ملاقات با نخست وزیر هلند آقای مارک روته در جریان کنگره سالانه حزب اتحاد احزاب لیبرال اتحادیه اروپا (آلده پارتی) در آمستردام. طی ملاقات ضمن معرفی خودو فرقه رجوی و نقض شدید حقوق بشر توسط این فرقه در آلبانی تشریح شد.
روزنامه های تهران: استقبال از سفر موگرینی
روزنامه های صبح امروز، سه شنبه ۶ مرداد در تیترهای اول خود به سفر مسوول امور بین المللی اتحادیه اروپا پرداخته و در عین حال در مورد سفر لوران فابیوس وزیر خارجه فرانسه به تهران نظرات مختلفی ابراز داشته اند. کیهان و جوان و دو روزنامه اصولگرای دیگر با استقبال از رییس دیپلوماسی فرانسه مخالفت کرده اند و دیگر روزنامه ها در مقالاتی یادآور شده اند که دیپلوماسی عرصه منافع است و نباید با احساسات با آن روبرو شد.
افشاگری سندی درباره فرستاده ویژه سازمان ملل در امور حقوق بشر ایران، با تیترهایی شبیه به سایه رشوه بر سر گزارش های احمد شهید در روزنامه های اصولگرا انعکاس وسیعی دارد.
سفرهای پسا توافق
تیتر و عکس صفحه اول اعتمادایران روزنامه دولت امروز در تیتر اصلی خود از «فصل جدید در روابط ایران و پاریس» نوشته و به جای سرمقاله خود مقاله ای از لوران فابیوس وزیر خارجه فرانسه را چاپ کرده که در اول آن گفته: پس از چند سال مذاکره دشوار اما سازنده بزودی به دعوت همتایم محمد جواد ظریف به تهران میروم و از این سفر خوشحال هستم. فرانسویان همیشه مجذوب ایران و بویژه میراث این فرهنگ کهن و سهم این کشور در تاریخ علم و اندیشه بودهاند. دانشجویان ایرانی نیز برای ما شگفتیآفریناند؛ آنها چهره ایران در دانشگاههای فرانسهاند و خوش میدرخشند. امروز شرایط برای بهبود و ارتقای سطح تبادلات دو کشور مهیا شده است.
فابیوس در این مقاله تاکید کرده: توافق هستهای مهم 14 ژوئیه یک چرخش است. برای آنکه این چرخش موفق باشد ضروری است هر یک از طرفها تعهداتی را که پذیرفته طبق تقویم مورد توافق اجرا کند. فقط به این شرط است که تلاشهایی که همه طرفین به کار بستهاند اعتماد را ممکن خواهند کرد.
و خلاصه این که: با چنین ذهنیتی است که من به ایران میروم و با همین ذهنیت همه موضوعها را با مقامات ایرانی مطرح خواهم کرد. ما بویژه از مسائل مربوط به صلح و امنیت در خاورمیانه که منطقهای درگیر تنشهای بسیار است صحبت خواهیم کرد. ایران به عنوان کشوری با نفوذ میتواند نقش مثبتی در مواجهه با این بحرانها و فجایع ایفا کند. توافقی که به آن رسیدهایم مسئولیتهای خاصی را برای ایران و برای ما ایجاد کرده است.
در پایان پیام وزیر خارجه فرانسه در روزنامه ایران آمده: ما میخواهیم برای یک جهان امنتر اقدام کنیم و بایسته است ایران هم سهم خود را در این جهان داشته باشد. این پیامی است که به تهران میبرم.
محمد شریعتیدهاقانی در مقاله ای در آرمان نوشته: سفر موگرینی به تهران را باید سفری با اهمیت توصیف کرد چرا که ابعاد توافق هستهای مشخص شده و مراحل قانونی آن در حال طیشدن است و مسئول دبیرخانه اختلافات و اداره توافق هستهای اتحادیه اروپا هم خانم موگرینی است. آنچه درخصوص توافق هستهای مهم تلقی میشود این است که در دبیرخانه اتحادیه اروپا نگاه مثبتی به ایران و نقش کشورمان در منطقه وجود داشته باشد.
سفیر سابق ایران در سازمان تعاون اسلامی با تاکید بر این که خانم موگرینی بعد از سفر به عربستانسعودی به تهران سفر میکند که همین موضوع، اهمیتی مضاعف به این سفر میبخشد نوشته: برای ایران روابط مثبت با کشورهای منطقه از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. با این وجود اگر قرار باشد در روند توافق هستهای پیشرفت وجود داشته و وضعیت پرونده کشورمان به حالت عادی برگردد، توافق باید همه مراحل خود را طی کرده و با آرامش و تفاهم طرفین (بین ایران و آمریکا و اتحادیه اروپا که خانم موگرینی مسئول سیاست خارجی آن است) صورت بگیرد.
علی محقق در سرمقاله ابتکار نوشته: در جریان مذاکرات هسته ای، همه طرفهای آنسوی میز – از شرق آسیا گرفته تا منتهی الیه غرب – بالاتفاق در چانه زنی های خود بیش از مبحث ظاهری امنیت، نگاهی عمیق تر به منافع اقتصادی خود و متحدانشان داشته اند. حتی مسئول کمیته سیاست خارجی اتحادیه اروپا هم طی روزهای پیش و پس از توافق ایران و 1+5 بارها به آثار اقتصادی این توافق برای کشورهای اروپایی گریز زد و اعراب را هم دلداری داد، تا بیش از پیش مشخص شود که با وجود همه ادعاها و مباحث امنیتی مطروحه از سوی غربی ها، این اقتصاد است که به عنوان شاهراه اصلی از دل دیپلماسی میگذرد.
موگرینی در روزی که از قصد خود برای سفر به تهران خبر داد در گفتگو با خبرنگاران، توافق اخیر با ایران را نشانه توانایی بالقوه و چندجانبه گرایی دیپلماسی دانسته و گفت که این توافق هم خبری خوب برای اقتصاد اتحادیه اروپا است و هم امکان گشایش فصل جدیدی در روابط ایران و بین الملل و روابط منطقه ای را فراهم می کند.
از طرف دیگر در این مقاله تاکید شده: اعلام اشتیاق غافلگیرکننده لوران فابیوس در همان روز اول پس از توافق، برای سفر به تهران را نیز می توان در همین راستا تفسیر کرد. او که درجریان مراحل مختلف گفتگوها حداقل سه بار درست در مقطع پایانی هر دور از گفتگوها، در کنار طرف آمریکایی نقش «پلیس بد» مذاکرات را بر عهده می گرفت، ناگهان مشتاق سفر به تهران شد تا عنوان اولین وزیر خارجه ۵+۱ که پس از توافق به تهران سفر میکند را از آن خود کند.
در پایان مقاله ابتکار آمده: رقابت اروپایی ها برای حضور در بازار ایران و بهره بردن از فضای جدیدی که در عرصه اقتصاد جهانی باز می شود، منفعتی یک سویه نیست و بهره بردار اصلی این رفت و امدها و گشایش ها ایران و اقتصاد ایرانی خواهد بود. قاعده کلی مناسبات، رایزنیها، چانه زنی ها و مذاکره ها در عالم دیپلماسی این است که دو سوی میز حداکثری از منافع ملی را درجریان این داد و ستد سیاسی به چنگ آورند یا از حداکثر داشته های خود محافظت کنند.
چرا مجلس حذف شده است
کیهان که در تیتر اصلی خود به گلایه پرسیده «جای مجلس در بررسی توافق هسته ای کجاست» در سرمقاله خود هم همین مضمون را دنبال کرده و نوشته: این دادههای عینی و ملموس و غیرقابل بازگشت یا بسیار دیر بازگشت در مقابل ستاندههایی که حتی یک مورد آن عینی و ملموس نبوده و صرفا چند جمله و حرف بظاهر دلنشین و فریبنده اقتضا میکند که کار بررسی متن در مجلس شورای اسلامی با دقت و هوشمندی بیشتری انجام شود تا راه بر هرگونه سوءاستفاده حریف بسته شود. کاری که لازمه آن دو چیز است، نخست اشراف کامل به موضوع توسط نمایندگان مجلس و در اختیار داشتن متنی که ظاهرا هنوز در اختیار ایشان نیست! و سپس عزم و اراده جدی برای پاسداری از دستاوردهای انقلاب.
به نوشته این مقاله: تنها در سایه این دو مقدمه میتوان تکلیف را به گونهای انجام داد که در پیشگاه خداوند سربلند و رو سپید ایستاد وگرنه احاله تکلیف الهی و قانونی به این و آن و شانه خالی کردن از زیر بار این مسئولیت خطیر و تاریخی، به بهانه اینکه «نظام» چنین و چنان تصمیمی گرفته، غیرقابل توجیه است، قطعا اگر قرار چنین بود، نه به مجلس و نه به قانون اساسی و نه به هیچ ساز وکار دیگری نیاز نداشتیم و میدانیم که چنین نیست و قانون اساسی بعنوان میثاق ملی، در اصل 77 تصریح میکند:« عهدنامهها، مقاولهنامهها، قراردادها و موافقتنامههای بینالمللی باید به تصویب مجلس شورای اسلامی برسد.»
یادداشت روز کیهان در پایان تاکید کرده: ذکر این نکته نیز ضروریست که براساس تفاسیر متعدد شورای محترم نگهبان – بعنوان یگانه مفسر قانون اساسی- کوچکترین تغییر در قراردادهای بینالمللی که کمترین تعهدی را برای کشورمان ایجاد کند،نیازمند طرح وتصویب دوباره موضوع در مجلس شورای اسلامی است.
وقتی علت و معلول جابهجا می شود
تیتر و عکس صفحه اول شرقمحمد بهشتی در یک مقاله در اعتماد با اشاره به این که همیشه و همواره در هر اتفاقی به دنبال یک دیوار کوتاه مقصر میگردیم نوشته: در هفته گذشته دو اتفاق مهم رخداده که هردو نشانههای پررنگی از این فرهنگ«مقصریاب» جمعی را داشتهاند. اولی سیلی بود که هفته پیش آمد و دومی مرگ پزشک اردبیلی. در هر دو این ماجراها، هم مدیران و هم مردم به سمتی رفتند که در سادهترین حالت مقصری را پیدا کنند و از کنار اشتباهات تاثیرگذار خود در این اتفاقها بگذرند.
در اتفاق اول؛ تجاوز به حریم رودخانه و بالا آوردن سطح رودخانهها از زبالههای ساختمانی، فاجعهای است که در سالهای اخیر به سر رودخانهها آمده و نه مدیری به آن رسیدگی کرده و نه جامعه نسبت به آن واکنش نشان داده و حساس شده و برایش کاری کرده. در نتیجه همه به یک اندازه مسوول بودند؛ از مدیر هواشناسی تا استاندارد و مدیران منطقه تا مردمی که به بهانه خانهسازی به حریم رودخانه تجاوز کردهاند، همه به یک اندازه مقصر بودند، اما مقصر اصلی را اداره هواشناسی معرفی کردهاند. چون اداره هواشناسی، نخستین و راحتترین مقصری است که میشود پیدا کرد.
رییس پژوهشکده میراث فرهنگی توضیح داده که: در اتفاق دوم؛ پزشکی در اردبیل کشته میشود، به فاصله کوتاهی مردم به این اتفاق واکنش نشان میدهند و در فاصله کوتاهتری همه به این نتیجه میرسند که در کنار قاتل باید یک مقصر کلیتر هم پیدا کرد که جامعه را به سمت بیاعتمادی به مردم هدایت کرده. در تمام این اتفاقها و اتفاقهایی از این دست که پیش از اینهم بارها و بارها شاهد آن بودیم، هیچوقت آسیبشناسیها درست و واقعی اتفاق نیفتاده.
نتیجه گیری مقاله این است که: حالا، هیچکس قبول نمیکند که به خاطر تخریب محیطزیست و تجاوز به حریم رودخانه مسوول آنهمه ویرانی و کشته است. همین است که جامعه پزشکان، که خود بیشتر از هر قشر دیگری از مشکلات و معضلات خود خبردارند، حاضر نیستند که نقش خود را در بیاعتمادی مردم به پزشکان بپذیرند و یک سریال را بهانه میکنند تا از شأنیت جایگاه پزشکان بگویند.
عبدالله انوار در مقاله کوتاهی در شرق نوشته: بررسی آثار بهجامانده از مورخان ایرانی نشان میدهد که سیل یکی از بلایای طبیعی است که سرزمین ایران همواره با آن مواجه بوده است. سیل یکی از موضوعاتی است که در آثار مورخان دوره قاجاریه بهکرات به آن اشاره شده است. در آثار محمدحسنخان صنیعالدوله ملقب به اعتمادالسلطنه، رضاقلیخان هدایت، ابومحمد نادرمیرزا و… از سیلهای تهران و دیگر شهرهای ایران نام برده شده است.
این نسخه پژوه و محقق تاکید کرده: در دوره قاجار اطراف تهران خندقهایی حفر شد که آب سیل به آنها میریخت و در آن ذخیره میشد. این سیلها بهخاطر توفانهای غیرمنتظره روی میداد و مخصوصا در فصل تابستان که مسیلها خشک بود، باعث جاریشدن آب و ازبینرفتن خانه و کاشانه مردم میشد. بهدلیل نبود سیستمهای هواشناسی، پیشبینی این حوادث غیرممکن بود و کمکرسانی به حادثهدیدگان بعد از وقوع سیل هم عملا وجود نداشت بهطوریکه قحطی، شیوع بیماریهای واگیردار و کاهش جمعیت پیامد سیلها بود.
مقاله شرق به این جا رسیده که: همین نبود سیستمهای پیشبینی باعث رواج خرافات هم میشد حتی درباره سیلی که در زمان پهلوی دوم در تابستان در محدوده امامزاده داوود رخ داد، شایعهای پیچید که بیحرمتی به حریم امامزاده باعث وقوع این سیل شده است. انتظار میرود اینروزها با گسترش فناوریهای پیشبینی توفان و هواشناسی، بتوانیم هوشمندانهتر در برابر این بلایای طبیعی عمل کنیم.
اتهاماتی که مبارک است
مصطفی عابدی در سرمقاله شهروند نوشته: رویداد مبارکی که همه در انتظارش بودند بالاخره به وقوع پیوست. شکایت رئیس دولت سابق از معاون اول رئیسجمهوری یعنی آقای جهانگیری همان رویداد مبارک است. این خبر را وکیل محمود احمدینژاد اعلام کرده است. حدود دو دهه پیش نیز و هنگامی که احمدی نژاد استاندار اردبیل بود، از روزنامه سلام به دلایل شخصی شکایت کرده بود و حتی در دادگاه هم حاضر شد، ولی در دوره ٨ ساله خود برای دستگاه قضایی خط قرمز تعیین کرد و خیلی صریح اعلام کرد که کابینه او خط قرمز است.
نویسنده معتقد است: گزارشهای گوناگون درخصوص وجود تخلفات اداری آن دولت و بیتوجهی به قانون وجود دارد که همه اینها باید در دادگاه رسیدگی شود. مهمتر از همه شکایات کمیسیون اصل نود مجلس از دولت وی است. به علاوه آقای احمدینژاد همیشه در طول دوره ٨ ساله خود لیستی از مفسدین اقتصادی را در جیب داشت که معلوم نیست چرا هیچگاه آنها را علنی نکرد؟ اگر دستگاه قضایی برای رسیدگی به اتهامات افراد صالح است، پس چرا نه در آن زمان و نه اکنون، این لیست برای رسیدگی قضایی به اتهامات آنان به مراجع قضایی ارسال نمیشود؟ یا چنین لیستی نیست، یا وی دادگاه را برای رسیدگی صالح نمیداند، و یا شجاعت لازم را برای این مبارزه ندارد که در هر سه حالت خودش باید پاسخگو باشد.
در انتهای سرمقاله شهروند آمده: نمیدانیم که اتهامات وارده به دولت و شخص وی چقدر دقیق است، آقای جهانگیری حتماً میتوانند از اتهاماتی که زدهاند دفاع کنند، و خوشبختانه همانطور که انتظار میرفت دفتر ایشان اعلام کرده که: «از طرح شکایت آقای احمدینژاد در دستگاه قضایی استقبال نموده و مستندات تخلفات و سوءمدیریتهای آقای احمدینژاد را به مرجع قضایی تسلیم خواهیم کرد.» ولی ما حداقل این را میدانیم که اگر در آن دولت فساد نبود، یا فساد در ابعاد بزرگی رشد نکرده بود، به احتمال فراوان با وضعیت دیگری مواجه بودیم. کافی است گفته شود که رتبه فساد ایران در سال ١٣٨٤ که آقای احمدینژاد متولی امور دولت شد، ٤٣ بود، ولی فقط ٦سال بعد، این رقم به ١٦ رسید.
کاش نوبت را رعایت میکردید!
کارتون ساسان خادم، شرقپیمان مقدم در ستون طنز ایران خبر استقبال معاون اول فعلی رییس جمهور را نقل کرده و نوشته: دفتر رئیس جمهور سابق خبر داده که از معاون اول فعلی شکایت کرده. دفتر معاون اول فعلی هم پاسخ داده که از این شکایت استقبال میکند. همین استقبال سبب شده عموجان دلواپس ما هم به صرافت بیفتند تا از جناب جهانگیری شکایت کنند. حالا سوژه شکایت چیست عموجان؟ یعنی آنقدر طرح حقایق درباره بابک زنجانی بر شما و دوستان گران آمده؟
به نوشته این طنزنویس: عموجان دندانها را بر هم فشرده و فرمودند:« آنقدر استقبال کنید تا استقبال دان تان منهدم شود. شما با طرح مواضع انحرافی میخواهید اذهان عمومی را از فاجعه هستهای منحرف کنید. میخواهید سر مردم را با یکسری اباطیل گرم کنید تا کسی نفهمد که اسب زین و برگ شده را با سرگین استری معاوضه کردهاید.» عموجان؛ آنچیزی که شما اباطیل میفرمایید بخشی و فقط بخشی از حقایق تلخ هشت سال سیطره دولت «هاله نور» است. به هر حال این گزاره که بابک زنجانی ۲ میلیارد پول نفت را از دولت قبل گرفته و به مکان امنی برده و حاضر به بازگرداندن پول هم نیست را حتی دوستان اقلیت دلواپس هم معترفند. نیستند؟
طنزنویس روزنامه ایران افزوده: عموجان فریاد زدند اقلیت خودتی! اقلیت شما ژنرالهای اعتدالی هستید که ۱۰۰ میلیارد پول بلوکه شده را چلانده اید و به ۲۰ میلیارد بدل کرده اید. اگر زنجانی ۲ میلیارد برده شما ۸۰ میلیارد اختلاف حساب دارید. آنقدر ازتان شکایت میکنیم تا دیگر هوس استقبال به سرتان نزند.
داییجان گورباچف !
کارتون احمد عربانی، قانونشهرام شهیدی در ستون طنز اعتماد بیانیه وزارت خارجه بریتانیا را نقل کرده که گفته بیشتر مناطق ایران را برای گردشگران امن و مطمئن است و در دنبال آن به واکنش ها پرداخته. از جمله:
صدای روح دایی جان ناپلئون: من که همیشه میگفتم کار کار انگلیسهاست.
بیانیه برخی دلواپسان در اعتراض به درآمدن صدای دایی جان ناپلئون: ما دلواپسان ایران ضمن اعلام انزجار از به صدا درآمدن دوباره دایی جان ناپلئون از وزیر ارشاد میخواهیم توضیح دهد این عنصر طاغوتی چرا دوباره صدایش در آمده و از چه کسی مجوز گرفته حرف بزند؟ در ضمن ایشان به علت ارجاع فرامتنی اسمشان به ناپلئون که نماد فاشیسم فرانسوی است دچار استحاله فرهنگی شده و لذا با توجه به اقدامات بد و ناپسند این فابیوس معلوم الحال – که مشخص نیست چرا چنین فامیلیای برای خودش انتخاب کرده – ما از وزارت ارشاد درخواست میکنیم ضمن ممیزی صدای نامبرده نام او را از دایی جان ناپلئون به دایی جان مائو یا دایی جان گورباچف تغییر دهند.
طنزنویس اعتماد از قول نتانیاهو نوشته: واقعا فیلیپ هاموند گفته مردم بروند ایران ؟ خیانت در چه حد ؟ پشت کردن به آرمانهای خصمانه ما تا چه میزان ؟ شوخی شوخی ما را سکه یک پول کردن به چه بهایی ؟ قبلا از دست این روباه پیر مکار شکایت به عمو سام جان میبردیم. حالا آن اوباما هم تو زرد درآمده.