ملاقات با نخست وزیر هلند آقای مارک روته در جریان کنگره سالانه حزب اتحاد احزاب لیبرال اتحادیه اروپا (آلده پارتی) در آمستردام. طی ملاقات ضمن معرفی خودو فرقه رجوی و نقض شدید حقوق بشر توسط این فرقه در آلبانی تشریح شد.
روزنامه های امروز تهران در صفحات اول خود از مراسم امسال روز دانشجو گزارش ها دارند که نشان می داد با وجود ممانعت از وجود چهره های اصلی اصلاح طلبان در سخنرانی های دانشگاهی، اما شور و هیجان دیدار دانشجویان با حسن روحانی یک مراسم نوع دیگر را رقم زد.
با انتشار دو نوع گزارش از نحوه شکل گیری تفاهم های برجام، که یکی برجام را شکسته خورده و دولت را مسوول آن می داند و دیگری که هنوز راه گفتگو را باز گذاشته و در عین حال توضیح داده که آیت الله خامنه ای در جریان همه جزییات مذاکرات بوده است، به شدت به دولت تاخته و رییس دولت را متهم کرده اند که دارد هزینه شکست را گسترش می دهد.
اصلاحطلبان در حیاط خلوت دانشگاه
شرق در گزارشی از دیدار دیروز رییس جمهور در مراسم روز دانشجو نوشته: در آیینهای شانزدهم آذر امسال از چهرههای اصلاحطلب و برخی از نمایندگان عضو فراکسیون امید برای سخنرانی دعوت شده بود. اما سخنرانی برخی از مدعوین یا برگزار نشد یا با تنشهایی همراه بود. قرار بود مصطفی تاجزاده در دانشگاه امیرکبیر حضور پیدا کند که با وجود اخذ مجوز از مدیریت دانشگاه، نیمساعت قبل از شروع برنامه از حضور او در دانشگاه جلوگیری کردند. غلامحسین کرباسچی هم برای سخنرانی در سالن شهید بهشتی این دانشگاه حاضر شده بود، در واکنش به شعار جمعی از دانشجویان مخالف خود، از سخنرانی خودداری کرد. مجید انصاری، معاون حقوقی رئیسجمهور هم که به دانشگاه علم و صنعت رفته بود، به دلیل اتمام وقت برنامه نتوانست به سؤالات دانشجویان پاسخ دهد و همین موضوع اعتراض دانشجویان را به همراه داشت.
بر اساس گزارش شرق حجتالاسلام احمد مازنی هم در مراسم روز دانشجو در دانشگاه علم و صنعت گفت: طرح سؤال از ناحیه نمایندگان به مفهوم تهمت و پیشداوری نیست و سؤال نه توهین است، نه تهمت و نه قضاوت و صرفا برای مشخصشدن مباحث بیان میشود. او گفت: اصل را بر این میگذاریم که مسئولان نظام در سلامت مالی و اقتصادی هستند اما اگر سؤال پیش آمد پاسخگو باشند و اگر سؤال به گونهای باشد که افکار عمومی قانع نشوند، ما به دنبال کشف حقیقت و عدالت هستیم.
شرق افزوده: محمدعلی نجفی، مشاور اقتصادی رئیسجمهور که در مراسم روز دانشجو در دانشگاه شهید بهشتی حاضر شده بود، گفت: یکی از این چالشها مسئله اشتغال در جامعه ماست و برخی سؤال میکنند چرا مشکل اشتغال را دولت نتوانسته حل کند. لازمه ایجاد اشتغال پایدار، سرمایهگذاری در فضای امن از نظر سیاسی، اجتماعی و اقتصادی است. در کشوری که سرخود به سفارت کشور دیگری حمله کنند و اسناد و مدارک را بسوزانند،
جدال با رییس جمهور
اعتماد در سرمقاله خود نوشته: آخرین «روز دانشجو» در تقویم دولت یازدهم، حسن روحانی را به همان جایی بازمیگرداند که نخستین وعدههای رییسجمهوری را در دامان خود پرورانده است. «سایه امنیتی دانشگاهها» که نه تنها دغدغه او بلکه به نگرانی گستردهای در میان جامعه دانشگاهی تبدیل شده بود، در چهارمین تجربه دولت یازدهم به معنای واقعی کنار زده میشود تا جای خود را به نور امید بدهد.
این مقاله شانزده آذر را روزی خوانده که با تجربه ١٨ ساله برای سه رییسجمهور ایران، هر سال متفاوتتر از سالهای قبل در حال تکرار شدن است. تفاوتی که از دوره سخنرانیهای پرهیجان و البته پرحاشیه رییس دولت اصلاحات به دوره به آتش کشاندن تصاویر رییس دولت عدالت میرسد در دوره اعتدال به شکل دیگری ظهور مییابد. اینبار اعتدال به جمع دانشگاهیان میرسد.
به گزارش اعتماد: آنجا که عدهای در خارج از تالار، پلاکارد به دست، پیامهای تندی را علیه برجام خطاب به رییسجمهور اعلام میکنند و عدهای در درون تالار طیفی موازی از دو سلیقه مختلف سیاسی را تشکیل دادهاند. نمایندگان جنبشهای دانشجویی نیز به همین تعداد تقسیم میشوند. عدهای در موافقت روحانی و عدهای دیگر در مخالفت با سیاستهای سه سال و نیمه رییس دولت یازدهم، «سخن»ها میگویند، «انتقاد»ها میکنند و حتی «پیشبینی»هایی را از آینده این دولت دارند. اما برای حسن روحانی چه پیامی بالاتر از منفعت «نقد» و «نقدپذیری». واژگانی که خود او نیز در دو سال پیاپی آن را بهکار میبندد.
پرشور و باآرامش
حسین انصاری راد در سرمقاله روزنامه ایران شانزده آذر امسال را یک نمونه مناسب برای حکمرانی خوب دانسته و نوشته: اینکه در یک روز تمام گروهها و طیفهای سیاسی میآیند حرفهای خود را آزادانه میزنند، مطالب و مطالبات خود را مطرح میکنند و حتی از تندترین نوع اعتراضهای خود هم چشم نمیپوشند و در نهایت آب از آب تکان نمیخورد. درس بزرگ ۱۶ آذر امسال برای تمام گروههای سیاسی که یا حاضر در قدرت هستند یا در حاشیه آن قرار دارند، باید این باشد که وجود آزادی بیان برخلاف آنچه تاکنون سعی در ترسیم آن شده است، تا حد زیادی تداخلی با حفظ امنیت جامعه و کشور ندارد.
به نوشته این مقاله: تأمین امنیت توأم با آزادی بیان نیازمند تحقق یک عامل ضروری دیگر هم هست و آن این که گروههای اجتماعی و مدنی و گرایشهای سیاسی بتوانند در گذر زمان بازتاب انتقادها و اعتراضهای خود را در اقدامات مسئولان و نهادهای ذیربط ببینند. اکنون بعد از گذر از یک ۱۶ آذر پرشور اما امن میتوان این گونه آرزو کرد که ای کاش آزادی کلامها و بیانها بعد از این روز نیز همچنان ادامه مییافت. نکته برجسته مراسم و تجمعات روز گذشته این بود که همه طیفها از موافقان دولت گرفته تا مخالفان آن، سعی داشتند تندترین مطالبات و اعتراضات خود را مطرح کنند.
نمایش شنیدن صدای منتقدان
مهدی رجبی در سرمقاله سیاست روز به عنوان حاشیه های درون متنی نوشته: اینکه در روز دانشجو و در روزی که پیش از سخنان رئیسجمهور محترم چند نفری فرصت کردند تا در مقام منتقد در مقابل رئیسجمهور بایستند و حرف بزنند و البته متهم به بیسوادی یا کاسبی نشدند، جای تعجب داشت.
به نوشته طعنه آمیز این روزنامه مخالف دولت: اینکه این فرصت فراهم شده بود تا برخی از نمایندگان تشکلهای دانشجویی به راحتی عملکرد دولت ژنرالها را به تندی نقد کند و در مقابل با پاسخ سراسر لطافت «دانشگاه و دانشجو باید از رئیسجمهور و سایر قوا انتقاد کند، البته هرچه این نقادی با بیان احسن و لحن بهتر باشد، مناسبتر است» روبهرو شوند آنقدر عجیب است که برای مطمئن شدن از رشد یکباره «شاخ» هر از چند گاهی روی سرمان دست بکشیم و از عدم حضور یک عضو ناخوانده مطمئن شویم.
سیاست روز در نهایت اعتراف کرده که: هم کمیت و کیفیت زبانهای منتقد و مخالف دولت آنقدر جالب توجه بود و هم پاسخ سراسر تدبیر و امید که باعث میشد ذهن «مریض» ما را دچار سوء تفاهم کند. خواندن مجدد سخنان منتقدان دانشجویی دولت در مراسم دیروز، ما را مطمئن میکرد که در برخی موارد، دوستان دانشجوی ما، پا را فراتر از «نقد» گذاشته و حتی در ادبیات گفتاری خود به حوزه «توهین» و «اتهام» قدم گذاشتهاند؟ اما چرا اینقدر مهربانانه با آنها برخورد شده و به جایی مثل «جهنم» حواله نشدهاند عجیب است.
مصداق پادشاه عریان
اعتماد در سرمقاله خود با اشاره به مراسم شانزده آذر امسال نوشته: اگر هیچ دلیلی برای استحکام نسبی مواضع دولت در برابر منتقدانش نداشته باشیم با همین یک مورد می توان نتیجه گرفت که دولت قادر به دفاع منطقی و محکم از اقدامات خود به ویژه در مهمترین موضوع یعنی برجام است و این مخالفان هستند که قادر به دفاع از مواضع خود نیستند.
به نوشته اعتماد: مجموعهای از دانشجویان اصولگرا تحت عناوین گوناگونی هرچه خواستند به رییسجمهوری گفتند و نه تهدید شدند و نه احضار به کمیته انضباطی؛ و به راحتی سخنان تندشان که فراتر از یک نقد عادی و محترمانه بود و بیشتر به خطابهای احساسی، تنه میزد شنیده و پاسخ داده شد. خوب است که این دانشجویان محترم قدری به خود آیند و درخواست کنند تا سایر مقامات نیز چنین جلسهای را با دانشجویان داشته باشند. یقین داریم که دانشجویان دیگر خیلی مودبانه و با احترام و بدون پرخاش سوال کنند. این تفاوت میان رییس دولت و دیگران محصول چیست؟
دانشجو چیز مهمی است
آیدین سیارسریع در صفحه طنز شهرونگ متن سخنرانی رئیس دانشگاه شنگولآباد را در روز دانشجو چنین توصیف کرده: با نام و یاد خدا و سپس با یاد سه دانشجویی که درسال ١٣٣٢ در دانشگاه تهران در راه استکبارستیزی جان خود را فدا کردند و طبق اطلاعاتی که در دست ماست، با برجام هم مخالفتهایی داشتند، سخنرانی خودم را به مناسبت روز دانشجو آغاز میکنم. عرض کنم خدمتتان که طبق تحقیقاتی که ما به عمل آوردیم، دانشجو چیز مهمی است. دانشجو چیزی است که آینده مملکت را میسازد و ما همچون چیزهایی… یعنی افرادی هستیم که به آینده مملکت خیلی فکر میکنیم.
طنزنویس از قول رییس دانشگاه شنگول آباد نوشته: دانشجویان را بسیار دوست داریم و چون این عزیزان را دوست داریم، میخواهیم آخر عمری دوروبرمان پر از دانشجو باشد که تنها نباشیم. پس نپرسید که چرا برای دانشگاه تهران که ظرفیتش ٣٠هزار دانشجوست، ٦٠هزار دانشجو میگیرید. ما دوست داریم دوروبرمان شلوغ باشد، همه دور هم جمع شویم، دور یک کرسی، انار بخوریم، دانشجوها شیطنت کنند، ببریمشان زیر کرسی، گرم شوند، دوباره بیایند از سروکول ما بروند بالا، چنان بزنیم که از جا نتوانند بلند شوند. والا… شوخی نداریم که. حرمتها باید حفظ شود. بله… به این دلیل که ما خیلی دانشجودوستیم.
در بخش دیگری از طنز شهرونگ آمده: درمقوله رشد علمی هم من از اعماق خودم به دانشجویان و اساتیدمان میبالم. امروز دغدغه همه کشور تولید علم است و الحمدلله پژوهش هم که دیگر سنوسال نمیشناسد. شما به میان مردم که بروید، میبینید از پسربچه ١٠ساله تا پیرمرد ٨٠ساله پایاننامههایشان را کامل کردهاند و از خوشحالی تکمیل آن به خیابانها آمدهاند و یکصدا فریاد میزنند پایاننامه دکترا، کارشناسی ارشد… مخصوصا درمیدان انقلاب. واقعا از این میزان تولید علم بنده خودم را خیس میکنم، اینقدر اشک میریزم.
فاجعه برجام
کیهان که پنج تیتر صفحه اول خود را به فاجعه برجام و گزارش ها و مقالاتی علیه دولت روحانی اختصاص داده در گزارش اصلی خود حسن روحانی رییس جمهور را به دروغگویی و سرپیچی از دستورهای آیت الله خامنه ای متهم کرده که به نوشته این روزنامه از اول گفته بود به آمریکا اعتماد نکنید. این روزنامه در مقابل سخنان رییس دولت که گفته سفارش ها و نظراتی کتبی رهبر را در اختیار دارد و برای همه آن ها دستور اجرا داده است بخش هایی از گفته های آیت الله خامنه ای را نقل کرده که در مناسبت های مختلف در مورد نگرانی از بدعهدی آمریکا تذکر داده است.
در گزارش اصلی و سرمقاله کیهان انتخاب دونالد ترامپ شکست قطعی برجام فرض شده و هیچ اشاره ای به پنج عضو دیگر توافق ها نشده است.
در یادداشت روز این روزنامه تندرو با عنوان برجام زدگی و در برجام ماندگی آمده: بیتردید نظام دوحزبی آمریکا درباره هر موضوعی اختلاف داشته باشد، بر سر خصومت و بدعهدی و تشدید فشار علیه ایران اتفاق نظر دارد؛ چه اینکه تحریمهای داماتو در دوره دموکراتها (کلینتون) تصویب شد و تحریمهای فلجکننده ای نیز همین تیم اوباما- کلینتون برقرار کردند. هیئت حاکمه آمریکا بیشک هر قدر بتوانند حربه تحریم و سختگیری را به سیاق همین ۵-۶ ماه گذشته اعمال خواهند کرد.
به نوشته محمد ایمانی: باید برای افکار عمومی و نوع مسئولان دلسوز معلوم شود که دو مسیر بیشتر وجود ندارد؛ یک مسیر، بیعملی و امید به ترحم دشمن است که سهل مینماید و باب طبع تنآسایان است. مسیر دوم، هرچند صعب و سخت مینماید و زحمت میطلبد، ماندگار و خوشعاقبت است. این مسیر، بستن منافذ هرزرفت منابع و فرصتهای ملی است. «اسراف» به عنوان یک آسیب راهبردی، راهزن بسیاری از فرصتها و منابع است.
یادداشت روز کیهان در نهایت به این جا رسیده که: سپری کردن و ازکف دادن بسیاری از فرصتها در همین سه سال گذشته به امید اینکه غرب برای ما کاری خواهد کرد، یک جفا و اسراف بزرگ در حق مردم بود و چنین جفایی، با مدیریت اشرافی و حقوق و پاداشهای نجومی مدیرانی شدت پیدا کرد که مقامات حامی دولت شمار آنها را سه هزار، ۹۰۰ و ۳۹۷ نفر اعلام کردند اما سرانجام دولت جز با ۱۰ نفر آنها برخورد – محدود و تشریفاتی- نکرد.
تقصیر گردن رهبر نیندازیم
محمد اسماعیلی در سرمقاله جوان از رییس جمهور انتقاد کرده که برای فرار از بن بست دستساز برجام، رئیسجمهور کشور نباید با شیفت هزینههای ناشی از یک متن پیچیده، مبهم و دارای ضعفهای ساختاری با اظهار جملاتی مانند «هیچ قدمی در مسئله برجام برنداشتیم مگر آنکه با مقام معظم رهبری مشورت کردیم و جلسه گذاشتیم» توسعه هزینه را کلید بزند.
نویسنده مدعی شده علت این که آمریکا می تواند برجام را نقض کند چاله هایی است که در برجام وجود دارد و امکان تفسیر موسع به آمریکا می دهد به همین دلیل باید دوران بعد از روز اجرای برجام را «نبرد تفسیرها» دانست که طی آن ایالات متحده امریکا بر اساس تفسیر خاص نه تنها برجام را بارها نقض کرده بلکه منافع ناظر بر متن برجام جمهوری اسلامی ایران را به چالش کشیده و درتلاش است دایره تحریم، تهدید و فشارعلیه کشورمان را گسترده و چنبره استیلای خود را دیکته کند.
نویسنده روزنامه سپاه پاسداران به تبع اظهارات اخیر رهبر جمهوری اسلامی نوشته با یک بررسی ساده میتوان دریافت که تمام اقدامات و فعالیتهای طرف امریکایی در طول ۱۰ماه پس از روز اجرای برجام بر پایه چنین اصلی پایهگذاری شده است و رفتار هفته اخیر مقامات کاخ سفید، کنگره این کشور نیز از چنین اصلی تبعیت میکند؛ به گونهای که پس از وضع قانون جدید isa مقامات این کشور به اتفاق تأکید میکنند که چنین اقدامی نقض برجام نبوده است،
بالگرد مرگ
در حالی که روزنامه های امروز حادثه منجر به مرگ دو نفر در سقوط بالگردی در دریاچه مصنوعی چیتگر تهران را در صفحات حوادث خود آورده و کمتر به آن اهمیت داده اند، شهروند در گزارشی از امیرحسین خواجوی و سیما فراهانی نوشته بالگردی متعلق به یک شرکت صنایع دفاعی در یک ماموریت درون شهری دچار حادثه ای شده و با صدایی مهیب در دریاچه سقوط کرده است.
به نوشته این گزارشگران: حوالی ظهر دیروز ضلع شرقی دریاچه چیتگر مثل همه روزهای وسط هفته آرام و ساکت بود. نمنم باران درهوایی ابری و نسیم خنکی از سمت دریاچه میوزید. صدای بالگردی اما آرامش و سکوت دریاچه را برهم زد. صدا هرلحظه نزدیک و نزدیکتر میشد، مثل اینکه تعادلش را از دست داده بود. با شیبی تند به آب دریاچه برخورد کرد و غرق شد.
لحظاتی بعد به نوشته این گزارشگران صدای آژیر از همه جا به گوش میرسید. ٨نفر از کارکنان صنایع دفاع برای انجام مأموریت درونشهری سوار این بالگرد شده بودند و همه نگران سلامت آنها بودند. قایقهای نجات یکی پس از دیگری به آب میزدند. کسی درست نمیدانست که این بالگرد چند سرنشین داشته است، اما نیروهای امدادی هر ٨نفر سرنشین این بالگرد از آب گرفتند. پس از این حادثه مصدومان را به بیمارستانهای تریتا، چمران، امام خمینی منتقل کردند. دقایقی بعد خبرهای تلخی از ٢ بیمارستان رسید. «نورکرم زارعی» خلبان ٥٨ساله این بالگرد، و نصرالله خلیقی یکی از سرنشینان در بیمارستان درگذشتند.
بنا به توضیح شهروند این بالگرد که از نوع بالگردهای ساخت شرکت داخلی است مشابه بالگردی است که دو سال قبل هم در دربند سقوط کرد.
امتحان سخت هیأت نظارت
نعمت احمدی در مقاله ای در شرق خبر داده که امروز جلسه هیأت نظارت بر رفتار نمایندگان برگزار خواهد شد و بررسی ضربوشتم خبرنگار پارلمانی روزنامه ایران توسط نادر قاضیپور در دستور کار این جلسه خواهد بود و اهمیتش در این است که اعضای این کمیته باید با استقلال رأی از این آزمون مهم سربلند بیرون بیایند. این جلسه امتحان مهمی برای نمایندگان مجلس است.
مقاله شرق به این جا رسیده که: بر این اساس ادله کافی در وقوع جرم موجود است و هیأت نظارت بر رفتار نمایندگان باید با رعایت انصاف و استقلال عمل کند تا راه بر اینگونه اعمال و رفتارها که در شأن پارلمان و نمایندگان مجلس شورای اسلامی نیست بسته شود و از سویی خبرنگاران دلگرم شوند که به آزادی عمل بیشتر و حمایت قانون میتوانند وظایف حرفهایشان را دنبال کنند. ضمن اینکه درباره نادر قاضیپور باید گفت او پیشتر رفتارهای دیگری هم داشته از آن جمله توهین و بیاحترامی به جامعه زنان ایران.
در جزیره آدمخورها
پوریا عالمی در ستون طنز شرق نوشته: دیروز خواندیم که رئیس کمیته محیط زیست شورای شهر تهران گفته: «تهران علاوه بر آب آلوده و هوای آلوده، خاک آلوده نیز دارد» و از شادی زمین را چنگ زدیم. چرا؟ چون ما آدمهای سادهدلی هستیم. چون ما میدانیم دارند املاک و زمینها و باغات و کوههای تهران را میخورند، کاری هم که از دستمان برنمیآید، تنها شانسی که داریم این است که خاک تهران آلوده باشد تا زمینخواران بخورند و مریض شوند و آخرسر معلوم شود کی بیشتر خورده بوده که بیشتر مریض شده. درواقع هرکی بیشتر بخورد، ممکن است اول بیشتر خوشش بیاید، اما بعدا بیشتر مریض خواهد شد.
به نوشته این طنزنویس: سر هوای آلوده هم ما همین دلخوشی را داریم. میخواهیم هوا همینطوری آلوده بماند تا آنها که متراکمترند و دستور دادند هوای تهران حبس شود، مریض بشوند. سر آب هم همین است. ما مدتهاست میدانیم آب تهران آلوده است، اما نمیفهمیم این سرچشمه کجاست که هم آب را آلوده کرده، هم هوا را، هم زمین را و هم آدمیزاد را. درواقع منتظریم یکی هم آب تهران را بخورد و مریض شود و دستش رو شود.