قسمت دوم: پاسخ تشریحی به سوالِ، آیا مجاهدین تغییر کرده اند؟ رویکردشان به جنبش مهسا

مسعودرجوی و تغییرات شگرفش، رویکردش به جنبش مهسا و دیگر گروهها

آیا اعضاء مجاهدین سرمایه اند یا قربانیان مغزشویی نیازمند درمان

توضیحات تشریحی در مورد سوال ناقص مانده، آیا اعضای مجاهدین سرمایه اند یا...

پرگار بی بی سی با سازمان مجاهدین چه بایدکرد؟ با شرکت داود باقروند ارشد

برنامه پرگار با شرکت داود باقروند ارشد

گندزدایی جامعه سیاسی خارج کشور

گندزدایی جامعه سیاسی خارج کشور

Who are Mek cult? An inside report for the first time by defected High-ranking Mek and NCRI member.

An inside report for the first time by an ex-high-ranking member of Mek and NCRI based on the Mek’s own publications and ... Who assassinated the Americans in Tehran? Mek and Spying for Russia Did CIA destroy Mek-Russia spy net? How Mek retaliated? Seizure of US Embassy in Tehran? Mek’s Islamist Revolutionary Courts Mek and the Children in the Combat Mek and Saddam Hossein of Iraq and Saudi Arabia Mek as Assassinators Who is the head wife in Mek Leader’s Harem? Have they changed? How Maryam Rajavi deceives the western world? How Mek terrorism differs to ISIS and Al Qaeda terrorism? Why Mek is more dangerous? Use of 10-year-old children in combat by Mek. Who are the wives of the harem of the Caliph of the Mek? Mek’s planed courts and justice for their Islamic State describe by its Calipha. How the world can protect itself against terrorism?

مصطفی رجوی پدرش مسعودرجوی را به دادگاه کشانده است

در مطلب سپتامبر 2020 نیز تحت مطلب ” سخنی با مصطفی رجوی” نوشتم که دشمن مصطفی رجوی پدرش است و نه کس دیگر در آنچه مصطفی رجوی بعنوان ورود یا ادامه به مبارزه برای آزادی و… نامید، باید بداند که در این مسیر، دشمن اصلی اش، نه رژیم که مسعود رجوی خواهد بود.

آخرین پست ها

واکـاوی مـزدوری! سلطانی، خـدابنده، عـزتی، حسینی، یغـمایی، کـریمدادی، مصــداقی و پورحسین، منتقدین فرقه مافیایی رجوی. نقد آتشبیاران معرکه مشترک رجوی و سایت رهیافتگان

داود باقروند ارشد عضو علیرتبه سابق مجاهدین و شورای ملی مقاومت

محمدرضا روحانی مسئول مستعفی کمیسیون امور ملیتهای شورای ملی مقاومت: مسعود رجوی، ودرخواست اعدام امیر انتظام،حکم اعدام علی زرکش و مهدی افتخاری، دشنام به شاملو ،مرضیه ‌وتهدید جدا شدگان پناهنده در خارج کشور

محمدرضا روحانی مسئول مستعفی کمیسیون امور ملیتهای شورای ملی مقاومت: مسعود رجوی، ودرخواست اعدام امیر انتظام،حکم اعدام علی زرکش و مهدی افتخاری، دشنام به شاملو ،مرضیه ‌وتهدید جدا شدگان پناهنده در خارج کشور

تقدیم به امیروفا یغمایی که مسعودرجوی مادرش را جلو چشمانش ذبح کرد

مبارزه با رژیم یا فروپاشی درونی فرقه ای داعشی که میلیتاریسیم جهانی برای ایران تدارک دیده است

چرا رجوی نیاز دارد درخواست دیدار با اعضای در اسارتش را به نبرد دین بین فو تعبیر کند؟

افشای حقایق پشت پرده ضدیت با خانواده با اسناد سازمانی توسط داود باقروندارشد از مسئولین خانوادهها در مجاهدین

گسترش وطن فروشی در خارج کشور به سرکردگی رهبر همه وطن فروشان و دشمنان ایران

حمایت از تحریم و حمله نظامی به ایران خیانت به مردم و فاصله گرفتن آشکار از ایران و ایرانی

تحلیل طوفانِ سراسریِ جورج فلوید در آمریکا -داود باقروند ارشد

پایه اجتماعی فرقه رجوی (آمریکای نئوکانها) درحال فروپاشی است و رجوی برای صدمین بار بیگانه پرستیش به گل نشسته است

پربیننده ترین ها

ملاقات با نخست وزیر هلند آقای مارک روته در جریان کنگره سالانه حزب اتحاد احزاب لیبرال اتحادیه اروپا (آلده پارتی) در آمستردام. طی ملاقات ضمن معرفی خودو فرقه رجوی و نقض شدید حقوق بشر توسط این فرقه در آلبانی تشریح شد.

ملاقات با آقای گای فرهوفشتادت عضو پارلمان اروپا و رهبر فراکسیون لیبرالهای اتحادیه اروپا از سیاستمداران عالی و افشای همه ترفندهای فریب فرقه رجوی در زمینه ماهیت این فرقه و فشارها و توطئه هایی که علیه جدا شدگان اعمال میکند.

بنابه دعوت یو ان واچ جنبش نه به تروریسم و فرقه ها در نشست سالیانه حقوق بشر و دمکراسی شرکت کرد. خانم دکتر هشترودی بنا به دعوت جنبش نه به تروریسم وفرقه ها در این نشست شرکت کردند که حضور ایشان باعث خوشحالی جنبش نه به تروریسم و فرقه ها گردید. ایشان ضمن حضورفعالشان در نشست با اعضای عالیرتبه شرکت کننده در جلسه به بحث و گفتگو پرداختند. ازجمله با وزیر سابق دادگستری و عضو پارلمان کانادا آقای ایروین کولتر و از بنیانگذاران یوان هیومن راتس واچ مفصلا به بحث پرداختند. این کنفرانس سالیانه جهت شنیدن گزارشات قربانیان حقوق بشربرگزار میشود. در همین رابطه آقای داود ارشد رئیس جنبش نه به تروریسم و فرقه ها سخنانی بشرح زیر ایراد کردند:

درملاقات با دکترورنر هویر به اطلاع ایشان رسید که: فرقه رجوی در حال تدارک دیدن یک زندان ابدی موسوم به اشرف 3 در ‏محلی دورافتاده میباشد. این محل یک پایگاه نظامی متروکه آمریکایی می باشد با یک فرودگاه و یک سکوی هلی برد کوچک و ‏بخشی از سیستم های داخلی آن مستقیما از آمریکا آورده شده و نصب گردیده اند. از ایشان استمداد کمک شد. ‏

ملاقات با همسر نرگس محمدی در مقر ملل متحد ژنو-------آقای داود ارشد و خانم دکتر هشترودی با همسر نرگس محمدی در این ملاقات آقای تقی رحمانی همسر نرگس محمدی که خودشان نیز چندین نوبت زندان بوده اند از نقض حقوق بشر در ایران گزارشی به کنفرانس ارائه کردند و از تناقضات موجود در سیستم قضایی ایران در جریان محاکمه نسرین محمدی بطور مفصل و جامع سخن گفتند.خانم دکتر هشترودی و آقای مهندس ارشد با ایشان ابراز همدردی کردند و جزئیات بیشتری از موارد نقض حقوق بشر در فرقه تروریستی رجوی که در آن فعال بوده است را برای آقای تقی رحمانی تشریح نمودند.

دادخواهی علیه برده داری پناهجویان در تیرانا همچو لیبی توسط فرقه رجوی در دیدار آقای ارشد با نخست وزیران هلند و اسلووانیا

ملاقات با رهبر حزب دمکراتهای آزاد آلمان (اف پ د) آقای کریستین لیندنر در جریان کنگره سه روزه احزاب لیبرال اروپا در آمرستردام هلند. افشای جنایات فرقه رجوی علیه اعضا و جدا شدگان

آقای ارشد در مورد ادعای فرقه رجوی و حامیانش گفتند چند شاخص آشکار وجود دارد. چرا متحدین آنها بویژه آقای دکتر بنی صدر با پیش بینی سرنوشت آنها در عراق از آنها جدا شدند؟ چرا هیچ ایرانی چه مردمی چه سیاسیون در مراسم آنها شرکت نمیکنند؟ چرا این تشکیلات مجبور است جهت گردهمآیی هایش سیاهی لشکر کرایه کند؟ چرا این تشکیلات در ترس از مردم ایران اجازه نمیدهد با اعضایش درارتباط قراربگیرند؟ چرا ارتباط اعضایش را با جهان قطع میکند؟ چرا تمامی تحلیلگران برحقیقت نفرت مردم از این تشکیلات بدلیل همکاری با صدام را تاکید میکنند؟ چرا باید رجوی در داخل تشکیلاتش زندان و شکنجه برای اعضای خودش راه بیندازد؟ چرا مجبور است برای دریافت حمایت سیاسی هرچند بی ارزش منافع مردم ایران را به کسانیکه خود به کشتن آنها افتخار میکرده است بفروشد و حتی برای چند دقیقه سخنرانی آنها دهها هزار دلار بپردازد؟ چرا حتی عربستان حامی سیاسی و مالی آنها ارزیابیشان از آنها این استکه “هیچ جایگاهی در میان مردم ایران ندارند”؟ چرا در همین پارلمان اعضای سابق منتقدش را بقصد کشت میزند؟ چرا هر منتقدی ایرانی و حتی غیره ایرانی را جاسوس و مزدور رژیم!! میخواند؟ آیا بخاطر همین چرا ها نیست که: وقتی مردم ایران در سراسر کشور جهت خواسته هایشان دست به تظاهرات و اعتراض میزنند هیچ اسمی از آنها نمیآورند؟ آیا این مسئله پیامش غیر از این است که: مردم ایران رژیم حاضر را صد بار به فرقه رجوی ترجیح میدهند. و “تنها آلترناتیو دمکراتیک” جوکی بیش نیست.

خانم دکتر فریبا هشترودی: با یقین میگویم که مجاهدین شکنجه میکنند…. هشترودی1سرکار خانم دکتر فریبا هشترودی یکی از برجسته ترین زنان ایرانی جزء افتخارات ایرانیان در فرانسه، نویسنده و خبرنگار و فعال سیاسی که سابقا عضو شورای ملی مقاومت ایران بوده است که باید ایشان را بیشتر شناخت با علم یقینی در مورد فرقه تروریستی رجوی از درون آن سخن میگوید. وقتی به عمق پوسیدگی تشکل رجوی پی بردم جدا شدم بله

آخرین کلام مهدی تقوایی خطاب به مسعود رجوی

آخرین کلام مهدی تقوایی خطاب به مسعود رجوی

مهدی تقوایی از اعضای زندانی زمان شاه تشکیلات مجاهدین، که رضا رضایی در خانه او با ساواکی ها روبرو و خودکشی کرد. و مسئول چاپخانه مخفی سازمان بود. با همسر و دو فرزندش در مخالفت با انقلاب ایدئولژیک بعد از محاکمه اش در عراق به ارودگاه مرگ رمادی عراق فرستاده شدند تا در آنجا بپوسند.

بیانیه 14 تن

بیانیه 14 تن

نیروی خارج کشور چه میخواهد ‏و بیانیه 14 تن

مقالات پربیننده

فرقه ها در میان ما

دانش علمی شناخت و تمیزدادن فرقه از تشکل سیاسی

بدون شناخت علمی از فرقه های خطرناک تحلیل عملکردهای فرقه رجوی و اثرات بشدت مخرب آن بر اعضا و جداشدگان و خلاص شدن از فشارهای شکنجه گونه روانی مغزشویی های چندین دهساله غیرممکن است

خانم آناگومز نماینده پارلمان اروپا خواستار اخراج فرقه رجوی شد

افشاگریهای خانم سلطانی در رابطه مسعود رجوی با زنان مجاهد

افشاگریهای خانم سلطانی در رابطه مسعود رجوی با زنان مجاهد

قسمت سوم: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

قسمت سوم: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

قسمت دوم: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی امروز باید گفت آنچه را که فردا گفتنش دیر است

قسمت دوم: گفت و شنود با فرشته هدایتی: افشاگریهای فرشته هدایتی در مورد فرقه رجوی

قسمت اول: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

قسمت اول: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

سیامک نادری مرگهای مشکوک فرقه رجوی را افشا میکند

کشتن و سربه نیست کردنهای فرقه رجوی

سخنان آقای داود ارشد در پنجمین کنگره سکولاردمکراتهای ایران -کلن آلمان

سخنان آقای داود ارشد در پنجمین کنگره سکولاردمکراتهای ایران -کلن آلمان

فعالیت های ما در تصویر

سخنرانی آقای داود باقروند ارشد در پارلمان اروپا

 

ورود رویای آمریکایی به ایران

ورود رویای آمریکایی به ایران

هنوز امضای توافق خشک نشده است که احتمال ورود مک دونالد به کشور جنجال به پا می کند. عده ای شادمان منتظرند تا به جای فست فود ایرانی در شعبه های مک دونالد و برکینگ، ساندویچ و پیتزا و مرغ سوخاری میل کنند.

هفته نامه تجارت فردا – مولود پاکروان: هنوز امضای توافق خشک نشده است که احتمال ورود مک دونالد به کشور جنجال به پا می کند. عده ای شادمان منتظرند تا به جای فست فود ایرانی در شعبه های مک دونالد و برکینگ، ساندویچ و پیتزا و مرغ سوخاری میل کنند و عده دیگر نگران تهاجم برندهای پرحاشیه آمریکایی به بازار مصرفی هستند که به نظر می رسد در سال های تحریم عقلانیت خود را اندکی از دسته داده است.

مک دونالد تنها برندی نیست که عده ای انتظارش را می کشند چین های لی وایز، لوازم الکترونیک اپل و آی بی ام، لباس های ورزشی نایک و کوکاکولا و پپسی هم در صف انتظار بازار بکر کشورند.

اما بر کسی پنهان نیست که کالا، تنها چیزی نیست که وارد یک کشور می شود. واردات هر کالا و هر برند بین المللی، پشت صحنه پرماجرایی دارد. اگر این برند آمریکایی باشد حاشیه ها پررنگ تر هم خواهدشد چرا که بی شک، دنباله عریض و طویلی از پیامدهای فرهنگی و اجتماعی را با خود حمل می کند. نگاهی به شعف و اشتیاق  برندها برای ورود به بازار ایران به روشن شدن این تصویر کمک می کند. سایت «Brandchannel» در گزارش چنین می نویسد:

«توافق هسته ای اخیر به معنای گشایش درهای بازاری جدید به روی برندهای جهانی است… با بازگشت دارایی های بلوکه شده ایران، برندهای ایران را بازاری جذاب و در حال توسعه می بینند. دورنمای مصرف در ایران را بازاری جذاب و در حال توسعه می بینند. دورنمای مصرف در ایران حقیقتا منحصر به فرد است. 80 میلیون ایرانی که نزدیک به 60درصد از آنان کمتر از 30 سال دارند در این بازار زندگی می کنند.

ورود رویای آمریکایی به ایران

این جمعیت به اینترنت دسترسی دارند. بنابراین می دانند کدام برندها در جهان مطرح هستند اما به لطف تحریم ها، به سختی می توانند آنها را خریداری کنند و این خود حجم غیرمعمولی از تقاضای بی پاسخ در ایران ایجاد کرده است. در طول این سال ها ایرانیان راه های خلاقانه بسیاری برای خرید محصولات آمریکایی نظیر نایک و آیفون پیدا کرده اند. حتی در مدت تحریم ها، ایران هفتمین بازار بزرگ لوازم آرایشی در جهان بوده است.

مطالعات نشان می دهد ایرانی ها نگاه مثبتی به تولیدات غربی به ویژه برندهای آلمانی دارند. در یک مطالعه آلمان در صدر فهرست برندهای مطلوب ایرانیان قرار گرفته است و برندهای آمریکایی پس از آلمان، ژاپن و فرانسه رتبه چهارم اعتبار رابه خود اختصاص می دهند.» در ادامه این گزارش آمده است در ایران نسلی پرورش پیدا کرده که بیش از گذشته دوستدار غرب است.

وال استریت ژورنال نیز در گزارشی هوشمندانه از تاثیر برندهای غربی در ایران می نویسد: «بعد از گذشت 37 سال ایرانی ها هنوز به دستمال کاغذی می گویند «کلینکس»!

جهانی شدن فرهنگ

با پدیده «جهانی شدن» که آخرین مد در دنیای سیاست و اقتصاد است نمی توان انتظار داشت که فرهنگ هر کشور همچنان بتواند نفوذ و اقتدار خود را حفظ کند. فرهنگ در لغت نامه وبستر این گونه تعریف شده است. توانایی اکتسابی هر فرد برای درک و احترام به اصول معنی و فکری که به طور عمومی پذیرفته شده اند. چنین تعریفی به تمدن غالب غرب اجازه می دهد نظام ارزشی خود را، به ویژه زمانی که توانایی درک اصول فکری و معنوی «کسب» می شود به دیگر جوامع تحمیل کند.

جهانی سازی تنها به معنای یکسان سازی نیست بلکه با پیروی از فرهنگ مسلط و همنوایی با آن نیز همراه است. این همنوایی در هر عرصه ای ممکن است. از غذا گرفته تا موسیقی و لباس. این روزها از مردم سراسر دنیا انتظار می رود همبرگرهای مک دونالد نوش جان کنند، پپسی و کوکاکولا بنوشند، شلوار جین آمریکایی بپوشند، موسیقی آمریکایی گوش دهند و فیلم هالیوودی ببینند. اگر هم وقت فراغتی برایشان باقی بماند CNN آماده است تا این زمان را با کمال میل برایشان پر کند!

البته زبان انگلیسی در این کمپین نقش اصلی را ایفا کرده و دلارهای آمریکایی که اینک در بازارهای ارز دنیا اقتدار بی رقیبی دارد نیز تسهیل کننده این فرآیند بوده است اما، جهانی شدن جهان که بیشتر رنگ و بوی آمریکایی دارد به همین جا ختم نمی شود. کالاهایی که در بازارهای سراسر جهان توزیع و مصرف می شود همگی فرهنگ خاص خود را دارند. فرهنگ هم مستقل از ارزش نیست. فرهنگ بسته های دیگری نظیر گفتمان فمینیسم، مسائل مربوط به محیط زیست، مواد مخدر، آزادی ها و برابری های جنسی و جنسیتی و… را به همراه دارد. حتی مفاهیمی مانند دموکراسی و حقوق بشر نیز در دل این فرهنگ وارداتی پنهان اند.

ورود رویای آمریکایی به ایران

مانند اقتصاد و سیاست، فرهنگ نیز از طریق مکانیسم های مختلفی صادر می شود. علاوه بر CNN و هالیوود تولیدکنندگان متعدد کالاها و خدمات در غرب در تلاش اند تا فرهنگ مسلط آمریکا را به خلق مردم جهان فرو کنند. مقاومت در برابر این فرآیند اما کاری بسیار دشوار است چرا که به نظر می رسد ایستادگی در برابر آن به نوعی مقابله با تجارب آزاد جهانی است. از آنجا که فرهنگ از ملاحظات سیاسی و اقتصادی جدانیست در چنین شرایطی نخبگان سیاسی و تجاری نیز به این جریان می پیوندند. به عنوان مثال تجار غیرعربی تلاش می کنند. عادات فرهنگی، سبک زندگی و کسب و کار غربی را برگزینند تا از حمایت شرکای غربی خود برخوردارشوند.

جای تردید نیست که طبقات بالای جامعه نیز به زودی به این جریان می پیوندند. ثروتمندان در کشورهای فقیر یا در حال توسعه وجه اشتراک بیشتری با ثروتمندان جوامع غربی دارند تا با فقرای کشور خودشان. به همین دلیل ترجیح می دهند از سبک زندگی وارداتی و گران قیمتی تبعیت کنند که دست کم همذات پنداری بیشتری با ثروتمندان غرب در آنها ایجاد می کند. بچه های آنها ذائقه غذایی و مموسیقایی مشابهی پیدا می کنند، از ورزش های خاصی لذت می برند، لباس های مارک دار مشابهی می پوشند و در آینده نیز در دانشگاه های مشابهی در اروپا و آمریکا ادامه تحصیل می دهند. ثروتمندان، شبیه به یکدیگر و شبیه به غربی های ثروتمند می شوند و روز به روز با فقرای جامعه و طبقه متوسط تضادهای بیشتری پیدا می کنند.

این تنها ظاهر ماجراست. در پس پرده، اولویت های فرهنگی غرب و به ویژه آمریکا درگیر مسائلی مانند فمینیسم، محیط زیست و حقوق بشر است. در نقطه مقابل، دغدغه طبقه فقیر و متوسط در کشورهای در حال توسعه پوشیدن شلوار جین و خوردن همبرگر نیست. آنها نگران برابری های جنسیتی یا کسب آزادی های جنسی نیستند.

در جامعه ای که تعداد زیادی از افراد تنها نگران اند شکم بچه های خود را چگونه سیر کنند، لباس و مسکن و آب آشامیدنی سالم تهیه کنند یا هزینه های احتمالی درمان خود و اعضای خانواده شان را بپردازند ارزش های جامعه آمریکایی به پول سیاهی هم نمی ارزد. این ارزش ها تنها قشر مرفه را درگیر خود می کند و به شکاف فرهنگی میان آنان و قشر بی بضاعت جامعه بیشتر و بیشتر دامن می زند.

از سوی دیگر در تمامی جوامع، جوانان جزو زودپذیرندگان نوآوری ها هستند، ضمن آنکه در برابر نفوذ ارزش های بیگانه آسیب پذیرترند. منتقدان می گویند ورود محصولات غربی به ویژه کالاهای فرهنگی مانند موسیقی، بازی های ویدئویی، و اپلیکیشن های موبایل بیش از هر چیز، ارزش های اخلاقی جوانان را زیر سوال خواهدبرد. به علاوه ورود کالاها و خدمات بی شک با حجم عظیمی از تبلیغات تجاری همراه است؛ تبلیغاتی که سمبل ها، انگاره ها و پیام های آنها معمولا متاثر از فرهنگ غربی است و با فرهنگ بومی جامعه تضاد بسیاری دارد.

از منظر اقتصاد نیز ورود کالای باکیفیت غربی می تواند کالای تولید داخل را در موقعیت فرودست قرار دهد و این خود شاید ناخوشایندترین پیامد بازکردن درهای بازار به روی واردات باشد.

جهانی شدن یا آمریکایی شدن؟

جهانی شدن واژه پوشاننده ای است که مجموعه ای از تغییرات اقتصادی، اجتماعی، تکنولوژی و سیاسی در بطن مراودات و مبادلات میان افراد و شرکت های مختلف در نقاط مختلف دنیا را دربر می گیرد. این پدیده به خودی خود رمزآلود و غامض نیست اما بسیاری از منتقدان بر این باورند که جهانی شدن تنها به نفع اقتصادهای قدرتمند دنیاست و به آنها فرصت می دهد نه تنها تجارت خود را در سراسر دنیا گسترش دهند بلکه در پس پرده تجارت، از نفوذ بر سیاست و سبک زندگی دیگر کشورها نیز بهره لازم را ببرند.

آنان می گویند کشورهایی نظیر آمریکا از فرآیند جهانی سازی به عنوان موتور «امپریالیسم شرکتی» استفاده می کنند؛ پدیده ای که حقوق جوامع در حال  توسعه را پایمال می کند، گرچه مدعی است متضمن خوشبختی و کامیابی آنان است. تاثیر منفی دیگر جهانی شدن، یکسان سازی فرهنگی در قالب «امپریالیسم فرهنگی» است. می توان این پدیده را به سادگی در صدور نیازهای کاذب و تخریب یا دستکاری فرهنگ بومی کشورها مشاهده کرد.

ورود رویای آمریکایی به ایران

در دهه های اخیر اما، به نر می رسد «جهانی شدن» به سمت «آمریکایی شدن» تغییر مسیر داده است. در قرن بیستم، آمریکایی شدن به معنای ورود مهاجران جدید به آمریکا و تبدیل آنان به شهروندان آمریکایی بود. آنها زبان انگلیسی را فرا می گرفتند و فرهنگ و آداب و رسوم و پوشش آمریکا را می پذیرفتند. منتقدان می گویند اکنون جهانی شدن چیزی جز تحمیل فرهنگ آمریکا به سراسر جهان نیست و آشکارترین نشانه جهانی شدن انتشار همبرگر و کولای آمریکایی به تقریبا تمام کشورهای روی کره زمین است.

توماس فریدمن روزنامه نگار و نویسنده آمریکایی در این باره می گوید: جهانی شدن از بسیاری جهات همان آمریکایی شدن است. جهانی شدن لباس میکی ماوس می پوشد، پپسی و کوکاکولا می نوشد، بیگ مک می خورد و کارهای اداری اش را روی لپ تاپ IBM تحت ویندوز انجام می دهد.

دو رویداد موج آمریکایی شدن در جهان را شدت بخشیده است. یکی سقوط شوروی در پایان قرن گذشته و دیگری گسترش اینترنت پرسرعت در سال های نخست قرن کنونی، اروپا در سال های اخیر بیشتر نگران آمریکایی شدن این قاره در اثر نفوذ گوگل، اپل و شبکه های اجتماعی آمریکایی الاصل نظیر فیس بوک، توئیتر و… بوده است.

وال استریت ژورنال در یکی از گزارش های اخیر خود از «نگرانی های عمیق در محافل بلند پایه سیاسی اروپا نسبت به نفوذ شرکت های تکنولوژی آمریکایی» خبر می دهد آمریکایی شدن مکانیسم های مختلفی دارد. رسانه ها و فرهنگ عامه، تجارت، کالاها و برندها همگی از جمله ابزارهایی هستند که به این فرآیند دامن می زنند.

هالیوود و نفوذ آن در دیگر کشورها در کنار قدرت غیرقابل انکار CNN سال هاست به آمریکایی شدن جوامع و فرهنگ ها کمک کرده اند. برندهای آمریکایی نیز نقش کمرنگی نداشته اند. از میان 10 برند برتر جهان، هفت برند متعلق به آمریکا هستند. کوکاکولا که در رتبه نخست این فهرتس قرار دارد هموراه به عنوان نماد آمریکایی شدن شناخت می شود. فست فودها نیز نماد و سمبل سبک زندگی ایالات متحده هستند. شرکت هایی نظیر مک دونالد، برگر کینگ، پتیزاهات و پیتزا دومینو، برندهای مطرح فست فود در آمریکا هستند که بازارهای جهانی را نیز تسخیر کرده اند.

علاوه براین، بسیار از شرکت های کامپیوتری دنیا اساس آمریکایی اند؛ مایکروسافت، اپل، دل و آی بی ام و بسیاری از نرم افزارهایی که در سراسر دنیا به فروش می رسند در کمپانی های آمریکایی تولید می شوند. در سال های اخیر این جنبه از نفوذ فرهنگی آمریکا نگرانی های بیشتری به همراه داشته است. بعد جدیدی از ضدآمریکایی شدن ترس از نفوذ تکنولوژی های مبتنی بر اینترنت آمریکایی است چرا که فرآیند آمریکایی شدن از طریق اینترنت پرسرعت و تکنولوژی های گوشی های هوشمند با اپلیکیشن ها و سخت افزارهایی که در سیلیکون ولی طراحی می شوند سرعت بیشتری پیدا کرده است.

ما چگونه آمریکایی می شویم؟ شکی نیست که بزرگ ترین اقتصاد دنیا با داشتن قوی ترین ارتش سخت افزاری و نرم افزاری شناخته شده جهان، گام های غول آسایی بر می دارد تا جهان را قانع کند مانند آن بیندیشد و مانند آن رفتار کند. بسیاری افراد به ویژه اروپایی ها اغلب می گویند آمریکا فرهنگ ندارد! اما جامعه شناسان به شما خواهندگفت که حتی بی فرهنگی نیز خود، نوعی فرهنگ است.

تا جای یکه به مد مربوط می شود، سبک معمول آمریکایی یعنی پوشیدن شلوار جین، تی شرت و کفش های اسپورت در همه جای جهان پذیرفته شده است. موسیقی و فیلمهای هالیوود نیز در ترویج این سبک پوشش نقش بسزایی داشته اند. به علاوه در سراسر جهان، ایالات متحده به دلیل شعب متعدد فست فودهای معروف موفق شهرت دارد. چنین رستوران ها زنجیره ای مانند مک دونالد، برگر کینگ و کنتاکی به سبب فروش غذاهای سریع و ساده مثل همبرگر، چیپس، مرغ سوخاری و بستنی شناخته شده اند.

گرچه این غذاها به دلیل سرخ شدن بیش از حد از نظر بهداشتی ناسالم و مروج چاقی محسوب می شوند و مشکلات اقتصادی نیز کیفیت ارائه غذا و خدمات را در شعب این رستوران ها پایین آورده است اما چیزی از شهرت و محبوبیت آنها در سطح بین المللی کاسته نشده است. برندهای لباس و لوازم آرایش آمریکایی نیز همچنان جایگاه خود را دارند و با وجود رقابت سرسخت خودروهای اروپایی و ژاپنی با اتومبیل های آمریکایی هنوز هم جیپ و شورولت و فورد تشخص ویژه خود را دارند. به نظر می رسد آمریکایی شدن چندان سخت نیست. کافی است آنچه می خوریم، می نوشیم، می پوشیم یا استفاده می کنیم مِید این یو.اس.ای باشد. این گونه است که می توان گفت میلیون ها نفر در سراسر جهان آمریکایی شده اند!

آمریکایی شدن در اصطلاح معاصر به نفوذی گفته می شود که ایالات متحده آمریکا بر دیگر فرهنگ ها دارد و آنها را با فرهنگ خود جایگزین می کند. نکته مهم اینجاست که اگر ناخواسته یا ناآگاهانه با این پدیده رو به رو شویم بدون شک پیامدهای نامطلوب آن گریبانمان را خواهدگرفت؛ اما مواجهه آگاهانه و هوشمندانه با آن می تواند نتایج مثبت و توسعه بخشی به همراه داشته باشد.

مک دونالدیزه شدن جامعه

مک دونالدیزه شدن (McDonaldization) پدیده ای است که جرج ریتزر از آن برای تشریح و تبیین یک پدیده جامعه شناختی استفاده کرد. دراصل این مفهوم تابعی از فرآیند عقلانی شدن (Rationalization) است که در عمل به اغراق کشیده می شود. عقلانی شدن واژه ای جامعه شناختی است که به جایگزین شدن اصول منطقی به جای اصول و قواعد سنتی و غیرعقلانی اطلاق می شود. مک دونالدیزه شدن می گوید تمامی کارها می تواند و باید عقلانی شود.

به نظر می رسد این فرآیند مفید و مثبت است. پس مشکل در کجاست؟ مشکل از آنجا ناشی می شود که عقلانی شدن بیش از اندازه می تواند عوارض جانبی نامطلوبی داشته باشد؛ عارضه ای که از آن با عنوان «غیرعقلانی شدن» یاد می کنند. از منظر جامعه شناشی این بدان معناست که یک سیستم عقلانی ممکن است به رویدادها یا پیامدهای نامطلوب یا غیرمنطقی منجر شود. به عنوان مثال کارکرد رستوران های زنجیره ای مک دونالد در سراسر جهان دچار این فرآیند شده است.

مک دنالد هم اکنون در 117 کشور جهان بیش از 32 هزار شعبه دارد. اما به طور مداوم در معرض انتقادهای جدی قرار می گیرد. غیرعقلانی بودن مک دونالد در چیست؟ فست فود (غذای سریع) اغلب برعکس، به معنای انتظار در صف های طولانی است. فست فودهای مک دونالد الزاما غذاهای سالمی نیستند؛ درواقع این غذاها اغلب غیربهداشتی و ناسالم ارزیابی می شوند و عطم و مزه چندان خوشایندی هم ندارند. سیستم تولید و توزیع مک دونالد روز به روز بیشتر می فروشد و شعبه های بیشتری راه اندازی می کند و پدیده مک دونالدیزه شدن جامعه همچنان تداوم می یابد و البته مک دونالدیزه شدن تنها یکی از پیامدهای آمریکایی شدن و جهانی شدن است.

به نظر می رسد هرگاه غرب از جهانی سازی اقتصادی سخن می گوید بدین معناست که دیگر ج.امع باید راه نفوذ را برای اقتصاد و فرهنگ غربی باز و تسهیل کنند و غرب باید در بهره برداری از منابع دیگر کشورها آزاد باشد؛ حال نیروی کار ارزان، مواد خام یا انرژی یا بازاری که بی چون و چرا محصولات آن را بپذیرد. بسیاری از کشورهای جهان تلاش کرده اند در برابر این سبک زندگی تحمیلی آمریکایی مفاومت کنند.

در چنین جایی که چای عمیقا در فرهنگ غذایی مردم جای داشته و دارد مردم در برابر انقلاب فرهنگی کوکاکولا مقاومت کرده اند. در فرانسه نیز مردم در برابر ورود کوکاکولا به بازار مقاومت کردند. چرا که آن را نوشیدنی ناخالص و مضری می دانستند که هویت ملی شان را زیر سوال می برد. اروپا با سهمیه بندی پخش محصولات هالیوود تلاش کرده است بازار تولیدات فرهنگی و رسانه ای را برای تولیدات خود داغ تر نگه دارد. البته برخی کشورها مانند مکزیک نیز کمترین مقاومت را در برابر استعمار کوکاکولایی و فرآیند آمریکایی شدن از خود نشان داده اند.

نکته مهم اینجاست که بدانیم و بپذیریم مشکلات کشور با باز شدن بازار به روی کالاهای آمریکایی حل نمی شود. تردیدی نیست که اجناس گران قیمت و برندهای آمریکایی مید این یو.اس.ای تنها برای قشر خاصی از جامعه قابل استفاده اند. کالای آمریکایی زمانی می تواند دردی از جامعه درمان کند که همراه با تکنولوژی تولید آن وارد شود و با ارزش های فرهنگی جامعه در تضاد نباشد. ضمن آنکه می بایست درهای متقابل نیز در بازارهای غربی به روی تولیدات ایرانی باز شود. باید به خاطر داشته باشیم ایران به تجارت متقابل بیش از واردات نیز دارد. این باوری است که اگر جامعه نیز از آن آگاهی داشته باشد و آن را بپذیرد در برابر ورود کالای آمریکایی رفتار هیجان زده و غیرعقلانی از خود نشان نخواهدداد.

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

 
error

Enjoy this blog? Please spread the word :)

RSS20k
دریافت مطالب جدید از طریق ایمیل5k
مارادر فیسبوکتان به اشتراک بگذارید12k
از کانال یوتوب ما بازدید کنید14k
از کانال یوتوب ما بازدید کنید
extra smooth footnotes