ملاقات با نخست وزیر هلند آقای مارک روته در جریان کنگره سالانه حزب اتحاد احزاب لیبرال اتحادیه اروپا (آلده پارتی) در آمستردام. طی ملاقات ضمن معرفی خودو فرقه رجوی و نقض شدید حقوق بشر توسط این فرقه در آلبانی تشریح شد.
به بهانه پیروزی بزرگ فرقه رجوی در ملاقات با مک کین بدنبال پیروزی خروج از عراق!!!؟
قابل توجه “شو”رای ملی مقاومت و خود را به … زدن شمایان
همواره ابزار دجالگری و تحمیق مجاهدین توسط مسعود و سپس مریم رجوی این بوده که باید جنایتکاران امپریالیست را فریب میدهیم تا هنگام فتح تهران با ارتش آزادیبخش از طریق عراق جلو ما را نگیرند تا بقدرت برسیم بعد سرنگونشان کنیم. خانم رجوی الان در آلبانی در 5000 کیلومتری وطن و آس و پاس و تشکیلات فرسوده و نخ نمایی که پریروز طی نشستی در تیرانا بدانها ابلاغ کردی:
“بهتر است گزارش لواط و همجنس بازی شما مجاهدین روی میز من بیاید تا گزارش فرار و جداشدنتان”
آیا جایی برای اینگونه فریبکاریها و مخفیکاری ماهیت قدرت پرست و خود فروشی را باقی میگذارد؟
جمعی که همانند عناصر خود باخته و بی هویت استعمار زده جهان سوم دهه های قبل از جنگ جهانی دوم درمقابل استعمار گران تن به هر رذالت، زور، بردگی ، خاری و پست شمردن فردی، اجتماعی وسیاسی میدهند تا خودشان را در چشم از ما بهتران مقبول جلوه دهند، نه تنها لیاقت خطاب کردن خود بعنوان نماینده و مقاومت مردم را ندارد بلکه لکه ننگی هستند بردامن هر آنکس که این سفلگان فرومایه خود را بدانها منتصب کنند.
مشکل عمده با چنین عناصر فقط این نیست که اشتباهات عمدهای که مرتکب شده اند و میشوند که مرزش با خیانت به میهن و مردم بسیار مخدوش میباشد. بلکه مشکل این است که رذالت و فرومایگی به معنی بی هویتی فردی و سیاسی و نان به نرخ روز خوردن و تظاهر و چپ نمایی به بهای استقلال و منافع عالیه مردم و میهن در قالب هویت در آنها نهادینه میگردد. اینان هرکجا که باشند و بروند و تظاهری داشته باشند چنین سفلگی را می پراکنند.
در این رابطه بنده تلاش کرده ام این سفلگی و بی پرنسیپی سیاسی را در نوشتههایم بخصوص در مورد کسانیکه سابقه کار با رجوی را بعنوان مجاهد و یا شورایی داشته اند نشان دهم، که چگونه فرقه رجوی این قبیل افراد را در دستگاه خود به هرکاری وا میداشت و وامیدارد و حتی بعد از جدا شدن نیز هنوز نتوانسته اند از این بی پرسیپی و نان به نرخ روز خوردن و چپ و راست زدن کاسب کارانه و خود نمایانانه در بازار سیاسی خارج از کشور دست بردارند و خود را خلاص کنند.
متاسفانه در میهن ما نیز این گونه عناصر بعد از انقلاب اگر نه بسیار ولی با اتکاء به دلارهای نفتی کلانی که دریافت کرده اند و میکنند، میتوانند با وجود اندازه “بسیارناچیزشان”، خود را “بسیار” جا بزنند. که گل سرسبد چنین گندم نمایان جوفروش همانا “شو”رای ملی مقاومت ایران، دکان شعبده بازی و تردستی مسعود مرحوم و مریم رجوی است.
مسعود رجوی، فرقه و “شو”رایش از چند جنبه در تاریخ سیاسی ایران بیاد ماندنی شده اند.
- بعنوان یکی از شیادترین افردیکه هرآنچه بعنوان دلیل ضدیتش با خمینی عنوان کرده بود را هزاران بار غلیظ تر از خمینی به اجرا گذاشت که خمینی اجرای آنها را بخواب هم نمیدید. به خمینی ایراد میگرفت که بیان پاریس و تهرانش فرق داشت.
آیا “شو”رایی ها و مجاهدین باقی مانده و هواداران در این فرقه مافیایی که خود را آپوزیسیون میخواند ابتدا از خود و سپس از خانم رجوی سوال کنند که چه شده که افتخار شما شده مدال و عکس گرفتن و دادن با مک کین ها حتی با کرایه کردنش برای یک روز؟!!!
خانم رجوی:
کی و چه زمانی از مواضع گذشته خود به مردم ایران و جهان اعلام برائت نموده اید؟
کی و چه زمانی این انتقال و چرخش 180 درجه ای را توضیح داده اید؟
کی و چه زمانی علل غلط بودن مواضع گذشته و علل صحت مواضع کنونی را توضیح داده اید؟
پاسخ خونهایی که در مسیر مواضع گذشته ریخته اید را چگونه داده اید؟
و یا جوهره ابن الوقتی و از سر بیچاره گی و بروز ماهیت ضد “خلقی” و نان به نرخ روز خوردن است؟
کدامیک؟ سیاسیون چگونه باید به این دکان سوپر لوکس سیاست-وطن-مردم فروشی شما اعتماد کنند؟
این همان پدیده شوم (همه چیز یا رژیمی است و یا خود فروشی به اجانب) است که گفته شد که متاسفانه مجاهدین سابق و “شو”رایی های حاضر و سابق را به سفلگانی تبدیل نموده که صدایشان در نمیآید و حتی میترسند که حرفی بزنند همانها که تا دیروز به این مجمع و آن کنفرانس همانند بوزیهگان توسط فرقه رجوی کشیده میشدند و بلبل زبانی میکردند حال هیچ خبری از سیاست بازی آنها نیست و اگر هم به مجمعی و کنفرانسی بروند میترسند که مبادا علنی شوند درصوتیکه مدتهاست که فرقه رجوی آنها را علنی کرده است!!!!
باید از همینجا به وضعیت اسفبار تمامی کسانیکه از مجاهدین حاضر در فرقه رجوی گرفته و “شو”راییها و هواداران تا جداشدگان ترسو و ساکت که با آنها کار کرده اند پی برد که چه فرومایگانی بوده اند که درگرد رجوی جمع شده بودند.
البته از اینجا همچنین میتوان نفرت مردم ایران را از فرقه رجوی و خارجه نشینان ساکت در مقابل این میزان از سفلگی و فاحشگی سیاسی را درک نمود.
نه به تروریسم و فرقه ها
سلام میشه لینک داخل مطلبو چک کنید.برای من مشکل داشت.ممنون
۱۴ دقیقه پیش
این بدبختهای از اینجا رانده از آنجا مانده یادشان رفته که با کلینتون هم عکس گرفتند نشد. با صدام گرفتند نشد، در مکه با سعودیها فیلم گرفتند نشد با ملک حسین گرفتند نشد، با ترکی الفیصل عکس گرفتند رهبر عقیدتیشان را مرحوم کرد و نشد بگذار عکسشان را بگیرند چون تنها کاری که میتوانند الان با دلارهای عربستان بکنند همین عکس گرفتن است هرچند چند صد هزار دلار هرکدام هزینه برمیدارد.
دنبال ساختن اشرف در تیرانا با نیروی خودشان هستند که احتمالا یک ایران هم کنارش میسازند بعد از اشرف به آن حمله میکنند و میگیرندش و اعلام پیروزی بزرگ میکنند. میزان مالیخولیای این بدبختها از حد مرز اعداد روانشناسی رد شده است. آن بدبخت مسعود خان از بس قصه فتح تهران و حرمسرا سازی را خورد تا مرد. این یکی ببنیم کس سقط میشود.