قسمت دوم: پاسخ تشریحی به سوالِ، آیا مجاهدین تغییر کرده اند؟ رویکردشان به جنبش مهسا

مسعودرجوی و تغییرات شگرفش، رویکردش به جنبش مهسا و دیگر گروهها

آیا اعضاء مجاهدین سرمایه اند یا قربانیان مغزشویی نیازمند درمان

توضیحات تشریحی در مورد سوال ناقص مانده، آیا اعضای مجاهدین سرمایه اند یا...

پرگار بی بی سی با سازمان مجاهدین چه بایدکرد؟ با شرکت داود باقروند ارشد

برنامه پرگار با شرکت داود باقروند ارشد

گندزدایی جامعه سیاسی خارج کشور

گندزدایی جامعه سیاسی خارج کشور

Who are Mek cult? An inside report for the first time by defected High-ranking Mek and NCRI member.

An inside report for the first time by an ex-high-ranking member of Mek and NCRI based on the Mek’s own publications and ... Who assassinated the Americans in Tehran? Mek and Spying for Russia Did CIA destroy Mek-Russia spy net? How Mek retaliated? Seizure of US Embassy in Tehran? Mek’s Islamist Revolutionary Courts Mek and the Children in the Combat Mek and Saddam Hossein of Iraq and Saudi Arabia Mek as Assassinators Who is the head wife in Mek Leader’s Harem? Have they changed? How Maryam Rajavi deceives the western world? How Mek terrorism differs to ISIS and Al Qaeda terrorism? Why Mek is more dangerous? Use of 10-year-old children in combat by Mek. Who are the wives of the harem of the Caliph of the Mek? Mek’s planed courts and justice for their Islamic State describe by its Calipha. How the world can protect itself against terrorism?

مصطفی رجوی پدرش مسعودرجوی را به دادگاه کشانده است

در مطلب سپتامبر 2020 نیز تحت مطلب ” سخنی با مصطفی رجوی” نوشتم که دشمن مصطفی رجوی پدرش است و نه کس دیگر در آنچه مصطفی رجوی بعنوان ورود یا ادامه به مبارزه برای آزادی و… نامید، باید بداند که در این مسیر، دشمن اصلی اش، نه رژیم که مسعود رجوی خواهد بود.

آخرین پست ها

واکـاوی مـزدوری! سلطانی، خـدابنده، عـزتی، حسینی، یغـمایی، کـریمدادی، مصــداقی و پورحسین، منتقدین فرقه مافیایی رجوی. نقد آتشبیاران معرکه مشترک رجوی و سایت رهیافتگان

داود باقروند ارشد عضو علیرتبه سابق مجاهدین و شورای ملی مقاومت

محمدرضا روحانی مسئول مستعفی کمیسیون امور ملیتهای شورای ملی مقاومت: مسعود رجوی، ودرخواست اعدام امیر انتظام،حکم اعدام علی زرکش و مهدی افتخاری، دشنام به شاملو ،مرضیه ‌وتهدید جدا شدگان پناهنده در خارج کشور

محمدرضا روحانی مسئول مستعفی کمیسیون امور ملیتهای شورای ملی مقاومت: مسعود رجوی، ودرخواست اعدام امیر انتظام،حکم اعدام علی زرکش و مهدی افتخاری، دشنام به شاملو ،مرضیه ‌وتهدید جدا شدگان پناهنده در خارج کشور

تقدیم به امیروفا یغمایی که مسعودرجوی مادرش را جلو چشمانش ذبح کرد

مبارزه با رژیم یا فروپاشی درونی فرقه ای داعشی که میلیتاریسیم جهانی برای ایران تدارک دیده است

چرا رجوی نیاز دارد درخواست دیدار با اعضای در اسارتش را به نبرد دین بین فو تعبیر کند؟

افشای حقایق پشت پرده ضدیت با خانواده با اسناد سازمانی توسط داود باقروندارشد از مسئولین خانوادهها در مجاهدین

گسترش وطن فروشی در خارج کشور به سرکردگی رهبر همه وطن فروشان و دشمنان ایران

حمایت از تحریم و حمله نظامی به ایران خیانت به مردم و فاصله گرفتن آشکار از ایران و ایرانی

تحلیل طوفانِ سراسریِ جورج فلوید در آمریکا -داود باقروند ارشد

پایه اجتماعی فرقه رجوی (آمریکای نئوکانها) درحال فروپاشی است و رجوی برای صدمین بار بیگانه پرستیش به گل نشسته است

پربیننده ترین ها

ملاقات با نخست وزیر هلند آقای مارک روته در جریان کنگره سالانه حزب اتحاد احزاب لیبرال اتحادیه اروپا (آلده پارتی) در آمستردام. طی ملاقات ضمن معرفی خودو فرقه رجوی و نقض شدید حقوق بشر توسط این فرقه در آلبانی تشریح شد.

ملاقات با آقای گای فرهوفشتادت عضو پارلمان اروپا و رهبر فراکسیون لیبرالهای اتحادیه اروپا از سیاستمداران عالی و افشای همه ترفندهای فریب فرقه رجوی در زمینه ماهیت این فرقه و فشارها و توطئه هایی که علیه جدا شدگان اعمال میکند.

بنابه دعوت یو ان واچ جنبش نه به تروریسم و فرقه ها در نشست سالیانه حقوق بشر و دمکراسی شرکت کرد. خانم دکتر هشترودی بنا به دعوت جنبش نه به تروریسم وفرقه ها در این نشست شرکت کردند که حضور ایشان باعث خوشحالی جنبش نه به تروریسم و فرقه ها گردید. ایشان ضمن حضورفعالشان در نشست با اعضای عالیرتبه شرکت کننده در جلسه به بحث و گفتگو پرداختند. ازجمله با وزیر سابق دادگستری و عضو پارلمان کانادا آقای ایروین کولتر و از بنیانگذاران یوان هیومن راتس واچ مفصلا به بحث پرداختند. این کنفرانس سالیانه جهت شنیدن گزارشات قربانیان حقوق بشربرگزار میشود. در همین رابطه آقای داود ارشد رئیس جنبش نه به تروریسم و فرقه ها سخنانی بشرح زیر ایراد کردند:

درملاقات با دکترورنر هویر به اطلاع ایشان رسید که: فرقه رجوی در حال تدارک دیدن یک زندان ابدی موسوم به اشرف 3 در ‏محلی دورافتاده میباشد. این محل یک پایگاه نظامی متروکه آمریکایی می باشد با یک فرودگاه و یک سکوی هلی برد کوچک و ‏بخشی از سیستم های داخلی آن مستقیما از آمریکا آورده شده و نصب گردیده اند. از ایشان استمداد کمک شد. ‏

ملاقات با همسر نرگس محمدی در مقر ملل متحد ژنو-------آقای داود ارشد و خانم دکتر هشترودی با همسر نرگس محمدی در این ملاقات آقای تقی رحمانی همسر نرگس محمدی که خودشان نیز چندین نوبت زندان بوده اند از نقض حقوق بشر در ایران گزارشی به کنفرانس ارائه کردند و از تناقضات موجود در سیستم قضایی ایران در جریان محاکمه نسرین محمدی بطور مفصل و جامع سخن گفتند.خانم دکتر هشترودی و آقای مهندس ارشد با ایشان ابراز همدردی کردند و جزئیات بیشتری از موارد نقض حقوق بشر در فرقه تروریستی رجوی که در آن فعال بوده است را برای آقای تقی رحمانی تشریح نمودند.

دادخواهی علیه برده داری پناهجویان در تیرانا همچو لیبی توسط فرقه رجوی در دیدار آقای ارشد با نخست وزیران هلند و اسلووانیا

ملاقات با رهبر حزب دمکراتهای آزاد آلمان (اف پ د) آقای کریستین لیندنر در جریان کنگره سه روزه احزاب لیبرال اروپا در آمرستردام هلند. افشای جنایات فرقه رجوی علیه اعضا و جدا شدگان

آقای ارشد در مورد ادعای فرقه رجوی و حامیانش گفتند چند شاخص آشکار وجود دارد. چرا متحدین آنها بویژه آقای دکتر بنی صدر با پیش بینی سرنوشت آنها در عراق از آنها جدا شدند؟ چرا هیچ ایرانی چه مردمی چه سیاسیون در مراسم آنها شرکت نمیکنند؟ چرا این تشکیلات مجبور است جهت گردهمآیی هایش سیاهی لشکر کرایه کند؟ چرا این تشکیلات در ترس از مردم ایران اجازه نمیدهد با اعضایش درارتباط قراربگیرند؟ چرا ارتباط اعضایش را با جهان قطع میکند؟ چرا تمامی تحلیلگران برحقیقت نفرت مردم از این تشکیلات بدلیل همکاری با صدام را تاکید میکنند؟ چرا باید رجوی در داخل تشکیلاتش زندان و شکنجه برای اعضای خودش راه بیندازد؟ چرا مجبور است برای دریافت حمایت سیاسی هرچند بی ارزش منافع مردم ایران را به کسانیکه خود به کشتن آنها افتخار میکرده است بفروشد و حتی برای چند دقیقه سخنرانی آنها دهها هزار دلار بپردازد؟ چرا حتی عربستان حامی سیاسی و مالی آنها ارزیابیشان از آنها این استکه “هیچ جایگاهی در میان مردم ایران ندارند”؟ چرا در همین پارلمان اعضای سابق منتقدش را بقصد کشت میزند؟ چرا هر منتقدی ایرانی و حتی غیره ایرانی را جاسوس و مزدور رژیم!! میخواند؟ آیا بخاطر همین چرا ها نیست که: وقتی مردم ایران در سراسر کشور جهت خواسته هایشان دست به تظاهرات و اعتراض میزنند هیچ اسمی از آنها نمیآورند؟ آیا این مسئله پیامش غیر از این است که: مردم ایران رژیم حاضر را صد بار به فرقه رجوی ترجیح میدهند. و “تنها آلترناتیو دمکراتیک” جوکی بیش نیست.

خانم دکتر فریبا هشترودی: با یقین میگویم که مجاهدین شکنجه میکنند…. هشترودی1سرکار خانم دکتر فریبا هشترودی یکی از برجسته ترین زنان ایرانی جزء افتخارات ایرانیان در فرانسه، نویسنده و خبرنگار و فعال سیاسی که سابقا عضو شورای ملی مقاومت ایران بوده است که باید ایشان را بیشتر شناخت با علم یقینی در مورد فرقه تروریستی رجوی از درون آن سخن میگوید. وقتی به عمق پوسیدگی تشکل رجوی پی بردم جدا شدم بله

آخرین کلام مهدی تقوایی خطاب به مسعود رجوی

آخرین کلام مهدی تقوایی خطاب به مسعود رجوی

مهدی تقوایی از اعضای زندانی زمان شاه تشکیلات مجاهدین، که رضا رضایی در خانه او با ساواکی ها روبرو و خودکشی کرد. و مسئول چاپخانه مخفی سازمان بود. با همسر و دو فرزندش در مخالفت با انقلاب ایدئولژیک بعد از محاکمه اش در عراق به ارودگاه مرگ رمادی عراق فرستاده شدند تا در آنجا بپوسند.

بیانیه 14 تن

بیانیه 14 تن

نیروی خارج کشور چه میخواهد ‏و بیانیه 14 تن

مقالات پربیننده

فرقه ها در میان ما

دانش علمی شناخت و تمیزدادن فرقه از تشکل سیاسی

بدون شناخت علمی از فرقه های خطرناک تحلیل عملکردهای فرقه رجوی و اثرات بشدت مخرب آن بر اعضا و جداشدگان و خلاص شدن از فشارهای شکنجه گونه روانی مغزشویی های چندین دهساله غیرممکن است

خانم آناگومز نماینده پارلمان اروپا خواستار اخراج فرقه رجوی شد

افشاگریهای خانم سلطانی در رابطه مسعود رجوی با زنان مجاهد

افشاگریهای خانم سلطانی در رابطه مسعود رجوی با زنان مجاهد

قسمت سوم: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

قسمت سوم: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

قسمت دوم: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی امروز باید گفت آنچه را که فردا گفتنش دیر است

قسمت دوم: گفت و شنود با فرشته هدایتی: افشاگریهای فرشته هدایتی در مورد فرقه رجوی

قسمت اول: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

قسمت اول: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

سیامک نادری مرگهای مشکوک فرقه رجوی را افشا میکند

کشتن و سربه نیست کردنهای فرقه رجوی

سخنان آقای داود ارشد در پنجمین کنگره سکولاردمکراتهای ایران -کلن آلمان

سخنان آقای داود ارشد در پنجمین کنگره سکولاردمکراتهای ایران -کلن آلمان

فعالیت های ما در تصویر

افشای پولشویی های فرقه رجوی

 

در این انتخابات از مطالبات زنان خبری نیست!!!

در بهار فعالیت های مدنی تعجب می کنم که صدای مطالبات زنان را نمی شنوم/ برای تغییر چند  قانون عادی تا مرز تکفیر شدن پیش رفتم/ یکی از اتهامات ما این بود که سیاست های دولت اصلاحات را پیگیری می­‌کنیم

معاون رئیس جمهور؛ نه فقط شورای شهر بلکه برای دولت دوازدهم هم پیشنهاد دادیم که مدیریت زنان را حداقل تا ۳۰ درصد در نظر بگیرند 

 شنبه ۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۶ – ۱۱:۴۹ 

اصلاح قانون خروج زنان از کشور، شبکه سازی مدیران زن سراسر کشور، تأکید بر برابری دیه زنان و مردان، ورود زنان به ورزشگاه ها و اصلاح قانون فرهنگ حجاب و … از جمله مواردی بوده است که مولاوردی معاون رئیس‌جمهور ایران در امور زنان و خانواده در طول ۴ سال نخست دولت یازدهم تاکید و تلاش داشت. مسلما یکی از نشانه ها و دلایل مستندی که ادامه دولت روحانی را در وضعیت کنونی عقلایی و بخردانه می کند مشاهده و مقایسه آمار مشارکت زنان در دولت یازدهم با سایر دولت هاست که خیلی از این آمار با همت شهیندخت مولاوردی و امثال او انجام شد.

فعالیت‌های معاون رئیس‌جمهور ایران در امور زنان و خانواده باعث شد در روزهای پایانی دولت یازدهم به سراغ او برویم و عملکرد مولاوردی را بررسی کینم.

در ادامه مشروح کامل گفت‌وگو کامل عصر ایران با معاون رئیس‌جمهور ایران در امور زنان و خانواده را بخوانید:

منشور حقوق شهروندی با تمام فراز و نشیب هایش در دولت یازدهم به تصویب رسید. منشوری که اگرچه پایه های مستحکم قانونی برای اجرا شدن آن هنوز وجود ندارد اما به هر ترتیب یک گام موثر برای افزایش آگاهی مردم نسبت به حقوق قانونی خود به حساب می آید. از روند کارهای انجام شده برای تنظیم این منشور و برنامه های آینده دولت در این مسیر بگویید.

 

البته بحث منشور ابتدا در بخش معاونت حقوقی رئیس جمهور شکل گرفت و تدوین آن شروع شد تا بعد از فعل و انفعالاتی که وجود داشت دستیار ویژه رئیس جمهور برای امور حقوق شهروندی تعیین و نهایتا توسط رئیس جمهور ابلاغ شد. باید تاکید کنم که منشور حقوق شهروندی یک سیر تحولی را پشت سر گذاشت تا سند آن نهایی شود . برای مثال اوایل دولت بود که متن پیش نویس آن طی یک فراخوان به نظر خواهی گذاشته شد. آن زمان هم ما بعنوان مرجع ملی زنان به بخش هایی که اختصاصا به حوزه زنان و خانواده باز می گشت ورود کردیم و مورد بررسی و ارزیابی و نقد قرار دادیم. البته عمومات منشور از نظر ما قابل تسری به زنان است و لذا حوزه خودمان را مستثنی نمی دانیم که صرفا چند ماده ای که مشخصا خطابش به زنان هست را شامل زنان جامعه بدانیم. در حال حاضر ۵ ماده است که صراحتا به حقوق زنان اشاره دارد و یکی از پیگیری هایی که بعد از ابلاغ منشور حقوق شهروندی صورت گرفته این بوده است که با امضای رئیس جمهور موارد مرتبط با هر حوزه احصا شده و مکاتبات مربوط به ارائه راهکار، پیشنهاد، لایحه و هر روش و شیوه ای که کمک کند به تحقق این مواد قانونی انجام شده است.

توجه داشته باشید که منشور یک خط مشی است و قرار نیست که این منشور به قانون تبدیل شود یا لایحه ای مستقیم از طرف دولت به مجلس ارسال شود. مبتنی بر این مواد ما می توانیم برنامه های مشخص و احیانا اگر لایحه ای مد نظرمان هست یا پیشنهاد بخش­نامه یا هر شیوه ای که بتواند این منشور را محقق کند در دستور کار خود قرار می دهیم. ما هم پیشنهادات خودمان را به دولت ارائه دادیم. اتفاقا یکی از لوایحی که با این جریان همزمان شد لایحه تامین امنیت زنان در برابر خشونت است (یکی از مواد منشور (ماده ۴۵) صراحتاً به همین مساله اشاره دارد) که بعد از مکاتبات انجام شده با امضای رئیس جمهور این کار صورت گرفت. البته ما از مدت ها پیش این موضوع را در دستور کار داشتیم و بالاخره سه تیم پژوهشی که کارشان اسفند ماه به اتمام رسید لایحه جامع تامین امنیت زنان در برابر خشونت را ارائه کردند و اتمام این پروژه با ابلاغ منشور حقوق شهروندی نیز همزمان شد.

ممکن است با تغییر دولت و آمدن دولت جدیدی بر سر کار، آنها نگاه مثبتی به این منشور نداشته باشند. به نظر شما آیا این موضوع نقطه ضعف منشور حقوق شهروندی به حساب نمی آید؟

این منشور برنامه و خط مشی دولت یازدهم است و اگر دولت دوازدهم هم ادامه همان دولت باشد قطعا پیگیری های لازم انجام خواهد شد. الان یک بحثی که مطرح است این است که ما یک نهاد و مرجع ملی برای منشور حقوق شهروندی داشته باشیم. هر چند که دستیار ویژه رئیس جمهور پیگیر این موضوع هست اما من با شما موافق هستم و برخورد با منشور سلیقه ای است و ممکن است رئیس جمهور دوره بعدی اگر فرد دیگر باشد اصلا نخواهد دستیار ویژه در امور حقوق شهروندی داشته باشد. این پیش بینی ها شده و تا جایی که من در جریانم قرار است که یک نهاد ملی برای پیگیری حقوق شهروندی ایجاد شود تا پیگیری و تحقق این موضوع نهادینه شود. البته کی و به چه شکل این نهاد تشکیل شود را نمی دانم. موضوع مهم دیگر در این بحث این است که در کشور ما برای چندمین بار است که منشور حقوق شهروندی نوشته می شود، قوه قضاییه و شهرداری تهران و … هم هر کدام منشوری در این زمینه دارند.

 

پس به سمت قانونی کردن این منشور نخواهیم رفت؟

قانونی کردن به این شکل هست که تک تک مواد آن با ارائه لایحه و یا راهکار دیگری همراه باشد، یک مورد مثلا بررسی بخشنامه های دولت باشد که با لغو بخشنامه و تدوین بخشنامه جدیدی ماده مربوطه در منشور محقق شود. پس به این معنا نیست که همه ی منشور یک جا تحت عنوان لایحه حقوق شهروندی به مجلس ارائه شود. ممکن است بعضی از این مواد از قبل قانون داشته باشد و قرار نیست همه مواد منشور در یک قالب ریخته شود

از جمله موارد مهم امروز در عصر جهانی شدن و در حیطه حقوق شهروندی ، حق آزادی بیان برای تمام افراد و تشکل های جامعه است. جامعه پویا با نهادهای مدنی آزاد شناخته می شود و این موضوعی است که در کشور ما از نظر فردی با تعدد زندانیان سیاسی در چند دهه گذشته محقق نشده است و از منظر ایجاد تشکل های مستقل مانند سندیکاهای صنفی نیز با کارشکنی های نهادهای قدرت روبرو می شود. راهکار شما برای بهبود فضای آزادی بیان در کشور چیست؟

ببینید بطور دقیق آنچه که در این منشور به ما مربوط می شده حوزه زنان و خانواده است و اینکه دستگاه هایی متولی این مساله کدام دستگاه ها است و چه پیشنهادها و راهکارهایی باید ارائه کنند که تبدیل به برنامه بشود تا زمینه های تحقق مواد مندرج در منشور را فراهم نماید. نوشتن برنامه ای که منظور نظر شماست برای تحقق این اهداف را خانم امین زاده بیشتر در جریان هستند و………..

تجربه کشور های پیشرفته نشان می دهد که پیشبرد اهداف حقوق شهروندی همزمان با تحرکات خود جوش مردم از پایین و نهادسازی جامعه مدنی در طولانی مدت به ثمر نشسته است. این درحالی است که در ایران این موضوع به صورت یک وجهی و از بالا و تنها در برخی دولت ها پیگیری می شود. به نظر شما این موضوع نیاز به تقویت جنبش های اجتماعی مانند جنبش زنان، دانشجویان و کارگران برای تحقق کامل اهداف خود ندارد؟

ما قبل از این منشور در حوزه زنان و خانواده منشور حقوق و مسئولیت های زنان را هم داریم که در دولت قبل و مجلس قبل که بعد از سال ها بررسی در شورای فرهنگی و اجتماعی زنان، تصویب شد. فکر می کنم حدود ۱۶ سال طول کشید تا این منشور نوشته شد، اتفاقا مربوط به زمانی است که خانم امین زاده در مجلس هفتم بودند. ایرادی که ما آن زمان به عنوان فعالین مدنی به آن وارد می کردیم این بود که بعد از ۱۶ سال تحقیق و بررسی و گفتگو منشوری ارائه شده است که تنها جمع­بندی قوانین موجود بود، یعنی مواد پراکنده در قوانین مختلف را جمع­بندی کرده بودند و این قوانین در یک مجموعه ای جمع شده بود. در واقع منشوری بود که موجد حق جدیدی نبود بلکه تنها یک صحه گذاری بر وضعیت موجود و یادآوری حقوق و مسئولیت های پراکنده زنان در قوانین مختلف است. چنین ایرادی را ما گرفتیم و چندین نشست خبری هم برگزار کردیم که بحث و بررسی و نقد آن انجام شود. نمی دانم صحیح است که این نکته را به همین منشور تعمیم دهم یا نه ولی حسن منشورها این است که در شناساندن حق و حقوق افراد و شهروندان موثر هست. اینکه بالاخره با مطالعه یک مجموعه متوجه می شوند که چه حقوقی دارند و برخوردار از چه حقی هستند، اینکه خودشان مطالبه گر باشند و بخواهند به آن حقوق دسترسی پیدا کنند، مقوله دیگری است. به عبارت دیگر با این منشورها حق تمتع افراد به رسمیت شناخته می شود تا خودشان بروند سراغ استیفای حقوقشان و آن را مطالبه کنند. الان در حوزه زنان و خانواده هم بیشتر بر حق برخورداری تاکید شده و برنامه پیشنهادی ما برای رئیس دولت دوازدهم نیز این بوده که مواد مرتبط را مستند قرار دادیم و خواستیم که در دولت بعدی محقق شود. مثلا انجا که حق برخورداری زنان از دسترسی فضای عمومی و انجمن های هنری – فرهنگی و اینگونه موارد را قید کردیم هدف ما این بود که تاکید کنیم این موارد مبتنی بر منشور حقوق شهروندی است و بعنوان برنامه و پیشنهاد تمام این موارد را ارائه کردیم. امیدواریم تیمی که برنامه رئیس جمهور را تدوین می کنند به این موارد توجه کنند چراکه این منشور تعهدی است که رئیس جمهور داشته و البته خود رئیس جمهور نیز بر تحقق آن اصرار دارند. بنابراین اگر دولت یازدهم ادامه داشته باشد قطعا برای اجرایی شدن مواد منشور برنامه خواهد داشت.

مولاوردی: در بهار فعالیت های مدنی تعجب می کنم که صدای مطالبات زنان را نمی شنوم/ برای تغییر چند قانون عادی تا مرز تکفیر شدن پیش رفتم/ یکی از اتهامات ما این بود که سیاست های دولت اصلاحات را پیگیری می­کنیم

خارج از مواد منشور، اینکه جنبش زنان از پایین به بالا شکل می گیرد و خیلی خواست های متفاوت و اساسی تری بیان می شود، رویکرد شما و ریاست جمهوری به اینگونه جنبش ها چیست، آیا به این خواست های زنان جامعه و جنبش های اجتماعی کمک کننده خواهید بود، مثل همان مواردی که خود شما هم برای تحق آن تلاش کرده اید، ورود زنان به ورزشگاه ها یا بحث اختیاری و اجباری بودن حجاب..

این برای خود ما هم سوال است، جنب و جوشی که قبلا شاهد بودیم را در این سال ها شاهد نیستیم. شاید در این دوره نجابت به خرج داده یا خواستند فرصت بدهند، من درباره این موضوع بارها با خودم تجزیه و تحلیل می کردم و می بینم که الان هم که فصل شکفتن و باصطلاح بهار فعالیت های مدنی است، اما در دوره انتخابات ریاست جمهوری ، باز هم گرمی فضا را نمی بینیم و من منتظرم که خواسته ها و مطالباتی مطرح شود. اما برای خود من هم جای تعجب دارد که چرا هیچ صدایی نیست. در منشور نظر خواهی با همین نیت بود که به اشتراک گذاشته شود و از پایین این نظرات را بگیرند دقیق نمی دانم که چه اندازه لحاظ شد و باید کسانی که مسئولیت داشتند جوابگو باشند اما در این مورد به شما حق می دهم و با شما هم رای هستم که چنین روندی چندان طبیعی نیست.

NGO ها یا نهادهایی هستند که برای مطالبات و درخواست های خودشان در حوزه زنان با شما ارتباط داشته باشند برای پیشبرد اهداف در این زمینه؟

ارتباط و تماس وجود دارد اما آن شور و هیجان و انگیزه سابق دیگر وجود ندارد. در دوره قبل خود ما در بطن این حرکات بودیم و از نزدیک مشاهده گر بودیم. در چندین تشکل حضور داشتیم، مثلا ائتلاف اسلامی زنان که برای اثرگذاری بیشتر زنان اصلاح طلب و زنان اصولگرای معتدل، بر لایحه حمایت از خانواده که در دستور مجلس بود شکل گرفت. در آن زمان به نظرمان رسید که با این ائتلاف می توان جلوی آن موادی که نقض فاحش حقوق زنان است را بگیریم و همین اتفاق هم افتاد، دو یه سه ماده از لایحه حمایت از خانواده را توانستیم خارج کنیم یا خود مجمع زنان اصلاح طلب و تشکل های دیگری که من خودم یا مبدع آن هستم یا با همکاری دوستان ایجاد کرده ایم تاثیر گذاری ش را می دیدیم.

علت آن چیست، موانع قانونی برای فعالیت آنها وجود دارد؟

فکر نمی کنم این موانع بیشتر از دوره قبل بوده باشد و قطعاً بحث احضار و بگیر و ببندها بیشتر از دوره قبل نبوده است. ما اینجا حضور داشتیم و هر موردی که منعکس شده در دولت پیگیر کرده ایم، یک شانس نیز همین حضور ما و دوستان دیگر در کابینه بوده که تفاوتش با دولت قبل به حساب می آید.

اجازه بدهید بحث را اینگونه باز کنیم که یکی از المان های رشد هر جامعه ای افزایش مشارکت زنان در جامعه و مخصوصا در ارکان مدیریتی کشور است. به نظر شما موانع حضور زنان در مدیریت کلان کشور مانند ریاست جمهوری یا قضاوت و وزارت در کشور چیست؟

این بحثی است منوط به تغییر قانون اساسی، که در مورد یک سری از عبارات این قانون که دو پهلو و تفسیر بردار هستند باید تغییراتی ایجاد شود که هر کسی تفسیر به رای و برداشت خودش را نداشته باشد. اینجا کار سخت می شود در این دوره برای تغییر چند قانون عادی حرکت هایی را شروع کردیم و شاهد بودید که تا مرز تکفیر شدن موضوع پیش رفت.

بحث دیگر این است که شورای نگهبان اینگونه عبارات را تفسیر کند. برای مثال در ثبت نام انتخابات دیدید که موج فزاینده ثبت نام ها از همان ساعات اولیه شروع شده بود. من در آن روز مطلبی نوشتم که چون شرایط و معیارها شفاف عنوان نشده است، هر کس که حداقل شرایط را در خود می دید خود را در معرض انتخاب قرار داد طبق سیاست های کلی ابلاغی انتخابات شورای نگهبان موظف است معیارهای دقیق و شرایط لازم را برای مدیر و مدبر و رجل سیاسی مذهبی بودن را تعریف و اعلام کند. نزدیک به شش ماه پیش این سیاست ها ابلاغ شده است و در این مدت شورای نگهبان می توانست به این بحث وارد شود. البته در آن زمان شورای نگهبان اعلام کرد که بررسی این موضوع را شروع کرده است و در آن زمان تصور بر این بود که در قسمت رجل سیاسی می خواهند تکلیف زنان را مشخص کنند اما من همان زمان هم در مصاحبه ای گفتم که این بررسی، تکلیف سیاست های کلی انتخابات است تا هر کسی اعم از زن و مرد به خودش اجازه ندهد بدون داشتن شرایط و معیار های لازم وارد این عرصه شود. تا به حال شورای نگهبان نیز در مورد رجل سیاسی بودن زنان نیز نه نفی کرده و نه اثبات. در انتخابات ریاست جمهوری هم از دوره هفتم به بعد بود که خانم ها برای ثبت نام رجوع کردند و قبل از آن هیچ خانمی ثبت نام نکرده بود. بعد از این ثبت نام ها که در همه موارد رد صلاحیت شدند هیچ گاه دلیل رد صلاحیت آنها را زن بودن عنوان نکرده اند. برای مثال خانم طالقانی که عنوان می کند من تا تعیین تکلیف این عبارت خواهم آمد هیچ گاه به ایشان اعلام نکرده اند که به دلیل زن بود رد صلاحیت شده اند. بنابراین راههای دیگر هم جز تغییر قانون اساسی وجود دارد و تا آن زمان که ما تکلیف خودمان را با اصل ۱۱۵ قانون اساسی روشن کنیم، شورای نگهبان می تواند تفسیر این قانون را تغییر دهد و استفساریه را مجلس بخواهد یا جزء ۵ ماده ۱۰ سیاست های اصلی انتخابات را تعریف و اعلام کند.

شخص خود شما و نه در جایگاه و سمت شغلی فعلی، با مقایسه مشارکت و سهم زنان در دولت فعلی که از نظر آماری نشاندهنده اتفاقات بهتری بود نظرتان چیست مبنی بر اینکه یکی از خانم های کابینه بعنوان نامزد مکمل در کنار اقای روحانی حضور می داشتند؟

قطعاً فرصت داده نمی شد که ما جزو شش نفر نهایی اعلام شده باشیم.

مولاوردی: در بهار فعالیت های مدنی تعجب می کنم که صدای مطالبات زنان را نمی شنوم/ برای تغییر چند قانون عادی تا مرز تکفیر شدن پیش رفتم/ یکی از اتهامات ما این بود که سیاست های دولت اصلاحات را پیگیری می­کنیم

چه عاملی مانع این مساله می شد؟

البته شاید با حضور خانم وحید دستجردی شکستن تابوی کاندیداتوری زنان راحت تر بود.

خود شما به این موضوع فکر کردید که کاندیدا شوید؟

— این دوره که خود ما کاندیدا داریم این فکر به ذهنم خطور نکرد اما در دوره های بعدی شاید

شما به عنوان یکی از چهره های فعال در حیطه جنبش زنان ایران برای احقاق حقوق شهروندی آنها شناخته شده اید و در این خصوص به نظر می رسد که شما می توانید حتی به عنوان یک چهره ملی برای هدایت این بخش از جامعه فعالیت اجتماعی بیشتری داشته باشید. نیاز به رهبر ملی را برای جامعه کنونی زنان کشورمان را در اولویت می بینید؟

— جواب به این سوال شما اگر من آنطرف میز نشسته بودم خیلی راحت تر بود……

برای اینکه زمینه و بستری فراهم شود تا ۴ سوال آینده یک خانم بتواند در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کند، چه شرایطی لازم است که مهیا شود؟

پاسخ به این سوال خیلی راحت نیست و مجموعه ای از عوامل باید در نظر گرفته شود تا یک خانم بتواند به عنوان کاندیدا در مرحله نهایی حضور داشته باشد. البته تا ۴ سال آینده ممکن است خیلی اتفاقات بیفتد. بارها راجع به تفسیر عبارت رجل سیاسی صحبت و بحث کردیم که خود شورای نگهبان می تواند این مساله را حل کند و می توان امیدوار بود. البته باید فکر کرد که اگر یک زن کاندیدا شود در نزد مردم هم پذیرش دارد یا خیر؟ این ها ملاحظاتی است که باید مد نظر داشت مثل انتخابات امریکا که در نهایت هم خانم کلینتون رای نیاورد. حتی همه پیش بینی ها این بود که ایشان پیروز می شود اما نشد.

اتفاقا در همان زمانی که مطرح شد خانم دستجردی قرار است کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری شود خیلی ها می گفتند که برای شکستن این تابو حاضرند به او رای دهند. و می توان گفت زمینه خیلی هم نامناسب نیست برای حضور یک زن سیاستمدار در عرصه ریاست قوه مجریه….

خب شما در رابطه با حضور زنان در شورای شهر هم صحبت کردید و پیشنهاد دادید تا برای زنان سهم مناسبی در شورای پنجم در نظر گرفته شود.

نه فقط شورای شهر بلکه برای دولت دوازدهم هم پیشنهاد دادیم که مدیریت زنان را حداقل تا ۳۰ درصد در نظر بگیرند و سازمان امور استخدامی هم به این مساله واقف شده که باید این اتفاق بیفتد و مراحل آن طی شده و به شکل یک دستورالعمل منتظر هستیم که ابلاغ شود.

در انتخابات شورای شهر هم پیگیر هستیم که حتما چنین اتفاقی بیفتد و اگر غیر از این باشد بسیار جای سوال خواهد داشت

شیوه مدیریت شهری امروز کشور را چگونه ارزیابی می کنید؟ چه انتقاداتی به شیوه مدیرت شهری کنونی در حیطه نوع نگاهش به زنان جامعه وارد است؟

یک بحث مدیریت شهری است که مربوط می شود به حوزه شهرداری و عملکردی که شهرداری ها و دهیاری ها دارند، یک بحث هم عملکرد شوراها و کار ویژه ای هست که شوراها دارند. به هر حال انتظار بر این بود که شوراها به عنوان پارلمان محلی قانون گذاری های محلی و شهری انجام وظیفه کنند و همزمان نظارت بر اجرای این قوانین تصویب شده نیز باید در دستور کار آنهاباشد. اما به نظر می رسد که از وظعیت مطلوب خیلی فاصله داریم. بحث ما تحقق حق زنان بر شهر است. آیا زنان ما بر شهر و در شهر حق و حقوقی دارند؟ بررسی های انجام شده در وزارت راه و شهرسازی نشان می دهد که کشور ما فاصله زیادی تا رسیدن به اهداف حقوق انسانی زنان در شهر داریم. بحث امنیت و شهر ایمن یکی از این بحث هاست و البته نمی توانیم هم بی انصافی کنیم و بگوییم که دراین سال ها هیچ اتفاقی نیفتاده است.برای مثال اتاق های مادر و کودک در مترو ها و فرودگاهها یکی از اقدامات مدیریت شهری برای حرکت به سمت تحقق حق زنان بر شهر است. امابه هر حال ۴ دوره شورای شهر گذشته است و البته صرفا نمی توانیم بگوییم که در این بخش تنها شهرداری مقصر است. سوال اصلی ما این است که چه کاستی هایی در بحث نظارت شورای شهر وجود داشته است؟ متاسفانه در این بیست سال اکثر شوراها آلوده مباحثی شدند که در حیطه وظایفشان نبوده و نباید به سمت چنین مباحثی می رفتند. در حال حاضر دید خوبی نسبت به عملکرد شوراها در میان مردم وجود ندارد. شاید خود ما مقصر هستیم که به صورت لیستی رای داده ایم و در نتیجه چنین انتخابی کسانی را که می توانستند برای شهر موثر باشند به شورا نفرستادیم. به همین دلیل از افرادی که برای اهداف شخصی خود وارد شورای شهر می شوند نمی توان انتظار شق القمر داشته باشیم.

خواست شما از شورای شهر َآینده چیست تا در اولویت این شورا قرار بگیرد؟

اگراین شوراها در چارچوب قوانین و کار ویژه های خودشان حرکت کنند خروجی عموم این فعالیت ها شامل زنان هم می شود. البته انتظار ما این است که زنان بیشتری در شوراها حضور داشته باشند، البته این هم به این معنا نیست که ما زنان غیر متخصص را وارد شورای شهر کنیم. منظور ما زنانی است که این باور را برای تحقق حق زنان بر شهر داشته باشند و به صورت هدفمند وارد این شوراها بشوند.

 

نگاه شما نسبت به کاندیداهای ریاست جمهوری دوازدهم در خصوص برنامه های دولت دوزادهم در حیطه حقوق زنان چیست؟

البته هنوز برنامه خاصی از کاندیداهای ریاست جمهوری ندیده ایم اما از برنامه آقای روحانی برای دولت دوازدهم با خبر هستم و فکر می کنم ادامه روند فعالیت های دولت یازدهم می تواند به بهبود شرایط زنان جامعه کمک کند. پایه ها و ریل گذاری هایی که در دولت یازدهم و در برنامه ششم توسعه گذاشته شده است مستلزم این موضوع است که این سیاست ها ادامه پیدا کند. به عبارتی ما در نیمه راه قرار داریم و امیدواریم در چهارسال آینده به مجموعه وعده ها و اهداف در نظر گرفته شده برسیم.

به نظر شما عملکرد دولت یازدهم و دولت اصلاحات چه تفاوت هایی دارند و کدام مسیر را برای تحقق بهتر اهداف تدوین شده مناسب می دانید؟

من هم در دوره اصلاحات و هم در دولت یازدهم در راستای این اهداف تلاش کرده ام و از نزدیک در جریان اتفاقات بودم. من چندان تفاوتی بین این دولت ها نمی بینم و بویژه در خصوص حوزه زنان و خانواده مشی اصلاح طلبی و اعتدال می تواند به نوعی مکمل هم باشند. البته یکی از اتهامات ما نیز این بوده است که ما همان سیاست ها را پیگیری می­کنیم.

یک موضوع حساس انتخابات چند دوره اخیر ایران، بوجود آمدن پوپولیسم انتخاباتی است، این پوپولیسم از کجا وارد ساحت سیاسی انتخابات ما شد؟ ریشه های تشدید این فضا چیست؟

با این وعده های نجومی و بدون برنامه که داده می شود کشور راه به جایی نخواهد برد. این وعده ها فقط شعار است و هیچ برنامه ای برای انجام آن وجود ندارد، منابع آن مشخص نیست و در نتیجه تنها خسران به بار خواهد آورد و به انتظارات دامن خواهد زد و متاسفانه با این نحوه برخورد با انتخابات به نظر می رسد که این افراد شعور مخاطبان خود را هدف قرار داده اند.

ما می بینیم که تمام متخصصان، صاحب نظران، نماینده ها و حتی رییس مجلس می گویند که انجام چنین وعده های امکان پذیر نیست و همچنین می دانیم که تمام وعده هایی که داده می شود نیاز به قانون دارد. با این وجود می بینیم که این شعار های عوام فریبانه باز هم از سوی کاندیداها بیان می شودو البته خود آنها هم می دانند که نمی توانند این شعار ها را محقق کنند.

البته شرایط معیشتی اقتصادی دهک های پایین جامعه نا مطلوب است و در نتیجه دادن چنین شعارهایی برای این طبقات سعی دارند آنها را جذب کنند . کاندیداهای اصول گرا به این شکل عمل می کنند. ایجاد ۵ میلیون شغل که نیازمند ۲۵ درصد رشد اقتصادی است مصداق بارز این شعارهای عوامفریبانه است. کسی که با علم به این که امکان تحقق این شعارها وجود ندارد چنین شعاری می دهد با افکار عمومی بازی می کند. به نظر من حتی بر اساس قانون مجازات اسلامی در خصوص کلاهبرداری و فریب دیگران باید با این شعارهای فریب کارانه برخورد شود چرا که چنین شعارها و وعده هایی می تواند بر مسیر انتخاب درست مردم تاثیر داشته باشد و آن را از مسیر قانونی منحرف کند و بر نتیجه انتخاب تأثیر بگذارد که مصداق ماده ۳۴ قانون انتخابات و تبصره آن می شود (تطمیع و خرید و فروش رأی)

منبع: عصر ایران

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

 
error

Enjoy this blog? Please spread the word :)

RSS20k
دریافت مطالب جدید از طریق ایمیل5k
مارادر فیسبوکتان به اشتراک بگذارید12k
از کانال یوتوب ما بازدید کنید14k
از کانال یوتوب ما بازدید کنید
extra smooth footnotes