ملاقات با نخست وزیر هلند آقای مارک روته در جریان کنگره سالانه حزب اتحاد احزاب لیبرال اتحادیه اروپا (آلده پارتی) در آمستردام. طی ملاقات ضمن معرفی خودو فرقه رجوی و نقض شدید حقوق بشر توسط این فرقه در آلبانی تشریح شد.
مردم ایران و فرقه رجوی- قسمت اول: برناردو برتولوچی- ماریا اشنایدر و مسعود رجوی – حمید اسدیان
بهمن سال 1396 با قیام در بیش از صد شهر برگ زرینی در تاریخ مبارزه مردم ایران بشمار میآید. درآن واقعه مردم ایران با یک پدیده از دو نوعش تعین تکلیف کردند، یکی ولایت فقیه نوع مذهبی و یکی ولایت فقیه استالینی-مذهبی فرقه رجوی. بدنبال این واقعه مهم فرقه رجوی تیغ بدستان بیخبرش مانند حمید اسدیان و… را علیه جدا شدگان بمیدان فرستاده است تا کاری که مردم ایران کردند را کاسه کوزه اش را بر سر آنها بشکند.
بعنوان یک تاکتیک و روش جاری مافیایی چندین دهه است که در تشکیلات رجوی مانند همه فرقه های مخرب افراد بطور مطلق بیخبر نگهداشته میشوند و از این این امر جهت سرکوب یکی علیه دیگری استفاده میشود. بعنوان مثال ما که در اروپا فعال بودیم و یا شورایی ها هیچ خبری از زندان و شکنجه های اشرف نشین ها که دو تن از معاونین من هم جزء آنها بودند نداشتیم، یا همین بخش نشریه و رادیو و تلویزیون …که آقای یغمایی و مصداقی و روحانی در آنجا فعال بوده اند بطور مطلق از فضای سرکوب درون تشکیلاتی و یا حتی کشتار کردها در صحنه عمل نظامی و زندانها و شکنجه ها و محاکمات و…بیخبر نگهداشته میشدند و میشوند. رجوی از آندسته از بیخبران که هنوز جدا نشده اند و در دنیای آزاد به حقایق افشا شده توسط مجاهدین جدا شده پی نبرده اند برای حمایت از خودش و سرکوب مجاهدین شکنجه و زندان دیده و جدا شدگان استفاده میکند.
جهت نمونه و روشن شدن عمق فاجعه مثالی بزنم:
آقای سیامک نادری که خودش یکی از موضوعات مهم شکنجه های روحی روانی و فیزیکی طی مدت 17 سال بوده است، (وی مدتی نیز در تیپی که بنده از فرماندهان آن بودم حضور داشتند) سه سال طول کشیده تا بعد از خروجش از تشکیلات زبانش بازشود و بتواند حقایق را بازگو کند. چرا سه سال؟
برای اینکه سیامک خودش مبارز و صادق بوده است علیرغم همه سرکوبها باورش نمیشد که با دستگاه مافیایی فرقه رجوی روبروست که مانند خدا میپرستیدش و تا در فضای آزاد خارج از تشکیلات با صدها نمونه دیگر مانند خودش مواجهه نشد به قطعیت نرسید که بله با دستگاه انسان خرد کن از نوع آشوویتس فرقه رجوی مواجهه است. بسیاری هنوز که هنوز است زبانشان باز نشده. البته حرف در مورد سیامک نادری و نوشته و گفته هایش بسیار است ولی فعلا برویم سراغ جدا نشدگان بیخبر تحت حاکمیت رجوی.
حسن حبیبی ها، حمید اسدیانها و باباها(محمد سیدی کاشانی) از جمله این بیخبران هستند که بطور مطلق در فضای سال 1360 نگهداشته شده اند. و علیرغم هزاران هزار صفحه شهادت مجاهدین و غیر مجاهدین در مورد اعمال مسعود و مریم رجوی نه تنها خم به ابرو نمیآورند که چرا، بلکه سوز و گذازشان هم در حمایت از جلاد بیشتر و بیشترمیشود. نوشته ها و گفته هایشان نیز شاهدی عینی است بر این مدعا آنجا که درهنگام تاختن به قربانی، آقای حسن حبیبی میگوید:
یا در جواب مجری تلویزیونی که ازاوسوال میکند که:
“آقای حبیبی مگر چند نفر در این خارج کشور صدای آقای داود ارشد را میشنوند؟” حبیبی سوز و گداز میکند که:
«««”نه خیلی موثر هستند و هرکجا که ما میرویم میبینیم که چقدر اثر داشته اند.”..البته فکر میکنم که در اروپا هیچ کس حرف اینها را باور نمیکنه و جدی نمیگیره!!! اما نفس اینکه اینها این حرفها را میزنند ابهام ایجاد میکنند. نکنه اینها در سازمان شکنجه میکنند، نکنه آدمها بزور وایستاده اند. همین ابهامات باعث میشود که اگر کسی هم بخواهد قدمی بردارد کمک مالی بکند نکند...حاصل کارشان این است که در جوامع ایرانی میرویم میبینیم که اینها اثر گذاشته اند. حتی در میان ایرانیان در میان جوامع ایرانی نیز تاثیر دارند.»»»
و این هم سوز و گداز حمید اسدیان:
««« وقتی شنیدم که او{منظورش آقای محمدرضا روحانی عضو جدا شده شوراست} همه ما مجاهدین را «آلت فعل»ی بی اراده و مغزشویی شده خوانده است، در حالی که خودش به خوبی میداند این چنین نبوده و نیست، یقین پیدا کردم که کار از جای دیگری آب میخورد. فهمیدم او «مفت حرف نمیزند». با این حرف مفت روحانی، و ایضا بقیه حضرات باند مصداقی، تمامیت شعور ما در یک انتخاب ایدئولوژیک و سیاسی سلب میشود. هرکس میتواند با انتخاب ما مخالف باشد. اما من و ما را فاقد اراده و شعور در انتخابمان دانستن یک رذالت اطلاعاتی است. بدترین و زشتترین توهین به من و ما فحاشیهای امثال بهبهانی نیست. حتی عربده کشیها و لات بازیهای مصداقی نیست. بدترین توهین به یک مجاهد نفی هویت ایدئولوژیک و سیاسی و انتخاب آزادانه او است»»»
کسی نیست به این اشنایدرها بگوید که آنکه دارد فشار میآورد و هویت ایدئولژیک و سیاسی و انسانی تو را نفی میکند آن ولی فقیه استالینی است که تو را مانند علف هرز فاقد هویتی مستقل میشناسد که به محض کوچکترین انگولتی از عرش اعلاء مبارز و مجاهد نستوه به قعر چاه حیوانیت و مزدوری سقوط داده میشود و نه افشاگریهای جداشدگان.
حالا متوجه میشوید که چرا رجوی امثال او را بیخبر نگهمیدارد تا اینگونه سوز و گذاز کنند و روضه رجوی را برایش سوزناک تر و جان گذاز تر بخوانند تا جماعتی که در مجلس ختم او حاضرند حسابی به گریه وادارکنند و صحنه سازی های قلمی او واقعی جلوه کند.
این تاکتیک کثیف رجوی همواره مرا یاد یک نمونه کثیف ازهمین نوع کارها در صنعت سینما می اندازد که:
“برناردو برتولوچی” کارگردان ایتالیائی و سازندۀ فیلم آخرین تانگو در پاریس اذعان کرد که با”مارلون براندو” برای تجاوز به “ماریا اشنایدر” بازیگر زن 19 ساله فیلمش تبانی کرده بود، تا مارلون هنگام فیلمبرداری یک صحنه تجاوز با بیخبر نگهداشتن ماریا اشنایدر از موضوع به او بطور واقعی تجاوز کند و این صحنۀ شرم آور فیلمبرداری شود!! برتولوچی در برنامه ای تلویزیونی گفت: مارلون به من پیشنهاد کرد که به اشنایدرهنگام فیلمبرداری تجاوز کند و من هم موافقت کردم در حالی که اشنایدر از این موضوع کاملا بی اطلاع بود. قصد کارگران نیز این بوده که واکنش به تجاوز را واقعی جلوه دهد!
الان هم رجوی از حسن حبیبی ها و حمید اسدیان و سیدی کاشانی ها همانند ماریا اشنایدر استفاده میکند تا هنگام تجاوز به شعورشان با تغذیه آنها با دروغهایی که وانمود میکند از طرف جدا شدگان صورت میگیرد صدای فریادهایشان هرچه دلخراشتر بگوش برسد.
داود ارشد
پایان قسمت اول
مطالب داخل {…} از نگارنده است.
—————————————————-
مردم ایران و فرقه رجوی- قسمت دوم
غول عزیز و اجابت مزاجش
—————————————————-
مطالب مرتبط
http://nototerrorism-cults.com/?p=13768
ملاقات آقای داود ارشد با وزیر خارجه و وزیر دفاع سابق برزیل آقای سلسوآمورین
تشریح طرحهای کودتایی نئوکلن ها در کشورهای توسعه یافته همچونه ایران و برزیل و اروگوئه …جهت بقدرت رساندن نیروهای دست نشانده خود همچون فرقه رجوی در این ملاقات.
روز دوم ماه می در محل پارلمان اروپا ملاقاتی بین آقای سلسو آمورین دو دوره وزیر خارجه – وزیر دفاع و سفیر برزیل در انگلستان و آقای ارشد برگزار شد.
آقای آمورین بعنوان رئیس گروه مبارزه برای دمکراسیِ برزیل و آزادی رئیس جمهور سابق برزیل لولا دِ سیلوا تحت نام “گروه مبارزه با کودتای نئوکلن ها در برزیل” در پارلمان اروپا حضور دارند. قابل ذکر است که آقای سلسو آمورین از سیاستمداران کهنه کار چپ آمریکای لاتین از طرفمجله فارن پالسی در اکتبر 2009 بعنوان بهترین وزیر خارجه جهان معرفی شده است.
این ملاقات با رئیس گروه “مبارزه با کودتای نئوکان ها در برزیل” که در پارلمان اروپا برگزار شد از حمایت فراکسیونهای چپ اتحادیه اروپا برخوردار است که خواستار آزادی رئیس جمهور سابق برزیل آقای لولا دِ سیلوا و جلوگیری و افشای کودتای بقدرت رساندن نماینده دست نشانده شرکتهای چند ملیتی نئوکانها در غیاب و محروم شدن نماینده واقعی و دمکراتیک مردم برزیل با برگزاری دادگاه نمایشی هستند.
آقای سلسو آمورین توضیح دادند که در حال حاضر لشکرکشی بی سابقه جهانی توسط نئو کان ها جهت نابودی دمکراسی و بازگرداندن شرکتهای چندملیتی همانند دوران دهه های 1960 که با بکارگیری کودتای نظامی به اجرا در میآمد درحال وقوع است. اما اینبار از طریق نابودی و از دور خارج کردن دولتهای دمکراتیک، قراردادهای اقتصادی بین کشورها و قراردادهای تنش ضدایی مانند آنچه در برزیل، نیکاراگوئه، آرژانتین، پاراگوئه و اوروگونه در آمریکای لاتین و آنچه در مورد قرارداد اتمی ایران در جریان است پیش برده میشود.
نئوکان های آمریکا نمیتوانند اتحاد کشورهای آمریکای لاتین و قراردادهای منصفانه مانند قرارداد مرکوسور EU-Mercosur FTA با اتحادیه اروپا را تحمل کنند آنها خواهان از بین بردن این اتحادها و قراردادها بوده و ترجیح میدهند با کشورها درضعیف ترین وضعیت و پراکندگی با آنها مواجهه شوند. دراجرای همین سیاستهای توطئه آمیز است که در برزیل شاهد استیضاح آقای لوئیس لولا دِ سیلوا هستیم که یک کودتاست تا استیضاح.
آقای لولا دِ سیلوا محبوبترین و مردمی ترین کاندید ریاست جمهوری برزیل است و دوبرابر کاندیدای فاشیستهای برزیل شانس دارد. آقای لولا دِ سیلوا را بخاطر نو سازی خانه ای که نه به وی و نه به اعضای خانواده او تعلق داشته است مورد محاکمه فرمایشی قرار دادند و از دور انتخابات خارجش کردند تا نگذارند کاندیدای چپ که صد در صد در دور بعدی انتخاب میشد بتواند در انتخابات شرکت کرده و بقدرت برسد.
آقای ارشد به عنوان عضو عالیرتبه سابق تشکیلات سازمان مجاهدین بعنوان یکی از گروههایی که نئوکان ها بخدمت گرفته و قصد استفاده از آن را داردند ضمن اعلام همبستگی با مبارزه مردم آمریکای لاتین و بطور خاص برزیل بعنوان جبهه اصلی مبارزه با نئوکلنها و شرکتهای چند ملیتی اضافه کردند که همین تهاجم نئوکلنها که شما بدرستی آنرا کودتا مینامید، همزمان جهت بقدرت نشاندن نیروهای دست نشانده در منطقه خاور میانه و بطور خاص در ایران در جریان است.
آقای ارشد شرح کاملی از نیروهای کاندید نئوکانها از تمامی طیفهای سیاسی از جمله تشکیلاتی بنام سازمان مجاهدین را با ارائه تاریخچه پنجاه ساله تروریستی این گروه را به ایشان ارائه کردند و افزودند این تهاجم در گذشته با حمایت آقای جان بولتن از چهره های سرشناس نئوکان ها در امریکا از این تشکیلات ادامه داشته و بطور خاص بعد از بقدرت رسیدن آقای ترامپ در آمریکا و ورود جان بولتن به کابینه ترامپ اوج جدیدی گرفته. آنچه تعجب برانگیز است اینکه نیروهای که همانند فرقه تروریستی سازمان مجاهدین خلق ایران به رهبری آقا و خانم رجوی تا دیروز بدلیل کشتن آمریکایی ها و مردم بیگناه در لیست تروریستی آمریکا قرار داشت از جمله نیروهایی است که بخدمت گرفته شده اند تا با حمایت از آنها شانس خود را برای دست یابی به نفت و منابع اقتصادی منطقه خاور میانه امتحان کنند.
آقای آمورین اظهار کردند که بله کاملا در جریان هستم همانگونه که نئوکلن ها در آمریکای لاتین نوک حمله آنها علیه نیروهای پیشرو و علیه قراردادهای آنها با جهان مانند قراردادهای اقصادی مرکوسور EU-Mercosur FTA که بین کشورهای دمکراتیک آمریکای لاتین و اتحادیه اروپا بسته شده است، در منطقه شما نیز در حال نابودی قرارداد اتمی بین ایران و بقیه قدرتهای اروپایی و جهان هستند. این دو برنامه دقیقا موازی هم و از یک سیاست غلبه برجهان همانند دهه های 1960 که آمریکا برجهان تسلطی بدون منازع داشتند نشآت میگیرد. همین برنامه در ونزوئلا و در آرژانتین نیز به پیش میرود.
آقا سلسو آمورین نیز برای مردم ایران و آقای ارشد در مبارزه خود علیه تروریسم و گروههای دست نشانده نئوکلن ها آرزوی موفقیت کردند. و اضافه نمودند که ما فقط با همبستگی است که میتوانیم جلوی استقرار دوباره دیکتاتوری را گرفته و به دمکراسی مردمی برسیم. در این ملاقات آقای زیو پیمنتا لوپز عضو پارلمان اتحادیه اروپا از حزب کمونیست پرتقال نیز حضور داشتند.
پانوشت ها:
مرکوسور
(Mercado Común del Sur) یک بلوک منطقهای متشکل از آرژانتین، برزیل، پاراگوئه، اروگوئه و ونزوئلااست.
کشورهای شیلی، بولیوی، کلمبیا، اکوادور و پرو نیز با آن در ارتباط هستند. مکزیک و زلاند نو نیز عضو ناظر این بلوک هستند. هدف مرکوسور آسان سازی بازرگانی و همچنین تسهیل جریان کالا، پول و افراد میاد کشورهای عضو است. مرکوسور و «جامعه کشورهای حاشیه آن» دو اتحادیه گمرکی هستند که در واقع بخشی از فرایند تداوم یکپارچه سازی کشورهای آمریکای جنوبی به شمار میروند.
نئوکان
یا نومحافظهکاری “که بهطور مخفف به آن نئوکان (به انگلیسی: Neocon) گفته میشود” جنبشی سیاسیست که در آمریکا در دههٔ ۱۹۶۰متولد شد که از سیاست داخلی و خصوصاً خارجی این حزب سرخورده شده بودند. بسیاری از پیروان آن در جریان دولتهای جمهوریخواه دهههای ۷۰، ۸۰، ۹۰ و ۲۰۰۰ مشهور شدند. اوج اثرگذاری نومحافظهکاری در دولتهای جرج دبلیو بوش، جرج هربرت واکر بوش و تونی بلر بود، که آنها نقش عمدهای در پیشبرد و برنامهریزی برای اشغال عراق در سال ۲۰۰۳ ایفا کردند. نومحافظه کاران برجستهٔ دولت بوش عبارت بودند از پال ولفوویتز، جان بولتون، الیت ابرمز، ریچارد پرل، و پل برمر. مقامات ارشدی چون معاون رئیس جمهور دیک چینی و وزیر دفاع دونالد رامسفلد، با این که خود را نومحافظه کار نمیدانستند به دقت به مشاوران نومحافظه کار در زمینهٔ سیاست خارجی، مخصوصاً در زمینهٔ اسرائیل، ترویج دمکراسی در خاورمیانه، و استفاده از قوای نظامی آمریکا به منظور دستیابی به این اهداف، گوش فرا میدادند. نومحافظه کاران در کاخ سفید باراک اوباما دارای نفوذ بودند و نومحافظه کاری هنوز تیری در ترکش هر دو حزب باقیمانده است.