قسمت دوم: پاسخ تشریحی به سوالِ، آیا مجاهدین تغییر کرده اند؟ رویکردشان به جنبش مهسا

مسعودرجوی و تغییرات شگرفش، رویکردش به جنبش مهسا و دیگر گروهها

آیا اعضاء مجاهدین سرمایه اند یا قربانیان مغزشویی نیازمند درمان

توضیحات تشریحی در مورد سوال ناقص مانده، آیا اعضای مجاهدین سرمایه اند یا...

پرگار بی بی سی با سازمان مجاهدین چه بایدکرد؟ با شرکت داود باقروند ارشد

برنامه پرگار با شرکت داود باقروند ارشد

گندزدایی جامعه سیاسی خارج کشور

گندزدایی جامعه سیاسی خارج کشور

Who are Mek cult? An inside report for the first time by defected High-ranking Mek and NCRI member.

An inside report for the first time by an ex-high-ranking member of Mek and NCRI based on the Mek’s own publications and ... Who assassinated the Americans in Tehran? Mek and Spying for Russia Did CIA destroy Mek-Russia spy net? How Mek retaliated? Seizure of US Embassy in Tehran? Mek’s Islamist Revolutionary Courts Mek and the Children in the Combat Mek and Saddam Hossein of Iraq and Saudi Arabia Mek as Assassinators Who is the head wife in Mek Leader’s Harem? Have they changed? How Maryam Rajavi deceives the western world? How Mek terrorism differs to ISIS and Al Qaeda terrorism? Why Mek is more dangerous? Use of 10-year-old children in combat by Mek. Who are the wives of the harem of the Caliph of the Mek? Mek’s planed courts and justice for their Islamic State describe by its Calipha. How the world can protect itself against terrorism?

مصطفی رجوی پدرش مسعودرجوی را به دادگاه کشانده است

در مطلب سپتامبر 2020 نیز تحت مطلب ” سخنی با مصطفی رجوی” نوشتم که دشمن مصطفی رجوی پدرش است و نه کس دیگر در آنچه مصطفی رجوی بعنوان ورود یا ادامه به مبارزه برای آزادی و… نامید، باید بداند که در این مسیر، دشمن اصلی اش، نه رژیم که مسعود رجوی خواهد بود.

آخرین پست ها

واکـاوی مـزدوری! سلطانی، خـدابنده، عـزتی، حسینی، یغـمایی، کـریمدادی، مصــداقی و پورحسین، منتقدین فرقه مافیایی رجوی. نقد آتشبیاران معرکه مشترک رجوی و سایت رهیافتگان

داود باقروند ارشد عضو علیرتبه سابق مجاهدین و شورای ملی مقاومت

محمدرضا روحانی مسئول مستعفی کمیسیون امور ملیتهای شورای ملی مقاومت: مسعود رجوی، ودرخواست اعدام امیر انتظام،حکم اعدام علی زرکش و مهدی افتخاری، دشنام به شاملو ،مرضیه ‌وتهدید جدا شدگان پناهنده در خارج کشور

محمدرضا روحانی مسئول مستعفی کمیسیون امور ملیتهای شورای ملی مقاومت: مسعود رجوی، ودرخواست اعدام امیر انتظام،حکم اعدام علی زرکش و مهدی افتخاری، دشنام به شاملو ،مرضیه ‌وتهدید جدا شدگان پناهنده در خارج کشور

تقدیم به امیروفا یغمایی که مسعودرجوی مادرش را جلو چشمانش ذبح کرد

مبارزه با رژیم یا فروپاشی درونی فرقه ای داعشی که میلیتاریسیم جهانی برای ایران تدارک دیده است

چرا رجوی نیاز دارد درخواست دیدار با اعضای در اسارتش را به نبرد دین بین فو تعبیر کند؟

افشای حقایق پشت پرده ضدیت با خانواده با اسناد سازمانی توسط داود باقروندارشد از مسئولین خانوادهها در مجاهدین

گسترش وطن فروشی در خارج کشور به سرکردگی رهبر همه وطن فروشان و دشمنان ایران

حمایت از تحریم و حمله نظامی به ایران خیانت به مردم و فاصله گرفتن آشکار از ایران و ایرانی

تحلیل طوفانِ سراسریِ جورج فلوید در آمریکا -داود باقروند ارشد

پایه اجتماعی فرقه رجوی (آمریکای نئوکانها) درحال فروپاشی است و رجوی برای صدمین بار بیگانه پرستیش به گل نشسته است

پربیننده ترین ها

ملاقات با نخست وزیر هلند آقای مارک روته در جریان کنگره سالانه حزب اتحاد احزاب لیبرال اتحادیه اروپا (آلده پارتی) در آمستردام. طی ملاقات ضمن معرفی خودو فرقه رجوی و نقض شدید حقوق بشر توسط این فرقه در آلبانی تشریح شد.

ملاقات با آقای گای فرهوفشتادت عضو پارلمان اروپا و رهبر فراکسیون لیبرالهای اتحادیه اروپا از سیاستمداران عالی و افشای همه ترفندهای فریب فرقه رجوی در زمینه ماهیت این فرقه و فشارها و توطئه هایی که علیه جدا شدگان اعمال میکند.

بنابه دعوت یو ان واچ جنبش نه به تروریسم و فرقه ها در نشست سالیانه حقوق بشر و دمکراسی شرکت کرد. خانم دکتر هشترودی بنا به دعوت جنبش نه به تروریسم وفرقه ها در این نشست شرکت کردند که حضور ایشان باعث خوشحالی جنبش نه به تروریسم و فرقه ها گردید. ایشان ضمن حضورفعالشان در نشست با اعضای عالیرتبه شرکت کننده در جلسه به بحث و گفتگو پرداختند. ازجمله با وزیر سابق دادگستری و عضو پارلمان کانادا آقای ایروین کولتر و از بنیانگذاران یوان هیومن راتس واچ مفصلا به بحث پرداختند. این کنفرانس سالیانه جهت شنیدن گزارشات قربانیان حقوق بشربرگزار میشود. در همین رابطه آقای داود ارشد رئیس جنبش نه به تروریسم و فرقه ها سخنانی بشرح زیر ایراد کردند:

درملاقات با دکترورنر هویر به اطلاع ایشان رسید که: فرقه رجوی در حال تدارک دیدن یک زندان ابدی موسوم به اشرف 3 در ‏محلی دورافتاده میباشد. این محل یک پایگاه نظامی متروکه آمریکایی می باشد با یک فرودگاه و یک سکوی هلی برد کوچک و ‏بخشی از سیستم های داخلی آن مستقیما از آمریکا آورده شده و نصب گردیده اند. از ایشان استمداد کمک شد. ‏

ملاقات با همسر نرگس محمدی در مقر ملل متحد ژنو-------آقای داود ارشد و خانم دکتر هشترودی با همسر نرگس محمدی در این ملاقات آقای تقی رحمانی همسر نرگس محمدی که خودشان نیز چندین نوبت زندان بوده اند از نقض حقوق بشر در ایران گزارشی به کنفرانس ارائه کردند و از تناقضات موجود در سیستم قضایی ایران در جریان محاکمه نسرین محمدی بطور مفصل و جامع سخن گفتند.خانم دکتر هشترودی و آقای مهندس ارشد با ایشان ابراز همدردی کردند و جزئیات بیشتری از موارد نقض حقوق بشر در فرقه تروریستی رجوی که در آن فعال بوده است را برای آقای تقی رحمانی تشریح نمودند.

دادخواهی علیه برده داری پناهجویان در تیرانا همچو لیبی توسط فرقه رجوی در دیدار آقای ارشد با نخست وزیران هلند و اسلووانیا

ملاقات با رهبر حزب دمکراتهای آزاد آلمان (اف پ د) آقای کریستین لیندنر در جریان کنگره سه روزه احزاب لیبرال اروپا در آمرستردام هلند. افشای جنایات فرقه رجوی علیه اعضا و جدا شدگان

آقای ارشد در مورد ادعای فرقه رجوی و حامیانش گفتند چند شاخص آشکار وجود دارد. چرا متحدین آنها بویژه آقای دکتر بنی صدر با پیش بینی سرنوشت آنها در عراق از آنها جدا شدند؟ چرا هیچ ایرانی چه مردمی چه سیاسیون در مراسم آنها شرکت نمیکنند؟ چرا این تشکیلات مجبور است جهت گردهمآیی هایش سیاهی لشکر کرایه کند؟ چرا این تشکیلات در ترس از مردم ایران اجازه نمیدهد با اعضایش درارتباط قراربگیرند؟ چرا ارتباط اعضایش را با جهان قطع میکند؟ چرا تمامی تحلیلگران برحقیقت نفرت مردم از این تشکیلات بدلیل همکاری با صدام را تاکید میکنند؟ چرا باید رجوی در داخل تشکیلاتش زندان و شکنجه برای اعضای خودش راه بیندازد؟ چرا مجبور است برای دریافت حمایت سیاسی هرچند بی ارزش منافع مردم ایران را به کسانیکه خود به کشتن آنها افتخار میکرده است بفروشد و حتی برای چند دقیقه سخنرانی آنها دهها هزار دلار بپردازد؟ چرا حتی عربستان حامی سیاسی و مالی آنها ارزیابیشان از آنها این استکه “هیچ جایگاهی در میان مردم ایران ندارند”؟ چرا در همین پارلمان اعضای سابق منتقدش را بقصد کشت میزند؟ چرا هر منتقدی ایرانی و حتی غیره ایرانی را جاسوس و مزدور رژیم!! میخواند؟ آیا بخاطر همین چرا ها نیست که: وقتی مردم ایران در سراسر کشور جهت خواسته هایشان دست به تظاهرات و اعتراض میزنند هیچ اسمی از آنها نمیآورند؟ آیا این مسئله پیامش غیر از این است که: مردم ایران رژیم حاضر را صد بار به فرقه رجوی ترجیح میدهند. و “تنها آلترناتیو دمکراتیک” جوکی بیش نیست.

خانم دکتر فریبا هشترودی: با یقین میگویم که مجاهدین شکنجه میکنند…. هشترودی1سرکار خانم دکتر فریبا هشترودی یکی از برجسته ترین زنان ایرانی جزء افتخارات ایرانیان در فرانسه، نویسنده و خبرنگار و فعال سیاسی که سابقا عضو شورای ملی مقاومت ایران بوده است که باید ایشان را بیشتر شناخت با علم یقینی در مورد فرقه تروریستی رجوی از درون آن سخن میگوید. وقتی به عمق پوسیدگی تشکل رجوی پی بردم جدا شدم بله

آخرین کلام مهدی تقوایی خطاب به مسعود رجوی

آخرین کلام مهدی تقوایی خطاب به مسعود رجوی

مهدی تقوایی از اعضای زندانی زمان شاه تشکیلات مجاهدین، که رضا رضایی در خانه او با ساواکی ها روبرو و خودکشی کرد. و مسئول چاپخانه مخفی سازمان بود. با همسر و دو فرزندش در مخالفت با انقلاب ایدئولژیک بعد از محاکمه اش در عراق به ارودگاه مرگ رمادی عراق فرستاده شدند تا در آنجا بپوسند.

بیانیه 14 تن

بیانیه 14 تن

نیروی خارج کشور چه میخواهد ‏و بیانیه 14 تن

مقالات پربیننده

فرقه ها در میان ما

دانش علمی شناخت و تمیزدادن فرقه از تشکل سیاسی

بدون شناخت علمی از فرقه های خطرناک تحلیل عملکردهای فرقه رجوی و اثرات بشدت مخرب آن بر اعضا و جداشدگان و خلاص شدن از فشارهای شکنجه گونه روانی مغزشویی های چندین دهساله غیرممکن است

خانم آناگومز نماینده پارلمان اروپا خواستار اخراج فرقه رجوی شد

افشاگریهای خانم سلطانی در رابطه مسعود رجوی با زنان مجاهد

افشاگریهای خانم سلطانی در رابطه مسعود رجوی با زنان مجاهد

قسمت سوم: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

قسمت سوم: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

قسمت دوم: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی امروز باید گفت آنچه را که فردا گفتنش دیر است

قسمت دوم: گفت و شنود با فرشته هدایتی: افشاگریهای فرشته هدایتی در مورد فرقه رجوی

قسمت اول: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

قسمت اول: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

سیامک نادری مرگهای مشکوک فرقه رجوی را افشا میکند

کشتن و سربه نیست کردنهای فرقه رجوی

سخنان آقای داود ارشد در پنجمین کنگره سکولاردمکراتهای ایران -کلن آلمان

سخنان آقای داود ارشد در پنجمین کنگره سکولاردمکراتهای ایران -کلن آلمان

فعالیت های ما در تصویر

سخنرانی آقای داود باقروند ارشد در پارلمان اروپا

 

گوگوش و مرغ سحر

پخش تلویزیونی نما آهنگ مرغ سحر با صدای گوگوش واکنشهایی عمدتا منفی میان مخاطبان داشته و به نظر می رسد کمتر با استقبال مثبتی روبرو شده است.

گوگوش سال گذشته در کنسرتش در ومبلی لندن هم ترانه مرغ سحر را اجرا کرده و گفته بوده از کودکی آرزوی خواندن این ترانه را داشته است. یکی از حاضران کنسرت می گوید وقتی گوگوش مرغ سحر را خواند “حال همه گرفته شد”.

اینکه “حال” همه یا دست کم عده زیادی “گرفته شده” به نظر می رسد به میزان زیادی ناشی از خاطره ای باشد که ایرانیان از مرغ سحر دارند و اینکه اجرای گوگوش نه تنها این خاطره را تداعی نکرده بلکه چه بسا در تقابل با آن هم قرار گرفته و لاجرم، مهر مردود خورده باشد هرچند بر اساس همین خاطره جمعی، اگر صدای تازه ای از مرغ سحر گوگوش به گوش شنوندگان می رسید، می توانست خود خاطره آفرین باشد و بر دلها نشیند و درخشش بیشتری بر نام “شاه ماهی” موسیقی ایران بیفزاید.

دلیل این مدعا این است که خاطره جمعی امروز ایرانیان از مرغ سحر نه با قمر الملوک وزیری، نخستین خواننده این ترانه، که با محمدرضا شجریان گره خورده است که خود در گاهشمار این ترانه قدیمی، نامش در اواخر فهرست خوانندگان مرغ سحر جای می گیرد.

ترانه شکست آرمانها

مرغ سحر در تاریخ موسیقی ایرانی جایگاهی ویژه و والا دارد و از یادگارهای یکی از گلوگاههای مهم تاریخ ایران است، عصری که هنر و سیاست با هم گره خورده و “ترانه اعتراضی” متولد شده بود.

مرغ سحر را مرتضی نی داوود ساخت و ملک الشعرای بهار روی آن کلامی سرود تا اعتراضی باشد به روزگاری که برای روشنفکران ایرانی سرشار از نا امیدی بود، روزگاری که ایران از دوران تیره آشفتگی می رفت تا به دوران به زعم آنان تیره تر استبداد وارد و صداهای آزادیخواهانه در آن خفه شود.

کامیار عابدی، پژوهشگر ادبیات معاصر معتقد است که مرغ سحر، ترانه شکست آرمانها و شعارهای انقلاب مشروطه و متاثر از شعارهای پیروان مرام اشتراکی در فضای برخاسته پس از انقلاب کمونیستی اکتبر ۱۹۱۷ در روسیه است (در انتظار سحر،‌ کامیار عابدی، مهرنامه، شماره ۱۴، مهر ۱۳۹۰).

قمرالملوک وزیری

مرغ سحر با نقطه عطف مهمی هم در تحول فرهنگ معاصر ایرانی همراه بود. در اولین اجرای عمومی این ترانه بود که برای نخستین بار، زنی بی حجاب روی صحنه رفت و آواز خواند.

با اینکه نظمیه تهران برای کنسرت مجوز صادر کرده بود اما قمر را به محض اینکه از گراند هتل، محل اجرای کنسرت خارج شد، گرفتند و به کلانتری بردند و از او تعهد کتبی گرفتند که دیگر کنسرت ندهد و بی حجاب به جایی نرود.

مرغ سحر در همان سالهای نخست روی کار آمدن رضا شاه پهلوی روی صفحه ضبط و منتشر شد اما تا حدود نیم قرن، شاید به این دلیل که اساسا در اعتراض به رضا شاه ساخته شده بود، چندان نشانی از آن به چشم نمی خورد تا اینکه در سالهای دهه پنجاه خورشیدی عصر تازه ای در ترانه اعتراضی آغاز شد و مرغ سحر بار دیگر جان گرفت.

مرغ سحر و مدرنیته

بیشتر اجراهای مرغ سحر در این چهل سال با هر خواننده ای که بوده، از ملوک ضرابی گرفته تا شکیلا و از محمدرضا شجریان گرفته تا شادمهر عقیلی، چه در فرم و چه در ساختار به مرتضی نی داوود وفادار مانده و کمابیش به همان شیوه قمرالملوک وزیری این ترانه را اجرا کرده اند.

اجرای هنگامه اخوان همراه با تار محمدرضا لطفی در برنامه گلهای تازه رادیو ایران به عنوان نزدیکترین اجرا به شیوه قمر زبانزد شده است.

برخی آهنگسازان هم این ترانه را در همان ساختار سنتی اش به شیوه مدرنتری تنظیم کرده اند که موفقترینشان فرامرز پایور بوده است. فرامرز پایور مرغ سحر را با سازبندی (ارکستراسیون) منحصر به فرد خود و به شکل چپ کوک (ماهور فا) برای صدای نادر گلچین تنظیم کرد که در برنامه گلهای تازه از رادیو ایران پخش شد و از اجراهای موفق این ترانه شد.

تنظیم دیگری هم (احتمالا به دست جهانبخش پازوکی) انجام گرفت که در آن شیوه هماوایی (هارمونی دو صدایی) به کار رفته و با صدای هوشمند عقیلی ضبط شده است.

گروه کیوسک هم در سالهای اخیر تنظیمی چندصدایی (پلی فونیک) از مرغ سحر را با صدای محسن نامجو اجرا کرد که ضرباهنگ (ریتم) ترانه در آن از شش هشتم سنگین به دو چهارم تغییر یافت و بمترین گام برای آن انتخاب شد (ماهور لا). این اجرا با اینکه از لحاظ سازبندی و به کارگیری فن چندصدایی با همه اجراهای پیشین متفاوت بود اما عرضه و بیان ترانه، همچنان در چارچوب سنتی باقی ماند.

شجریان در بسیاری از کنسرت‌های خود مرغ سحر را اجرا کرده است

مدرنترین اجرای مرغ سحر را سالها پیشتر فرهاد مهراد عرضه کرده بود. فرهاد مهراد با همراهی تنها یک گیتار، بی آنکه بر ساختار اثر مرتضی نی داوود خدشه ای وارد کند، این ترانه را با شیوه و بیانی کاملا مدرن عرضه کرد. مرغ سحر فرهاد مهراد هنوز متفاوت با تمام اجراهای این ترانه و در قامتی مدرنتر از همه آنها ایستاده است.

اما در کنسرت محمدرضا شجریان در سال ۱۳۶۹ در آمریکا بود که مرغ سحر به نام او ثبت شد و از آن پس نیز ایرانیان، مرغ سحر را به نام او می شناسند.

محمدرضا شجریان و نوازندگان همراهش این ترانه را در سنتی ترین شکلش و به همان شکلی اجرا کردند که بیش از شش دهه پیشتر در تالار گراند هتل تهران روی صحنه رفته بود. شاید در ثبت مرغ سحر به نام محمدرضا شجریان، بیش از توانایی بی بدیل او در اجرای ترانه های سنتی، شرایط و اوضاع زمانه موثر بود.

محمدرضا شجریان در زمانه ای مرغ سحر خواند که هنوز از فتوای مشهور آیت الله خمینی که موسیقی سنتی ایرانی را از محاق بیرون آورد و سازها را از پستوها بیرون کشید، حتی دو سال هم نمی گذشت. جنگ پایان یافته، آیت الله خمینی درگذشته و عصر انقلابی گری جایش را به “دوران سازندگی” داده و گشایشی نسبی در عرصه فرهنگ ایجاد شده و بذر امید در دلها کاشته بود.

کنسرتها در داخل و خارج رونق گرفته بود و محمدرضا شجریان پس از سالها روی صحنه می رفت و چهره در چهره علاقمندانش قرار می گرفت. مرغ سحر این بار نه با نا امیدی که با امید خوانده می شد و نغمه اش بر دلها می نشست.

مرغ سحر بابک امینی و گوگوش

با چنین سابقه ای، مرغ سحر میراثی ملی شده که دست زدن به آن، شجاعتی می خواهد همراه با قابلیت، مهارت و خلاقیت. بابک امینی هم با تنظیم مرغ سحری تازه برای صدای گوگوش چنین جسارتی به خرج داده اما آیا از عهده برآمده است؟

بابک امینی فرم ترانه را از سنتی به پاپ تغییر داده و برای اینکه بیانی مدرن از آن عرضه کند از فن چندصدایی (پلی فلونی) بهره برده، فقط از سازهای غربی استفاده کرده، پرده های سنتی ایرانی را با گام غربی تطبیق داده است.

Image copyrightOther

Image captionچون اولين صفحه با صداى ملوك ضرابى بوده اين تصور وجود داشته كه اولين اجرا هم مال ملوك ضرابى بوده است

تا اینجای کار را گروه کیوسک هم قبلا انجام داده بود. باز هم مانند گروه کیوسک، ضرباهنگ مرغ سحر را تغییر داده اما به جای ریتم دو چهارم، چهار چهارم (معروف به ریتم مارش) را انتخاب کرده است، ضرباهنگی که در قاموس موسیقی، بیانگر استواری، قدرت و آرامش درونی و برونی است. این ریتم وقتی با جمله بندیهایی همراه می شود که برای ارکستر نوشته، بر فاصله میان اجرای ترانه با محتوا و مضمون آن بشدت می افزاید.

بابک امینی گرچه کوشیده با استفاده از ساز فلوت، صدای پرنده (در این جا: مرغ سحر) را تداعی و فضاسازی کند اما موتیفهایی که برای ارکستر نوشته، با محتوا ارتباط برقرار نمی کند (موتیف به جملات کوتاهی در موسیقی گفته می شود که حس و حالتی را بیان می کند). چه در پیش درآمد (اوورتور) و در چه در متن ترانه، ارکستر فضائی کاملا متفاوت و بی ربط با محتوای ترانه می سازند.

موتیفهایی را که بابک امینی نوشته، آهنگسازان همواره برای تداعی ورود به فضائی شاد و پر امید به کار برده اند، تا آنجا که این موتیفها به کلیشه ای رایج در موسیقی فیلم برای ساخت چنین فضاهای ذهنی تبدیل شده و چنان جا افتاده اند که شنونده هم با شنیدن مرغ سحر بابک امینی همان حس شادی و امید برایش تداعی می شود که ربطی به شکوه های نومیدانه شاعر ترانه ندارد.

شعر مرغ سحر، گفتگویی میان شاعر و مرغی در قفس است. هر دو مایوس و نا امید. شاعر از بلبل پربسته می خواهد از کنج قفس بیرون آید و نغمه بسراید اما مرغ محبوس به جای نغمه آزادی، آه و ناله سر می دهد تا آنجا که شاعر که بیش از پیش نا امید شده و داغ دلش هم تازه تر، به تنگ می آید و از او می خواهد که بس کند و شرح هجران، کوتاه.

نه تنها هیچ اثری از این گفتگوی دلخراش و فضای تیره ای که در ذهن می سازد در تنظیم بابک امینی نیست بلکه ارکستر درست عکس این فضا را ترسیم می کند و خواننده هم به نظر نمی رسد به بیان محتوای ترانه کمکی کرده باشد.

همه خوانندگانی که مرغ سحر خوانده اند به این نکته توجه داشته اند که در این ترانه دو بار راوی عوض می شود و این تغییر راوی باید با تغییر لحن تداعی شود. اما به نظر می رسد گوگوش این نکته را کاملا نادیده گرفته و در بیان روایی او، تغییر لحنی شنیده نمی شود. گویی گوگوش بیشتر مشغول زمزمه با خود است تا با “مرغ سحر”.

تنها بخشی از ترانه که ارکستر و خواننده با پیام و محتوای “مرغ سحر” ارتباط برقرار می کنند و به نظر می رسد که تنظیم، موفق عمل کرده است، بخشی است که در گوشه دلکش دستگاه ماهور اجرا می شود (نوبهار است گل به بار است …) و ارکستر و خواننده توانسته اند سرگشتگی و درماندگی پرنده ای در قفس را بخوبی بیان کنند.

هرچند در اجرای تحریرها در این بخش و بخصوص اوج گرفتن صدای خواننده در پایان اثر و فرود بر نت شاهد (سی بالا) به نظر می رسد که صدای خواننده دقت لازم را ندارد.

در نتیجه، اگر مرغ سحر بابک امینی و گوگوش با استقبال گرمی روبرو نشده، تنها از روی تعصب بر پیوند این ترانه با نام محمدرضا شجریان نیست بلکه در خود اثری که عرضه شده هم باید دنبال علت گشت. واکنشهای منفی که به این “مرغ سحر” نشان داده شده را نما آهنگی که ترانه با آن پخش شده نیز تشدید کرده است زیرا هیچ ارتباطی میان “نما” و “آهنگ” در آن دیده نمی شود.

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

 
error

Enjoy this blog? Please spread the word :)

RSS20k
دریافت مطالب جدید از طریق ایمیل5k
مارادر فیسبوکتان به اشتراک بگذارید12k
از کانال یوتوب ما بازدید کنید14k
از کانال یوتوب ما بازدید کنید
extra smooth footnotes