قسمت دوم: پاسخ تشریحی به سوالِ، آیا مجاهدین تغییر کرده اند؟ رویکردشان به جنبش مهسا

مسعودرجوی و تغییرات شگرفش، رویکردش به جنبش مهسا و دیگر گروهها

آیا اعضاء مجاهدین سرمایه اند یا قربانیان مغزشویی نیازمند درمان

توضیحات تشریحی در مورد سوال ناقص مانده، آیا اعضای مجاهدین سرمایه اند یا...

پرگار بی بی سی با سازمان مجاهدین چه بایدکرد؟ با شرکت داود باقروند ارشد

برنامه پرگار با شرکت داود باقروند ارشد

گندزدایی جامعه سیاسی خارج کشور

گندزدایی جامعه سیاسی خارج کشور

Who are Mek cult? An inside report for the first time by defected High-ranking Mek and NCRI member.

An inside report for the first time by an ex-high-ranking member of Mek and NCRI based on the Mek’s own publications and ... Who assassinated the Americans in Tehran? Mek and Spying for Russia Did CIA destroy Mek-Russia spy net? How Mek retaliated? Seizure of US Embassy in Tehran? Mek’s Islamist Revolutionary Courts Mek and the Children in the Combat Mek and Saddam Hossein of Iraq and Saudi Arabia Mek as Assassinators Who is the head wife in Mek Leader’s Harem? Have they changed? How Maryam Rajavi deceives the western world? How Mek terrorism differs to ISIS and Al Qaeda terrorism? Why Mek is more dangerous? Use of 10-year-old children in combat by Mek. Who are the wives of the harem of the Caliph of the Mek? Mek’s planed courts and justice for their Islamic State describe by its Calipha. How the world can protect itself against terrorism?

مصطفی رجوی پدرش مسعودرجوی را به دادگاه کشانده است

در مطلب سپتامبر 2020 نیز تحت مطلب ” سخنی با مصطفی رجوی” نوشتم که دشمن مصطفی رجوی پدرش است و نه کس دیگر در آنچه مصطفی رجوی بعنوان ورود یا ادامه به مبارزه برای آزادی و… نامید، باید بداند که در این مسیر، دشمن اصلی اش، نه رژیم که مسعود رجوی خواهد بود.

آخرین پست ها

واکـاوی مـزدوری! سلطانی، خـدابنده، عـزتی، حسینی، یغـمایی، کـریمدادی، مصــداقی و پورحسین، منتقدین فرقه مافیایی رجوی. نقد آتشبیاران معرکه مشترک رجوی و سایت رهیافتگان

داود باقروند ارشد عضو علیرتبه سابق مجاهدین و شورای ملی مقاومت

محمدرضا روحانی مسئول مستعفی کمیسیون امور ملیتهای شورای ملی مقاومت: مسعود رجوی، ودرخواست اعدام امیر انتظام،حکم اعدام علی زرکش و مهدی افتخاری، دشنام به شاملو ،مرضیه ‌وتهدید جدا شدگان پناهنده در خارج کشور

محمدرضا روحانی مسئول مستعفی کمیسیون امور ملیتهای شورای ملی مقاومت: مسعود رجوی، ودرخواست اعدام امیر انتظام،حکم اعدام علی زرکش و مهدی افتخاری، دشنام به شاملو ،مرضیه ‌وتهدید جدا شدگان پناهنده در خارج کشور

تقدیم به امیروفا یغمایی که مسعودرجوی مادرش را جلو چشمانش ذبح کرد

مبارزه با رژیم یا فروپاشی درونی فرقه ای داعشی که میلیتاریسیم جهانی برای ایران تدارک دیده است

چرا رجوی نیاز دارد درخواست دیدار با اعضای در اسارتش را به نبرد دین بین فو تعبیر کند؟

افشای حقایق پشت پرده ضدیت با خانواده با اسناد سازمانی توسط داود باقروندارشد از مسئولین خانوادهها در مجاهدین

گسترش وطن فروشی در خارج کشور به سرکردگی رهبر همه وطن فروشان و دشمنان ایران

حمایت از تحریم و حمله نظامی به ایران خیانت به مردم و فاصله گرفتن آشکار از ایران و ایرانی

تحلیل طوفانِ سراسریِ جورج فلوید در آمریکا -داود باقروند ارشد

پایه اجتماعی فرقه رجوی (آمریکای نئوکانها) درحال فروپاشی است و رجوی برای صدمین بار بیگانه پرستیش به گل نشسته است

پربیننده ترین ها

ملاقات با نخست وزیر هلند آقای مارک روته در جریان کنگره سالانه حزب اتحاد احزاب لیبرال اتحادیه اروپا (آلده پارتی) در آمستردام. طی ملاقات ضمن معرفی خودو فرقه رجوی و نقض شدید حقوق بشر توسط این فرقه در آلبانی تشریح شد.

ملاقات با آقای گای فرهوفشتادت عضو پارلمان اروپا و رهبر فراکسیون لیبرالهای اتحادیه اروپا از سیاستمداران عالی و افشای همه ترفندهای فریب فرقه رجوی در زمینه ماهیت این فرقه و فشارها و توطئه هایی که علیه جدا شدگان اعمال میکند.

بنابه دعوت یو ان واچ جنبش نه به تروریسم و فرقه ها در نشست سالیانه حقوق بشر و دمکراسی شرکت کرد. خانم دکتر هشترودی بنا به دعوت جنبش نه به تروریسم وفرقه ها در این نشست شرکت کردند که حضور ایشان باعث خوشحالی جنبش نه به تروریسم و فرقه ها گردید. ایشان ضمن حضورفعالشان در نشست با اعضای عالیرتبه شرکت کننده در جلسه به بحث و گفتگو پرداختند. ازجمله با وزیر سابق دادگستری و عضو پارلمان کانادا آقای ایروین کولتر و از بنیانگذاران یوان هیومن راتس واچ مفصلا به بحث پرداختند. این کنفرانس سالیانه جهت شنیدن گزارشات قربانیان حقوق بشربرگزار میشود. در همین رابطه آقای داود ارشد رئیس جنبش نه به تروریسم و فرقه ها سخنانی بشرح زیر ایراد کردند:

درملاقات با دکترورنر هویر به اطلاع ایشان رسید که: فرقه رجوی در حال تدارک دیدن یک زندان ابدی موسوم به اشرف 3 در ‏محلی دورافتاده میباشد. این محل یک پایگاه نظامی متروکه آمریکایی می باشد با یک فرودگاه و یک سکوی هلی برد کوچک و ‏بخشی از سیستم های داخلی آن مستقیما از آمریکا آورده شده و نصب گردیده اند. از ایشان استمداد کمک شد. ‏

ملاقات با همسر نرگس محمدی در مقر ملل متحد ژنو-------آقای داود ارشد و خانم دکتر هشترودی با همسر نرگس محمدی در این ملاقات آقای تقی رحمانی همسر نرگس محمدی که خودشان نیز چندین نوبت زندان بوده اند از نقض حقوق بشر در ایران گزارشی به کنفرانس ارائه کردند و از تناقضات موجود در سیستم قضایی ایران در جریان محاکمه نسرین محمدی بطور مفصل و جامع سخن گفتند.خانم دکتر هشترودی و آقای مهندس ارشد با ایشان ابراز همدردی کردند و جزئیات بیشتری از موارد نقض حقوق بشر در فرقه تروریستی رجوی که در آن فعال بوده است را برای آقای تقی رحمانی تشریح نمودند.

دادخواهی علیه برده داری پناهجویان در تیرانا همچو لیبی توسط فرقه رجوی در دیدار آقای ارشد با نخست وزیران هلند و اسلووانیا

ملاقات با رهبر حزب دمکراتهای آزاد آلمان (اف پ د) آقای کریستین لیندنر در جریان کنگره سه روزه احزاب لیبرال اروپا در آمرستردام هلند. افشای جنایات فرقه رجوی علیه اعضا و جدا شدگان

آقای ارشد در مورد ادعای فرقه رجوی و حامیانش گفتند چند شاخص آشکار وجود دارد. چرا متحدین آنها بویژه آقای دکتر بنی صدر با پیش بینی سرنوشت آنها در عراق از آنها جدا شدند؟ چرا هیچ ایرانی چه مردمی چه سیاسیون در مراسم آنها شرکت نمیکنند؟ چرا این تشکیلات مجبور است جهت گردهمآیی هایش سیاهی لشکر کرایه کند؟ چرا این تشکیلات در ترس از مردم ایران اجازه نمیدهد با اعضایش درارتباط قراربگیرند؟ چرا ارتباط اعضایش را با جهان قطع میکند؟ چرا تمامی تحلیلگران برحقیقت نفرت مردم از این تشکیلات بدلیل همکاری با صدام را تاکید میکنند؟ چرا باید رجوی در داخل تشکیلاتش زندان و شکنجه برای اعضای خودش راه بیندازد؟ چرا مجبور است برای دریافت حمایت سیاسی هرچند بی ارزش منافع مردم ایران را به کسانیکه خود به کشتن آنها افتخار میکرده است بفروشد و حتی برای چند دقیقه سخنرانی آنها دهها هزار دلار بپردازد؟ چرا حتی عربستان حامی سیاسی و مالی آنها ارزیابیشان از آنها این استکه “هیچ جایگاهی در میان مردم ایران ندارند”؟ چرا در همین پارلمان اعضای سابق منتقدش را بقصد کشت میزند؟ چرا هر منتقدی ایرانی و حتی غیره ایرانی را جاسوس و مزدور رژیم!! میخواند؟ آیا بخاطر همین چرا ها نیست که: وقتی مردم ایران در سراسر کشور جهت خواسته هایشان دست به تظاهرات و اعتراض میزنند هیچ اسمی از آنها نمیآورند؟ آیا این مسئله پیامش غیر از این است که: مردم ایران رژیم حاضر را صد بار به فرقه رجوی ترجیح میدهند. و “تنها آلترناتیو دمکراتیک” جوکی بیش نیست.

خانم دکتر فریبا هشترودی: با یقین میگویم که مجاهدین شکنجه میکنند…. هشترودی1سرکار خانم دکتر فریبا هشترودی یکی از برجسته ترین زنان ایرانی جزء افتخارات ایرانیان در فرانسه، نویسنده و خبرنگار و فعال سیاسی که سابقا عضو شورای ملی مقاومت ایران بوده است که باید ایشان را بیشتر شناخت با علم یقینی در مورد فرقه تروریستی رجوی از درون آن سخن میگوید. وقتی به عمق پوسیدگی تشکل رجوی پی بردم جدا شدم بله

آخرین کلام مهدی تقوایی خطاب به مسعود رجوی

آخرین کلام مهدی تقوایی خطاب به مسعود رجوی

مهدی تقوایی از اعضای زندانی زمان شاه تشکیلات مجاهدین، که رضا رضایی در خانه او با ساواکی ها روبرو و خودکشی کرد. و مسئول چاپخانه مخفی سازمان بود. با همسر و دو فرزندش در مخالفت با انقلاب ایدئولژیک بعد از محاکمه اش در عراق به ارودگاه مرگ رمادی عراق فرستاده شدند تا در آنجا بپوسند.

بیانیه 14 تن

بیانیه 14 تن

نیروی خارج کشور چه میخواهد ‏و بیانیه 14 تن

مقالات پربیننده

فرقه ها در میان ما

دانش علمی شناخت و تمیزدادن فرقه از تشکل سیاسی

بدون شناخت علمی از فرقه های خطرناک تحلیل عملکردهای فرقه رجوی و اثرات بشدت مخرب آن بر اعضا و جداشدگان و خلاص شدن از فشارهای شکنجه گونه روانی مغزشویی های چندین دهساله غیرممکن است

خانم آناگومز نماینده پارلمان اروپا خواستار اخراج فرقه رجوی شد

افشاگریهای خانم سلطانی در رابطه مسعود رجوی با زنان مجاهد

افشاگریهای خانم سلطانی در رابطه مسعود رجوی با زنان مجاهد

قسمت سوم: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

قسمت سوم: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

قسمت دوم: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی امروز باید گفت آنچه را که فردا گفتنش دیر است

قسمت دوم: گفت و شنود با فرشته هدایتی: افشاگریهای فرشته هدایتی در مورد فرقه رجوی

قسمت اول: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

قسمت اول: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

سیامک نادری مرگهای مشکوک فرقه رجوی را افشا میکند

کشتن و سربه نیست کردنهای فرقه رجوی

سخنان آقای داود ارشد در پنجمین کنگره سکولاردمکراتهای ایران -کلن آلمان

سخنان آقای داود ارشد در پنجمین کنگره سکولاردمکراتهای ایران -کلن آلمان

فعالیت های ما در تصویر

افشای پولشویی های فرقه رجوی

 

خائن و بریده کیست؟ ما یا آقای رجوی!

خائن و بریده کیست؟

از: عیسی آزاده

و اینک ما به رجوی می گوییم دیگر بس است! و گزافه گویی و دروغگویی و شیادی ارزانی خودت باد. ما از همه چیزمان گذشتیم و همه چیزمان را فدای آرمانی که به آن معتقد بودیم کردیم اما وقتی طی بیش از سه دهه جز انحراف از اصول و جز خیانت و کیش شخصیت و بر باد رفتن تمام موجودیت آنچه از آن ما بود و ما جزئی از آن بودیم از تو ندیدیم آرمانمان را و صلیبمان را بر دوش گرفتیم و تشکیلات فرقه ای دیکتاتوری ات را ترک کرده و به دنیای آزاد آمدیم تا بر آرمانمان که در رأسش آزادی است پای بفشاریم و دیگر دوستان و همسنگرانمان را از زنجیر بندگی و اسارت جسمی و فکری تو رها کنیم چرا که ما از آرمانمان نبریدیم و به آرمانمان خیانت نکردیم بلکه این تویی که همان سی سال پیش از آرمان مقدس آزادی با پی بردن به غلطکاریهایت بریدی و به آن خیانت کردی و برای لاپوشانی و سفیدکاری این بریدگی و خیانت وپراگماتیسم و اپورتونیسم راست بامبول و فیل مسخرۀ «انقلاب ایدئولوژیک» و ازدواج داد و ستدی ات و بعد هم طلاقهای اجباری را هوا کردی تا خودت راحت و با خیال آسوده در پژواک فریاد شکنجه شدگان در زندانهای اشرف و عراق و چکاچک رزم و خون مجاهدان بزم رقص رهایی حرمسرایت را راه بیندازی. بله ما از آنجا که نخواستیم به اعتقادات و آرمانها و منش و انسانیت خودمان خیانت کنیم راهمان را از تو و فرقه ات جدا کردیم.


 


به قلم عیسی آزاده از اعضا و فرماندهان قدیمی سازمان مجاهدین خلق ایران

به این عکس ها خوب نگاه کنید انسان هایی را می بینید که تمام داده های ذهنی و باور های واقعی آنها حداقل  به 25 سال قبل بر می گردد. اذهان وافکار همه این  افراد فریزری شدۀ سه دهه قبل است سه دهه در بی خبری مطلق و قطع از دنیای بیرون و از همه جا؛ محصور در پادگانی بنام اشرف والان اسیر در چند صد کانکس در کمپی در جنب فرودگاه بغداد به نام لیبرتی در محیطی کمتر از یک کیلومتر مربع وهمه اسیر در فرقه ای که رهبریش خودش را بالاتر از خدا می داند و تخلف و سر پیچی از فرامینش گناهی نا بخشودنی است. این افراد تتمه و باقیمانده نسلی هستند که نسل هزاران و بیشماران لقب گرفته بود و جوانان برومند و جان بر کفی که سرنوشتشان را به دست فردی سپردند که همه چیز را به سیاهی و نابودی کشاند و خودش هم که همواره مدعی پاکبازی بوده در تمام بزنگاهها و سرفصل های خطیر در طی سه دهه گذشته فرار را بر قرار ترجیح داده است. فرار سال 60 و رها کردن هزاران دختر و پسر جوان و نوجوان در خیابانها و فرستادن تک تک آنها به سیاهچالهای مرگ و بعد هم فرار سال 65 از پاریس به عراق و به دامان صدام حسین در حال جنگ با ایران که به قول خودش از ترس تحویل دادنش به رژیم ایران و اعدامش بوده است آن هم در همان سالهایی که هواداران ساده دسته دسته در ایران به جوخۀ اعدام سپرده می شدند و باز هم فرار از عراق در بهبوبه سقوط صدام حسین و مخفی شدنش صرفا برای جان بدر بردن خود از مهیب ترین بمبارانهای تاریخ بشری و گذاشتن پیروان و یا درست تر اسیرانش در زیر بمبهای آمریکا و جلوی گلوله های انواع نیروها و دستجات رسمی و غیر رسمی در آشفته بازار عراق. آیا جان فردی که مدعی فرماندهی کل و چریک جان بر کف بودن است از جان هزاران انسان و جوان بیگناه که هر کدامشان یلانی از این سرزمین بودند عزیز تر است و آیا خون او از خون این بیچاره ها رنگین تر است. (البته من خودم با گوش خود شنیده ام مریم می گفت همه شما و خلق قهرمان فدای یک تار موی مسعود!!). این فرار آخری رجوی از عراق در حالی بود که او در روز قبل از حرکتش از پاریس به عراق در ویدئوی خداحافظی اش در مقر خود در اورسوراواز فرانسه خطاب به ایرانیان مقیم خارج گفت: «میروم زیرا که خون من از خون آن میلیشیاها و مجاهدین در سنگر پیکار با دشمن ضد بشری رنگین تر نیست» و حالا معلوم شده که نه تنها خونش غلیظتر و رنگین تر و«ارزشمند و طلایی»! بلکه هیکل و گردن و شکم و کل بالا و پایین وجودش از تار موی سرش گرفته تا ناخن پایش از هر کسی و ارزشی در سازمان پرارزشتر بوده است!!

و اینک ما به رجوی می گوییم دیگر بس است! و گزافه گویی و دروغگویی و شیادی ارزانی خودت باد. ما از همه چیزمان گذشتیم و همه چیزمان را فدای آرمانی که به آن معتقد بودیم کردیم اما وقتی طی بیش از سه دهه جز انحراف از اصول و جز خیانت و کیش شخصیت و بر باد رفتن تمام موجودیت آنچه از آن ما بود و ما جزئی از آن بودیم از تو ندیدیم آرمانمان را و صلیبمان را بر دوش گرفتیم و تشکیلات فرقه ای دیکتاتوری ات را ترک کرده و به دنیای آزاد آمدیم تا بر آرمانمان که در رأسش آزادی است پای بفشاریم و دیگر دوستان و همسنگرانمان را از زنجیر بندگی و اسارت جسمی و فکری تو رها کنیم چرا که ما از آرمانمان نبریدیم و به آرمانمان خیانت نکردیم بلکه این تویی که همان سی سال پیش از آرمان مقدس آزادی با پی بردن به غلطکاریهایت بریدی و به آن خیانت کردی و برای لاپوشانی و سفیدکاری این بریدگی و خیانت وپراگماتیسم و اپورتونیسم راست بامبول و فیل مسخرۀ «انقلاب ایدئولوژیک» و ازدواج داد و ستدی ات و بعد هم طلاقهای اجباری را هوا کردی تا خودت راحت و با خیال آسوده در پژواک فریاد شکنجه شدگان در زندانهای اشرف و عراق و چکاچک رزم و خون مجاهدان بزم رقص رهایی حرمسرایت را راه بیندازی. بله ما از آنجا که نخواستیم به اعتقادات و آرمانها و منش و انسانیت خودمان خیانت کنیم راهمان را از تو و فرقه ات جدا کردیم.

حالا انصاف کن که ما خیانتکار و بریده ایم یا توی رهبر ترسوی بزدل و همسر کاخ نشین و خارجه نشینت که از خلق و میهن و همۀ آرمانها و ارزشهای اصیل ملی، مردمی، آرمانی، انقلابی، اخلاقی، عرفی و اجتماعی بریده اید؟ ما از تو و فرقه ات بریدیم تا آرمانها و ارزشهای پایه ای سازمان و اعتقادمان به آزادی و برابری را که به خاطر آنها به سازمان مجاهدین پیوسته بودیم حفظ کنیم؛ ولی تو از این آرمان و اهداف و ارزشهای انسانی از همان سی سال پیش بریدی و به آنها خیانت کردی و از این رو به بالاترین ورطۀ خیانت یعنی خیانت به امید و اعتماد مردم افتادی و بزرگترین ضربه را به پایگاه مردمی سازمان و کل جنبش آزادیخواهانۀ مردم ایران وارد کردی ودر نتیجۀ این و با تباه کردن و از بین بردن بهترین فرزندان نسل انقلاب ایران بیشترین خدمت را به دشمنان این مردم عرضه داشتی.

دیگر نمی شود کسی را فریفت و افراد را در لاک  و چنبرۀ فرقه اسیر و بیخبر نگه داشت و با خون و نفس اسیران تجارت کرد و کسب آبرو نمود. باور کنید همه چیز را مسعود بر باد داد و همه چیز را نیست و نابود کرد. یک نسل را منهد م کرد. ولی دریغ از اینکه  یک بار شهامت به خرج دهد و برای اولین وآخرین بار یک انتقاد از خودش بکند و به یکی از اشتباهاتش اذعان و اعتراف نماید. که این البته از محالات است زیرا او را از قدیس نمایی اش و ادعاهای مرحله ای امامت و نبوت و خدایی اش! تهی می کند.

به چهرۀ این افراد که نگاه می کنم همه را تک به تک می شناسم و هیچ وقت در صداقت و پاکبازی آنها شک نکردم و نمی کنم. البته در درون فرقه با آن وضعیت شستشوی مغزی و دیکتاتوری حاکم بر مناسبات و تشکیلات نفس کشیدن آزاد هم کار دشواری است تا چه رسد به تشخیص و توان تصمیم گیری که بس دشوارتر است زیرا باید در یک لحظه با تمام دوستانت و تعلقاتت در محیطی که چندین دهه به آنها عادت کرده بودی خدا حافظی کنی و هر دشنام و ناسزا و تهمت و افترایی و حتی قتل توسط نوچه های رجوی که خود شخصا همۀ جدا شده ها را به آن تهدید کرد بر جان بخری. بله این تصمیم گیری خیلی سخت است اما همیشه در بازی سرنوشت باید یک جا پا را سفت کرد و کمر همت را بست و از مخاطرات راه نهراسید  و همه چیز را به جان خرید.

همه ما که از این فرقه جدا شدیم از چنین گردنه و تنگه عبور کرده ایم. قضاوت با انسانهای شریف و آگاه و قبل از همه با همان خلق قهرمان است که آیا ما خیانتکاریم که بیش از سه دهه همه چیز خودمان را نثار کردیم و اکنون نیز به آرمانمان وفاداریم و برای آن مبارزه می کنیم یا فردی که با خیره سری و زد و بند با تمام قدرت ها و از همه بدتر صدام حسین قاتل فرزندان این میهن یک نسل را برباد داد؟. آیا ما که فهمیدیم ادامه این مسیر غلط و اشتباه و خیانت به باور ها و آرمانها و شعور و انسانیت خودمان است ولو خیلی دیر اما مسیر را برای ادامه همان اعتقادات و آرمانهایمان تصحیح کردیم و از سردمدار و سران فرقۀ رجوی جدا شدیم خیانت کردیم؟ که هر روز و هر ساعت مورد بدترین هتاکی ها و رذالت های این باند و فرقه قرار می گیریم؟ یا رهبر ولایتمدار مادام العمر فرقه، خیانتکار است که یک بار هم در این نزدیک چهل سال رهبریش اعتراف به خطاهایش نکرده و یک مورد خطایش را تصحیح نکرده که هیچ بلکه با زیر پا گذاشتن همۀ اصول و ارزشهای آزادیخواهانه، انسانی، اخلاقی و ملی بزرگترین خیانتها را به آرمان سازمان و شهدایش و امید و اعتماد نیروهایش و مردم ایران کرده است؟!

با زهم به تصویر همان دوستان سابقم نگاه می کنم؛ همه را می شناسم و دقیق می دانم که در اعماق قلبشان چیست؟ و به کجا می نگرند؟. به همه چیز نا باورند چون به اعتماد و امید شان خیانت شد و اکنون هم سرنوشت خود را به فردی گره زده اند که همه چیز را بر باد فنا داد و باز دست از شیادی و خیره سری بر نمی دارد و تصمیم گرفته است تتمه و باقیماندۀ یک نسل  را که اکنون متوسط سنی اشان بالای 47 می باشد منهدم و نابود سازد و پرونده یک نسل امید وار را؛ سیاه و نومید و بس تاسف انگیز ببندد. خوب به چهره این افراد نگاه کنید. حقایقی را که بیان کردم در چهره و سیمای آنها می بینید. بنابراین وظیفۀ تک تک ماست که برای رهایی شان تلاش کنیم و از تبلیغات میان تهی و دشنامها و تهمت و افترا های فرقه رجوی نهراسیم زیرا قبل از هر کس رجوی خود بهتر می داند که سرنوشت یک جنبش و یک نسل را به سیاهی و تباهی کشید و بزرگترین خدمت را به دشمنان این مرز و موم و دشمنان این مردم و نسل انقلابشان کرد و بازهم دست از این خیانت بر نمی دارد. و اگرچه به خاطر حفظ جانش مخفی است و جرأت ندارد علنی شود اما تعدادی از باقیماندگان این نسل را سپربلا برای خود و دیگر سران فرقه اش قرار داده و با جان و خون و نفس آنها در بازار کثیف سیاست تجارت می کند.

پس خود قضاوت کنید که کی خائن است ما یا رجوی؟

عیسی آزاده

پاریس – 14 اردیبهشت 94 – 4 می 2015

 

 

 

 

 

 

 
error

Enjoy this blog? Please spread the word :)

RSS20k
دریافت مطالب جدید از طریق ایمیل5k
مارادر فیسبوکتان به اشتراک بگذارید12k
از کانال یوتوب ما بازدید کنید14k
از کانال یوتوب ما بازدید کنید
extra smooth footnotes