قسمت دوم: پاسخ تشریحی به سوالِ، آیا مجاهدین تغییر کرده اند؟ رویکردشان به جنبش مهسا

مسعودرجوی و تغییرات شگرفش، رویکردش به جنبش مهسا و دیگر گروهها

آیا اعضاء مجاهدین سرمایه اند یا قربانیان مغزشویی نیازمند درمان

توضیحات تشریحی در مورد سوال ناقص مانده، آیا اعضای مجاهدین سرمایه اند یا...

پرگار بی بی سی با سازمان مجاهدین چه بایدکرد؟ با شرکت داود باقروند ارشد

برنامه پرگار با شرکت داود باقروند ارشد

گندزدایی جامعه سیاسی خارج کشور

گندزدایی جامعه سیاسی خارج کشور

Who are Mek cult? An inside report for the first time by defected High-ranking Mek and NCRI member.

An inside report for the first time by an ex-high-ranking member of Mek and NCRI based on the Mek’s own publications and ... Who assassinated the Americans in Tehran? Mek and Spying for Russia Did CIA destroy Mek-Russia spy net? How Mek retaliated? Seizure of US Embassy in Tehran? Mek’s Islamist Revolutionary Courts Mek and the Children in the Combat Mek and Saddam Hossein of Iraq and Saudi Arabia Mek as Assassinators Who is the head wife in Mek Leader’s Harem? Have they changed? How Maryam Rajavi deceives the western world? How Mek terrorism differs to ISIS and Al Qaeda terrorism? Why Mek is more dangerous? Use of 10-year-old children in combat by Mek. Who are the wives of the harem of the Caliph of the Mek? Mek’s planed courts and justice for their Islamic State describe by its Calipha. How the world can protect itself against terrorism?

مصطفی رجوی پدرش مسعودرجوی را به دادگاه کشانده است

در مطلب سپتامبر 2020 نیز تحت مطلب ” سخنی با مصطفی رجوی” نوشتم که دشمن مصطفی رجوی پدرش است و نه کس دیگر در آنچه مصطفی رجوی بعنوان ورود یا ادامه به مبارزه برای آزادی و… نامید، باید بداند که در این مسیر، دشمن اصلی اش، نه رژیم که مسعود رجوی خواهد بود.

آخرین پست ها

واکـاوی مـزدوری! سلطانی، خـدابنده، عـزتی، حسینی، یغـمایی، کـریمدادی، مصــداقی و پورحسین، منتقدین فرقه مافیایی رجوی. نقد آتشبیاران معرکه مشترک رجوی و سایت رهیافتگان

داود باقروند ارشد عضو علیرتبه سابق مجاهدین و شورای ملی مقاومت

محمدرضا روحانی مسئول مستعفی کمیسیون امور ملیتهای شورای ملی مقاومت: مسعود رجوی، ودرخواست اعدام امیر انتظام،حکم اعدام علی زرکش و مهدی افتخاری، دشنام به شاملو ،مرضیه ‌وتهدید جدا شدگان پناهنده در خارج کشور

محمدرضا روحانی مسئول مستعفی کمیسیون امور ملیتهای شورای ملی مقاومت: مسعود رجوی، ودرخواست اعدام امیر انتظام،حکم اعدام علی زرکش و مهدی افتخاری، دشنام به شاملو ،مرضیه ‌وتهدید جدا شدگان پناهنده در خارج کشور

تقدیم به امیروفا یغمایی که مسعودرجوی مادرش را جلو چشمانش ذبح کرد

مبارزه با رژیم یا فروپاشی درونی فرقه ای داعشی که میلیتاریسیم جهانی برای ایران تدارک دیده است

چرا رجوی نیاز دارد درخواست دیدار با اعضای در اسارتش را به نبرد دین بین فو تعبیر کند؟

افشای حقایق پشت پرده ضدیت با خانواده با اسناد سازمانی توسط داود باقروندارشد از مسئولین خانوادهها در مجاهدین

گسترش وطن فروشی در خارج کشور به سرکردگی رهبر همه وطن فروشان و دشمنان ایران

حمایت از تحریم و حمله نظامی به ایران خیانت به مردم و فاصله گرفتن آشکار از ایران و ایرانی

تحلیل طوفانِ سراسریِ جورج فلوید در آمریکا -داود باقروند ارشد

پایه اجتماعی فرقه رجوی (آمریکای نئوکانها) درحال فروپاشی است و رجوی برای صدمین بار بیگانه پرستیش به گل نشسته است

پربیننده ترین ها

ملاقات با نخست وزیر هلند آقای مارک روته در جریان کنگره سالانه حزب اتحاد احزاب لیبرال اتحادیه اروپا (آلده پارتی) در آمستردام. طی ملاقات ضمن معرفی خودو فرقه رجوی و نقض شدید حقوق بشر توسط این فرقه در آلبانی تشریح شد.

ملاقات با آقای گای فرهوفشتادت عضو پارلمان اروپا و رهبر فراکسیون لیبرالهای اتحادیه اروپا از سیاستمداران عالی و افشای همه ترفندهای فریب فرقه رجوی در زمینه ماهیت این فرقه و فشارها و توطئه هایی که علیه جدا شدگان اعمال میکند.

بنابه دعوت یو ان واچ جنبش نه به تروریسم و فرقه ها در نشست سالیانه حقوق بشر و دمکراسی شرکت کرد. خانم دکتر هشترودی بنا به دعوت جنبش نه به تروریسم وفرقه ها در این نشست شرکت کردند که حضور ایشان باعث خوشحالی جنبش نه به تروریسم و فرقه ها گردید. ایشان ضمن حضورفعالشان در نشست با اعضای عالیرتبه شرکت کننده در جلسه به بحث و گفتگو پرداختند. ازجمله با وزیر سابق دادگستری و عضو پارلمان کانادا آقای ایروین کولتر و از بنیانگذاران یوان هیومن راتس واچ مفصلا به بحث پرداختند. این کنفرانس سالیانه جهت شنیدن گزارشات قربانیان حقوق بشربرگزار میشود. در همین رابطه آقای داود ارشد رئیس جنبش نه به تروریسم و فرقه ها سخنانی بشرح زیر ایراد کردند:

درملاقات با دکترورنر هویر به اطلاع ایشان رسید که: فرقه رجوی در حال تدارک دیدن یک زندان ابدی موسوم به اشرف 3 در ‏محلی دورافتاده میباشد. این محل یک پایگاه نظامی متروکه آمریکایی می باشد با یک فرودگاه و یک سکوی هلی برد کوچک و ‏بخشی از سیستم های داخلی آن مستقیما از آمریکا آورده شده و نصب گردیده اند. از ایشان استمداد کمک شد. ‏

ملاقات با همسر نرگس محمدی در مقر ملل متحد ژنو-------آقای داود ارشد و خانم دکتر هشترودی با همسر نرگس محمدی در این ملاقات آقای تقی رحمانی همسر نرگس محمدی که خودشان نیز چندین نوبت زندان بوده اند از نقض حقوق بشر در ایران گزارشی به کنفرانس ارائه کردند و از تناقضات موجود در سیستم قضایی ایران در جریان محاکمه نسرین محمدی بطور مفصل و جامع سخن گفتند.خانم دکتر هشترودی و آقای مهندس ارشد با ایشان ابراز همدردی کردند و جزئیات بیشتری از موارد نقض حقوق بشر در فرقه تروریستی رجوی که در آن فعال بوده است را برای آقای تقی رحمانی تشریح نمودند.

دادخواهی علیه برده داری پناهجویان در تیرانا همچو لیبی توسط فرقه رجوی در دیدار آقای ارشد با نخست وزیران هلند و اسلووانیا

ملاقات با رهبر حزب دمکراتهای آزاد آلمان (اف پ د) آقای کریستین لیندنر در جریان کنگره سه روزه احزاب لیبرال اروپا در آمرستردام هلند. افشای جنایات فرقه رجوی علیه اعضا و جدا شدگان

آقای ارشد در مورد ادعای فرقه رجوی و حامیانش گفتند چند شاخص آشکار وجود دارد. چرا متحدین آنها بویژه آقای دکتر بنی صدر با پیش بینی سرنوشت آنها در عراق از آنها جدا شدند؟ چرا هیچ ایرانی چه مردمی چه سیاسیون در مراسم آنها شرکت نمیکنند؟ چرا این تشکیلات مجبور است جهت گردهمآیی هایش سیاهی لشکر کرایه کند؟ چرا این تشکیلات در ترس از مردم ایران اجازه نمیدهد با اعضایش درارتباط قراربگیرند؟ چرا ارتباط اعضایش را با جهان قطع میکند؟ چرا تمامی تحلیلگران برحقیقت نفرت مردم از این تشکیلات بدلیل همکاری با صدام را تاکید میکنند؟ چرا باید رجوی در داخل تشکیلاتش زندان و شکنجه برای اعضای خودش راه بیندازد؟ چرا مجبور است برای دریافت حمایت سیاسی هرچند بی ارزش منافع مردم ایران را به کسانیکه خود به کشتن آنها افتخار میکرده است بفروشد و حتی برای چند دقیقه سخنرانی آنها دهها هزار دلار بپردازد؟ چرا حتی عربستان حامی سیاسی و مالی آنها ارزیابیشان از آنها این استکه “هیچ جایگاهی در میان مردم ایران ندارند”؟ چرا در همین پارلمان اعضای سابق منتقدش را بقصد کشت میزند؟ چرا هر منتقدی ایرانی و حتی غیره ایرانی را جاسوس و مزدور رژیم!! میخواند؟ آیا بخاطر همین چرا ها نیست که: وقتی مردم ایران در سراسر کشور جهت خواسته هایشان دست به تظاهرات و اعتراض میزنند هیچ اسمی از آنها نمیآورند؟ آیا این مسئله پیامش غیر از این است که: مردم ایران رژیم حاضر را صد بار به فرقه رجوی ترجیح میدهند. و “تنها آلترناتیو دمکراتیک” جوکی بیش نیست.

خانم دکتر فریبا هشترودی: با یقین میگویم که مجاهدین شکنجه میکنند…. هشترودی1سرکار خانم دکتر فریبا هشترودی یکی از برجسته ترین زنان ایرانی جزء افتخارات ایرانیان در فرانسه، نویسنده و خبرنگار و فعال سیاسی که سابقا عضو شورای ملی مقاومت ایران بوده است که باید ایشان را بیشتر شناخت با علم یقینی در مورد فرقه تروریستی رجوی از درون آن سخن میگوید. وقتی به عمق پوسیدگی تشکل رجوی پی بردم جدا شدم بله

آخرین کلام مهدی تقوایی خطاب به مسعود رجوی

آخرین کلام مهدی تقوایی خطاب به مسعود رجوی

مهدی تقوایی از اعضای زندانی زمان شاه تشکیلات مجاهدین، که رضا رضایی در خانه او با ساواکی ها روبرو و خودکشی کرد. و مسئول چاپخانه مخفی سازمان بود. با همسر و دو فرزندش در مخالفت با انقلاب ایدئولژیک بعد از محاکمه اش در عراق به ارودگاه مرگ رمادی عراق فرستاده شدند تا در آنجا بپوسند.

بیانیه 14 تن

بیانیه 14 تن

نیروی خارج کشور چه میخواهد ‏و بیانیه 14 تن

مقالات پربیننده

فرقه ها در میان ما

دانش علمی شناخت و تمیزدادن فرقه از تشکل سیاسی

بدون شناخت علمی از فرقه های خطرناک تحلیل عملکردهای فرقه رجوی و اثرات بشدت مخرب آن بر اعضا و جداشدگان و خلاص شدن از فشارهای شکنجه گونه روانی مغزشویی های چندین دهساله غیرممکن است

خانم آناگومز نماینده پارلمان اروپا خواستار اخراج فرقه رجوی شد

افشاگریهای خانم سلطانی در رابطه مسعود رجوی با زنان مجاهد

افشاگریهای خانم سلطانی در رابطه مسعود رجوی با زنان مجاهد

قسمت سوم: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

قسمت سوم: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

قسمت دوم: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی امروز باید گفت آنچه را که فردا گفتنش دیر است

قسمت دوم: گفت و شنود با فرشته هدایتی: افشاگریهای فرشته هدایتی در مورد فرقه رجوی

قسمت اول: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

قسمت اول: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

سیامک نادری مرگهای مشکوک فرقه رجوی را افشا میکند

کشتن و سربه نیست کردنهای فرقه رجوی

سخنان آقای داود ارشد در پنجمین کنگره سکولاردمکراتهای ایران -کلن آلمان

سخنان آقای داود ارشد در پنجمین کنگره سکولاردمکراتهای ایران -کلن آلمان

فعالیت های ما در تصویر

افشای پولشویی های فرقه رجوی

 

ﺳﻔﺮﻧﺎﻣﻪ ﺭﻧﺞ ﻭ ﺩﻟﺘﻨﮕﯽ

راحله ایرانپور1

ﺧﺎﻧﻢ ﺭﺍﺣﻠﻪ ﺍﯾﺮﺍﻧﭙﻮﺭ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺧﻮﺍﻫﺮﺵ ﺧﺎﻧﻢ ﻣﺎﻩ ﻣﻨﯿﺮ ﺍﯾﺮﺍﻧﭙﻮﺭ

ﺑﻪ ﺟﻬﺖ ﺩﯾﺪﺍﺭ ﻭ ﮐﺴﺐ ﺧﺒﺮ ﺍﺯ ﺑﺮﺍﺩﺭﺍﻧﺸﺎﻥ ﺍﺣﻤﺪﺭﺿﺎ ﺍﯾﺮﺍﻧﭙﻮﺭ ﻭ

ﻣﺤﻤﺪﺭﺿﺎ ﺍﯾﺮﺍﻧﭙﻮﺭ ﺑﻪ ﺍﺭﺩﻭﮔﺎﻩ ﻟﯿﺒﺮﺗﯽ ﻣﺮﺍﺟﻌﻪ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻣﺘﻦ ﺯﯾﺮ ﺭﺍ

ﺩﺭ ﺷﺒﮑﻪ ﻫﺎﯼ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﻧﺸﺮ ﺩﺍﺩﻩ ﮐﻪ ﻋﯿﻨﺎ ﺍﺯ ﻧﻈﺮﺗﺎﻥ ﻣﯿﮕﺬﺭﺩ :

ﺳﻔﺮﻧﺎﻣﻪ ﺭﻧﺞ ﻭ ﺩﻟﺘﻨﮕﯽ، ﻗﺴﻤﺖ ﺍﻭﻝ

ﺭﺍﺣﻠﻪ ﺍﯾﺮﺍﻧﭙﻮﺭ

ﺷﻨﺒﻪ 4 ﺑﻬﻤﻦ ﻣﺎﻩ 94

ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺍﺯ ﻣﺮﺯ ﻣﻬﺮﺍﻥ ﻭﺍﺭﺩ ﺧﺎﮎ ﺩﻟﮕﯿﺮ ﮐﺸﻮﺭ ﻋﺮﺍﻕ ﺷﺪﯾﻢ . ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺑﺮ

ﺍﯾﻦ ﻣﺮﺩﻡ ﭼﻪ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺍﺳﺖ، ﺍﯾﻦ ﻭﻃﻦ ﻭﯾﺮﺍﻧﻪ ﺭﺍ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺁﺑﺎﺩ

ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﮐﺮﺩ .

ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻗﺪﻡ ﻫﺎﯼ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺗﺮ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﺮ ﻏﺮﯾﺒﯽ ﻣﺎ ﮔﺮﯾﺴﺖ، ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺯﯾﺒﺎ ﻭ ﭘﺮ

ﺑﺎﺭﯼ ﻣﯽ ﺑﺎﺭﯾﺪ . ﺟﺎﺩﻩ ﻫﺎﯼ ﻭﯾﺮﺍﻧﻪ ﻭ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ ﻫﺎﯼ ﮔﻞ ﺁﻟﻮﺩ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ

ﺑﻐﺪﺍﺩ ﻭ ﮐﺎﻇﻤﯿﻦ ﺭﺳﺎﻧﺪﻧﺪ ﺗﺎ ﺩﺭ ﺟﻮﺍﺭ ﺣﺮﻣﯿﻦ ﺷﺮﯾﻒ ﺟﻮﺍﺩﺍﻻﺋﻤﻪ ﻭ

ﺍﻣﺎﻡ ﻣﻮﺳﯽ ﮐﺎﻇﻢ ﭼﻨﺪﯼ ﻣﻘﯿﻢ ﺷﻮﯾﻢ . ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻫﺎﯼ ﺧﺴﺘﻪ ﺍﺯ ﺭﻧﺞ

ﺳﻔﺮ ﺑﺎ ﺩﻟﻬﺎﯾﯽ ﺩﺭﺩﻣﻨﺪ ﻭ ﺧﺴﺘﻪ ﺗﺮ ﺍﺯ ﺟﺴﻤﺸﺎﻥ ﺩﺭ ﻫﺘﻞ ﺳﺎﮐﻦ ﺷﺪﻧﺪ .

ﺳﻔﺮﻧﺎﻣﻪ ﺭﻧﺞ ﻭ ﺩﻟﺘﻨﮕﯽ، ﻗﺴﻤﺖ ﺩﻭﻡ

ﺭﺍﺣﻠﻪ ﺍﯾﺮﺍﻧﭙﻮﺭ

ﯾﮑﺸﻨﺒﻪ 5 ﺑﻬﻤﻦ ﻣﺎﻩ 94

ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺩﺭ ﻫﻮﺍﯼ ﻋﺸﻖ ﺩﻡ ﻣﯽ ﺯﻧﻢ . ﺭﻭﺣﻢ ﺩﺭ ﺳﻤﺎﻉ ﻭ ﭘﺎﯾﮑﻮﺑﯽ ﺍﺳﺖ .

ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺑﻪ ﺩﯾﺪﺍﺭ ﻣﻌﺸﻮﻕ ﻣﯽ ﺭﻭﯾﻢ ﺑﻪ ﺩﯾﺪﺍﺭ ﺑﺮﺍﺩﺭﺍﻥ ﻏﺮﯾﺒﻢ ﮐﻪ ﻣﺪﺕ

ﺳﯿﺰﺩﻩ ﺳﺎﻝ ﺍﺳﺖ ﭘﺎ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺳﺮﻧﻮﺷﺘﯽ ﺷﻮﻡ ﮔﺬﺍﺷﺘﻨﺪ ﺑﯽ ﺁﻥ ﮐﻪ

ﺑﺪﺍﻧﻨﺪ .

ﺩﻝ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺑﺮﺩ ﻭ ﺭﻭﯼ ﺍﺯ ﻣﻦ ﻧﻬﺎﻥ ﮐﺮﺩ

ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺑﺎ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺯﯼ ﺗﻮﺍﻥ ﮐﺮﺩ

ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻣﺎ ﺑﻪ ﺩﺭﺏ ﺍﺭﺩﻭﮔﺎﻩ ﻟﻴﺒﺮﺗﻲ ﻣﯽ ﺭﻭﯾﻢ . ﻗﻔﺲ ﺳﻨﮕﯽ ﻭ ﺳﯿﻤﺎﻧﯽ

ﺑﺮﺍﺩﺭﺍﻧﻢ .

ﺳﺎﻋﺖ 9 ﺻﺒﺢ ﺍﺳﺖ . ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﭘﺪﺭﺍﻥ ﻭ ﻣﺎﺩﺭﺍﻥ ﭘﯿﺮ ﻭ ﺩﻟﺨﺴﺘﻪ ﻭ

ﺧﻮﺍﻫﺮﺍﻥ ﻣﻈﻠﻮﻡ ﻭ ﻏﻤﮕﯿﻦ ﻋﺎﺯﻡ ﻟﻴﺒﺮﺗﻲ ﻣﯽ ﺷﻮﯾﻢ .

ﺳﺎﻋﺖ ﮐﻤﯽ ﺍﺯ 10 ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺍﺳﺖ . ﺍﺯ ﺩﯾﻮﺍﺭﻫﺎﯼ ﺑﺘﻨﯽ ﺗﻮ ﺩﺭ ﺗﻮ ﻭ ﭘﯿﭻ

ﺩﺭ ﭘﯿﭻ ﻣﯽ ﮔﺬﺭﯾﻢ، ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺑﺮﺍﺩﺭﺍﻥ ﻏﺮﯾﺐ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﺮ ﺑﺎﺩﻡ ﺩﺭ ﻗﻠﺐ

ﻣﻨﻄﻘﻪ ﻧﻈﺎﻣﯽ ﻧﯿﺮﻭﻫﺎﯼ ﻋﺮﺍﻗﯽ ﭼﻪ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ . ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺍﯾﻦ

ﺭﺍﻫﺮﻭﻫﺎﯼ ﺳﯿﻤﺎﻧﯽ ﻣﺮﺍ ﺑﻪ ﮐﺠﺎ ﻣﯽ ﺑﺮﻧﺪ . ﺧﺪﺍﯾﺎ ﻣﺮﺍ ﺩﺭﯾﺎﺏ .

ﺍﺷﮏ ﭘﻬﻨﺎﯼ ﺻﻮﺭﺗﻢ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺑﺮﮔﺮﻓﺘﻪ . ﺑﯽ ﺍﺧﺘﯿﺎﺭ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ .ﺑﻪ ﻣﻘﺎﺑﻞ

ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺷﮑﺎﻑ ﻫﺎﯼ ﻟﻴﺒﺮﺗﻲ ﻣﯽ ﺭﻭﯾﻢ ﺍﺯ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﭘﯿﺎﺩﻩ ﻣﯽ

ﺷﻮﯾﻢ . ﺑﺎﻭﺭ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻫﻮﺍﯾﯽ ﺩﻡ ﻣﯽ ﺯﻧﻢ ﮐﻪ ﺩﻭ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﻣﻈﻠﻮﻡ ﻭ ﺑﯽ

ﮐﺲ ﻭ ﮔﺮﻓﺘﺎﺭﻡ ﺩﻡ ﻣﯽ ﺯﻧﻨﺪ .

ﻓﺮﺍﻕ ﻭ ﻫﺠﺮ ﮐﻪ ﺁﻭﺭﺩ ﺩﺭ ﺟﻬﺎﻥ ﯾﺎ ﺭﺏ

ﮐﻪ ﺭﻭﯼ ﻫﺠﺮ ﺳﯿﻪ ﺑﺎﺩ ﻭ ﺧﺎﻧﻤﺎﻥ ﻓﺮﺍﻕ

ﻓﺮﯾﺎﺩﻫﺎﯼ ﮔﻮﺷﺨﺮﺍﺵ ﻫﻤﺮﺍﻫﺎﻥ ﺑﻪ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺑﻠﻨﺪ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﻫﺮ ﮐﺲ

ﻋﺰﯾﺰﯼ ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﻣﯽ ﺯﻧﺪ . ﺍﯼ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺩﺳﺘﺎﻧﻢ ﺭﺍ ﺑﮕﯿﺮ ﻭ ﻣﺮﺍ ﺑﺎﻻ ﺑﺒﺮ، ﺑﺎ

ﺑﺎﻭﺭ ﺍﺯ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﻫﺎﯼ ﺳﯿﻤﺎﻧﯽ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺗﺎ ﺷﺎﯾﺪ ﭘﺲ ﺍﺯ 13 ﺳﺎﻝ ﺩﻭﺭﯼ ﻭ

ﺩﻟﺘﻨﮕﯽ ﺑﺮﺍﺩﺭﺍﻥ ﺭﺷﯿﺪ ﻭ ﺯﻳﺒﺎﻳﻢ ﺭﺍ ﺑﺒﯿﻨﻢ . ﺍﯼ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﻫﺎﯾﻢ ﺭﺍ ﺑﻪ

ﮔﻮﺵ ﺧﺪﺍ ﺑﺮﺳﺎﻥ ﻭ ﺑﮕﻮ ﮐﻪ ﻣﻦ ﺑﺎﻟﯿﺪﻥ ﻭ ﻣﺮﺩ ﺷﺪﻥ ﺑﺮﺍﺩﺭﺍﻧﻢ ﺭﺍ ﻧﺪﯾﺪﻡ

ﻭ ﺳﺮﺍﻥ ﮐﺜﯿﻒ ﻓﺮﻗﻪ ﯼ ﺭﺟﻮﯼ ﺳﺎﻟﻬﺎﯼ ﻋﻤﺮ ﻭ ﺟﻮﺍﻧﯽ ﺑﺮﺍﺩﺭﺍﻧﻢ ﺭﺍ

ﺭﺑﻮﺩﻧﺪ .

ﺍﯼ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺩﺳﺘﺎﻥ ﺧﺴﺘﻪ ﺍﻡ ﺭﺍ ﺑﮕﯿﺮ ﻭ ﻧﮕﺎﻩ ﻏﻤﮕﯿﻦ ﻭ ﺍﺷﮑﺒﺎﺭﻡ ﺭﺍ ﺩﺭ

ﭼﺸﻤﺎﻥ ﺧﺪﺍ ﻣﻨﻌﮑﺲ ﮐﻦ .

ﺑﻌﻀﻲ ﺍﺯ ﺳﺮﺑﺎﺯﺍﻥ ﻋﺮﺍﻗﻲ ﻣﺎ ﺭﺍ ﻣﺠﻨﻮﻥ ﻣﯽ ﭘﻨﺪﺍﺭﻧﺪ ﻭ ﻣﺴﺨﺮﻩ ﻣﯽ

ﮐﻨﻨﺪ . ﺁﯼ ﺑﺮﺍﺩﺭﺍﻥ ﺑﺎ ﻏﯿﺮﺕ ﻭ ﺑﺎ ﺷﺮﻓﻢ، ﺍﺟﻨﺒﻲ ﺻﺪﺍﯼ ﻧﺎﻣﻮﺳﺘﺎﻥ ﺭﺍ

ﺷﻨﯿﺪ ﻭ ﺑﺮ ﺍﻭ ﺧﻨﺪﯾﺪ، ﻣﺮﺍ ﺩﺭﻳﺎﺑﻴﺪ . ﻓﺮﯾﺎﺩ ﻫﺎ ﺑﻪ ﺩﯾﻮﺍﺭﻫﺎﯼ ﺑﺘﻨﻲ ﻣﯽ

ﺧﻮﺭﺩ ﺍﻧﻌﮑﺎﺱ ﻣﯽ ﯾﺎﺑﺪ ﻭ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺑﺎﺯ ﻣﯽ ﮔﺮﺩﺩ . ﺍﻧﻌﮑﺎﺱ ﺻﺪﺍ . ﺑﺎﺩ

ﻣﻼﯾﻤﯽ ﻣﯽ ﻭﺯﺩ، ﺩﺳﺖ ﺑﻪ ﺩﺍﻣﻨﺶ ﻣﯽ ﺷﻮﻡ ﺷﺎﯾﺪ ﮔﻮﺵ ﻫﺎﯼ

ﺑﺮﺍﺩﺭﺍﻧﻢ ﺭﺍ ﻧﻮﺍﺯﺷﯽ ﺩﻫﺪ ﻭ ﺧﺒﺮﯼ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺑﻪ ﮔﻮﺷﺸﺎﻥ ﺭﺳﺎﻧﺪ .

ﺧﻮﺍﻫﺮﻡ ﺑﯽ ﺗﺎﺑﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ، ﻓﺮﯾﺎﺩ ﻣﯽ ﺯﻧﺪ ﻭ ﺑﺮﺍﺩﺭﺍﻧﻢ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ .

ﺍﻣﯿﺪﻭﺍﺭﻡ ﺻﺪﺍﯾﺶ ﺑﻪ ﮔﻮﺵ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﺮﺳﺪ . ﺁﻗﺎﯼ ﻋﻄﺎﺭ ﻫﻤﺴﻔﺮ ﻣﺎﺳﺖ . ﺍﻭ

ﻫﺸﺘﺎﺩ ﺳﺎﻟﻪ ﻭ ﻧﺎﺗﻮﺍﻥ ﺍﺳﺖ . ﺍﺯ ﻗﻀﺎ ﻧﺎﻣﺶ ﭼﻮﻥ ﻧﺎﻡ ﭘﺪﺭﻡ

ﻋﺒﺪﺍﻟﺤﺴﯿﻦ ﺍﺳﺖ . ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻋﺠﯿﺒﯽ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺩﺍﺭﻡ . ﮔﻮﯾﯽ ﭘﺪﺭ

ﺧﻮﺩ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ . ﻏﺎﺭﺗﮕﺮﺍﻥ ﻋﺸﻖ ﻭ ﻋﺎﻃﻔﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﭘﺴﺮ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺭﺑﻮﺩﻩ ﺍﻧﺪ .

ﺍﻭ ﺗﻨﻬﺎ ﺩﻭ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺩﺍﺭﺩ، ﯾﮏ ﺩﺧﺘﺮ ﻭ ﯾﮏ ﭘﺴﺮ . ﻣﺼﻄﻔﯽ ﭘﺴﺮ ﺍﻭﺳﺖ ﮐﻪ

ﺩﺭ ﺗﺎﺭﻫﺎﯼ ﻋﻨﮑﺒﻮﺗﯽ ﻻﻧﻪ ﺭﺟﻮﯼ ﻣﺎﺭ ﺩﻭﺵ ﮔﺮﻓﺘﺎﺭ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ . ﺳﯽ

ﺳﺎﻝ ﺍﺳﺖ ﺍﯾﻦ ﭘﺪﺭ ﺩﻟﺴﻮﺧﺘﻪ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺍﺳﺖ . ﻫﻤﺴﺮﺵ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ

ﺭﺍﻩ ﺟﺎﻥ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ . ﺩﻟﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﺻﺪﺍﯼ ﭘﯿﺮﺵ ﮐﻪ ﻗﺪﺭﺕ ﺍﻧﻌﮑﺎﺱ ﻧﺪﺍﺭﺩ

ﻣﯽ ﺳﻮﺯﺩ . ﺑﺎ ﺧﻮﺍﻫﺮﻡ ﺑﻪ ﯾﺎﺭﯾﺶ ﻣﯽ ﺭﻭﯾﻢ ﻭ ﻓﺮﺯﻧﺪﺵ ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﻣﯽ

ﺯﻧﯿﻢ . ﺧﺪﺍﯾﺎ ﻣﺼﻄﻔﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﭘﺪﺭﺵ ﺑﺮﮔﺮﺩﺍﻥ …

ﺳﯿﻨﻪ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺷﺮﺣﻪ ﺷﺮﺣﻪ ﺍﺯ ﻓﺮﺍﻕ

ﺗﺎ ﺑﮕﻮﯾﻢ ﺷﺮﺡ ﺩﺭﺩ ﺍﺷﺘﯿﺎﻕ

ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻧﻬﺎﺭ ﻭ ﻧﻤﺎﺯ ﻓﺮﺍ ﻣﯽ ﺭﺳﺪ، ﻋﺪﻩ ﺍﯼ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﻋﺒﺎﺩﺕ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ .

ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺭﺍﺯ ﻭ ﻧﯿﺎﺯﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﭙﺬﯾﺮ .

ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺩﺳﺖ ﺑﻪ ﮐﺎﺭ ﻣﯽ ﺷﻮﯾﻢ، ﺍﺯ ﺭﻭﯼ ﻟﯿﺴﺖ ﺍﺳﺎﻣﯽ ﻧﺎﻡ ﺍﺳﯿﺮﺍﻥ

ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻫﺎﯼ ﺣﺎﺿﺮ ﺭﺍ ﯾﮑﯽ ﯾﮑﯽ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻧﯿﻢ ﻭ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﻣﯽ ﺯﻧﯿﻢ .

ﺧﺪﺍﯾﺎ ﯾﺦ ﻗﻠﺐ ﻭ ﺫﻫﻦ ﻋﺰﯾﺰﺍﻧﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﺁﺏ ﮐﻦ ﻭ ﮔﻮﺵ ﻫﺎﯾﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺷﻨﻮﺍ

ﻧﻤﺎ .

ﺳﺎﻋﺖ ﮐﻤﻲ ﺍﺯ 4 ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺍﺳﺖ . ﺧﺴﺘﻪ ﻭ ﻏﻤﺒﺎﺭ ﺑﺎ ﭼﺸﻤﺎﻧﯽ ﻣﻠﺘﻬﺐ ﻭ

ﺩﻟﯽ ﺳﻨﮕﯿﻦ ﺑﻪ ﺳﻮﯼ ﻫﺘﻞ ﺭﻭﺍﻧﻪ ﻣﯽ ﺷﻮﻳﻢ

ﺷﺮﺡ ﺍﯾﻦ ﻗﺼﻪ ﻣﮕﺮ ﺷﻤﻊ ﺑﺪﺍﻧﺪ

ﻭﺭﻧﻪ ﭘﺮﻭﺍﻧﻪ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﺑﻪ ﺳﺨﻦ ﭘﺮﻭﺍﯾﯽ

ﺳﻔﺮﻧﺎﻣﻪ ﺭﻧﺞ ﻭ ﺩﻟﺘﻨﮕﯽ

ﺧﺎﻧﻢ ﺭﺍﺣﻠﻪ ﺍﯾﺮﺍﻧﭙﻮﺭ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺧﻮﺍﻫﺮﺵ ﺧﺎﻧﻢ ﻣﺎﻩ ﻣﻨﯿﺮ ﺍﯾﺮﺍﻧﭙﻮﺭ

ﺑﻪ ﺟﻬﺖ ﺩﯾﺪﺍﺭ ﻭ ﮐﺴﺐ ﺧﺒﺮ ﺍﺯ ﺑﺮﺍﺩﺭﺍﻧﺸﺎﻥ ﺍﺣﻤﺪﺭﺿﺎ ﺍﯾﺮﺍﻧﭙﻮﺭ ﻭ

ﻣﺤﻤﺪﺭﺿﺎ ﺍﯾﺮﺍﻧﭙﻮﺭ ﺑﻪ ﺍﺭﺩﻭﮔﺎﻩ ﻟﯿﺒﺮﺗﯽ ﻣﺮﺍﺟﻌﻪ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻣﺘﻦ ﺯﯾﺮ ﺭﺍ

ﺩﺭ ﺷﺒﮑﻪ ﻫﺎﯼ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﻧﺸﺮ ﺩﺍﺩﻩ ﮐﻪ ﻋﯿﻨﺎ ﺍﺯ ﻧﻈﺮﺗﺎﻥ ﻣﯿﮕﺬﺭﺩ :

ﺳﻔﺮﻧﺎﻣﻪ ﺭﻧﺞ ﻭ ﺩﻟﺘﻨﮕﯽ، ﻗﺴﻤﺖ ﺍﻭﻝ

ﺭﺍﺣﻠﻪ ﺍﯾﺮﺍﻧﭙﻮﺭ

ﺷﻨﺒﻪ 4 ﺑﻬﻤﻦ ﻣﺎﻩ 94

ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺍﺯ ﻣﺮﺯ ﻣﻬﺮﺍﻥ ﻭﺍﺭﺩ ﺧﺎﮎ ﺩﻟﮕﯿﺮ ﮐﺸﻮﺭ ﻋﺮﺍﻕ ﺷﺪﯾﻢ . ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺑﺮ

ﺍﯾﻦ ﻣﺮﺩﻡ ﭼﻪ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺍﺳﺖ، ﺍﯾﻦ ﻭﻃﻦ ﻭﯾﺮﺍﻧﻪ ﺭﺍ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺁﺑﺎﺩ

ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﮐﺮﺩ .

ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻗﺪﻡ ﻫﺎﯼ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺗﺮ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﺮ ﻏﺮﯾﺒﯽ ﻣﺎ ﮔﺮﯾﺴﺖ، ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺯﯾﺒﺎ ﻭ ﭘﺮ

ﺑﺎﺭﯼ ﻣﯽ ﺑﺎﺭﯾﺪ . ﺟﺎﺩﻩ ﻫﺎﯼ ﻭﯾﺮﺍﻧﻪ ﻭ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ ﻫﺎﯼ ﮔﻞ ﺁﻟﻮﺩ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ

ﺑﻐﺪﺍﺩ ﻭ ﮐﺎﻇﻤﯿﻦ ﺭﺳﺎﻧﺪﻧﺪ ﺗﺎ ﺩﺭ ﺟﻮﺍﺭ ﺣﺮﻣﯿﻦ ﺷﺮﯾﻒ ﺟﻮﺍﺩﺍﻻﺋﻤﻪ ﻭ

ﺍﻣﺎﻡ ﻣﻮﺳﯽ ﮐﺎﻇﻢ ﭼﻨﺪﯼ ﻣﻘﯿﻢ ﺷﻮﯾﻢ . ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻫﺎﯼ ﺧﺴﺘﻪ ﺍﺯ ﺭﻧﺞ

ﺳﻔﺮ ﺑﺎ ﺩﻟﻬﺎﯾﯽ ﺩﺭﺩﻣﻨﺪ ﻭ ﺧﺴﺘﻪ ﺗﺮ ﺍﺯ ﺟﺴﻤﺸﺎﻥ ﺩﺭ ﻫﺘﻞ ﺳﺎﮐﻦ ﺷﺪﻧﺪ .

ﺳﻔﺮﻧﺎﻣﻪ ﺭﻧﺞ ﻭ ﺩﻟﺘﻨﮕﯽ، ﻗﺴﻤﺖ ﺩﻭﻡ

ﺭﺍﺣﻠﻪ ﺍﯾﺮﺍﻧﭙﻮﺭ

ﯾﮑﺸﻨﺒﻪ 5 ﺑﻬﻤﻦ ﻣﺎﻩ 94

ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺩﺭ ﻫﻮﺍﯼ ﻋﺸﻖ ﺩﻡ ﻣﯽ ﺯﻧﻢ . ﺭﻭﺣﻢ ﺩﺭ ﺳﻤﺎﻉ ﻭ ﭘﺎﯾﮑﻮﺑﯽ ﺍﺳﺖ .

ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺑﻪ ﺩﯾﺪﺍﺭ ﻣﻌﺸﻮﻕ ﻣﯽ ﺭﻭﯾﻢ ﺑﻪ ﺩﯾﺪﺍﺭ ﺑﺮﺍﺩﺭﺍﻥ ﻏﺮﯾﺒﻢ ﮐﻪ ﻣﺪﺕ

ﺳﯿﺰﺩﻩ ﺳﺎﻝ ﺍﺳﺖ ﭘﺎ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺳﺮﻧﻮﺷﺘﯽ ﺷﻮﻡ ﮔﺬﺍﺷﺘﻨﺪ ﺑﯽ ﺁﻥ ﮐﻪ

ﺑﺪﺍﻧﻨﺪ .

ﺩﻝ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺑﺮﺩ ﻭ ﺭﻭﯼ ﺍﺯ ﻣﻦ ﻧﻬﺎﻥ ﮐﺮﺩ

ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺑﺎ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺯﯼ ﺗﻮﺍﻥ ﮐﺮﺩ

ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻣﺎ ﺑﻪ ﺩﺭﺏ ﺍﺭﺩﻭﮔﺎﻩ ﻟﻴﺒﺮﺗﻲ ﻣﯽ ﺭﻭﯾﻢ . ﻗﻔﺲ ﺳﻨﮕﯽ ﻭ ﺳﯿﻤﺎﻧﯽ

ﺑﺮﺍﺩﺭﺍﻧﻢ .

ﺳﺎﻋﺖ 9 ﺻﺒﺢ ﺍﺳﺖ . ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﭘﺪﺭﺍﻥ ﻭ ﻣﺎﺩﺭﺍﻥ ﭘﯿﺮ ﻭ ﺩﻟﺨﺴﺘﻪ ﻭ

ﺧﻮﺍﻫﺮﺍﻥ ﻣﻈﻠﻮﻡ ﻭ ﻏﻤﮕﯿﻦ ﻋﺎﺯﻡ ﻟﻴﺒﺮﺗﻲ ﻣﯽ ﺷﻮﯾﻢ .

ﺳﺎﻋﺖ ﮐﻤﯽ ﺍﺯ 10 ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺍﺳﺖ . ﺍﺯ ﺩﯾﻮﺍﺭﻫﺎﯼ ﺑﺘﻨﯽ ﺗﻮ ﺩﺭ ﺗﻮ ﻭ ﭘﯿﭻ

ﺩﺭ ﭘﯿﭻ ﻣﯽ ﮔﺬﺭﯾﻢ، ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺑﺮﺍﺩﺭﺍﻥ ﻏﺮﯾﺐ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﺮ ﺑﺎﺩﻡ ﺩﺭ ﻗﻠﺐ

ﻣﻨﻄﻘﻪ ﻧﻈﺎﻣﯽ ﻧﯿﺮﻭﻫﺎﯼ ﻋﺮﺍﻗﯽ ﭼﻪ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ . ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺍﯾﻦ

ﺭﺍﻫﺮﻭﻫﺎﯼ ﺳﯿﻤﺎﻧﯽ ﻣﺮﺍ ﺑﻪ ﮐﺠﺎ ﻣﯽ ﺑﺮﻧﺪ . ﺧﺪﺍﯾﺎ ﻣﺮﺍ ﺩﺭﯾﺎﺏ .

ﺍﺷﮏ ﭘﻬﻨﺎﯼ ﺻﻮﺭﺗﻢ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺑﺮﮔﺮﻓﺘﻪ . ﺑﯽ ﺍﺧﺘﯿﺎﺭ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ .ﺑﻪ ﻣﻘﺎﺑﻞ

ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺷﮑﺎﻑ ﻫﺎﯼ ﻟﻴﺒﺮﺗﻲ ﻣﯽ ﺭﻭﯾﻢ ﺍﺯ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﭘﯿﺎﺩﻩ ﻣﯽ

ﺷﻮﯾﻢ . ﺑﺎﻭﺭ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻫﻮﺍﯾﯽ ﺩﻡ ﻣﯽ ﺯﻧﻢ ﮐﻪ ﺩﻭ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﻣﻈﻠﻮﻡ ﻭ ﺑﯽ

ﮐﺲ ﻭ ﮔﺮﻓﺘﺎﺭﻡ ﺩﻡ ﻣﯽ ﺯﻧﻨﺪ .

ﻓﺮﺍﻕ ﻭ ﻫﺠﺮ ﮐﻪ ﺁﻭﺭﺩ ﺩﺭ ﺟﻬﺎﻥ ﯾﺎ ﺭﺏ

ﮐﻪ ﺭﻭﯼ ﻫﺠﺮ ﺳﯿﻪ ﺑﺎﺩ ﻭ ﺧﺎﻧﻤﺎﻥ ﻓﺮﺍﻕ

ﻓﺮﯾﺎﺩﻫﺎﯼ ﮔﻮﺷﺨﺮﺍﺵ ﻫﻤﺮﺍﻫﺎﻥ ﺑﻪ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺑﻠﻨﺪ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﻫﺮ ﮐﺲ

ﻋﺰﯾﺰﯼ ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﻣﯽ ﺯﻧﺪ . ﺍﯼ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺩﺳﺘﺎﻧﻢ ﺭﺍ ﺑﮕﯿﺮ ﻭ ﻣﺮﺍ ﺑﺎﻻ ﺑﺒﺮ، ﺑﺎ

ﺑﺎﻭﺭ ﺍﺯ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﻫﺎﯼ ﺳﯿﻤﺎﻧﯽ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺗﺎ ﺷﺎﯾﺪ ﭘﺲ ﺍﺯ 13 ﺳﺎﻝ ﺩﻭﺭﯼ ﻭ

ﺩﻟﺘﻨﮕﯽ ﺑﺮﺍﺩﺭﺍﻥ ﺭﺷﯿﺪ ﻭ ﺯﻳﺒﺎﻳﻢ ﺭﺍ ﺑﺒﯿﻨﻢ . ﺍﯼ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﻫﺎﯾﻢ ﺭﺍ ﺑﻪ

ﮔﻮﺵ ﺧﺪﺍ ﺑﺮﺳﺎﻥ ﻭ ﺑﮕﻮ ﮐﻪ ﻣﻦ ﺑﺎﻟﯿﺪﻥ ﻭ ﻣﺮﺩ ﺷﺪﻥ ﺑﺮﺍﺩﺭﺍﻧﻢ ﺭﺍ ﻧﺪﯾﺪﻡ

ﻭ ﺳﺮﺍﻥ ﮐﺜﯿﻒ ﻓﺮﻗﻪ ﯼ ﺭﺟﻮﯼ ﺳﺎﻟﻬﺎﯼ ﻋﻤﺮ ﻭ ﺟﻮﺍﻧﯽ ﺑﺮﺍﺩﺭﺍﻧﻢ ﺭﺍ

ﺭﺑﻮﺩﻧﺪ .

ﺍﯼ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺩﺳﺘﺎﻥ ﺧﺴﺘﻪ ﺍﻡ ﺭﺍ ﺑﮕﯿﺮ ﻭ ﻧﮕﺎﻩ ﻏﻤﮕﯿﻦ ﻭ ﺍﺷﮑﺒﺎﺭﻡ ﺭﺍ ﺩﺭ

ﭼﺸﻤﺎﻥ ﺧﺪﺍ ﻣﻨﻌﮑﺲ ﮐﻦ .

ﺑﻌﻀﻲ ﺍﺯ ﺳﺮﺑﺎﺯﺍﻥ ﻋﺮﺍﻗﻲ ﻣﺎ ﺭﺍ ﻣﺠﻨﻮﻥ ﻣﯽ ﭘﻨﺪﺍﺭﻧﺪ ﻭ ﻣﺴﺨﺮﻩ ﻣﯽ

ﮐﻨﻨﺪ . ﺁﯼ ﺑﺮﺍﺩﺭﺍﻥ ﺑﺎ ﻏﯿﺮﺕ ﻭ ﺑﺎ ﺷﺮﻓﻢ، ﺍﺟﻨﺒﻲ ﺻﺪﺍﯼ ﻧﺎﻣﻮﺳﺘﺎﻥ ﺭﺍ

ﺷﻨﯿﺪ ﻭ ﺑﺮ ﺍﻭ ﺧﻨﺪﯾﺪ، ﻣﺮﺍ ﺩﺭﻳﺎﺑﻴﺪ . ﻓﺮﯾﺎﺩ ﻫﺎ ﺑﻪ ﺩﯾﻮﺍﺭﻫﺎﯼ ﺑﺘﻨﻲ ﻣﯽ

ﺧﻮﺭﺩ ﺍﻧﻌﮑﺎﺱ ﻣﯽ ﯾﺎﺑﺪ ﻭ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺑﺎﺯ ﻣﯽ ﮔﺮﺩﺩ . ﺍﻧﻌﮑﺎﺱ ﺻﺪﺍ . ﺑﺎﺩ

ﻣﻼﯾﻤﯽ ﻣﯽ ﻭﺯﺩ، ﺩﺳﺖ ﺑﻪ ﺩﺍﻣﻨﺶ ﻣﯽ ﺷﻮﻡ ﺷﺎﯾﺪ ﮔﻮﺵ ﻫﺎﯼ

ﺑﺮﺍﺩﺭﺍﻧﻢ ﺭﺍ ﻧﻮﺍﺯﺷﯽ ﺩﻫﺪ ﻭ ﺧﺒﺮﯼ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺑﻪ ﮔﻮﺷﺸﺎﻥ ﺭﺳﺎﻧﺪ .

ﺧﻮﺍﻫﺮﻡ ﺑﯽ ﺗﺎﺑﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ، ﻓﺮﯾﺎﺩ ﻣﯽ ﺯﻧﺪ ﻭ ﺑﺮﺍﺩﺭﺍﻧﻢ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ .

ﺍﻣﯿﺪﻭﺍﺭﻡ ﺻﺪﺍﯾﺶ ﺑﻪ ﮔﻮﺵ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﺮﺳﺪ . ﺁﻗﺎﯼ ﻋﻄﺎﺭ ﻫﻤﺴﻔﺮ ﻣﺎﺳﺖ . ﺍﻭ

ﻫﺸﺘﺎﺩ ﺳﺎﻟﻪ ﻭ ﻧﺎﺗﻮﺍﻥ ﺍﺳﺖ . ﺍﺯ ﻗﻀﺎ ﻧﺎﻣﺶ ﭼﻮﻥ ﻧﺎﻡ ﭘﺪﺭﻡ

ﻋﺒﺪﺍﻟﺤﺴﯿﻦ ﺍﺳﺖ . ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻋﺠﯿﺒﯽ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺩﺍﺭﻡ . ﮔﻮﯾﯽ ﭘﺪﺭ

ﺧﻮﺩ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ . ﻏﺎﺭﺗﮕﺮﺍﻥ ﻋﺸﻖ ﻭ ﻋﺎﻃﻔﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﭘﺴﺮ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺭﺑﻮﺩﻩ ﺍﻧﺪ .

ﺍﻭ ﺗﻨﻬﺎ ﺩﻭ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺩﺍﺭﺩ، ﯾﮏ ﺩﺧﺘﺮ ﻭ ﯾﮏ ﭘﺴﺮ . ﻣﺼﻄﻔﯽ ﭘﺴﺮ ﺍﻭﺳﺖ ﮐﻪ

ﺩﺭ ﺗﺎﺭﻫﺎﯼ ﻋﻨﮑﺒﻮﺗﯽ ﻻﻧﻪ ﺭﺟﻮﯼ ﻣﺎﺭ ﺩﻭﺵ ﮔﺮﻓﺘﺎﺭ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ . ﺳﯽ

ﺳﺎﻝ ﺍﺳﺖ ﺍﯾﻦ ﭘﺪﺭ ﺩﻟﺴﻮﺧﺘﻪ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺍﺳﺖ . ﻫﻤﺴﺮﺵ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ

ﺭﺍﻩ ﺟﺎﻥ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ . ﺩﻟﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﺻﺪﺍﯼ ﭘﯿﺮﺵ ﮐﻪ ﻗﺪﺭﺕ ﺍﻧﻌﮑﺎﺱ ﻧﺪﺍﺭﺩ

ﻣﯽ ﺳﻮﺯﺩ . ﺑﺎ ﺧﻮﺍﻫﺮﻡ ﺑﻪ ﯾﺎﺭﯾﺶ ﻣﯽ ﺭﻭﯾﻢ ﻭ ﻓﺮﺯﻧﺪﺵ ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﻣﯽ

ﺯﻧﯿﻢ . ﺧﺪﺍﯾﺎ ﻣﺼﻄﻔﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﭘﺪﺭﺵ ﺑﺮﮔﺮﺩﺍﻥ …

ﺳﯿﻨﻪ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺷﺮﺣﻪ ﺷﺮﺣﻪ ﺍﺯ ﻓﺮﺍﻕ

ﺗﺎ ﺑﮕﻮﯾﻢ ﺷﺮﺡ ﺩﺭﺩ ﺍﺷﺘﯿﺎﻕ

ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻧﻬﺎﺭ ﻭ ﻧﻤﺎﺯ ﻓﺮﺍ ﻣﯽ ﺭﺳﺪ، ﻋﺪﻩ ﺍﯼ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﻋﺒﺎﺩﺕ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ .

ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺭﺍﺯ ﻭ ﻧﯿﺎﺯﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﭙﺬﯾﺮ .

ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺩﺳﺖ ﺑﻪ ﮐﺎﺭ ﻣﯽ ﺷﻮﯾﻢ، ﺍﺯ ﺭﻭﯼ ﻟﯿﺴﺖ ﺍﺳﺎﻣﯽ ﻧﺎﻡ ﺍﺳﯿﺮﺍﻥ

ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻫﺎﯼ ﺣﺎﺿﺮ ﺭﺍ ﯾﮑﯽ ﯾﮑﯽ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻧﯿﻢ ﻭ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﻣﯽ ﺯﻧﯿﻢ .

ﺧﺪﺍﯾﺎ ﯾﺦ ﻗﻠﺐ ﻭ ﺫﻫﻦ ﻋﺰﯾﺰﺍﻧﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﺁﺏ ﮐﻦ ﻭ ﮔﻮﺵ ﻫﺎﯾﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺷﻨﻮﺍ

ﻧﻤﺎ .

ﺳﺎﻋﺖ ﮐﻤﻲ ﺍﺯ 4 ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺍﺳﺖ . ﺧﺴﺘﻪ ﻭ ﻏﻤﺒﺎﺭ ﺑﺎ ﭼﺸﻤﺎﻧﯽ ﻣﻠﺘﻬﺐ ﻭ

ﺩﻟﯽ ﺳﻨﮕﯿﻦ ﺑﻪ ﺳﻮﯼ ﻫﺘﻞ ﺭﻭﺍﻧﻪ ﻣﯽ ﺷﻮﻳﻢ

ﺷﺮﺡ ﺍﯾﻦ ﻗﺼﻪ ﻣﮕﺮ ﺷﻤﻊ ﺑﺪﺍﻧﺪ

ﻭﺭﻧﻪ ﭘﺮﻭﺍﻧﻪ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﺑﻪ ﺳﺨﻦ ﭘﺮﻭﺍﯾﯽ

 
error

Enjoy this blog? Please spread the word :)

RSS20k
دریافت مطالب جدید از طریق ایمیل5k
مارادر فیسبوکتان به اشتراک بگذارید12k
از کانال یوتوب ما بازدید کنید14k
از کانال یوتوب ما بازدید کنید
extra smooth footnotes