قسمت دوم: پاسخ تشریحی به سوالِ، آیا مجاهدین تغییر کرده اند؟ رویکردشان به جنبش مهسا

مسعودرجوی و تغییرات شگرفش، رویکردش به جنبش مهسا و دیگر گروهها

آیا اعضاء مجاهدین سرمایه اند یا قربانیان مغزشویی نیازمند درمان

توضیحات تشریحی در مورد سوال ناقص مانده، آیا اعضای مجاهدین سرمایه اند یا...

پرگار بی بی سی با سازمان مجاهدین چه بایدکرد؟ با شرکت داود باقروند ارشد

برنامه پرگار با شرکت داود باقروند ارشد

گندزدایی جامعه سیاسی خارج کشور

گندزدایی جامعه سیاسی خارج کشور

Who are Mek cult? An inside report for the first time by defected High-ranking Mek and NCRI member.

An inside report for the first time by an ex-high-ranking member of Mek and NCRI based on the Mek’s own publications and ... Who assassinated the Americans in Tehran? Mek and Spying for Russia Did CIA destroy Mek-Russia spy net? How Mek retaliated? Seizure of US Embassy in Tehran? Mek’s Islamist Revolutionary Courts Mek and the Children in the Combat Mek and Saddam Hossein of Iraq and Saudi Arabia Mek as Assassinators Who is the head wife in Mek Leader’s Harem? Have they changed? How Maryam Rajavi deceives the western world? How Mek terrorism differs to ISIS and Al Qaeda terrorism? Why Mek is more dangerous? Use of 10-year-old children in combat by Mek. Who are the wives of the harem of the Caliph of the Mek? Mek’s planed courts and justice for their Islamic State describe by its Calipha. How the world can protect itself against terrorism?

مصطفی رجوی پدرش مسعودرجوی را به دادگاه کشانده است

در مطلب سپتامبر 2020 نیز تحت مطلب ” سخنی با مصطفی رجوی” نوشتم که دشمن مصطفی رجوی پدرش است و نه کس دیگر در آنچه مصطفی رجوی بعنوان ورود یا ادامه به مبارزه برای آزادی و… نامید، باید بداند که در این مسیر، دشمن اصلی اش، نه رژیم که مسعود رجوی خواهد بود.

آخرین پست ها

واکـاوی مـزدوری! سلطانی، خـدابنده، عـزتی، حسینی، یغـمایی، کـریمدادی، مصــداقی و پورحسین، منتقدین فرقه مافیایی رجوی. نقد آتشبیاران معرکه مشترک رجوی و سایت رهیافتگان

داود باقروند ارشد عضو علیرتبه سابق مجاهدین و شورای ملی مقاومت

محمدرضا روحانی مسئول مستعفی کمیسیون امور ملیتهای شورای ملی مقاومت: مسعود رجوی، ودرخواست اعدام امیر انتظام،حکم اعدام علی زرکش و مهدی افتخاری، دشنام به شاملو ،مرضیه ‌وتهدید جدا شدگان پناهنده در خارج کشور

محمدرضا روحانی مسئول مستعفی کمیسیون امور ملیتهای شورای ملی مقاومت: مسعود رجوی، ودرخواست اعدام امیر انتظام،حکم اعدام علی زرکش و مهدی افتخاری، دشنام به شاملو ،مرضیه ‌وتهدید جدا شدگان پناهنده در خارج کشور

تقدیم به امیروفا یغمایی که مسعودرجوی مادرش را جلو چشمانش ذبح کرد

مبارزه با رژیم یا فروپاشی درونی فرقه ای داعشی که میلیتاریسیم جهانی برای ایران تدارک دیده است

چرا رجوی نیاز دارد درخواست دیدار با اعضای در اسارتش را به نبرد دین بین فو تعبیر کند؟

افشای حقایق پشت پرده ضدیت با خانواده با اسناد سازمانی توسط داود باقروندارشد از مسئولین خانوادهها در مجاهدین

گسترش وطن فروشی در خارج کشور به سرکردگی رهبر همه وطن فروشان و دشمنان ایران

حمایت از تحریم و حمله نظامی به ایران خیانت به مردم و فاصله گرفتن آشکار از ایران و ایرانی

تحلیل طوفانِ سراسریِ جورج فلوید در آمریکا -داود باقروند ارشد

پایه اجتماعی فرقه رجوی (آمریکای نئوکانها) درحال فروپاشی است و رجوی برای صدمین بار بیگانه پرستیش به گل نشسته است

پربیننده ترین ها

ملاقات با نخست وزیر هلند آقای مارک روته در جریان کنگره سالانه حزب اتحاد احزاب لیبرال اتحادیه اروپا (آلده پارتی) در آمستردام. طی ملاقات ضمن معرفی خودو فرقه رجوی و نقض شدید حقوق بشر توسط این فرقه در آلبانی تشریح شد.

ملاقات با آقای گای فرهوفشتادت عضو پارلمان اروپا و رهبر فراکسیون لیبرالهای اتحادیه اروپا از سیاستمداران عالی و افشای همه ترفندهای فریب فرقه رجوی در زمینه ماهیت این فرقه و فشارها و توطئه هایی که علیه جدا شدگان اعمال میکند.

بنابه دعوت یو ان واچ جنبش نه به تروریسم و فرقه ها در نشست سالیانه حقوق بشر و دمکراسی شرکت کرد. خانم دکتر هشترودی بنا به دعوت جنبش نه به تروریسم وفرقه ها در این نشست شرکت کردند که حضور ایشان باعث خوشحالی جنبش نه به تروریسم و فرقه ها گردید. ایشان ضمن حضورفعالشان در نشست با اعضای عالیرتبه شرکت کننده در جلسه به بحث و گفتگو پرداختند. ازجمله با وزیر سابق دادگستری و عضو پارلمان کانادا آقای ایروین کولتر و از بنیانگذاران یوان هیومن راتس واچ مفصلا به بحث پرداختند. این کنفرانس سالیانه جهت شنیدن گزارشات قربانیان حقوق بشربرگزار میشود. در همین رابطه آقای داود ارشد رئیس جنبش نه به تروریسم و فرقه ها سخنانی بشرح زیر ایراد کردند:

درملاقات با دکترورنر هویر به اطلاع ایشان رسید که: فرقه رجوی در حال تدارک دیدن یک زندان ابدی موسوم به اشرف 3 در ‏محلی دورافتاده میباشد. این محل یک پایگاه نظامی متروکه آمریکایی می باشد با یک فرودگاه و یک سکوی هلی برد کوچک و ‏بخشی از سیستم های داخلی آن مستقیما از آمریکا آورده شده و نصب گردیده اند. از ایشان استمداد کمک شد. ‏

ملاقات با همسر نرگس محمدی در مقر ملل متحد ژنو-------آقای داود ارشد و خانم دکتر هشترودی با همسر نرگس محمدی در این ملاقات آقای تقی رحمانی همسر نرگس محمدی که خودشان نیز چندین نوبت زندان بوده اند از نقض حقوق بشر در ایران گزارشی به کنفرانس ارائه کردند و از تناقضات موجود در سیستم قضایی ایران در جریان محاکمه نسرین محمدی بطور مفصل و جامع سخن گفتند.خانم دکتر هشترودی و آقای مهندس ارشد با ایشان ابراز همدردی کردند و جزئیات بیشتری از موارد نقض حقوق بشر در فرقه تروریستی رجوی که در آن فعال بوده است را برای آقای تقی رحمانی تشریح نمودند.

دادخواهی علیه برده داری پناهجویان در تیرانا همچو لیبی توسط فرقه رجوی در دیدار آقای ارشد با نخست وزیران هلند و اسلووانیا

ملاقات با رهبر حزب دمکراتهای آزاد آلمان (اف پ د) آقای کریستین لیندنر در جریان کنگره سه روزه احزاب لیبرال اروپا در آمرستردام هلند. افشای جنایات فرقه رجوی علیه اعضا و جدا شدگان

آقای ارشد در مورد ادعای فرقه رجوی و حامیانش گفتند چند شاخص آشکار وجود دارد. چرا متحدین آنها بویژه آقای دکتر بنی صدر با پیش بینی سرنوشت آنها در عراق از آنها جدا شدند؟ چرا هیچ ایرانی چه مردمی چه سیاسیون در مراسم آنها شرکت نمیکنند؟ چرا این تشکیلات مجبور است جهت گردهمآیی هایش سیاهی لشکر کرایه کند؟ چرا این تشکیلات در ترس از مردم ایران اجازه نمیدهد با اعضایش درارتباط قراربگیرند؟ چرا ارتباط اعضایش را با جهان قطع میکند؟ چرا تمامی تحلیلگران برحقیقت نفرت مردم از این تشکیلات بدلیل همکاری با صدام را تاکید میکنند؟ چرا باید رجوی در داخل تشکیلاتش زندان و شکنجه برای اعضای خودش راه بیندازد؟ چرا مجبور است برای دریافت حمایت سیاسی هرچند بی ارزش منافع مردم ایران را به کسانیکه خود به کشتن آنها افتخار میکرده است بفروشد و حتی برای چند دقیقه سخنرانی آنها دهها هزار دلار بپردازد؟ چرا حتی عربستان حامی سیاسی و مالی آنها ارزیابیشان از آنها این استکه “هیچ جایگاهی در میان مردم ایران ندارند”؟ چرا در همین پارلمان اعضای سابق منتقدش را بقصد کشت میزند؟ چرا هر منتقدی ایرانی و حتی غیره ایرانی را جاسوس و مزدور رژیم!! میخواند؟ آیا بخاطر همین چرا ها نیست که: وقتی مردم ایران در سراسر کشور جهت خواسته هایشان دست به تظاهرات و اعتراض میزنند هیچ اسمی از آنها نمیآورند؟ آیا این مسئله پیامش غیر از این است که: مردم ایران رژیم حاضر را صد بار به فرقه رجوی ترجیح میدهند. و “تنها آلترناتیو دمکراتیک” جوکی بیش نیست.

خانم دکتر فریبا هشترودی: با یقین میگویم که مجاهدین شکنجه میکنند…. هشترودی1سرکار خانم دکتر فریبا هشترودی یکی از برجسته ترین زنان ایرانی جزء افتخارات ایرانیان در فرانسه، نویسنده و خبرنگار و فعال سیاسی که سابقا عضو شورای ملی مقاومت ایران بوده است که باید ایشان را بیشتر شناخت با علم یقینی در مورد فرقه تروریستی رجوی از درون آن سخن میگوید. وقتی به عمق پوسیدگی تشکل رجوی پی بردم جدا شدم بله

آخرین کلام مهدی تقوایی خطاب به مسعود رجوی

آخرین کلام مهدی تقوایی خطاب به مسعود رجوی

مهدی تقوایی از اعضای زندانی زمان شاه تشکیلات مجاهدین، که رضا رضایی در خانه او با ساواکی ها روبرو و خودکشی کرد. و مسئول چاپخانه مخفی سازمان بود. با همسر و دو فرزندش در مخالفت با انقلاب ایدئولژیک بعد از محاکمه اش در عراق به ارودگاه مرگ رمادی عراق فرستاده شدند تا در آنجا بپوسند.

بیانیه 14 تن

بیانیه 14 تن

نیروی خارج کشور چه میخواهد ‏و بیانیه 14 تن

مقالات پربیننده

فرقه ها در میان ما

دانش علمی شناخت و تمیزدادن فرقه از تشکل سیاسی

بدون شناخت علمی از فرقه های خطرناک تحلیل عملکردهای فرقه رجوی و اثرات بشدت مخرب آن بر اعضا و جداشدگان و خلاص شدن از فشارهای شکنجه گونه روانی مغزشویی های چندین دهساله غیرممکن است

خانم آناگومز نماینده پارلمان اروپا خواستار اخراج فرقه رجوی شد

افشاگریهای خانم سلطانی در رابطه مسعود رجوی با زنان مجاهد

افشاگریهای خانم سلطانی در رابطه مسعود رجوی با زنان مجاهد

قسمت سوم: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

قسمت سوم: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

قسمت دوم: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی امروز باید گفت آنچه را که فردا گفتنش دیر است

قسمت دوم: گفت و شنود با فرشته هدایتی: افشاگریهای فرشته هدایتی در مورد فرقه رجوی

قسمت اول: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

قسمت اول: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

سیامک نادری مرگهای مشکوک فرقه رجوی را افشا میکند

کشتن و سربه نیست کردنهای فرقه رجوی

سخنان آقای داود ارشد در پنجمین کنگره سکولاردمکراتهای ایران -کلن آلمان

سخنان آقای داود ارشد در پنجمین کنگره سکولاردمکراتهای ایران -کلن آلمان

فعالیت های ما در تصویر

سخنرانی آقای داود باقروند ارشد در پارلمان اروپا

 

عقرب جراری به نام داعش


حسين باقرزاده

پدیده داعش یا «دولت اسلامی» سیاستگذاران غربی را سخت به بازنگری سیاست‌های خود در خاورمیانه واداشته است.  از این پدیده در آغاز تحت عنوان یک گروه تروریستی اسلام‌گرا یاد می‌شد و سازمان‌های امنیتی غرب آن را در ردیف گروه‌های مشابه دیگر که در سرزمین‌های مسلمان نشین از پاکستان و فیلیپین و عراق و سوریه گرفته تا سومالی و نیجریه در یکی دو دهه اخیر مانند قارچ روییده‌اند فهرست می‌کردند و خطر آن‌ها را عموما «محلی» می‌پنداشتند.  خطرناک‌ترین این گروه‌ها القاعده بود که یک شبکه تروریستی جهانی ایجاد کرد و در دو دهه گذشته به عملیات تروریستی مرگباری در کشورهای غربی – و یا به هدف‌های غربی در کشورهای دیگر – دست زد.  عملیات القاعده زمینه حمله غرب به رهبری آمریکا به افغانستان – و بهانه حمله به عراق – را فراهم آورد و به دگرگونگی بزرگی در نقشه سیاسی خاورمیانه منجر شد.  تمرکز غرب بر از بین بردن شبکه القاعده که با کشتن اسامه بن لادن به اوج خود رسید، همراه با تدابیر امنیتی وسیع، به ایجاد نوعی احساس «امنیت» از گروه‌های تروریستی در غرب منجر گردید.  القاعده تضعیف یا محدود شده بود، غرب تدابیر امنیتی شدیدی را به کار گرفته بود و اکنون خطر تروریست‌های رنگارنگ اسلام‌گرا به «مناطق محلی» و «ورای مرزهای اروپا و آمریکای شمالی» محدود می‌شد.

با حمله ناگهانی نیروهای داعش به موصل و سقوط سریع و بدون مقاومت این شهر، همه این محاسبات به هم ریخت.  اکنون جهان نه با یک سازمان تروریستی و بلکه با یک «دولت» تازه تأسیس روبرو شده بود که قلمرو حکومت خود در موصل را در روزها و هفته‌های بعد با حمله به شهرها و دهات و قصبه‌های دیگری به سرعت گسترش داد.  این پیروزی‌ها هم‌چنین به داعش امکان داد که غنایم جنگی بسیاری، از میلیاردها پول نقد بانک‌ها گرفته تا سلاح‌های مدرن و سنگین زرادخانه‌ها، را به چنگ آورد و توان و امکانات خود را برای گسترش قلمرو «دولت اسلامی»اش به اضعاف بالا ببرد.  پیروزی‌های برق آسا و پیاپی داعش نه فقط عراق و سوریه (میدان فعالیت داعش) و کشورهای همسایه را دچار وحشت کرد و بلکه زنگ‌های خطر جدیدی را در غرب به صدا در آورد و سیاست‌گذاران این کشورها را واداشت تا مفروضات و ارزیابی‌های خود در باره این گروه و وضعیت سیاسی کشورهای منطقه خاورمیانه را مورد بازبینی قرار دهد.

آن چه که برای غرب بیش از هر مساله دیگری حساسیت ایجاد کرد، تنها این نبود که یک سازمان تروریستی موفق شده در منطقه‌ای از خاورمیانه حکومتی ایجاد کند و با خشونت تمام به جان مردمانی بیفتد که روایت خشن بنیادگرانه داعش از اسلام سنی را نمی‌پسندند و اندیشه یا آیین دیگری دارند.  این نگرانی نیز که داعش چشم طمع به منابع نفتی خاورمیانه دوخته و بر آن است که کنترل بسیاری از این منابع را در دست بگیرد و از این راه نه فقط درآمد سرشار مادی هنگفتی را نصیب خود کند و بلکه شریان حیاتی انرژی و اقتصاد جهان صنعتی را به خطر اندازد برای غرب زنگ خطر بزرگی را به صدا در آورد.  علاوه بر این‌ها، کشف این واقعیت که هزاران شهروند اروپایی و شمال آمریکا به صفوف پیکارگران داعش جلب شده و در آن با خشونت وصف ناپذیری به کشتار وحشیانه  نظامیان و غیر نظامیان، و از جمله اتباع غربی مشغولند و از علنی کردن این جنایات و پخش تصاویر وحشتناک آن در اینترنت نیز ابایی ندارند کشورهای غربی را سخت به وحشت انداخت.  این وحشت به خصوص با توجه به بریدن سر دو خبرنگار آمریکایی در فاصله یک هفته در برابر دوربین ویدئو، آن هم به دست فردی که به زبان انگلیسی با لهجه بریتانیایی سخن می‌گفت شکل ملموس و عینی پیدا کرد با این سوال که این اتباع غربی پس از بازگشت به کشور خود به چه کشتارها و جنایت‌ها که دست نخواهند زد.

اکنون در خاورمیانه و برای کشورهای این منطقه، داعش به عنوان بزرگ‌ترین خطری مطرح شده که پس از جنگ‌های جهانی اول و دوم ثبات و جغرافیای سیاسی این منطقه را به هم ریخته است.  جنایات هولناک و گسترده‌ای که داعش در عمر کوتاه خود علیه اقلیت‌های غیر سنی و همه کسانی که راه و روش آن را نپسندند مرتکب شده خصومت‌ها فرقه‌ای در این منطقه را تشدید کرده و می‌رود که تمامی خاورمیانه را به درگیری‌های مذهبی بکشاند.  علاوه بر این، جهان ماورای خاورمیانه نیز از خطرات استراتژیک سیاسی و اقتصادی و جنایات وحشیانه داعش در امان نمانده و کشتن گروگان‌های غربی و پخش ویدئوهای آن در اینترنت همراه با تهدید به ادامه این جنایات، خطرات داعش را برای غرب عینی و ملموس و عاجل کرده است.  پدیده‌ای به غایت وحشتناک و خطری هولناک برای جهان و جامعه جهانی.  چنین پدیده‌ای طبیعتا پاسخ متناسب خود را می‌طلبد: اجماع و ائتلافی جهانی برای مبارزه و از بین بردن این خطر مشترک – و این یعنی به هم ریختن سامانه‌های دیگری از نظم موجود جهان، به کنار نهادن اختلافات و خصومت‌های پیشین و دست همکاری به سوی دشمنان دیروز خود دراز کردن و با آنان هم‌پیمان شدن – و هر چه سریع‌تر.

غرب به این نتیجه رسیده است (و سران کشورهای عضو ناتو در نشست خود در ولز بریتانیا بر آن تأکید کردند) که در این ائتلاف جهانی، دولت‌های منطقه و به خصوص آن‌هایی که در معرض خطر مستقیم داعش در قلمرو خود و یا در همسایگی آن هستند باید شرکت داشته باشند.  در غیر این صورت، هر گونه دخالت نظامی غرب در سرزمینی که داعش در آن فعال است بدون رضایت و همکاری این کشورها و متحدان آن‌ها نه فقط به لحاظ حقوقی ممکن است مساله‌آفرین باشد و بلکه عملا نیز ممکن است بی‌نتیجه بماند و یا به عواقب پیچیده و وحشتناک نامنتظره‌ای منجر گردد.  اگر حمله آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ عواقب شوم و خونباری در پی داشت و به عراق از هم پاشیده امروز و استقرار داعش در بخشی از آن منجر شد، می‌توان تصور کرد که عواقب دخالت یک طرفه غرب و بدون همکاری و رضایت حکومت‌های موجود درآن در منطقه‌ای پر از گسل‌های خصومت‌آمیز مذهبی و قومی و صحنه خشونت‌ها و خونریزی‌های مستمر چه وحشتناک خواهد بود.  و این یعنی که در ائتلاف یاد شده نه فقط کشورهای عربی نزدیک به غرب و بلکه رژیم‌هایی مانند جمهوری اسلامی ایران و حافظ اسد سوریه نیز باید حضور داشته باشند.

یعنی آن چه که تا چند ماه پیش کاملا تصورناپذیر می‌نمود اکنون در حال تحقق است.  رژیم جمهوری اسلامی با سابقه آمریکاستیزی در تمامی عمر ۳۵ ساله خود و با شعار «مرگ بر آمریکا»یش که حتی در حین مذاکرات با آمریکا آن را کنار نگذاشته است، و آمریکا که هنوز و حتی تحت حکومت اوبامای «صلح‌دوست» برنده جایزه صلح نوبل گزینه نظامی خود علیه ایران را برای جلوگیری از دستیابی آن به سلاح هسته‌ای از روی میز بر نداشته است، با توافق ضمنی متقابل، در جنگ با داعش در عراق به اتحادی عملی دست زده‌اند و نیروهای آن‌ها در خاک عراق مشترکا علیه داعش می‌جنگند.  و بلافاصله در غرب، زمزمه‌های لزوم نزدیکی به دولت اسد و همکاری با او در مبارزه علیه داعش در سوریه نیز شروع شده است – رژیمی که در طول چند سال گذشته سدها هزار سوری را در جنگی داخلی کشته و زخمی کرده و میلیون‌ها تن از آنان را بی‌خانمان کرده است و از سوی نهادهای حقوق بشری و سازمان ملل به ارتکاب جنایات جنگی متهم شده و بسیاری از کشورهای غربی برای سقوط و برکناری او از قدرت به مخالفانش کمک‌های مالی و نظامی کرده‌اند.

اکنون و در برابر تهدیدهای داعش، غرب لحن خود را در باره این دو رژیم تغییر داده و به همکاری آن‌ها دل بسته است.  بسیاری به درستی خاطرنشان می‌کنند که جنایات اسد در سوریه و جمهوری اسلامی در ایران دست کمی از جنایات داعش نداشته است.  به لحاظ کمی، داعش به رغم عطشی که در عمر کوتاه خود برای کشتن و قتل عام داشته به سختی توانسته است در عدد و رقم تعداد قربانیان خود را حتی به کسری از قربانیان این دو رژیم برساند.  به لحاظ کیفی نیز چگونه می‌توان ادعا کرد که سر بریدن‌های داعش از حملات شیمیایی رژیم اسد علیه شهروندان سوری هولناک‌تر و فجیع‌تر است، و یا قتل عام‌های اقلیت‌های مذهبی از سوی داعش از قتل عام‌های بی‌شمار رژیم جمهوی اسلامی که تنها در همین روزها در سال ۱۳۶۷ هزاران تن از اقلیت‌های سیاسی و عقیدتی را به کام مرگ فرستاد، علاوه بر قتل عام سدها تن از اقلیت بهایی در سال‌های دهه اول انقلاب، خشن‌تر و مخوف‌تر بوده است؟  محمد نوری زاد با کنار هم گذاشتن این دو تصویر به خوبی و بدون شرح شباهت‌های عملکرد داعش و جمهوری اسلامی را به نمایش گذاشته است.  (این جنایات به تاریخ نپیوسته است – مرتکبان آن هنوز مصدر کارند و مشغول به جنایت.)

تفاوتی که وجود دارد، یکی اصرار داعش بر به نمایش گذاشتن جنایات خود در برابر چشمان جامعه جهانی از طریق اینترنت و اذعان و افتخار به آن‌ها است (جمهوری اسلامی و رژیم اسد سعی داشته‌اند که بر جنایات مشابه خود سرپوش بگذارند و یا مسوولیت آن را نپذیرند) و دیگری قربانیان آن‌ها است.  رژیم‌های اسد و جمهوری اسلامی جنایات خود را بر مردم خود اعمال کرده و می‌کنند و تهدیدی جدی به ارتکاب عملیات تروریستی علیه غرب بشمار نمی‌آیند، ولی داعش از خود «مردم»ی ندارد و این جنایات را علیه دیگر مردمان مرتکب می‌شود و به خصوص اصرار زیادی دارد که غرب را به تروریسم تهدید کند و غربیانی را که به چنگ می‌آورد در برابر دوربین سلاخی کند.  این جنایات و انعکاس آن در رسانه‌های جهانی، همراه با تهدیدهای پیاپی برای اجرای جنایات مشابه دیگر یا کاربرد حربه تروریسم علیه غرب و غربیان (آن هم از زبان و با اجرای کسانی که با گذرنامه‌های کشورهای غربی به منطقه آمده و به داعش پیوسته‌اند) افکار عمومی غرب را به شدت تحت تأثیر قرار داده و دولت‌های غربی را واداشته تا از هر وسیله ممکن برای از بین بردن این خطر بالفعل چاره‌ای بیندیشند.  و غرب به این نتیجه رسیده است که بدون همکاری کشورهای منطقه و به‌خصوص دولت‌های عراق و سوریه و قدرت منطقه‌ای حامی آنان یعنی جمهوری اسلامی امکان ضربه زدن به «دولت اسلامی» و نابودی آن وجود ندارد.

می‌گویند در قعر جهنم عقرب‌های جراری وجود دارند که جهنمیان از شر آن‌ها به مار غاشیه پناه می‌برند.  رژیم‌های تهران و دمشق جنایات بزرگ و وحشتناکی را مرتکب شده‌اند و بارها در معرض محکومیت‌های جهانی قرار گرفته و یا هر کدام به دلایلی، از قبیل کاربرد سلاح‌های شیمیایی  به وسیله رژیم سوریه و یا عملیات تروریستی و برنامه مشکوک اتمی رژیم ایران، از سوی غرب به حمله نظامی تهدید شده‌اند.  آمریکا رژیم ایران را در ردیف عراق و کره شمالی، «اهریمنی» نامیده بود، و شعار «مرگ بر آمریکا» هم چون ورد مقدسی روز و شب بر دهان سردمداران رژیم تا هم اکنون جاری بوده است.  رژیم بشار اسد منفورترین و منزوی‌ترین رژیم در جهان از دید کشورهای غربی بوده است و حمله نظامی به آن دست کم یک بار (پس ازانتشار تصاویر مربوط به کاربرد سلاح‌های شیمیایی) به صورت جدی در دستور کار دولت‌های غربی قرار گرفت، ولی به گفته رییس جمهور فرانسه ضعف و سستی دولت‌های آمریکا و بریتانیا این برنامه را به هم ریخت.  در هر صورت، ‌امکان این که این دو رژیم در عملیات مشترکی با آمریکا در یک جبهه قرار گیرند، تا همین چند ماه پیش هم تصورپذیر نبود.  ولی عقرب جراری در منطقه به نام داعش سر برآورده است که غرب احساس می‌کند برای دفع آن به همکاری رژیم‌های ایران و سوریه نیاز دارد و اکنون به سوی آن‌ها دست همکاری دراز کرده است.

این همکاری البته ممکن است حالت رسمی به خود نگیرد و همان طور که سخنگویان دولت‌های غربی ادعا می‌کنند «برنامه»ای هم برای این کار در دست نباشد.  ولی بدون تردید همکاری عملا شروع شده و از جمله (همان طور که بی‌بی‌سی از قول منابع نزدیک به خامنه‌ای نقل کرده است) تماس‌های پشت پرده برای همآهنگی‌های نظامی بین فرماندهان آمریکا و نیروی سپاه قدس در عراق در جریان است.  وزیر خارجه سوریه هم با شعف از امکان همکاری با غرب علیه داعش استقبال کرده و در عین حال کسب رضایت از رژیم سوریه را برای اجرای عملیات از سوی غرب علیه مواضع داعش در سوریه لازم دانسته است.  پدید داعش اگر یک درد سر بزرگ بین‌المللی برای جهانیان ایجاد کرده، دست کم برای رژیم‌های سوریه و ایران نعمتی است که از آسمان نازل شده است.  رژیم سوریه بزرگ‌ترین بهره را از درگیری غرب با داعش می‌برد و رژیم ایران از زیر فشارهای دیپلماتیک غرب تا حدی آزاد می‌شود و به ازای همکاری خود با غرب ممکن است بتواند امتیازهایی بگیرد.  عقرب جرار داعش، به مارهای غاشیه منطقه خاورمیانه چهره‌ای بخشیده که برای غرب پذیرفتنی‌تر است و (دست کم، تا داعش سر کار است) می‌توان با آن‌ها کنار آمد…

منبع:پژواک ایران

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

 
error

Enjoy this blog? Please spread the word :)

RSS20k
دریافت مطالب جدید از طریق ایمیل5k
مارادر فیسبوکتان به اشتراک بگذارید12k
از کانال یوتوب ما بازدید کنید14k
از کانال یوتوب ما بازدید کنید
extra smooth footnotes