قسمت دوم: پاسخ تشریحی به سوالِ، آیا مجاهدین تغییر کرده اند؟ رویکردشان به جنبش مهسا

مسعودرجوی و تغییرات شگرفش، رویکردش به جنبش مهسا و دیگر گروهها

آیا اعضاء مجاهدین سرمایه اند یا قربانیان مغزشویی نیازمند درمان

توضیحات تشریحی در مورد سوال ناقص مانده، آیا اعضای مجاهدین سرمایه اند یا...

پرگار بی بی سی با سازمان مجاهدین چه بایدکرد؟ با شرکت داود باقروند ارشد

برنامه پرگار با شرکت داود باقروند ارشد

گندزدایی جامعه سیاسی خارج کشور

گندزدایی جامعه سیاسی خارج کشور

Who are Mek cult? An inside report for the first time by defected High-ranking Mek and NCRI member.

An inside report for the first time by an ex-high-ranking member of Mek and NCRI based on the Mek’s own publications and ... Who assassinated the Americans in Tehran? Mek and Spying for Russia Did CIA destroy Mek-Russia spy net? How Mek retaliated? Seizure of US Embassy in Tehran? Mek’s Islamist Revolutionary Courts Mek and the Children in the Combat Mek and Saddam Hossein of Iraq and Saudi Arabia Mek as Assassinators Who is the head wife in Mek Leader’s Harem? Have they changed? How Maryam Rajavi deceives the western world? How Mek terrorism differs to ISIS and Al Qaeda terrorism? Why Mek is more dangerous? Use of 10-year-old children in combat by Mek. Who are the wives of the harem of the Caliph of the Mek? Mek’s planed courts and justice for their Islamic State describe by its Calipha. How the world can protect itself against terrorism?

مصطفی رجوی پدرش مسعودرجوی را به دادگاه کشانده است

در مطلب سپتامبر 2020 نیز تحت مطلب ” سخنی با مصطفی رجوی” نوشتم که دشمن مصطفی رجوی پدرش است و نه کس دیگر در آنچه مصطفی رجوی بعنوان ورود یا ادامه به مبارزه برای آزادی و… نامید، باید بداند که در این مسیر، دشمن اصلی اش، نه رژیم که مسعود رجوی خواهد بود.

آخرین پست ها

واکـاوی مـزدوری! سلطانی، خـدابنده، عـزتی، حسینی، یغـمایی، کـریمدادی، مصــداقی و پورحسین، منتقدین فرقه مافیایی رجوی. نقد آتشبیاران معرکه مشترک رجوی و سایت رهیافتگان

داود باقروند ارشد عضو علیرتبه سابق مجاهدین و شورای ملی مقاومت

محمدرضا روحانی مسئول مستعفی کمیسیون امور ملیتهای شورای ملی مقاومت: مسعود رجوی، ودرخواست اعدام امیر انتظام،حکم اعدام علی زرکش و مهدی افتخاری، دشنام به شاملو ،مرضیه ‌وتهدید جدا شدگان پناهنده در خارج کشور

محمدرضا روحانی مسئول مستعفی کمیسیون امور ملیتهای شورای ملی مقاومت: مسعود رجوی، ودرخواست اعدام امیر انتظام،حکم اعدام علی زرکش و مهدی افتخاری، دشنام به شاملو ،مرضیه ‌وتهدید جدا شدگان پناهنده در خارج کشور

تقدیم به امیروفا یغمایی که مسعودرجوی مادرش را جلو چشمانش ذبح کرد

مبارزه با رژیم یا فروپاشی درونی فرقه ای داعشی که میلیتاریسیم جهانی برای ایران تدارک دیده است

چرا رجوی نیاز دارد درخواست دیدار با اعضای در اسارتش را به نبرد دین بین فو تعبیر کند؟

افشای حقایق پشت پرده ضدیت با خانواده با اسناد سازمانی توسط داود باقروندارشد از مسئولین خانوادهها در مجاهدین

گسترش وطن فروشی در خارج کشور به سرکردگی رهبر همه وطن فروشان و دشمنان ایران

حمایت از تحریم و حمله نظامی به ایران خیانت به مردم و فاصله گرفتن آشکار از ایران و ایرانی

تحلیل طوفانِ سراسریِ جورج فلوید در آمریکا -داود باقروند ارشد

پایه اجتماعی فرقه رجوی (آمریکای نئوکانها) درحال فروپاشی است و رجوی برای صدمین بار بیگانه پرستیش به گل نشسته است

پربیننده ترین ها

ملاقات با نخست وزیر هلند آقای مارک روته در جریان کنگره سالانه حزب اتحاد احزاب لیبرال اتحادیه اروپا (آلده پارتی) در آمستردام. طی ملاقات ضمن معرفی خودو فرقه رجوی و نقض شدید حقوق بشر توسط این فرقه در آلبانی تشریح شد.

ملاقات با آقای گای فرهوفشتادت عضو پارلمان اروپا و رهبر فراکسیون لیبرالهای اتحادیه اروپا از سیاستمداران عالی و افشای همه ترفندهای فریب فرقه رجوی در زمینه ماهیت این فرقه و فشارها و توطئه هایی که علیه جدا شدگان اعمال میکند.

بنابه دعوت یو ان واچ جنبش نه به تروریسم و فرقه ها در نشست سالیانه حقوق بشر و دمکراسی شرکت کرد. خانم دکتر هشترودی بنا به دعوت جنبش نه به تروریسم وفرقه ها در این نشست شرکت کردند که حضور ایشان باعث خوشحالی جنبش نه به تروریسم و فرقه ها گردید. ایشان ضمن حضورفعالشان در نشست با اعضای عالیرتبه شرکت کننده در جلسه به بحث و گفتگو پرداختند. ازجمله با وزیر سابق دادگستری و عضو پارلمان کانادا آقای ایروین کولتر و از بنیانگذاران یوان هیومن راتس واچ مفصلا به بحث پرداختند. این کنفرانس سالیانه جهت شنیدن گزارشات قربانیان حقوق بشربرگزار میشود. در همین رابطه آقای داود ارشد رئیس جنبش نه به تروریسم و فرقه ها سخنانی بشرح زیر ایراد کردند:

درملاقات با دکترورنر هویر به اطلاع ایشان رسید که: فرقه رجوی در حال تدارک دیدن یک زندان ابدی موسوم به اشرف 3 در ‏محلی دورافتاده میباشد. این محل یک پایگاه نظامی متروکه آمریکایی می باشد با یک فرودگاه و یک سکوی هلی برد کوچک و ‏بخشی از سیستم های داخلی آن مستقیما از آمریکا آورده شده و نصب گردیده اند. از ایشان استمداد کمک شد. ‏

ملاقات با همسر نرگس محمدی در مقر ملل متحد ژنو-------آقای داود ارشد و خانم دکتر هشترودی با همسر نرگس محمدی در این ملاقات آقای تقی رحمانی همسر نرگس محمدی که خودشان نیز چندین نوبت زندان بوده اند از نقض حقوق بشر در ایران گزارشی به کنفرانس ارائه کردند و از تناقضات موجود در سیستم قضایی ایران در جریان محاکمه نسرین محمدی بطور مفصل و جامع سخن گفتند.خانم دکتر هشترودی و آقای مهندس ارشد با ایشان ابراز همدردی کردند و جزئیات بیشتری از موارد نقض حقوق بشر در فرقه تروریستی رجوی که در آن فعال بوده است را برای آقای تقی رحمانی تشریح نمودند.

دادخواهی علیه برده داری پناهجویان در تیرانا همچو لیبی توسط فرقه رجوی در دیدار آقای ارشد با نخست وزیران هلند و اسلووانیا

ملاقات با رهبر حزب دمکراتهای آزاد آلمان (اف پ د) آقای کریستین لیندنر در جریان کنگره سه روزه احزاب لیبرال اروپا در آمرستردام هلند. افشای جنایات فرقه رجوی علیه اعضا و جدا شدگان

آقای ارشد در مورد ادعای فرقه رجوی و حامیانش گفتند چند شاخص آشکار وجود دارد. چرا متحدین آنها بویژه آقای دکتر بنی صدر با پیش بینی سرنوشت آنها در عراق از آنها جدا شدند؟ چرا هیچ ایرانی چه مردمی چه سیاسیون در مراسم آنها شرکت نمیکنند؟ چرا این تشکیلات مجبور است جهت گردهمآیی هایش سیاهی لشکر کرایه کند؟ چرا این تشکیلات در ترس از مردم ایران اجازه نمیدهد با اعضایش درارتباط قراربگیرند؟ چرا ارتباط اعضایش را با جهان قطع میکند؟ چرا تمامی تحلیلگران برحقیقت نفرت مردم از این تشکیلات بدلیل همکاری با صدام را تاکید میکنند؟ چرا باید رجوی در داخل تشکیلاتش زندان و شکنجه برای اعضای خودش راه بیندازد؟ چرا مجبور است برای دریافت حمایت سیاسی هرچند بی ارزش منافع مردم ایران را به کسانیکه خود به کشتن آنها افتخار میکرده است بفروشد و حتی برای چند دقیقه سخنرانی آنها دهها هزار دلار بپردازد؟ چرا حتی عربستان حامی سیاسی و مالی آنها ارزیابیشان از آنها این استکه “هیچ جایگاهی در میان مردم ایران ندارند”؟ چرا در همین پارلمان اعضای سابق منتقدش را بقصد کشت میزند؟ چرا هر منتقدی ایرانی و حتی غیره ایرانی را جاسوس و مزدور رژیم!! میخواند؟ آیا بخاطر همین چرا ها نیست که: وقتی مردم ایران در سراسر کشور جهت خواسته هایشان دست به تظاهرات و اعتراض میزنند هیچ اسمی از آنها نمیآورند؟ آیا این مسئله پیامش غیر از این است که: مردم ایران رژیم حاضر را صد بار به فرقه رجوی ترجیح میدهند. و “تنها آلترناتیو دمکراتیک” جوکی بیش نیست.

خانم دکتر فریبا هشترودی: با یقین میگویم که مجاهدین شکنجه میکنند…. هشترودی1سرکار خانم دکتر فریبا هشترودی یکی از برجسته ترین زنان ایرانی جزء افتخارات ایرانیان در فرانسه، نویسنده و خبرنگار و فعال سیاسی که سابقا عضو شورای ملی مقاومت ایران بوده است که باید ایشان را بیشتر شناخت با علم یقینی در مورد فرقه تروریستی رجوی از درون آن سخن میگوید. وقتی به عمق پوسیدگی تشکل رجوی پی بردم جدا شدم بله

آخرین کلام مهدی تقوایی خطاب به مسعود رجوی

آخرین کلام مهدی تقوایی خطاب به مسعود رجوی

مهدی تقوایی از اعضای زندانی زمان شاه تشکیلات مجاهدین، که رضا رضایی در خانه او با ساواکی ها روبرو و خودکشی کرد. و مسئول چاپخانه مخفی سازمان بود. با همسر و دو فرزندش در مخالفت با انقلاب ایدئولژیک بعد از محاکمه اش در عراق به ارودگاه مرگ رمادی عراق فرستاده شدند تا در آنجا بپوسند.

بیانیه 14 تن

بیانیه 14 تن

نیروی خارج کشور چه میخواهد ‏و بیانیه 14 تن

مقالات پربیننده

فرقه ها در میان ما

دانش علمی شناخت و تمیزدادن فرقه از تشکل سیاسی

بدون شناخت علمی از فرقه های خطرناک تحلیل عملکردهای فرقه رجوی و اثرات بشدت مخرب آن بر اعضا و جداشدگان و خلاص شدن از فشارهای شکنجه گونه روانی مغزشویی های چندین دهساله غیرممکن است

خانم آناگومز نماینده پارلمان اروپا خواستار اخراج فرقه رجوی شد

افشاگریهای خانم سلطانی در رابطه مسعود رجوی با زنان مجاهد

افشاگریهای خانم سلطانی در رابطه مسعود رجوی با زنان مجاهد

قسمت سوم: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

قسمت سوم: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

قسمت دوم: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی امروز باید گفت آنچه را که فردا گفتنش دیر است

قسمت دوم: گفت و شنود با فرشته هدایتی: افشاگریهای فرشته هدایتی در مورد فرقه رجوی

قسمت اول: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

قسمت اول: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

سیامک نادری مرگهای مشکوک فرقه رجوی را افشا میکند

کشتن و سربه نیست کردنهای فرقه رجوی

سخنان آقای داود ارشد در پنجمین کنگره سکولاردمکراتهای ایران -کلن آلمان

سخنان آقای داود ارشد در پنجمین کنگره سکولاردمکراتهای ایران -کلن آلمان

فعالیت های ما در تصویر

افشاگری به کشتن دادن حسن جزایری از دانشجویان هوادار رجوی

 

رجوی خواهان ادامه جنگ در لیبرتی، کمیساریای عالی پناهندگان خواهان انتقال فوری مجاهدین از عراق

ایرج مصداقی

پس از حمله‌ی اخیر نیروهای وابسته به رژیم به کمپ «لیبرتی» در عراق که منجر به کشته شدن ۲۴ تن از اعضای سازمان مجاهدین و ۳ سرباز عراقی و همچنین مجروح شدن نزدیک به ۲۰۰ نفر از مجاهدین و ۱۶ عراقی شد تعدادی از ناظران از جمله من، روی مسئولیت مشترک خامنه‌ای و مسعود رجوی در این کشتار، دست گذاشتند. مقاله‌ و گفتگو‌های من در این زمینه را می‌توانید در آدرس‌های زیر ملاحظه کنید:‌
http://kayhanlondon.biz/fa/1394/08/12
مسعود رجوی که خود را در تنگنا می‌بیند، تعدادی از بالاترین مسئولان مذکر مجاهدین را که مورد اعتماد وی هستند با نام‌های مستعار میرزا ریزبین، سیاوش جعفری، مهدی فیض، هادی محسنی، حسن افتخاری، علیرضا مولانا، عارف شیرازی، محمود پهلوان، به صحنه آورد تا آن‌چه را که شایسته‌ی خودشان است به دیگران نسبت دهند. در روزهای آینده این لیست می‌تواند طولانی‌تر شود.
http://aftabkaran.com/maghale.php?id=5153
http://aftabkaran.com/maghale.php?id=5156
وی که به خوبی می‌داند چنته‌اش خالی است و نمی‌تواند در مقابل هواداران این سازمان دائم از جیب خود و بالاترین مسئولان این سازمان خرج کند، این عده را با «برقع» و «روبنده» به صحنه می‌فرستد تا شناسایی نشده و مسئولیتی متوجه‌شان نباشد.
البته در این میان تعدادی از حقوق‌بگیران مجاهدین در شورای ملی مقاومت و همچنین تنی چند از هواداران این سازمان از جمله محمد اقبال و پرویز خزایی و حسن حبیبی، حسین فرشید و … که غالباً خصایصی نزدیک به رهبری مجاهدین دارند نیز آستین بالا زده و وارد میدان شدند. توضیح در مورد سوابق هر یک از این افراد مثنوی هفتاد من کاغذ است که در حوصله‌ی این نوشته نیست.
ادعای مشترک سیاسی تمامی این افراد و ارکستری که مسعود رجوی کوک کرده فارغ از فحاشی‌هایی که می‌کنند در این پاراگراف نوشته‌ی حسن افتخاری که کوشیده در لباس یک کنشگر «چپ» فرو رود و از موضع «سوسیالیستی» پاسخ «کارزار» پیشنهادی فریبرز رئیس دانا برای انتقال مجاهدین به کشور ثالث و امن را بدهد، آمده است:‌
«به آقای رئیس دانا و همفکران می بایست یادآور شد که مجاهدین مستقر در لیبرتی کودک کمتراز 18 سال نیستند که ایشان اشک تمساح می ریزد. واقعیت این است که کشته شدن و یا صدمه روحی و جسمی هر کدام از آنان جنایت علیه بشریت است اما سازمان ملل، کمیته پناهندگان و دیگر سازمان های مسئول جهانی به تک تک آنان پیشنهاد ترک لیبرتی و مراجعت به کشورهای دیگر داده اند و آنان با آگاهی کامل از خطرات، ماندن در لیبرتی را ترجیح داده اند. هر کدام که تمایل داشته اند اشرف و لیبرتی را ترک کرده اند.»
برای آشنایی با سیاست مسعود رجوی در عراق لازم می‌بینم به گزارش رسمی ملل متحد در این زمینه اشاره کنم تا فضا برای کسانی که با شرایط عراق و مجاهدین آشنا نیستند و یا فریب ریاکاری مسعود رجوی را می‌خورند روشنتر شود و چنانچه مایلند اقدامی صورت دهند بدانند مشکل در کجاست و چه کسی مانع اصلی انتقال و به خطر انداختن جان مجاهدین است.
گزارش یونامی در مورد حقوق بشر در عراق – ژانویه تا ژوئن ۲۰۱۳
صفحه‌های ۱۹ و ۲۰ گزارش یونامی ارگان مسئول ملل متحد در عراق، به وضعیت مجاهدین و کمپ لیبرتی در عراق اختصاص دارد. نگاهی اجمالی به گزارش رسمی این نهاد ملل متحد به خوبی گویای تلاش رهبری مجاهدین برای ایجاد سد و مانع در برابر تلاش‌های کمیساریای عالی پناهندگان جهت انتقال ساکنان و نقض حقوق بشر و حقوق ابتدایی ساکنان کمپ لیبرتی توسط رهبری مجاهدین است. در این گزارش آمده است:
«با توجه به تفاهم نامه امضا شده با دولت عراق در ماه دسامبر ۲۰۱۱ یونامی به بازدید‌های روزانه از کمپ لیبرتی جایی که بیش از ۳۰۰۰ تن از اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران که در حال حاضر در آن به سر می‌برند ادامه داده است. این سازمان توسط تعدادی از کشورها به طور رسمی در لیست تروریستی قرار گرفته است.
در ۹ فوریه و ۱۵ ژوئن کمپ لیبرتی هدف حملات راکتی قرار گرفت. در حمله اول، هشت تن از ساکنان کشته شدند و با توجه به گزارش کارکنان درمانگاه دولتی مستقر در کمپ،  71 نفر نیز مجروح شدند. در نتیجه حمله‌‌ی دوم، دو تن از ساکنان جان باختند. نماینده ویژه دبیرکل هر دو حمله را محکوم کرد و از دولت عراق خواست اقدامات مناسب برای اطمینان از حفاظت و ایمنی ساکنان را اتخاذ کند.
پس از حمله فوریه، رهبری ساکنان [ لیبرتی] خواستار بازگشت به کمپ اشرف شد. همچنین خواهان «تی وال» [دیوار بزرگ بتونی به شکل T) برای همه بلوک‌ها (محل‌های اقامت) و امکانات  (بالغ بر ۱۷۰۰۰ تی وال ) و تجهیزات حفاظت فردی  (PPE) برای هر یک از ساکنان و ۳۸۰ پناهگاه علاوه بر ۱۲۰ پناهگاه موجود در اردوگاه شد. در پایان دوره‌ی این گزارش، دولت عراق ۲۹۶ پناهگاه و ۵۹۱ «تی وال» کوچک  ارائه کرد اما توسط رهبری ساکنان [لیبرتی] رد شد و خواهان بازگشت به کمپ اشرف و تجهیزات حفاظت فردی و تی‌وال‌های بزرگ شدند.»
براساس گزارش رسمی ملل متحد، رهبری مجاهدین به جای پافشاری روی انتقال سریع نیروها به جای امن، خواستار ۱۷۰۰۰ «تی وال» یا دیوار بلند شده است. یعنی در ازای هر نفر خواهان دریافت ۶ «تی‌وال» شده است! و از پذیرش تی‌وال‌های کوچک و پناهگاه‌‌های ارائه شده از سوی دولت عراق سرباز زده است. آیا واقعاً‌ مسعود رجوی به دنبال حفظ جان مجاهدین است؟ آیا نزد وی عدد و رقم معنا دارد و یا سنگ بزرگ علامت نزدن است.
لازم به تذکر است که مجاهدین پس از حضور در کمپ لیبرتی وجود «تی‌وال» ها را که توسط مهندسی ارتش آمریکا و به منظور حفاظت از سربازان آمریکایی تعبیه شده بود غیرضروری دانسته و بنای اعتراض را گذاشتند که این «تی‌وال‌» ها ما را به یاد زندان می‌اندازد. در نتیجه اقدامات و اعتراضات مجاهدین «تی‌وال»‌ها از کمپ خارج شدند.
در ادامه، گزارش به کارشکنی مجاهدین در راه انتقال افراد به کشور ثالث اشاره می‌کند:
«کمیساریای عالی پناهندگان همچنان به منظور شناسایی افراد نیازمند به حمایت بین‌المللی و راه‌های پایدار برای ساکنان کمپ لیبرتی فعالیت می‌کند.
تا 30 ژوئن سال 2013، ۱۶۰۴ نفر به عنوان افرادی که نیازمند حمایت بین‌المللی هستند شناسایی شده‌اند. با این حال، تلاش های UNHCR برای پیدا کردن راه حل های پایدار برای ساکنان به خاطر عدم همکاری ساکنان [لیبرتی] با موانعی مانند تحریم مصاحبه‌های کمیساریای عالی پناهندگان مواجه شده است.
در ماه مارس، دولت آلبانی پیشنهاد پذیرش 210 از ساکنان، برای اسکان مجدد در این کشور را داده بود.
با این حال، سازمان مجاهدین خلق ایران اسامی پذیرفته شده توسط دولت آلبانی را رد کرد و اصرار داشت که این سازمان بایستی تصمیم بگیرد که چه کسانی در آن‌جا ساکن شوند.
در نتیجه در پایان ماه ژوئن، کمیساریای عالی پناهندگان تنها قادر به اسکان مجدد ۷۱ نفر شد.  به طور مشابه، در ماه آوریل دولت آلمان تصمیم به پذیرش ۱۰۰ تن از ساکنان [لیبرتی] برای اسکان مجدد گرفت. در زمان نگارش این گزارش، آماده‌سازی برای نقل مکان اولین گروه در ماه جولای در جریان است. »
اولین مشکل کمیساریای عالی پناهندگان این است که ساکنان کمپ به خاطر فشارهای مجاهدین مجبور به بایکوت مصاحبه جهت شروع پروسه‌ی انتقال به کشور ثالث می‌شوند و زمانی طولانی برای متقاعد کردن آن‌ها به انجام مصاحبه از دست می‌رود.
سپس فشارهای مجاهدین باعث می‌شود که به جای ۲۱۰ نفر تنها ۷۱ یک نفر به آلبانی منتقل شوند. این تنها یک نمونه از موانعی است که یونامی روی آن دست گذاشته است.
گفتگو با کسانی که اخیراً در لیبرتی و آلبانی از مجاهدین جدا شده‌اند و تجربه‌‌های متفاوت آنان از شیوه‌های گوناگون مجاهدین برای مانع‌تراشی در مسیر پروژه‌ی انتقال به کشور ثالث و ماندگاری در لیبرتی، حیرت آور است.
در خاتمه یونامی در مهم‌ترین بخش گزارش خود به نقض حقوق بشر ساکنان کمپ لیبرتی اشاره کرده و می‌نویسد:‌
«نگرانی یونامی در مورد نقض حقوق بشر ساکنان کمپ لیبرتی توسط رهبری مجاهدین ادامه دارد.  این ادعاها در طول مانیتور سازمان ملل متحد و در خلال مصاحبه با افرادی که موفق به ترک کمپ لیبرتی شده‌اند و همچنین در جریان بحث و گفتگوی خصوصی با افرادی که همچنان در کمپ اقامت دارند با وجود تلاش‌های رهبری مجاهدین برای جلوگیری از چنین بحث‌هایی مطرح شده است.
سازمان مجاهدین خلق ایران که دارای ساختار سلسله مراتبی و استبدادی است محدودیت‌های شدیدی از جمله حق آزادی حرکت در داخل کمپ و حق ترک سازمان، حق آزادی اجتماعات، همراه با محدودیت تماس با اعضای خانواده (از جمله اعضای خانواده ساکن در کمپ لیبرتی)، دسترسی به ارتباطات عمومی، و
دسترسی به مراقبت های پزشکی و درمانی، بر ساکنان لیبرتی تحمیل می‌کند. »
گزارش یونامی به قدر کافی روشن و واضح است اما یکی از مهم‌ترین مواردی که دست رجوی را رو می‌کند و بیانگر سیاست او برای راحت شدن از «شر» ساکنان لیبرتی و سوءاستفاده از خون آن‌هاست، تلاش وی برای جلوگیری از «دسترسی به مراقبت‌های پزشکی و درمانی» ساکنان کمپ است.
زوج رجوی پس از مرگ هر یک از اعضای مجاهدین با صدور اطلاعیه‌ای مرگ او را به محاصره‌ی پزشکی اشرف و لیبرتی توسط دولت عراق ربط داده و می دهند و در گزارش سازمان ملل متحد روی نقش خودشان در این فاجعه و اقدام غیرانسانی دست گذاشته شده است.
مسعود رجوی که پاسخی به یونامی [U.N.A.M.I ] بالاترین ارگان سازمان ملل در عراق نداشت در سخنرانی خود خطاب به مجاهدین بی خبر از همه جا که اطلاعی از گزارش یونامی نداشتند گفت:‌
«این سازمان ملل و یونامی در دستگاه دولت‌های حاکم عمل می‌کند. بقیه حرفها در باره بشر و حقوق بشر مفت و انشانویسی است. حقوق بشر با خون مظلومان نوشته می‌شود.»
همچنین وقتی رجوی در پیام خود بعد از حمله‌ی موشکی اخیر رژیم به لیبرتی، روی نقش خانواده‌‌های مجاهدین که خواهان ملاقات با فرزندانشان هستند دست گذاشت و آن‌ها را مسئول گرا دادن به رژیم برای حمله‌ به لیبرتی و عزیزانشان معرفی کرد!‌ می‌دانست چه می‌گوید و معلوم بود قصد پوشاندن چه چیزی را دارد. خانواده‌ی عبد‌الرضا وادیان یکی از قربانیان تلفات موشکی حمله اخیر به لیبرتی، مدت‌ها پشت دیوار این کمپ خواهان ملاقات با عزیزشان بودند ولی با مخالفت مجاهدین روبرو شدند و عاقبت جنازه‌ی وی روی دست‌شان ماند. مسعود رجوی به این ترتیب پیش‌دستی می‌کند تا اثرات احتمالی آن را کم کند و خانواده‌ی وادیان را عامل کشته شدن عزیزشان معرفی کند!
تمام تلاش مسعود رجوی در این خلاصه شده است تا آن‌جا که ممکن است در مقابل انتقال مجاهدین از کمپ لیبرتی سد و مانع ایجاد کند. به همین دلیل است که بدترین توهین‌ها را متوجه‌ی کسانی می کند که با تشکیل کمپین در خارج از کشور می‌کوشند زمینه‌ی انتقال مجاهدین به کشورهای امن را ایجاد کنند. برای نمونه به اتهامات سخیف، زشت و غیرانسانی مطرح شده از سوی محمد اقبال علیه خواهر کوچکترش عاطفه توجه کنید که با تشکیل کمپینی تنها خواهان انتقال مجاهدین به کشور ثالث و امن است.
محمد اقبال پس از انتشار چند مقاله از این دست، نازشست گرفت و به اشاره‌ی مسعود رجوی بلافاصله از لیبرتی به آلبانی و سپس به فرانسه منتقل شد و خانه‌‌ای مستقل هم برای او تهیه شد.
رجوی این بار نیز فریبکارانه شیپور پیروزی می‌زند. وی مدعی‌است رژیم قصد داشت کل مجاهدین را با این موشک‌باران نابود کند اما موفق نشد و حالا که تنها قادر به کشتن ۲۴ نفر شده (سه برابر بیشترین تلفات موشک‌باران در دفعات قبل) بایستی این موفقیت بزرگ را جشن گرفت و از آن طلیعه‌ی شکست و اضمحلال رژیم و ماندگاری مجاهدین را نتیجه گرفت.
در آبان ماه گذشته نیز رجوی در حالی که در جای امن به سر می‌برد خطاب به مجاهدین اسیر و بی دفاع ، شعارهایی می‌داد که با توجه به موقعیت مجاهدین گرفتار آمده در عراق و در دهان گرگ، بعید می‌دانم نشانه‌ی عقل سلیم باشد:
«امشب و فردا شب لشگرهای فدایی باید آماده جنگ، جنگ تمام عیار باشند. آماده کارزار.
ثار ثار، آماده جنگ و کارزار [ثار ثار=خون خون]
از اول می‌گویم:
قاتلان مجاهدین را باید در برابر عدالت قرار داد تا کیفر ببینند. آنهایی که در پرونده ۱۷ ژوئن [مربوط به سال ۲۰۰۳] شهادت دروغ دادند و آن خودسوزی‌های قهرمانانه مشعل‌های جاودان و شعله‌ور آزادی را برانگیختند یک یک باید حساب پس بدهند و در برابر عدالت قرار بگیرند.
از اول می‌گویم:
خامنه‌ای و رفسنجانی و روحانی و همه آخوندهای دزد و خیانتکار را باید در برابر عدالت قرار داد تا کیفر ببینند.
مالکی باید در برابر عدالت قرار بگیرد. باید به ازای هر مجاهدی که کشته یا زجرکش کرد، کیفر ببیند. طبق شریعت خودش، یکی در برابر یکی. آنهایی که در این سالها به مجاهدین تعرض کردند یک به یک باید کیفر ببینند.
مزدورهایی که به مالکی نامه نوشتند، از قتل عام و کشتار مجاهدین از گروگانگیری و زدن تیر خلاص در اشرف سپاسگزاری کردند یک به یک باید در برابر عدالت قرار بگیرند و باید به کیفر شایسته و سزاوار خودشون برسند.
ارتش آزادیبخش و مؤسسان چهارم در این زمینه با کسی شوخی ندارد. مشت در مقابل مشت و گلوله در برابر گلوله. مقاومت رهایی‌بخش و ارتش آزادیبخش حق مسلم ملت ماست….
گسستن بند از بند خلافت یزیدی، نیل به آزادی و حاکمیت مردم ایران، قیام در برابر ولایت یزیدی، سرنگونی تام و تمام آن با همه خدم و حشم و اعوان و انصارش، این، از ابراز انزجار و نفرت و از نفرین و مرزبندی و تبری‌جستن با این رژیم و همه عوامل و مزدورانش در هر پوششی که باشند آغاز می‌شود.
در بحث‌های رمضان امسال هم گفتم که اگر این بار کسی جرأت کرد که مثل اشرف به لیبرتی حمله کنه، نباید زنده برگردد. این بار با چنگ و ناخن و دندان مقابله می‌کنیم. می‌کشم، می‌کشم هر آنکه خواهرم کشت، هر که برادرم کشت. درس جدیدی می‌دهیم. درس درخشان. درس کهکشان زهره، و حالا پرچم فروغ به اهتزاز درآمده‌است.»
http://www.hamneshinbahar.net/article.php?text_id=204
پس از این شعارهای پوچ و غیرمسئولانه بود که ۲۴ جنازه‌ی دیگر روی دست مجاهدین ماند و خبری از واکنش «ارتش آزادیبخش و مؤسسان چهارم» در لیبرتی و یگان های ارتش آزادی بخش در داخل کشور که رجوی مدعی بود از شمال غربی تا جنوب شرقی کشور و در جای جای ایران تشکیل شده، نشد، چه برسد که انبوهی بیمار و مسن و از کارافتاده با دست خالی و در حصار و زندان «مشت را در مقابل مشت و  گلوله را در برابر گلوله» پاسخ دهند.
او در پیام خود پس از آخرین حمله‌ی رژیم به لیبرتی همچنان مجاهدین را به آمادگی برای کشتارهای بعدی وعده داد و گفت: «با هوشیاری کامل آماده کارزارهای بعدی باشید».
به مغزشویی مجاهدین و ادعاهای ابلهانه‌ای که مطرح می‌کنند توجه کنید. خامنه‌ای از این که سخنگوی مجاهدین گفته «سلاح‌های حفاظت شخصی» مجاهدین را به آن‌ها باز گردانید دچار رعشه شده است. آیا عقل سلیمی برای گویندگان این سخنان می‌توان تصور کرد:
sarrafpour03012015
کمیساریای عالی پناهندگان در اطلاعیه خود پس از حمله‌ی موشکی اخیر به کمپ لیبرتی خطاب به دیگر کشورها خواستار تخلیه فوری کمپ لیبرتی و انتقال ساکنان آن به محلی امن شد:‌
«کمیساریای عالی پناهندگان بصورت اورژانس دوباره  تقاضای خود از کشورهای دیگر را تجدید میکند و از آنها میخواهد که بصورت فوری برای آنها که هنوز در کمپ لیبرتی مانده اند، راه حل های دراز مدت در این رابطه ارائه دهند. در صورتیکه راه حل های دراز مدت برای انتقال به صورت فوری وجود ندارد، موقعیت خطرناک کمپ لیبرتی ایجاب میکند که به شکل اورژانس کمپ لیبرتی تخلیه شده و  ساکنان لیبرتی  همگی به محلی امن منتقل شوند تا زمانی که به صورت دائمی به کشور ثالث  منتقل شوند. کمیساریا آماده است به تمام دولت‌ها برای دستیابی به این هدف کمک کند.»
اما از آن‌جایی که رهبری مجاهدین خواستار انتقال ساکنان این کمپ به یک محل امن و نجات جانشان نیست و همچنان خواهان ارتزاق از خون آنان است در تبلیغات خود مطلقاً اشاره‌ای به درخواست کمیساریای عالی پناهندگان نکرده و روی آن تبلیغ نمی‌کند. چرا که سال گذشته مسعود رجوی به صراحت عنوان کرد که هدف وی ماندگاری در کمپ لیبرتی و «جنگ» است:
«بله، من امشب باز هم می‌خوام در عهد پرچم در سرفصل سقط شدن بختک مالکی، باز هم چراغ خاموش بدهم. هدف آمادگی و آماده‌سازی برای نبرد سرنگونی در کارزارهای پیاپی شماره‌بندی شده است که می‌دانید. لابد خواهید گفت که مگه دو سال پیش در همین ایام بعد از خروج نام سازمان، نام ارتش آزادیبخش، نام شورای ملی مقاومت از آن لیست رژیمی و استعماری، بعد از اعلام موسسان چهارم مگر به همه ابلاغیه تصفیه و اخراج حتی ندادی؟ تا به دنبال (با خنده) زندگی مطلوب خود برویم و مگه جواب دندان شکن ما را نگرفتی؟
درست میگید. اوراق رسمی ابلاغیه و جوابهای یک به یک شما هست. تعدادیش هم در ماهواره برای اطلاع خلق محبوب‌مون نشان داده و قرائت شده، در همان زمان یا بعدش انگشت‌شمار افرادی هم که در همان زمان با کمک مالی خودتون از لیبرتی رفتند، …
اگر هم کسی می‌خواد با هزینه مجاهدین، با کمک وکلای مجاهدین، با استفاده از دستاوردهای سیاسی مجاهدین که ناشی از خون شهداست، اگر می‌خواهد که بدون آلوده‌شدن به رژیم و اطلاعات آخوندی به خارجه به دنبال زندگی‌اش برود، آنرا هم می‌پذیریم. در نوبت می‌گذاریم و تا به حال هم چنین کرده‌ایم و ریز و درشت را هم سازمان ملل در جریان است و بارها و بارها نوشتیم و اسناد و اسامی موجود است و قابل انتشار است…. امشب من چراغها را خاموش خواهم کرد با همان سنت امام حسین تا هر کس که می‌خواهد برود و آنکس باقی بماند که می‌خواهد تا پایان جنگ، هر قدر هم که به درازا بکشد، برجا و باقی بماند استوار بی‌تزلزل و خدشه‌ناپذیر.
این سنت خاموش‌کردن چراغها را از سال‌های قبل، از زمانی که در اشرف بودید بارها با سازمان ملل، کمیساریا و آمریکایی‌ها در میان گذاشتیم و برایشون نوشته و دستشون دادیم. خوب می‌دونند و کمبود اطلاعات ندارند. اما شما هر سال خودتون خودجوش در عاشورا، برای خودتون تعهد و نقشه مسیر می‌نوشتید. حالا امشب من آمده‌ام که ابلاغیه چراغ خاموش بدهم تا هر کس که اهل جنگ نیست برود.»
نکته‌ی حیرت‌آور آن که مسعود رجوی سازمان ملل و کمیساریا را شاهد خود می‌گیرد و بالاترین نهاد ملل متحد در عراق به صراحت دست روی نقض حقوق بشر مجاهدین در لیبرتی توسط رهبری این سازمان و از جمله نداشتن حق ترک این سازمان می‌گذارد. البته ادعای رجوی در مورد خاموش کردن چراغ‌ها و دادن اجازه به افراد برای تصمیم‌گیری راجع به آینده‌‌ی خود و استفاده از وکلای مجاهدین برای خروج از عراق و … تماماً کذب و غیرواقعی است.
موضوعی که گاه هواداران مجاهدین روی آن دست می‌گذارند و مدعی می‌شوند زوج رجوی خواهان خروج مجاهدین از عراق شده و حتی اعلام کرده‌اند حاضر به پرداخت بهای هواپیما نیز هستند مرا به یاد ریاکاری آیت‌الله کاشانی در ارتباط با مصدق و کودتای ۲۸ مرداد می‌‌اندازد.
آیت‌الله کاشانی که فردی حقه‌باز و فریبکار بود با توجه به شکست تلاش نیروهای کودتاچی برای دستگیری مصدق در ۲۵ مردادماه ۱۳۳۲ از آن‌جایی که نسبت به موفقیت کودتای ۲۸ مرداد اطمینان نداشت و از پیامد‌های آن در هراس بود در نامه‌ای که قبل از کودتا برای مصدق نوشت به او در رابطه با توطئه کودتا هشدار داد. چنانچه کودتا شکست می‌خورد آیت‌‌الله کاشانی به عنوان کسی که به کمک مصدق آمده و او را هشیار کرده وارد صحنه می‌شد و سهم‌خواهی می‌کرد در حالی که او و هوادارانش خود زمینه‌ی کودتا را فراهم کرده و از همراهان کودتا و مشوقان آن بودند. آیت‌الله کاشانی پس از موفقیت کودتا موضع اصلی خود را رو کرد و یکی از کسانی بود که خواهان اعدام مصدق شد.
زوج رجوی به منظور فرار از پیامد‌های احتمالی کشته شدن مجاهدین در عراق گاه در انظار بین‌المللی و نه در روابط درونی مجاهدین خواهان انتقال دسته جمعی مجاهدین به آمریکا و اروپا شده‌اند. با این حال در عمل تمامی اقدامات آن‌ها مقابله با پروژه‌ی انتقال و تلاش برای طولانی‌تر کردن حضور مجاهدین در عراق و استفاده تبلیغاتی کردن از خون مجاهدین است.
ایرج مصداقی ۱۸ آبان ۱۳۹۴
موضع‌گیری من راجع به نجات جان مجاهدین گرفتار آمده در عراق و لیبرتی صرفاً از موضع انسانی است وگرنه با وجود دگردیسی به وجودآمده در این سازمان طی سه دهه‌ی گذشته، من آن را فرقه‌ای می‌دانم که تنها در خدمت مطامع و منافع ضد‌انقلابی و ضد‌انسانی مسعود رجوی است و ربطی به مبارزات مردم ایران علیه رژیم ضد‌بشری و قرون‌وسطایی حاکم بر کشورمان ندارد.

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

 
error

Enjoy this blog? Please spread the word :)

RSS20k
دریافت مطالب جدید از طریق ایمیل5k
مارادر فیسبوکتان به اشتراک بگذارید12k
از کانال یوتوب ما بازدید کنید14k
از کانال یوتوب ما بازدید کنید
extra smooth footnotes