ملاقات با نخست وزیر هلند آقای مارک روته در جریان کنگره سالانه حزب اتحاد احزاب لیبرال اتحادیه اروپا (آلده پارتی) در آمستردام. طی ملاقات ضمن معرفی خودو فرقه رجوی و نقض شدید حقوق بشر توسط این فرقه در آلبانی تشریح شد.
آیا صداقت و پاکی در عمل هست یا در شعار دادن ؟!
مسئولیت مطالب مندرج در این سایت برعهده نویسنده است و گویای نظر ما نیست.
منتشرشده در سپتامبر 19, 2015 بدست mohamadkarami | بیان دیدگاه
آقای سعید جمالی (فرمانده هادی افشار) من این نامه های شما و داود باقروند را کامل چند بار خواند.اولین نکته ای که در رابطه با شخص شما به ذهنم خطور کرد همان طور که در تیتر نوشتم می باشد یعنی صداقت و پاکی در عمل هست یا در شعار دادن. از آنجائی که ممکن بعضی موارد را فراموش کرده باشی مختصری توضیح میدهم .
اولین آشنائی من با شما در زندان منصوری در سال 1364 بود . زمانی که من در زندان رجوی بودم و شما به عنوان بازجوی وشکنجه گر من به همراه رحیم باطبی و کاک اسد بودید . بعد از اتمام داستان زندان منصوری برای مدت کوتاهی در همان پایگاه منصوری که زمانی زندان بود
، مجدد پایگاه مقاومت شده بود شما مسئول من بودید ، بعد من به بغداد انتقال داده شدم.بعد از سقوط صدام حسین موقیت پیش آمد که به همراه شش نفر دیگر از دوستانم از فرقه رجوی فرار کردیم و به کمپ امریکائی ها (تیف ) رفتیم . شما هم بعد از مدتی به تشکیلات درخواست داده بودی که شما را به تیف بیاورند ، مبارزه را نمی کشید، نمی خواستید که درون سازمان مجاهدین باشید. در تیف چند بار درخواست دادی که باهم صحبت داشته باشیم ، در جواب نفری که پیام آورده بود گفتم به سعید بگوید من با تو یک بار سال 1364 در زندان رجوی صحبت هایم را کرده ام برای بار دیگر می گذارم زمانی که بشود با شما منطقی صحبت کرد. در تیف دائم حرف شخص شما این بود که سازمان مجاهدین خلق خوب است ! مسعود رجوی و سران آن را خراب کرده اند، ما که سابقه داریم باید تشکل خود را درست کنیم و سازمان مجاهدین را احیا کنیم واز دست مسعود رجوی بیرون بکشیم…..از طریق مختلف چند بار هم این پیام را برای من و بعضی از دوستان من که جزء افراد باسابقه در تیف بودیم فرستادی با این مضمون: کدورت ها و اشکالات گذشته را کنار بگذارید بیاید باهم جریانی، تشکیلات خودمان را راه بیندازیم و سازمان مجاهدین را از دست مسعود رجوی و مریم قجر عضدانلو و باند آنها خارج کنیم . سازمان مربوط به آنها نیست و آنها به خون شهدای بنیانگذار هم خیانت کرده اند….اما واقعیت این بود که تفکر شما همان تفکررجوی بود، درست بود که شما به تیف آمده بودید .اما دیدگاه وتفکر شما اساسا فرقی نکرده بود . خوب است الان یک بار عمل کرد های خودتان در تیف را مرور کنید. یک فرد دیگر را به جای سعید جمالی فرض کنید. به آن فرد چه مارکی می زنی؟ شما حتی در تیف به نحوه پوشش بچه های با سابقه هم گیر داده بودی که این پوشش شما مناسب نیست ودر شآن یک مجاهد خلق نیست ! ( پوشش عبارت بود از یک شورت ورزشی و یک تی شرت که اگثرا استین آن را کنده بودند ). بهر حال در تیف شما محفل و تشکیلات خاص خودت را درست کردی و کسانی هم که در این محفل شما بودند تماما نفرات سازمان مجاهدین بودند. خودت خوب می دانی چه تعداد آنها هفتگی به ملاقات سران فرقه می رفتند ! بخوبی هم اطلاع داشتی که محفل شما چند ده بار من و دوستان دیگرم که مخالف سرسخت فرقه بودیم را به ارتش امریکا ئی ها فروختند و نامه های دورغ امضا جمع کردند . همان نفرات محفل الان هم که در خارجه هستند در زیر بیرق مجاهدین با هزینه ماهانه شان دارند فعالیت می کنند. البته در دنیای آزاد و دموکراتیک هر کسی آزاد هست هرطور دوست داشت زندگی و فعالیت کند . اینها فقط اشاره ای بود به گذشته که خواستم مروی شده باشد برای شما . اما اصل مطلب:
رژیم جمهوری اسلامی خیلی جنایت انجام داده است ، تاکنون نزدیک 50 قطعنامه بر علیه آن در سازمان ملل تصویب شده است ( منظور تمامی قطعنامه های رسمی و دیگر ارگان های حقوق بشری است والا سازمان ملل 26 ، 27 قطعنامه صادر کرده است). در عرض این 37 سال ده ها هزار جلد کتاب در رابطه آنها نوشته اند ، میلیون ها مقاله از شکنجه زندان تا جنایت های دیگر بر علیه آن نوشته شده است .هیچ محافل سیاسی نیست که جمهوری اسلامی را نشناسد . کسی هم منکر این نیست که در جمهوری اسلامی زندان شکنجه و اعدام بوده و هست . چون الان قرن اینترنت است هر اتفاقی که بیفتند بعد از چند ساعت روی آنتن ها هست . شما از سال 1350 تا سال 1383 از مسئولین سازمان مجاهدین خلق بودید، شاهد خیلی از خود کشی ها ، خودزنی ها ،خود سوزی ها و حذف های فیزیکی در سازمان بودید .وخیلی از جنایاتی که در سازمان اتفاق افتاد بخاطر مسئولیت و رده تشکیلاتی در جریان آن قرار داشتید. چهار سال درون تیف به دنبال درست کردن تشکیلاتی بودید که سازمان مجاهدین را از دست رجوی و باند آن بیرون بیاورید ! الان 7سال هم هست که در اروپا زندگی می کنید . شاهد آن بوده و شنیده اید که فرقه رجوی چقدر بر علیه ساکنان تیف، برعلیه افرادی که در رابطه با سازمان افشاگر کردند یا دست به قلم بردند ، تهمت و توهین های فروانی کرد . به دروغ انواع و اقسام تهمت ها را زد . اگر سرسوزنی صداقت و پاکی داشتید ! آیا وظیفه خود نمی دانستی که بر علیه این تهمت ها و دروغ ها موضعگیری کنید ؟ آیا سکوت شما در مقابل سازمان مجاهدین تائید موضع سازمان مجاهدین نیست؟همانطور که در جریان هستید. مسعود رجوی از سال 1374 به این سو حکم اعدام اعضا جدا شده که بر علیه این سازمان دست به قلم برده اند را صادر کرده است و بارها هم براجرا یان حکم تاکید کرده است که اخرین بار در سال 1382 بود. مگر شما هم جدا شده نیستید چرا تا به حال در رابطه موضع گیری نکرده اید؟ در پی همین حکم صادره، حتما در خبرها خوانده اید که درطی این سالیان چندین بار چماقدارن فرقه رجوی به اعضای جدا شده حمله کرده اند و بشدت مجروح کرده اند سوال این است چرا یک بار در این رابطه موضع گیری نکرده اید؟ ایا این ضرب و شتم ها و حکم اعدام ها از جنایت جمهوری اسلامی کمتر هست که شما عکس العملی نشان نمی دهید. همانطور که بطور ریز در جریان آمدن خانواده ها برای دیدار با فرزندانشان در اشرف که دوسری را پذیرفتند و وقتی که دیدند نفرات مسله دار شدند می خواهند بروند . ملاقات با خانواده در سازمان مرز سرخ شد، آیا درخواست دیدار خانواده ها مدت طولانی در پشت درب اشرف و الان هم در لیبرتی هستند ،یک حق مشروع هست ؟ یا نا مشروع ؟ اگر واقعا صداقت به معنای دقیق کلمه نه سیاست بازی کثیف باشد، وظیفه من وشما نیست که از این خانواده ها ودوستان اسیرمان در لیبرتی در بند هستد دفاع کنیم . این موضوع چه ربطی به جمهوری اسلامی دارد !
آقای سعید جمالی ( فرمانده هادی افشار)همانطور که در جریان ریز نشست های طعمه در سال 1380 و قبل تر از آن هم هستید در مقاطع مختلف مسعود رجوی برای ترساندن افرادی که درون تشکیلات معترض بودند ، صدای اعتراضشان را بلند می کردند . برای خاموش کردن آنها از این جمله استفاده می کردند که مزدور جمهوری اسلامی هست، نفوذی وزارت اطلاعات هست ….. که مسله به نشست های عملیات جاری و دیگر نشست ها هم کشیده شده بود هرکسی کوچکترین اعتراضی می کرد سریع این مارک را میزدند . همانطور که خودت هم بارها و بارها از این مارک ها و تهمت ها در نشست های مختلف استفاده کردی مانند همه ، بخاطر شرایط تشکیلات در آن زمان ، خورده ای به آن نمی شود گرفت . اما اکنون که شما دارید در دنیای آزاد از این تهمت و مارک به جدا شدگانی که دست به افشاگری می زنند استفاده می کنی وهمه را با یک دیدگاه نگاه می کنی این حرف چه کسی است ؟ آیا این همان حرف مسعود رجوی برای ترساندن نفرات نیست؟ که شما دیگران را دعوت به سکوت می کنی ؟ و اگر سکوت نکند پس همان تهمت ها و مارک ها را که سازمان مجاهدین نثار می کرد شما بیان می کنید ؟اگر هرکس بر علیه مجاهدین دست به افشاگری بزند وابسته به جمهوری اسلامی هست؟
الان هر ننه قمری چه در داخل ایران و چه در خارج از ایران به راحتی بر علیه جمهوری اسلامی می نویسد،در این رابطه می توانید روزانه ،روزنامه های که داخل ایران انتشار می یابد را نگاه کنی!افشاگری ها ونوشتهای آنها تبدیل به منابع تمامی رسانه ها معتبر دنیا شده است. بیش از ده ها هزار وبلاک و سایت موجود است .روزانه تمامی آنها برعلیه جمهوری اسلامی می نویسندو به حق هم دارند می نویسند و بدون مارک زدن وتهمت زدن است . اما چند ده نفر بر علیه مناسبات مافیایی مسعود رجوی افشاگری و قلم می زنند ؟ شما بهتر از هرکس دیگر از جنایاتی که این فرقه بر علیه بهترین جوانان ایران انجام دادند ودارند انجام می دهند مطلع هستی ؟ بنا به ادعا خود شما ، شما که به هیچ وجه آلوده به رژیم جمهوری اسلامی نیستید ؟ چرا جنایاتی که درون فرقه رجوی شاهد بوده اید را بیان نمی کنید ؟ آیا این همان صداقت و پاکی به معنای دقیق کلمه هست؟ بنا به نوشته های خودت شما از مبارزه بریده بودی که از صفوف سازمان مجاهدین درخواست جدا شدن نوشته بودی . در حالی که من بعضی از دوستانم ما از مبارزه نبردیم بلکه از فرقه رجوی فرار کردیم و بیرون آمدیم تا مبارزه مان را ادامه بدهیم وکماکان ادامه دارد . اما شما کماکان در اندر خم یک کوچه نشسته ای و داری خودت را حلاجی می کنی و سکوت هم کرده این اوج ناجوان مردی است که بدیگران تهمت و افترا می زنی ، آنهم بصورت جمعی کسانی که بر علیه فرقه رجوی قلم می زنند. دراین رابطه در باره هر فردی که صحبت می شود باید با سند و مدرک نشان داده شود . خواهشا در این رابطه کوتاهی نکن .اتفاقا ما هم استقبال می کنیم که صفوف مبارزه مان یک دست تر شود ، که عوامل جمهوری اسلامی و دم ودنبالچه های آنان نتوانند در بین ما رخنه کنند.
آقای سعید جمالی : همانطور که خودتان هم خوب می دانید در افتادن با فرقه رجوی دل شیر میخواهد .باید پیه تمامی تهمت ها ومارک ها به خود بمالی جدا از آن باید پذیرای هرگونه ضرب وشتم توسط تیم های ترور فرقه رجوی باشی.حتما در این رابطه عکس های خون آلود مرا دیده ای که دو هفته صورتم کبود بود.یا ضرب وشتم دیگر دوستان جدا شده در شهر های مختلف اروپا.
زمانی که از سازمان فرارکردیم به تیف آمدیم ، یک ساعت بعد مژگان پارسائی ، فائره محبت کار، صدیقه حسینی ، زهره اخیانی….. جلو تیف آمده بودند اصرار داشتند یک ملاقات نیم ساعتی با یکی از ماها داشته باشند . پیام دادیم ما حرف هایمان را تماما گفته ایم و فرار کردیم. زمانی که در سال 2008 به پاریس آمدم چندی بعد رابط فرقه رجوی پیام آورد که تشکیلات می گوید اگر حرفی نزنید ، سکوت کنید . هر چه بخواهید اعم از خانه ، ماشین ، وکیل و…. می دهیم . اما اگر بخواهید حرف بزنید و بر علیه سازمان فعالیت کنید ، روزگارتان سیاه هست. جواب دادم من اگر می خواستیم خودم را بفروشیم در همان عراق می فروختیم بروید هر کاری می خواهید کوتاهی نکنید.به دلیل زد وبند و توطئه ای که فرقه رجوی با مواجب بگیرانش کرد، جهت اطلاع شما و دوستانتان من به مدت چهار سال هیچ گونه کمک پناهندگی در فرانسه به من و تعدادی از دوستان داده نشد. اعم از حقوق پناهندگی ، اسکان، هیچ گونه کارتی ، در این مدت یک سنت هم به من پول داده نشد. در خیابان وپارک زندگی میکردم و در گداخانه ها غذا می خوردم . همان موضعی که رجوی در نشست ها بیان میکرد برای ترساندن نفرات و تحقیر کردن جدا شده ها می گفت : اینها رفته اند در فرانسه در زیر پل ها گدائی می کنند و غذا می خورند و در خیابان زندگی می کنند. ( این موضوع را میتوانید از نفراتی که بعد از 2009 از سازمان خارج شدند سوال کنید )
آقای سعید جمالی ( فرمانده هادی افشار) سوال این است تا کی می خواهید در سکوت وبی عملی باشید و در خود فرو بروید و خود تان را حلاجی کنید و دیگران راهم دعوت به این کار بکنید که در این محفل شما شریک شوند؟ آیا این همان خواسته رژیم جنایت کار جمهوری اسلامی و مسعود رجوی نیست ؟ خودتان بهتر ازهرکس می دانید که فرقه رجوی مکمل جمهوری اسلامی هست . هرکجا آخوند ها گیر می افتند، خودت بهتر میدانی که مسعود رجوی از غیب می رسد و کمک غیبی اخوندها هست . در قرن بیست یکم معنی دیگری از صداقت وپاکی هم برایمان روشن شد که باید در فرهنگ لغت سیاسی اضافه شود .
محمد کرمی oyanyoldash@yahoo.com