ملاقات با نخست وزیر هلند آقای مارک روته در جریان کنگره سالانه حزب اتحاد احزاب لیبرال اتحادیه اروپا (آلده پارتی) در آمستردام. طی ملاقات ضمن معرفی خودو فرقه رجوی و نقض شدید حقوق بشر توسط این فرقه در آلبانی تشریح شد.
قسمت اول:جواد خراسان یکی از عناصر سرکوبگر فرقه رجوی کیست؟ اقدامات فرقه رجوی جهت قطع کامل و منزوی کردن مجاهدین انتقالی به آلبانی از جهان خارج
جواد خراسان یکی از عناصر سرکوبگر فرقه رجوی کیست؟
ملاقات دومی که با مادر ابراهیمی داشتم او بعد از مدتی که از صحبت هایمان گذشت زد زیر گریه و مطرح کرد که سازمان باید جواد خراسان را اعدام کند
جواد خراسان کیست؟ اسماعیل مرتضایی معروف به جواد خراسان از نفرات فرقه رجوی است. وی در فاز سیاسی و نظامی مسئول استان خراسان بود. و در خراسان و شهر مشهد مستقر بود. به همین دلیل نیز به جواد خراسان معروف بود. بنده در زمانیکه مسئول شاخه پاکستان فرقه رجوی بودم، ایشان را طبق دستور فرقه رجوی از پاریس از مشهد به کراچی پاکستان منتقل نمودم.
بهمراه این فرد خانواده ای نیز به پاکستان منتقل شد. خانواده مادر ابراهیمی که مادری بود حدودا 60ساله که فرزندش از تیمهای عملیاتی بسیار زبده بود. این مادر قهرمان با دو دختر 13-14 ساله هم خانه جواد خراسان بودند. و در تمامی ترددات با به جان خریدن هرلحظه درگیری و کشته شدن برای خودش و فرزندانش همراه جواد بودند.
در فاز نظامی و حتی در اواخر فاز سیاسی بدلیل جو امنیتی معمول بود که جهت عادیسازی ترددات و جلوگیری از دستگیریها مسئولین بخشها و استانها و … بتنهایی تردد نمیکردند بلکه یک خانواده یا یک بچه و یا ترکیبی از اینها بهمراه آنها تردد میکرد و یا در پایگاهی که محل فعالیت آنها بود همراهش حضور داشتند که بسیاری از این خانواده ها و کودکان در درگیریهایی که بوجود میآمد کشته شدند.
در اولین روزهاییکه از انتقال جواد خراسان و نفرات همراهش به پاکستان گذشت طبق معمول من با آنها ملاقاتهایی میکردم و گزراشات را میگرفتم و وضعیت آنها را بررسی و به فرانسه گزارش میکردم. در ملاقات دومی که با مادر ابراهیمی داشتم او بعد از مدتی که از صحبتهایمان گذاشت زد زیر گریه و مطرح کرد که سازمان باید جواد خراسان را اعدام کند وقتی جویای مسئله شدم مطرح نمود که جواد خراسان در زمانیکه در مشهد بهمراه او در پایگاه بودند شبها به دختران او تعرض میکرده است.
من که از این حرف شوکه شده بودم سوال کردم این چه حرفی است؟ مادر گریه کنان گفت که حتی از جواد خراسان مچ گیری هم کرده است. ولی چه میتوانست بکند که در آن جو نظامی که پسرش نیز جزء تیمهای عملیاتی شهید شده بود و فردی شناخته شده بود نمیتوانست خانه و پایگاه را ترک و جایی نداشته برود. و فرزندانش را از دم تیغ جواد خراسان برهاند.
خواستم که گزارشی بنویسد تا من آنرا رد کنم. مادر ابراهیمی همینکار را کرد و من آن گزارش را برای فرانسه ارسال نمودم. معمولا وقتی مسئولین میآمدند نفرات آنها کماکان تحت مسئولیت خودشان باقی میماندند. جهت احتیاط مادر و دو فرزندش را از جواد جدا کردم و به پایگاهی که عمدتا مادران بودند فرستادم. اما برای اینکه حساسیت جواد جلب نشود گفتم بدلیل مشکلات و کمبودهای جا و تراکم نفراتی که از داخل آمده اند جابجایی را انجام دادم.
طبق معمول هیچ بازخوردی از گزارشات از این نوع از فرانسه دریافت نمیکردیم. بعد از مدتی من مجبور شدم که پاکستان را ترک کنم و به فرانسه برگردم. مدتی بعد از فرانسه به بغداد رفتم در بغداد یکروز که به پایگاه اکبری رفته بودم مادر دوباره مرا دید و شتابان آمد سراغ من. و پرسید که چه شد شما گزارش کردی؟ سازمان چه جوابی داد؟ من گفتم که گزارش کرده ام باز هم گزارش میکنم. در آن زمان دوباره موضع را به محمود عطایی که در آنزمان در آنجا بود منتقل کردم. و خواستم که مسئله دنبال شود و شرح پیگیریهای مادر ابراهیمی را نیز به او دادم. اما کماکان جواد خراسان در تشکیلات رتبه میگرفت؟!!!
جهت اطلاع اینکه رجوی بالاترین سوء استفاده ها را از خطاهای جنسی افراد میکرد و با داشتن گافهایی از این قبیل آنها را عبد و عبید خود میکرد و وادار مینمود که دست به هرکاری بزنند. بالاترین شکنجه گرانش هم از میان همین افراد بودند. محمد اقبال نیز که به این میزان وقیح و دریده است از جمله همین افراد بسیار کثیف است البته من جز همین مورد از جواد خراسان چیزی نشنیده و اطلاعی ندارم. ولی محمد اقبال روزانه به آن مشغول بوده است. حتی از زنان عراقی توگوشی هم خورده است که در موقع مشخص او نیز افشاء خواهد شد.
تشبث های سیاسی فرقه جهت فریب مقامات آلبانیایی
قریب به هشت ماه قبل فرقه رجوی دریکی ازهتلهای بسیار گران تیرانا پایتخت آلبانی یک پنلی متشکل از لابی آمریکایی، بعضی افراد وارگانهای آلبانیایی ترتیب داد. هدف از راه اندازی این برنامه با هزینه های بسیار گران، سوء استفاده از لابی های کرایه ای آمریکاییش جهت فریب افراد و شخصیتهای آلبانیایی و بعضی ارگانهاییکه در این برنامه حضور داشتند به اینکه فرقه رجوی یک آپوزیسیون مشروع ایرانی است تا بتواند همکاری آنها را در پیاده کردن خواسته های خود همانگونه که در عراق شاهدش بودیم جلب نماید. در این جلسه سخنرانان کرایه ای متناسب با کرایه خود در سخنان خود تلاش کردند که به نوبه خود با فریب آلبانیایی های حاضر را متقاعد کنند. البته فرقه در جلسات توجیهی عنوان کرده است که تلاش اصلی آنها برای ایجاد یک پادگان همانند اشرف با کنترل بالای تشکیلاتی بر نفراتی که هنوز جدا نشده اند میباشد.
بکارگیر ارتشا توسط فرقه رجوی جهت پیشبرد اهداف ضد انسانیش
در پایان این برنامه فرقه رجوی به بهانه دادن هدایا به لابی های کرایه ای خود، هدایای بسیار گرانی نیز به شرکت کنندگان آلبانیایی داد تا بقول معروف با چرب کردن سبیل آنها همکاریشان با فرقه جهت سرکوب جداشدگان در آلبانی را برای خودش خریده باشد.
البته یکی از اهداف فرقه رجوی از اینگونه دست آویزهای ورشکسته کشاندن رئیس جمهور آلبانی به شوی سالگرد شروع مبارزه مسلحانه با شومنی مریم رجوی بود که با تلاش جداشدگان و ارسال نامه و افشاگری در مورد فرقه رجوی به رئیس جمهور آلبانی با شکست روبرو شد طوری که رئیس جمهور آلبانی در مراسم سی خرداد شرکت نکرد.
با این وجود فرقه در درون تشکیلات اینگونه وانمود کرد که همه مقامات آلبانیایی عاشق و شیفته مریم رجوی شده اند.
بکارگیری تهدید و ارعاب علیه جداشدگان
برهمین اساس سر دسته های اعزامی به آلبانی مانند جواد خراسان و حسن نایب آقا را به جان مجاهدانی که بعد از انتقال به آلبانی از فرقه جدا شده اند انداخت. فرمان شکستن قلم پای جدا شدگان و بریدن زبانشان بود.
بدنبال آن ایندو سردسته در برخورد با جداشدگان در ترس از اینکه نکند شروع کنند علیه رجوی افشاگری نمایند، ضمن تهدید آنها میگفتند ما الان چنان قدرتی داریم که هرکس بخواهد برعلیه ما حرفی بزند با او برخورد و روزگارش را سیاه میکنیم. ما الان میتوانیم از طریق ادارات مسئله حقوقی شما را مختل کنیم وحتی حسن نائب اقا وجواد خراسان بارها نفرات را تهدید میکردند که اگر ازمنطقه ما (منظور کاشارمحل استقرار سابق فرقه) خارج نشوید (با همان ادبیات فرقه) میدهیم اینجا شلوارهای شما را دربیاورند.
همین مسئله باعث شده بود که فشار روحی روانی بالایی به جداشدگان بیاید طوری که بعضا مجبور میشدند با توجه به مشکلات شدید مالی و محدودیتهای موجود بلحاظ زبان و مسائل حقوقی منطقه را ترک کنند. و یا آنها که میتوانستند با کمک اقوام و آشنایان از منطقه دور میشدند.
فرقه طبق معمول با دورغ و جعل دفتر کمیساریای پناهندگی را نیز فریب داده طوری که آنها نیز از همکاری با جداشدگان حتی مواردی که وضعیت حقوقیشان مناسب است در دادن مدارک به آنها تاخیر و اختلال ایجاد میکنند.
داود ب ارشد
30 نوامبر 2015
ادامه دارد.