ملاقات با نخست وزیر هلند آقای مارک روته در جریان کنگره سالانه حزب اتحاد احزاب لیبرال اتحادیه اروپا (آلده پارتی) در آمستردام. طی ملاقات ضمن معرفی خودو فرقه رجوی و نقض شدید حقوق بشر توسط این فرقه در آلبانی تشریح شد.
محمد رجوی: و یک نکته اساسی که باید همه بدان توجه کنیم
ایشان از همان روزهای اول که با محروم کردنش از درس و مدرسه و کودکی کردن در فرانسه ربوده شده و به عراق منتقل گردید و فهمید که بار دیگر محکوم شده تا اگر در 19بهمن 1360 به یمن فدای کاری مادرش اشرف ربیعی از فدا شدن برای امیال مسعود رجوی جان سالم بدر برده اینبار باید در عراق سناریویی که مسعود رجوی سالیان پیش برایش تدارک دیده است تا با ریخته شدن خون او تابلوی عاشورایی رجوی که در سال 1360علی اصغرش زنده از صحنه بیرون آمد و تابلو رجوی ناقص ماند، اینبار در عراق به سناریو عاشورای مسعود رجوی بپیوندد و تابلو عاشورای کمدی او تکمیل شود، آگاهانه با تمامی تمهیدات مسعودرجوی با شجاعت خیره کننده ای به مبارزه برخاست.
http://nototerrorism-cults.com/?p=14343
بنابراین رجوی بخوبی میدانست که مصطفی در نقطه مقابل او قرار دارد. و از نظر او محمد یک بریده مزدور بود. بنابراین دستور تشکیلاتی برای اینگونه افراد، بیخبر نگهداشتن مطلق آنهاست. چون میداند اگر اطلاعات جنایات درون تشکیلاتی را داشته باشد یا باید سرش را زیر آب کرد و یا اگر رفت بیرون بلافاصله به افشای حقایق دست خواهد زد.
این روش جاری از همان فاز سیاسی و با شدت و حدت بسیار بیشتر در فاز تروریستی دنبال میشد. و محدود به مجاهدین جوان نبود در مورد تمامی مجاهدین زمان شاه نیز صدق میکرد. در مورد شورایی ها نیز همینطور و آنها بطور مطلق بیخبر از مسائل پشت پرده آهنین و پنجه خونین تشکیلات نگهداشته میشدند تا براحتی بشود آنها را در درجه اول فریب داد و در ثانی علیه جدا شدگان در حداکثر توان بکار گرفت که نمونه هایش را امروزه شاهدیم.
از این رو نکته مهم این است که نباید انتظار داشته باشیم محمد رجوی از جزئیات بسیاری از مسائل با خبر باشد. البته او فرد بسیار باهوشی است و با مخالفت محتوایی که با تمامیت سازمان و رهبری آن داشت و با شجاعتی که در او سراغ داریم ممکن است بسیاری مسائل را در جریان قرار گرفته باشد. ولی نباید از او انتظار همان اطلاعاتی که دیگران دارند را داشت. اما قطعا او اطلاعاتی خواهد داشت که هیچ کس شاید نداشته باشد. خلوتهای او و مسعود رجوی و مریم رجوی ….ماجراهای اشرف رجوی دختر مریم رجوی …
عاشوراهای کمدی مسعود رجوی چرا؟
به این دلیل که عاشورای مسعود رجوی در نقطه مقابل داستان عاشورای امام حسین قرار دارد که در صدد نجات تمامی ملازمان و همراهان و نزدیکان است و مستمرا از آنها میخواهد و ابلاغ میکند که شمایان تمامی عهد و پیمانهایتان را با من (امام حسین) به تمام و کمال به جا آوردیده اید و هیچ تعهد بجا نیاورده ای ندارید، و دشمن فقط بدنبال من است و نیازی نیست که شما نیز کشته شوید و خواهش میکند که صحنه مرگ را ترک کنند و مرتب تکرار میکند که عهد و پیمانم را از شما برداشتم و حتی چراغ را خاموش میکند که مبادا کسی در محضور قرار بگیرد. صحنه عاشورا رانیز طوری میچیند که همراهانش در خط مقدم نباشند و بسیاری نیز نجات میبابند برعکس که خودش در صف مقدم میجنگد.
امام سجاد(ع) در روایتی میگوید که امام حسین با اصحاب خود گفت: «… همانا من اصحابی با وفاتر و بهتر از اصحاب خودم نمی شناسم و اهل بیتی از اهل بیت خود نیکوتر نمی دانم، خداوند شما را جزای خیر دهد. آگاه باشید که من هدف دیگری برای جماعت داشتم و ایشان را به راه اطاعت و متابعت از خداوند می پنداشتم اما اکنون آن خیال دیگر گونه صورت بست.
امشب بیعت خود را از شما برداشتم و شما را به اختیار خود گذاشتم تا به هر سویی که می خواهید کوچ کنید. اکنون پرده شب شما را فرو گرفته است. در این سیاهی شب به هر سو که می خواهید بروید. این جماعت مرا می خواهند و چون مرا بکشند به غیر از من نپردازند.»
در این بیان امام حسین هیچ تحقیر و توهین و نسبتهای بزدل و … به اسحابش دیده نمیشود.
اما عاشوراهای مسعود رجوی برعکس است او صحنه را طور میچیند که اولا در لحظه خطر خودش هزاران کیلومتر دورتر از منطقه خطر مطلقا در امنیت کامل باشد. در ثانی نزدیکترین کسانش را طوری در صحنه سازماندهی میکند که صد در صد کشته شوند تا او در بازار شام سیاست خون ملازمانش را بعنوان فدای حداکثر خودش به آسمان پاشیده و به اعتبار رسانه ای تبدیل کند.
و دجالگرانه چراغ خاموش میکند ولی در بیان بجای گفتن اینکه من هیچ حقی برگردن شما ندارم شمایان همه عهد و پیمان خود را نسبت به من اجرا کردید، میگوید ای خائنین ای بزدلها ای کسانیکه میخواهید به مبارزه پشت کنید، ای بدتر از مزدوران … و مدعی میشود که چرا میخواهید مرا (با وجود اینکه خودش هزاران کیلومتر آنطرف تراست!!! و پیام را با ماهواره میدهد!!!) تنها گذاشته و ترک کنید!!!!
پس خائن، مزدور، خنجر زن از پشت، بریده، خود فروخته به بورژوازی .. هستید. دجالگری و فریبکاری، شارلاتانیزم افسارگسیخته را در این سناریو کمدی درام مشاهده میکنید.
در عاشوراهای مسعود رجوی تنها کسی که شهید نمیشود امام حسین آن است!!! در عاشوراهای مسعود رجوی تا دلتان بخواهد مصطفی رجوی و موسی خیابانی و اشرف ربیعی و … دارد. چه عاشورای 19 بهمن سال 1360 چه عاشورای سال 1382 وقتی از عراق فرار کرد و همه مجاهدین را گذاشت که بدست بمبارانهای آمریکا و بعد توسط جیش المختارها عاشورایی شوند. و چه در اشرف وقتی 100 نفرشان را گذاشته بود که بدست مزدوران مالکی عاشورایی شوند. باور نمیکنید به یکی از دجالگریهای مسعود رجوی تحت نام چراغ خاموش در 11 آبان 1392 که در زیر آمده توجه کنید:
———————–
متن زیر از نوار صوتی مسعود رجوی که توسط آقای همنشین بهار با زحمت بسیار پیاده شده است میباشد که در این نوشته استفاده شده است
قسمتهای پر رنگ نوشته این قلم بعنوان توضیح مطلب است چون ممکن است خواننده با فرهنگ مسعود رجوی آشنا نباشد.
حرف من این بار خاموش کردن چراغها با همان سنت امام حسین است. تا هر کس که در شرایط محاصره و تنگنا اگر که یارای ایستادگی و تحمل فشار را ندارد، دیگر بار با کمک خودتون پی کار خودش برود.
(لحن تحقیر و توهین “عدم ایستادگی و عدم تحمل فشار!!! و رفتن پی کار خودت) را توجه کنید.
اگر هم کسی میخواد با هزینه مجاهدین، با کمک وکلای مجاهدین، با استفاده از دستاوردهای سیاسی مجاهدین که ناشی از خون شهداست، اگر میخواهد که بدون آلودهشدن به رژیم و اطلاعات آخوندی به خارجه به دنبال زندگیاش برود، آنرا هم میپذیریم. در نوبت میگذاریم و تا به حال هم چنین کردهایم و ریز و درشت را هم سازمان ملل در جریان است و بارها و بارها نوشتیم و اسناد و اسامی موجود است و قابل انتشار است.
(اینبار فرد جدا شده را کسی معرفی میکند که پا روی خون شهدا میگذارد. در ضمن باز در اوج دجالگری فقط قول “در نوبت گذاشتن میدهد” یعنی اگر کسی اطلاعات جنایات رجوی را دارد فعلا تا سالها به بهانه در نوبت باید در کنار امام حسین در فاصله 5000کیلومتری او در عراق بماند.
بارخدایا شاهد باش که مجاهدین با سرسائیدن به آستان پیامبر جاودان آزادی و سنتهای او رسم جوانمردی را به اعلاترین درجه و با بالاترین قیمت بجا آوردند [تصاویری با پرچمهای یا حسین دیده میشود]
برعکس امام حسین آقای رجوی مدعی میشود که خدایا مجاهدین (یعنی من ) تمام عهد و پیمانها را جوانمردانه و به اعلاترین ردجه و با بالاترین قیمت بجا اوردم ولی اینها خائن هستند و با پا گذاشتن روی خون شهدا میخواهند ترک صحنه کنند و مرا در 5000کیلومتری ترک کنند.
امشب من چراغها را خاموش خواهم کرد با همان سنت امام حسین تا هر کس که میخواهد برود و آنکس باقی بماند که میخواهد تا پایان جنگ، هر قدر هم که به درازا بکشد، برجا و باقی بماند استوار بی تزلزل و خدشهناپذیر. [پخش شعار حاضر حاضر…]
اینجا نیز بر عکس امام حسین کسانیکه خیال رفتن دارند را کسانی مینامد که تا آخر جنگ (با وجود اینکه خودش در 5000کیلومتری جنگ است) پایدار نمی ایستند، و با به درازا کشیده شدن جنگ استوار نبوده و متزلزل شده اند مینامد.
این سنت خاموشکردن چراغها را از سالهای قبل، از زمانی که در اشرف بودید بارها با سازمان ملل، کمیساریا و آمریکاییها در میان گذاشتیم و برایشون نوشته و دستشون دادیم. خوب میدونند و کمبود اطلاعات ندارند. اما شما هر سال خودتون خودجوش در عاشورا، برای خودتون تعهد و نقشه مسیر مینوشتید.
اینجا نیز با اطلاع رسانی در مورد اینکه آمریکایی ها نیز در جریان دجالگری عاشوراها و چراغ خاموشهای کمدی من هستند میخواهد به مخاطب بگوید که ما قبلا زمینه خنثی کردن افشاگریها را خشک کرده ایم.
حالا امشب من آمدهام که ابلاغیه چراغ خاموش بدهم تا هر کس که اهل جنگ نیست برود. [شعار هیهات من الذله شنیده میشود]
تحقیر و توهین به کسانیکه احتمالا بخواهند بروند را اهل مبارزه و جنگ نبودن میخواند. و اجازه نمیدهد که کسی حرفی بزند و در ادامه بخوانید که چه میکند.
در همین رابطه اجازه بدهید که در آستانه فروغ جاویدان حسینی، عاشورای پیامبر جاودان آزادی با سلام و درود به لشگرهای فدایی به خاکپای امام حسین، فرازی از زیارت عاشورا را مرور کنیم.
…
امشب و فردا شب لشگرهای فدایی باید آماده جنگ، جنگ تمام عیار باشند. آماده کارزار.
(خودش در امنیت مطلق و معلوم نیست در مورد کدام کارزار!!!! رجزخوانی میکند، انگار 1300سال قبل است و فردا واقعا عاشوراست. به همه مقدسات قسم، اگر یک آخوند دو ریالی در دورترین روستاهای مرزی ایران نیز اینکار را بکند او را با اردنگی بعنوان یک دیوانه روانی از روستا بیرون میکنند و تحویل تیمارستان میدهند.
ثار ثار، آماده جنگ و کارزار [ثار ثار=خون خون] (حاضر حاضر….سوگند نسل ایمان، حاضر حاضر تا پایان ۶ بار)این است دجالگری قرون وسطایی و ولایت فقیه استالینی که از آن نام میبرم.
داود ارشد
19 خرداد 1397
9ژوئن 2018
————
مطالب مرتبط
گزارشی درونی از آنچه مسعود رجوی مبارزه اش میخواند
خروج مجاهدین از اشرف و لیبرتی و عراق شکست مطلق یا پیروزی نسبی
محاهد خلق علی زرکش به کدام توصیف مسعود رجوی
خانواده مجاهدین اسیر در لیبرتی نماینده خلق یا ضد خلق
خانواده های مجاهدین درگذر از مائده آسمانی به سنگهای ابابیل
——————