از افسران عراقی گونی گونی پول ماهیانه یکان خودمان را در قرارگاه اشرف تحویل گرفتم” و مجری سوال میکرد شما خود شاهد این ماجرا بودید؟  این یعنی کارکرد رجوی. تازه قبول کنید که این دوستان بهترین دوستان جدا شدگان هستند.

بعد از  سی سال افشاگریهای مجاهدین ازپرویز یعقوبی گرفته  تا  آخرین موردش محمد (مصطفی) رجوی فرزند اشرف رجوی که بزودی  منتشر خواهد شد ، بالاترین کاری که شنوندگان افشاگریهای  مجاهدین جدا شده میتوانند بکنند این است که  آنرا باور کنند و بدانند که هر جدا شده فقط قادر است یک از صد هزار آنچه اتفاق افتاده را بیان کند.  بزرگترین ایراد جدا شدگان مانند بنده این است که کم افشاگری کرده و میکنند. تمامی حقایقی که تابحال در مورد فرقه رجوی شنیده ایم در مقابل آنچه هنوز شنیده نشده است مانند یک قطعه شن ماسه در مقابل تپه شنی است.

هرآنکس که فکر کند همه حقایق در مورد فرقه رجوی را میداند بداند که در حال فریب خود و دیگران است. سازمان مجاهدین یک فرقه مخرب مافیایی است و نه یک تشکیلات سیاسی ، معنی اینرا باید خوب دانست.

جداشدگان با توجه به اینکه سالیان بدلیل فریبی که از یکی از شیادترین مدعیان مبارزه برای آزادی و دمکراسی … ایران بنام مسعودرجوی و دنباله روهای زندان شاه او خورده و به مردم خود خیانت کرده اند. که این خیانت را در رویکرد مردم ایران به مسعود رجوی و فرقه رجوی بخوبی میتواند شاهد بود، دین بزرگی نسبت به مردم خود احساس میکنند بنابراین حداقل کاری که میتوانند بکنند بیان آنچه منجر به این فریب خود و صدمات و لطماتی که به مردمشان خورده است  و بیان حقایق عامل و عوامل این صدمات و لطمات است. و مطلقا برای خود بدنبال قدرت و… نیستند. اما مردم خود را در مبارزه خودشان برای کسب آزادی و دمکراسی و برقراری حکومت قانون بطور کامل حمایت میکنند. مبارزه ای که در تک تک شهرها و خیابانهای کشور با پیشتازی زنان و جوانان ایران در اوج خود در جریان است.

 داود ارشد

29 خرداد 1397

19 ژوئن 2018

————

مطالب مرتبط

گزارشی درونی از آنچه مسعود رجوی مبارزه اش میخواند

خروج مجاهدین از اشرف و لیبرتی و عراق شکست مطلق یا پیروزی نسبی 

محاهد خلق علی زرکش به کدام توصیف مسعود رجوی 

خانواده مجاهدین اسیر در لیبرتی نماینده خلق یا ضد خلق 

خانواده های مجاهدین درگذر از مائده آسمانی به سنگهای ابابیل

نامه سرگشاده داود ارشد به اسماعیل وفا یغمایی

چه کسانی مبارزه مردم ایران را فراموش کرده اند؟ بقلم داود ارشد

پاسخ داود باقروند ارشد : آقای سعید جمالی دوران چپ نمایی های کودکانه بسر آمده

قسمت آخر: آقای سعید جمالی (هادی افشار) بهتر نیست در ایران-افشاگر مقالاتت را منتشر کنی؟

هشدار به حمید اسدیان در مورد خودکشی زهرا نوری

مردم ایران و فرقه رجوی – اتهامات سلیمانِِ حمید اسدیان

مهستان یا تئاتر مبارزه و آلترناتیو به کارگردانی آقای نوری علا

——————

 

 

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

 
error

Enjoy this blog? Please spread the word :)

RSS20k
دریافت مطالب جدید از طریق ایمیل5k
مارادر فیسبوکتان به اشتراک بگذارید12k
از کانال یوتوب ما بازدید کنید14k
از کانال یوتوب ما بازدید کنید
extra smooth footnotes