ملاقات با نخست وزیر هلند آقای مارک روته در جریان کنگره سالانه حزب اتحاد احزاب لیبرال اتحادیه اروپا (آلده پارتی) در آمستردام. طی ملاقات ضمن معرفی خودو فرقه رجوی و نقض شدید حقوق بشر توسط این فرقه در آلبانی تشریح شد.
وضعیت وخیم تشکیلات رجوی در آلبانی ناشی از چیست؟
وضعیت وخیم تشکیلات رجوی در آلبانی ناشی از چیست؟
نقل از سایت آیینه
علی جانی
مقدمتا قبل از پرداختن به این سوال باید کمی به عقب برگشته و به اشتباهات استراتژیکی و مهم سازمان و آثار و عواقب آن اشتباهات اساسی نگاهی گذرا بیندازیم .
همانطور که می دانید اولین اشتباه بزرگ سازمان شروع مبارزه مسلحانه بود که در سی خرداد سال شصت رجوی با اعلام مبارزه مسلحانه عملا از صفت یک سازمان سیاسی و انقلابی خارج شد و به خشونت گرایی و اقدامات تروریستی علیه مردم و انقلاب نوپای ضد سلطنتی روی آورد که طبعا بدنبال آن در داخل تشکیلات سازمان بطور خاص بعد از فرار مسعود رجوی به فرانسه و رها کردن نیروهای بی دفاع به امان خدا ؛ با اولین جریان مسئله داری و ریزش نیرویی مواجه شد و همجنین بخاطر قرار گرفتن سازمان در مقابل مردم عملا بطور کامل پایگاه مردمی اش را از دست داده و بدنبالش استقلال سیاسی اش را هم از دست داده و با آویزان شدن به قدرت های خارجی به مزدوری و نوکری برای شان روی آورد .
و دومین اشتباه بزرگ رجوی رفتن به عراق در اوج جنگ ایران و عراق و عقد قرار داد مزدوری تمام عیار برای صدام حسین و تشکیل ارتش به اصطلاح آزادی بخش و شرکت در جنگ علیه مردم ایران و سرباز کشی در مناطق مرزی و همچنین شرکت در جنگ داخلی عراق به نفع صدام و علیه اپوزیسیون صدام و کردکشی و سرکوب شیعیان جنوب عراق که آثار این اشتباه هم باعث یک موج بزرگ ریزش نیرویی در سازمان گشت و هم نفرت و کینه مردم ایران را از این سازمان تروریستی صد چندان کرد .
و اشتباه بزرگ دیگر رجوی این بود که بعد از اتش بس جنگ هشت ساله ایران و عراق و تخته شدن دکان عملیات ارتش رجوی بطور خاص بعد از شکست نظامی سختش در عملیاتی تحت عنوان فروغ جاویدان و کشته و مفقود شدن بیش از هزار و پانصد تن از نیروهای سازمان ؛ تصمیم گرفت در سال شصت و هشت طلاقهای اجباری را در سازمان تحت عنوان انقلاب کذایی مریم را که در اواخر سال شصت و سه که با یک طلاق مریم از ابریشم چی و به ازدواج در آمدن مسعود رجوی استارت خورده بود راه اندازی کرده و تکمیل کند و این امر باعث تبدیل شدن سازمان مجاهدین خلق به سازمان مسعود و مریم که بطور کامل بصورت فرقه ای اداره می شود و بدنبال آن رجوی که به دروغ مدعی به ارمغان آوردن آزادی برای مردم ایران بود با استالینی کردن مناسبات سازمان ؛ سرکوب و خفقان و سانسور شدید و نقض فاحش حقوق بشر را در تشکیلات فرقه ای اش به او ج رساند .لذا این مسئله باعث اعتراضات و مخالفت هاو ریزش نیرویی بزرگی در سازمان گشت و رجوی مجبور شد با راه اندازی زندان و شکنجه و اعدام در سال هفتاد و سه سرکوب و دیکتاتوری را به اوج برساند تا شاید بتواند تشکیلات مخوف و تار عنکوبتی اش را مهار کرده و حفظ کند .
ولی اوضاع به سبب اشتباهات فاحش رجوی بر وفق مرادش پیش نرفت و با جنگ آمریکا علیه عراق و سرنگونی صدام رجوی هم که حامی اصلی اش را از دست داده بود به مخفیگاه رفت و مریم رجوی هم به پاریس گریخت و نیروهای نگونبخت را در زیر بمباران ها تنها گذاشته و بعدش هم که خلع و سلاح شده و اشرف این قلعه استراتژیکی اش را از دست داد که این امر هم موجب ریزش نیرویی بزرگی شد که یک قلم حدود هزار نفر از جمله خودم جدا شده و به کمپ آمریکایی تیف رفتیم .
حال این بقایای تشکیلات رجوی هم با اخراج از عراق به کمپ تیرانا منقل شد و اکنون از آن ارتش به اصطلاح آزادیبخش جز مشتی نیروی وا رفته و زوار در رفته که اکثریت قریب به اتفاقش هم سالخورده و بیمار هستند چیزی باقی نمانده است که دیگر نه سلاح دارد و نه توان حمل سلاح دارد و از طرف دیگر هم این تشکیلات در عراق و بقول رجوی در جوار خاک میهن نیست و همچنین سرنوشت مسعود رجوی در هاله ای از ابهام هست و معلوم نیست که مرده یا زنده باشد. خلاصه اینکه این نیروها که قربانی اشتباهات رجوی هستند اکنون در کمپ تیرانا ؛ بدون عراق و اشرف و سلاح و بدون مسعود رجوی و با عدم کارایی انقلاب کذایی مریم بعنوان یک سلاح سرکوب نیروها و با انبوهی سوالاتی که سران سازمان و بطور خاص مریم رجوی قادر به جواب دادن نیستند ؛ حسابی بی انگیزه شده و ما شاهد موج ریزش نیرویی بزرگی هستیم و درست به همین دلیل هم هست که مریم رجوی سراسیمه و وحشت زده شده و مرتبا از پاریس به تیرانا می رود تا با اراجیفش به نیروهای مسئله دار و وارفته و روحیه باخته کمی روحیه تزریق کرده و از موج ریزش نیرویی بزرگ جلوگیری کند . ولی تجربه ثابت کرده چنین نخواهد شد و مریم رجوی که سعی می کند خلا رهبری را در فقدان مسعود رجوی در تشکیلات پر کند نمی تواند جلوی ریزش نیرویی در تیرانا را بگیرد و و این آخرین سنگرش را حفظ کند و تشکیلات را از این اوضاع نا به سامان و وخیم و اسف بار در بیاورد