ملاقات با نخست وزیر هلند آقای مارک روته در جریان کنگره سالانه حزب اتحاد احزاب لیبرال اتحادیه اروپا (آلده پارتی) در آمستردام. طی ملاقات ضمن معرفی خودو فرقه رجوی و نقض شدید حقوق بشر توسط این فرقه در آلبانی تشریح شد.
فرقه رجوی – ادعای سردمداری مبارزه ضد امپریالیستی و سازشکارخواندن بقیه!!!
مبارزه ضد امپریالیستی
سازمان مجاهدین از همان روزهای اول انقلاب 22بهمن 1357 بر ادامه مبارزه تاکید و اصرار فراوان داشت و تمامی نشریاتش مملو بود از شعارهایی بمعنی “مبارزه نباید در سرنگونی محمدرضا شاه (شاه فرعی) ختم شود، بلکه باید تا سرنگونی امپریالیسم به سرکردگی امپریالیسم آمریکا (شاه اصلی) ادامه یابد.
فرقه رجوی با توجه به وابسته بودن شاه به آمریکا و غرب به جو ضد آمریکایی آن زمان دامن زده و با سوء استفاده از این فضای احساسی بالا بر طبل مبارزه با امپریالیسم میکوبید و حاکمیت جدید را نیز به کوتاهی و سازش متهم میکرد. در نشریه شماره 4 مجاهد از صفحه اول و در ادامه صفحه دو آن میتوان این فضا را بخوبی مشاهده کرد. تیتر مطلب اینگونه است:
««تیتر اصلی: ماهیت روابط فعلی ایران و آمریکا و زیر تیتر آن: ضرورت مبارزه ضد امپریالیستی بعنوان تنها راه رهایی»» ودیگری بر جنایتکارانه خواندن رابطه با آمریکا را در پنجاه سال گذشته نشان میدهد تا نتیجه گیریهای خود را برای آینده بکند
در زیر نیز میتوان جزئیاتی از آنچه برطبل چپ نمایی های ننگین خود میکوبد را مشاهده نمود.
««(1) همانطور که میدانیم آمریکا بعنوان سردمدار امپریالیسم جهانی دشمن و غارتگر همه خلقها و نتیجتا مسئول درجه اول تمام بدبختی های ملل زیر سلطه است. از اینرو حرکتهای آزادیخواهانه و رهایی بخش هم در هر گوشه ای از جهان بدون شک بر علیه آمریکا خواهد بود.»» (نشریه مجاهد ش4 ص2 )
«« برای سازمانهای انقلابی که از چندین سال پیش تر دست به نبردی قهرآمیز و مسلحانه علیه رژیم و حامیان امپریالیستیش زده بودند، نوع رابطه با آمریکا بطور عینی و علمی روشن بود. حتی بسیاری از عملیات انقلابی مستقیما بر علیه آمریکایی های جنایتکار بود. من باب مثال: ترور ژنران پرایس، سرهنگ هاوکینز و بطور کلی سنت انقلابی اعدام جلادان آمریکایی و انفجار تاسیسات آمریکایی که مبتکر و مجری آن هم عمده مجاهدین خلق بودند، از افتخارات جنبش انقلابی ایران در سالهای سکوت و خفقان محسوب می شود. خلق ایران دشمن اصلی خود را باز میشناسد. (نشریه مجاهد ش4 ص2)
««به بیان دیگر از آنجا که در مقطع کنونی تاریخ، تضاد اصلی حاکم بر جامعه بشری، تضاد بین خلقها و امپریالیسم است، نیروها، احزاب و رژیم ها بایستی در ارودی خلقها و همراه آنان با امپریالیسم جهانی (بسرکردگی امریکا) در نبرد و ستیز باشند، وگرنه اجبارا جزو اقمار امپریالیسم و به موضع ضدیت با خلقها سقوط میکنند!!»» (نشریه مجاهد ش4 ص2)
««اینکه “ما چه نیازی به رابطه با آمریکا داریم”، “آمریکا محتاج رابطه با مااست” ،”امریکا از رابطه با ما سود میبرد”، و از این قبیل تمایل جهت خود را ابراز کرده اند. اما از سوی دیگر مقامات و دیگر جناحهای حاکم هرگر با صراحت و قاطعیت به ضرورت مبارزه ضد امپریالیستی (که طبعا قبل از همه دامن آمریکا را خواهد گرفت)، انگست نگذاشته اند. زمانی با دلجویی از در تفاهم و دوستی در آمده اند، در مواردی صبحت از لغو یک قرارداد و تثبیت قراردادهای مفید کرده اند. ..»» (نشریه مجاهد ش4 ص2)
ما در اینجا از نشریه مجاهد منتهی به آبان سال 1358 و گروگانگیری در سفارت آمریکا نمونه آورده ایم تا ببنیم آنچه بر طبل های سیاه بازار سیاست و شعارهای داده شده در آن کوبیده میشد تا چه میزان در اوج آپورتونیسم، عاری از هرگونه درک و فهم و دانش در امور سیاست بین اللملی و ضد منافع ملی و تا چه میزان دروغ، پوشالی، عوامفریبانه-پوپولیستی، خودخواهانه و تنها جهت منافع مقطعی شعار دهندگان بدون سر سوزنی ایمان و اعتقاد به آن شعارهاست که چگونه بر ضد مردم ایران با خسارتهای تاریخی و عقب ماندگیهای جبران ناپذید ناشی از آن به بهای جان صدها هزاران ایرانی و فرار مغزها، نابودی و به یغما رفتن سرمایه های کلان مادی و معنوی همان خلقی که فرقه رجوی او را در اوج دجالگری در جایگاهی معادل خدای (نداشته) خود بر سر در همه شعارهایش تحت عنوان “بنام خدا و بنام خلق قهرمان ایران” قرار داده بود، نتیجه داده است. گویی پیگیری کنندگان آن سیاست ها هیچگونه قرابتی با مردم ایران و ایران زمین و منافع آنها نه تنها نداشته اند که دشمن آن بوده اند. و امروز چگونه با همان امپریالستهایی که روز و شب در بوق و کرنا میکرد که تنها رابطه با آن رابطه ستم دیده و ستمگر است، همبستری سیاسی آنهم علیه همان خلقی که معادل خدایش قرار داده بود متحد و یکپارچه شده طوریکه میلیونها دلار هزینه چند دقیقه همبستری سیاسی با آنها میکند!!!!
ادامه دارد
داود ارشد