قسمت دوم: پاسخ تشریحی به سوالِ، آیا مجاهدین تغییر کرده اند؟ رویکردشان به جنبش مهسا

مسعودرجوی و تغییرات شگرفش، رویکردش به جنبش مهسا و دیگر گروهها

آیا اعضاء مجاهدین سرمایه اند یا قربانیان مغزشویی نیازمند درمان

توضیحات تشریحی در مورد سوال ناقص مانده، آیا اعضای مجاهدین سرمایه اند یا...

پرگار بی بی سی با سازمان مجاهدین چه بایدکرد؟ با شرکت داود باقروند ارشد

برنامه پرگار با شرکت داود باقروند ارشد

گندزدایی جامعه سیاسی خارج کشور

گندزدایی جامعه سیاسی خارج کشور

Who are Mek cult? An inside report for the first time by defected High-ranking Mek and NCRI member.

An inside report for the first time by an ex-high-ranking member of Mek and NCRI based on the Mek’s own publications and ... Who assassinated the Americans in Tehran? Mek and Spying for Russia Did CIA destroy Mek-Russia spy net? How Mek retaliated? Seizure of US Embassy in Tehran? Mek’s Islamist Revolutionary Courts Mek and the Children in the Combat Mek and Saddam Hossein of Iraq and Saudi Arabia Mek as Assassinators Who is the head wife in Mek Leader’s Harem? Have they changed? How Maryam Rajavi deceives the western world? How Mek terrorism differs to ISIS and Al Qaeda terrorism? Why Mek is more dangerous? Use of 10-year-old children in combat by Mek. Who are the wives of the harem of the Caliph of the Mek? Mek’s planed courts and justice for their Islamic State describe by its Calipha. How the world can protect itself against terrorism?

مصطفی رجوی پدرش مسعودرجوی را به دادگاه کشانده است

در مطلب سپتامبر 2020 نیز تحت مطلب ” سخنی با مصطفی رجوی” نوشتم که دشمن مصطفی رجوی پدرش است و نه کس دیگر در آنچه مصطفی رجوی بعنوان ورود یا ادامه به مبارزه برای آزادی و… نامید، باید بداند که در این مسیر، دشمن اصلی اش، نه رژیم که مسعود رجوی خواهد بود.

آخرین پست ها

واکـاوی مـزدوری! سلطانی، خـدابنده، عـزتی، حسینی، یغـمایی، کـریمدادی، مصــداقی و پورحسین، منتقدین فرقه مافیایی رجوی. نقد آتشبیاران معرکه مشترک رجوی و سایت رهیافتگان

داود باقروند ارشد عضو علیرتبه سابق مجاهدین و شورای ملی مقاومت

محمدرضا روحانی مسئول مستعفی کمیسیون امور ملیتهای شورای ملی مقاومت: مسعود رجوی، ودرخواست اعدام امیر انتظام،حکم اعدام علی زرکش و مهدی افتخاری، دشنام به شاملو ،مرضیه ‌وتهدید جدا شدگان پناهنده در خارج کشور

محمدرضا روحانی مسئول مستعفی کمیسیون امور ملیتهای شورای ملی مقاومت: مسعود رجوی، ودرخواست اعدام امیر انتظام،حکم اعدام علی زرکش و مهدی افتخاری، دشنام به شاملو ،مرضیه ‌وتهدید جدا شدگان پناهنده در خارج کشور

تقدیم به امیروفا یغمایی که مسعودرجوی مادرش را جلو چشمانش ذبح کرد

مبارزه با رژیم یا فروپاشی درونی فرقه ای داعشی که میلیتاریسیم جهانی برای ایران تدارک دیده است

چرا رجوی نیاز دارد درخواست دیدار با اعضای در اسارتش را به نبرد دین بین فو تعبیر کند؟

افشای حقایق پشت پرده ضدیت با خانواده با اسناد سازمانی توسط داود باقروندارشد از مسئولین خانوادهها در مجاهدین

گسترش وطن فروشی در خارج کشور به سرکردگی رهبر همه وطن فروشان و دشمنان ایران

حمایت از تحریم و حمله نظامی به ایران خیانت به مردم و فاصله گرفتن آشکار از ایران و ایرانی

تحلیل طوفانِ سراسریِ جورج فلوید در آمریکا -داود باقروند ارشد

پایه اجتماعی فرقه رجوی (آمریکای نئوکانها) درحال فروپاشی است و رجوی برای صدمین بار بیگانه پرستیش به گل نشسته است

پربیننده ترین ها

ملاقات با نخست وزیر هلند آقای مارک روته در جریان کنگره سالانه حزب اتحاد احزاب لیبرال اتحادیه اروپا (آلده پارتی) در آمستردام. طی ملاقات ضمن معرفی خودو فرقه رجوی و نقض شدید حقوق بشر توسط این فرقه در آلبانی تشریح شد.

ملاقات با آقای گای فرهوفشتادت عضو پارلمان اروپا و رهبر فراکسیون لیبرالهای اتحادیه اروپا از سیاستمداران عالی و افشای همه ترفندهای فریب فرقه رجوی در زمینه ماهیت این فرقه و فشارها و توطئه هایی که علیه جدا شدگان اعمال میکند.

بنابه دعوت یو ان واچ جنبش نه به تروریسم و فرقه ها در نشست سالیانه حقوق بشر و دمکراسی شرکت کرد. خانم دکتر هشترودی بنا به دعوت جنبش نه به تروریسم وفرقه ها در این نشست شرکت کردند که حضور ایشان باعث خوشحالی جنبش نه به تروریسم و فرقه ها گردید. ایشان ضمن حضورفعالشان در نشست با اعضای عالیرتبه شرکت کننده در جلسه به بحث و گفتگو پرداختند. ازجمله با وزیر سابق دادگستری و عضو پارلمان کانادا آقای ایروین کولتر و از بنیانگذاران یوان هیومن راتس واچ مفصلا به بحث پرداختند. این کنفرانس سالیانه جهت شنیدن گزارشات قربانیان حقوق بشربرگزار میشود. در همین رابطه آقای داود ارشد رئیس جنبش نه به تروریسم و فرقه ها سخنانی بشرح زیر ایراد کردند:

درملاقات با دکترورنر هویر به اطلاع ایشان رسید که: فرقه رجوی در حال تدارک دیدن یک زندان ابدی موسوم به اشرف 3 در ‏محلی دورافتاده میباشد. این محل یک پایگاه نظامی متروکه آمریکایی می باشد با یک فرودگاه و یک سکوی هلی برد کوچک و ‏بخشی از سیستم های داخلی آن مستقیما از آمریکا آورده شده و نصب گردیده اند. از ایشان استمداد کمک شد. ‏

ملاقات با همسر نرگس محمدی در مقر ملل متحد ژنو-------آقای داود ارشد و خانم دکتر هشترودی با همسر نرگس محمدی در این ملاقات آقای تقی رحمانی همسر نرگس محمدی که خودشان نیز چندین نوبت زندان بوده اند از نقض حقوق بشر در ایران گزارشی به کنفرانس ارائه کردند و از تناقضات موجود در سیستم قضایی ایران در جریان محاکمه نسرین محمدی بطور مفصل و جامع سخن گفتند.خانم دکتر هشترودی و آقای مهندس ارشد با ایشان ابراز همدردی کردند و جزئیات بیشتری از موارد نقض حقوق بشر در فرقه تروریستی رجوی که در آن فعال بوده است را برای آقای تقی رحمانی تشریح نمودند.

دادخواهی علیه برده داری پناهجویان در تیرانا همچو لیبی توسط فرقه رجوی در دیدار آقای ارشد با نخست وزیران هلند و اسلووانیا

ملاقات با رهبر حزب دمکراتهای آزاد آلمان (اف پ د) آقای کریستین لیندنر در جریان کنگره سه روزه احزاب لیبرال اروپا در آمرستردام هلند. افشای جنایات فرقه رجوی علیه اعضا و جدا شدگان

آقای ارشد در مورد ادعای فرقه رجوی و حامیانش گفتند چند شاخص آشکار وجود دارد. چرا متحدین آنها بویژه آقای دکتر بنی صدر با پیش بینی سرنوشت آنها در عراق از آنها جدا شدند؟ چرا هیچ ایرانی چه مردمی چه سیاسیون در مراسم آنها شرکت نمیکنند؟ چرا این تشکیلات مجبور است جهت گردهمآیی هایش سیاهی لشکر کرایه کند؟ چرا این تشکیلات در ترس از مردم ایران اجازه نمیدهد با اعضایش درارتباط قراربگیرند؟ چرا ارتباط اعضایش را با جهان قطع میکند؟ چرا تمامی تحلیلگران برحقیقت نفرت مردم از این تشکیلات بدلیل همکاری با صدام را تاکید میکنند؟ چرا باید رجوی در داخل تشکیلاتش زندان و شکنجه برای اعضای خودش راه بیندازد؟ چرا مجبور است برای دریافت حمایت سیاسی هرچند بی ارزش منافع مردم ایران را به کسانیکه خود به کشتن آنها افتخار میکرده است بفروشد و حتی برای چند دقیقه سخنرانی آنها دهها هزار دلار بپردازد؟ چرا حتی عربستان حامی سیاسی و مالی آنها ارزیابیشان از آنها این استکه “هیچ جایگاهی در میان مردم ایران ندارند”؟ چرا در همین پارلمان اعضای سابق منتقدش را بقصد کشت میزند؟ چرا هر منتقدی ایرانی و حتی غیره ایرانی را جاسوس و مزدور رژیم!! میخواند؟ آیا بخاطر همین چرا ها نیست که: وقتی مردم ایران در سراسر کشور جهت خواسته هایشان دست به تظاهرات و اعتراض میزنند هیچ اسمی از آنها نمیآورند؟ آیا این مسئله پیامش غیر از این است که: مردم ایران رژیم حاضر را صد بار به فرقه رجوی ترجیح میدهند. و “تنها آلترناتیو دمکراتیک” جوکی بیش نیست.

خانم دکتر فریبا هشترودی: با یقین میگویم که مجاهدین شکنجه میکنند…. هشترودی1سرکار خانم دکتر فریبا هشترودی یکی از برجسته ترین زنان ایرانی جزء افتخارات ایرانیان در فرانسه، نویسنده و خبرنگار و فعال سیاسی که سابقا عضو شورای ملی مقاومت ایران بوده است که باید ایشان را بیشتر شناخت با علم یقینی در مورد فرقه تروریستی رجوی از درون آن سخن میگوید. وقتی به عمق پوسیدگی تشکل رجوی پی بردم جدا شدم بله

آخرین کلام مهدی تقوایی خطاب به مسعود رجوی

آخرین کلام مهدی تقوایی خطاب به مسعود رجوی

مهدی تقوایی از اعضای زندانی زمان شاه تشکیلات مجاهدین، که رضا رضایی در خانه او با ساواکی ها روبرو و خودکشی کرد. و مسئول چاپخانه مخفی سازمان بود. با همسر و دو فرزندش در مخالفت با انقلاب ایدئولژیک بعد از محاکمه اش در عراق به ارودگاه مرگ رمادی عراق فرستاده شدند تا در آنجا بپوسند.

بیانیه 14 تن

بیانیه 14 تن

نیروی خارج کشور چه میخواهد ‏و بیانیه 14 تن

مقالات پربیننده

فرقه ها در میان ما

دانش علمی شناخت و تمیزدادن فرقه از تشکل سیاسی

بدون شناخت علمی از فرقه های خطرناک تحلیل عملکردهای فرقه رجوی و اثرات بشدت مخرب آن بر اعضا و جداشدگان و خلاص شدن از فشارهای شکنجه گونه روانی مغزشویی های چندین دهساله غیرممکن است

خانم آناگومز نماینده پارلمان اروپا خواستار اخراج فرقه رجوی شد

افشاگریهای خانم سلطانی در رابطه مسعود رجوی با زنان مجاهد

افشاگریهای خانم سلطانی در رابطه مسعود رجوی با زنان مجاهد

قسمت سوم: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

قسمت سوم: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

قسمت دوم: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی امروز باید گفت آنچه را که فردا گفتنش دیر است

قسمت دوم: گفت و شنود با فرشته هدایتی: افشاگریهای فرشته هدایتی در مورد فرقه رجوی

قسمت اول: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

قسمت اول: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

سیامک نادری مرگهای مشکوک فرقه رجوی را افشا میکند

کشتن و سربه نیست کردنهای فرقه رجوی

سخنان آقای داود ارشد در پنجمین کنگره سکولاردمکراتهای ایران -کلن آلمان

سخنان آقای داود ارشد در پنجمین کنگره سکولاردمکراتهای ایران -کلن آلمان

فعالیت های ما در تصویر

افشای پولشویی های فرقه رجوی

 

نامه آقای مصطفی محمدی و افشای بعضی شگردهای تامین مالی تروریسم

بازهم دروغسازی واطلاعات تراشی فرقۀ رجوی بعد از حادثه!!

به قلم قربانعلی حسین نژاد عضو قدیمی و مترجم ارشد جدا شدۀ بخش روابط خارجی سازمان مجاهدین

فرقۀ رجوی طی اطلاعیه ای به تاریخ 21 مرداد 94 مثل همیشه با امضای «کمسیون امنیت و ضد تروریسم شورای ملی مقاومت ایران» یک سری اسامی ردیف کرده و خواسته نشان بدهد که بخش اطلاعات و امنیت فرقه آن قدر قوی شده و با سرویسهای مخفی ابرقدرتهای جهان رقابت می کند که توانسته اسم سفیر ایران در فرانسه و معاونین او و مسئولین سفارت را در پاریس که همه جای دنیا و در

همۀ سفارتخانه های کشورها هم در سایت آن سفارت و هم در اسناد و گواهینامه های بیرون داده شده نوشته می شود شناسایی و معرفی کند و شماره تلفن سفارت را هم کشف کند!! ولی رویش نشده عکس سفارت ایران در فرانسه را که احتمالا یک قرن است در این کشور می باشد هم چاپ کند و بگوید محلش را هم شناسایی و کشف کرده ایم!! چنانکه در جهت معکوس آن هم در رابطه با مقرشان در اورسوراواز و یا کمپهای اشرف سابق و لیبرتی امروز در عراق که سالیان سال در یک محل ثابت و تحت حفاظت نیروهای کشور مربوطه بوده و خودشان هم بارها عکسها و مطالب مربوط به آن مقرها را پخش کرده اند هر کس غیر از خودشان به آن مقر و کمپ نزدیک می شود که اعتراضی بکند و یا خواستار دیدار با افراد خانواده اش در آنجا بشود می گویند برای شناسایی آمده تا ما را ترور کنند!!! خلاصه سروکار و مبارزه و فعالیت این فرقه به قول خودش «برای خدا و خلق»! تماما شده اطلاعات و امنیت و کشف و شناسایی و ترور و دروغ و تهمت و فضا سازی موهوم وو… آنهم در تبلیغات و در فضای مجازی و سایتهایش!

روشهای تقلب و دروغسازی و فضاسازی موهوم تبلیغاتی فرقۀ رجوی را ما که سالیان سال در آن بودیم به خوبی می شناسیم چرا که خودمان نیز ابزار اجرایی آنها و دست اندر کار پیشبرد این روشهای طراحی شده توسط مسئولین بالای سازمان بودیم. آنها بعد از هر حادثه اعم از عملیات تروریستی علیه افراد سازمان یا اقدامات تبلیغی و اعتراضی و انتقادی توسط جدا شدگان یا خانواده های افراد (و نه قبل از حادثه یا فعالیتها!!) روی یک سری اطلاعات و امور روشن و اسامی علنی انبوهی اطلاعات و مسائل و اسامی تقلبی و جعلی و موهوم سوار می کنند و با ادعای اینکه این اطلاعات را از داخل رژیم و اطلاعات رژیم به دست آورده ایم تلاش می کنند در ذهن افراد خودشان که در نتیجۀ ضربه و شکست و یا مسائل روی داده که به نفع فرقه نیست مسأله دار شده و یا به اصطلاح درون سازمانی «متناقض» شده اند خودشان را قوی و با نفوذ و رخنه کرده تا اعماق رژیم نشان بدهند!! تا به زعم خودشان بدینوسیله آن ضربه یا شکست را رفع و رجوع و جبران کنند و همیشه در این مواقع برای همۀ ما وقتی در داخل سازمان بودیم این سؤال پیش می آمد که اگر سازمان اینهمه نفوذی در داخل رژیم دارد و می تواند اینهمه اطلاعات به ظاهر دقیق با اسامی و مشخصات و… به دست بیاورد چرا این اطلاعات را قبل از حادثه یا اقدام رژیم (مانند حملات تروریستی به اشرف و نیروهای سازمان چه در زمان صدام و یا بعد از آن) را کشف و افشا نمی کند تا اقدام رژیم خنثی شود؟!

طی تمام سالیانی که در بخشهای سیاسی و دیپلماسی عربی و روابط خارجی سازمان مجاهدین کار می کردم بارها شاهد درست کردن اسامی دروغین اشخاص یا تشکلها و انجمنها با تمام مشخصات ساختگی بودم از جمله در سال 79 که بخش خارجۀ سازمان همۀ ما افراد قرارگاه پارسیان (پادگان الطارق عراق محل کاخ و اقامت آن موقع زوج رجوی) واقع در استان الانبار در غرب بغداد بر سر راه مرز اردن را جمع کردند و در یک بسیج عمومی برای هر کدام یک دفتر پر از اسامی و شماره تلفنها و آدرسهای ساختگی و موهوم در تهران و دیگر شهرهای ایران دادند که هر قسمت اسامی و آدرسها شامل اسامی یک یا چند کودک با سن آنها و یک مبلغ پول بود با این متن که صاحب اسم و آدرس این مبلغ را از یک مؤسسۀ خیریه در آلمان بابت نگهداری این فرزندان افراد اعدام شده یا زندانی سیاسی دریافت کرده است!! ما بسیجی های رجوی در یک سالن بزرگ روی میزهای متعدد و مرتبی که چیده بودند و روی هر یک قلمهایی مخصوص نوشتن با جوهر نامرئی گذاشته بودند طبق توجیه عمومی مسئولین، هر یک از این متنهای دفترچه شامل اسامی افراد و کودکان و مبلغ نوشته شده را با آن قلم جوهر نا مرئی که توسط قسمتی در همان سالن با جوهر نامرئی (آب پیاز) پر می شدند در یک برگ کاغذ آ چهار می نوشتیم و بعد آنها را به قسمت مسئول ظاهر و خواناکردن این نوشته ها می دادیم که آنها با اتوهای برقی آماده که داشتند آنها را روی برگه ها می کشیدند و در نتیجۀ حرارت نوشتۀ آن برگه ها خوانا می شدند. این پروژه که معروف به پروژۀ خارجه بود تا یک ماه هفته ای سه روز ادامه داشت.

بعدا فهمیدیم که سازمان مجاهدین در آلمان یک مؤسسۀ خیریۀ پوششی برای جمع کردن کمکهای مالی به بهانۀ ارسال به ایران برای خانواده هایی که کودکان یتیم و بی سرپرست اعدام شدگان یا زندانیان را نگهداری می کنند درست کرده بوده که در نتیجۀ شکایت کمک کنندگان و مشکوک بودن عملکردهای افراد این مؤسسه و رفت و آمدهای مسئولین سازمان مجاهدین به آنجا پلیس به آن مشکوک شده و علیه آن پرونده درست کرده و موضوع به دادگاه کشیده بود و دادگاه آلمانی خواستار اسناد و مدارک و رسیدهای این پولها شده بود که سازمان برای اینکه نشان بدهد که این رسیدها به دلایل امنیتی با جوهر نامرئی نوشته شده و از ایران خارج می شده اند می خواسته دادگاه را متقاعد کند.

در بخش روابط خارجی سازمان در عراق که من به عنوان مترجم در آن بخش کار می کردم طی سالهای بعد از سقوط رژیم صدام حسین اسمها و بیانیه های انواع گروهها و شوراها و تجمعها و کانونهای سیاسی یا صنفی یا اجتماعی به اصطلاح شیوخ عشایر، نمایندگان پارلمان، حقوقدانان و وکلا، دانشجویان و استادان، دارندگان شغلهای آزاد، ورزشکاران و شهروندان مختلف را به زبان فارسی می ساختند و برای ترجمه به عربی به من می دادند و مواردی را که مترجمین پایینتر ترجمه می کردند و عربی آنها درست نبود می دادند من چک و تصحیح می کردم تا اسم و بیانیۀ عربی آنها درست باشد و اسم و بیانیۀ جعلی بعضیها را هم عجله می کردند و برای چک و تصحیح من که ضابطه کرده بودند نمی آوردند و به همان صورت غلط و مفتضح با تعبیرها و اصطلاحات فارسی و آنهم خاص فرقۀ رجوی منتشر می کردند به طوریکه می دیدی اسم فلان انجمن یا شورای عشایری عراقی در آرم ساختگی که بالای بیانیه می زدند با اسم امضای آن کاملا متفاوت است! و بعضی وقتها روی آرم بیانیه حتی پرچم ملغی شدۀ زمان صدام یعنی با سه ستاره را چاپ می کردند!! و حتی می دیدی مثلا اسم یک کانون استادان و دانشجویان و روشنفکران دیالی از لحاظ عربی کاملا غلط و خنده دار است!! عجب استادان دانشگاهی که حتی سواد ابتدایی عربی هم نداشتند!! که هر عراقی و عرب اسم این گروهها و انجمنهای ساختگی و بیانیه های آنها را می دید فورا می فهمید ساختگی است و جعل شده توسط مجاهدین خلق می باشد و از خودش می پرسید چرا این گروهها و انجمنهای عراقی فقط برای حمایت از اهداف مجاهدین خلق و ماندن در عراق بیانیه می دهند و اینهمه مسائل عراق را فراموش کرده اند؟ و نیز چرا حتی یکی از این انجمنها و گروهها و تشکلها روی انترنت سایت ندارند و حتی فاقد ایمیل برای تماس با آنها هستند!! زیرا تماما موهوم و ساختگی بودند و وجود خارجی نداشتند. مثلا به اصطلاح یک تجمع درست کرده بودند به نام تجمع حقوقدانان مستقل برای دفاع از حقوق بشر در عراق که حتی یک بیانیه را در طول این سالیان در مورد حقوق بشر در عراق و مسائل عراق صادر نکرده بود همۀ بیانیه های آن در مورد اشرف و حمایت از اهداف رهبری مجاهدین خلق در عراق و فراخوان به ابقای آنها در عراق بود که حتی این بیانیه ها هم به فارسی نوشته می شد و من آنها را به عربی ترجمه می کردم.

مسئولین فرقۀ رجوی حتی به اسم افراد شورای استان دیالی و نمایندگان پارلمان عراق بویژه از العراقیه و دیالی و شخصیتهای دیگر سیاسی و اجتماعی عراق مصاحبه های کاملا ساختگی به فارسی که هم سؤال و هم جواب آنها به فارسی بود که می دادند من به عربی ترجمه می کردم و منتشرش می کردند. آنها خودشان بیانیه های خودساخته به اسم عراقیان را می بردند به صورت لوحه در می آوردند و به دست چند عراقی مزدورشان می دادند که بیاورند آن را طی مراسمی بسیار مضحک و ساختگی تقدیم مژگان پارسایی و عباس داوری کنند!! و کتابهای نوشته شده به نام عراقیان را که از فارسی به عربی ترجمه شده بود چاپ می کردند و اسم یک نویسندۀ عراقی را روی آن می نوشتند و با پولی که به آن نویسنده می دادند کتاب را به دست خود او می دادند تا در مراسم و تجمع عراقیان بیاید آن را به رهبران اشرف اهدا کند!!

در این اطلاعیۀ فرقۀ رجوی هم مثل سایر اطلاعیه های اطلاعاتی! از اینگونه اش که مبتنی بر جنجال و فضاسازی برای گرفتن فرصت فکر و دقت کردن از خواننده (نوعی توهین به شعور و فهم مردم) می باشد کافی است خواننده به سؤالی که هر عبارت آن ایجاد می کند بیندیشد آن وقت می بیند که چقدر مضحک و متناقض و بی محتوا است. مثلا یک سری حرفها به عنوان «اطلاعات» ساخته پرداختۀ خودشان از زبان من نوشته که من آنها را به ژاندارمری یا پلیس فرانسه داده ام یعنی علیه خودم اعتراف کرده ام!! اینجا هر خواننده که کمی دقت کند از خودش می پرسد مگر ژاندارمری یا پلیس فرانسه فرد را آن هم فرد مراجعه کننده برای شکایت را شکنجه می کند که او اینگونه اطلاعات علیه خودش بدهد؟!!  بگذریم که این خودش اتهام اعمال شکنجه زدن به پلیس و ژاندارمری و دولت فرانسه می باشد که قابل پیگرد قانونی است. بعد هم نوشته است که ما علیه «مقاومت و پناهندگان ایرانی در فرانسه فعالیت و توطئه» کرده ایم!! «مقاومت» که اسم مستعار فرقۀ رجوی است درست همانند و با همان روش «اسلام» که اسم مستعار رژیم می باشد و پناهندگان ایرانی هم معلوم است که منظورشان سران فرقه می باشند!! که ما فقط علیه آنها اعتراض و مخالفت در کادر آزادی بیان داشته و داریم آنهم در رابطه با رفتن ما (اینجانب و آقای مصطفی محمدی) به اورسوراواز که یک شهر فرانسوی است (برخلاف تصور سردمداران فرقۀ رجوی که انگار دولت فرانسه شهر اور را مثل بخشیدن قرارگاه اشرف به آنها توسط صدام به آنها بخشیده است!!) فعالیت ما مشخصا بیان خواستمان مبنی بر انتقال فرزندانمان از عراق و اجازۀ دیدار دادن به آنها با خانواده هایشان بود و الا ما که خودمان اینجا پناهنده هستیم هر ایرانی و غیر ایرانی و هر فرد ژاندارم و پلیس فرانسوی هم از خودش می پرسد چگونه یک پناهنده علیه پناهندگان دیگر دست به فعالیت و «توطئه»!! می زند؟ و چرا بزند؟!

مشروح جوابیۀ اینجانب و آقای مصطفی محمدی به اطلاعیۀ قبلی فرقه که قسمتی از مطالب این اطلاعیۀ جدید تکرار مطالب آن می باشد با تصویر ورقۀ ثبت شکایت ما در ژاندارمری اورسوراواز که توسط مأمورین آنجا نوشته و تدوین شده و عناصر فرقۀ رجوی در آن گروگانگیر فرزندان ما و مهاجمین توصیف شده اند نیز در اطلاعیۀ جوابیۀ ما در لینگ زیر آمده است:

http://peyvande-rahaee.fr/index.php/typography/198-3

و سرانجام فکر کنم برای حسن ختام و تلطیف فضا با خنداندن خوانندگان در آخر اطلاعیه از دولت فرانسه می خواهد که «مأموران و جاسوسان وزارت اطلاعات رژيم را كه تنها مخل نظم عمومي و برهم زننده آسايش شهروندان فرانسوي و پناهندگان ايراني هستند اخراج کند»!!، این یکی دیگر واقعا «منتهای وقاحت» است که در کشوری به عنوان پناهنده باشی و برای دولت آن کشور بخواهی تعیین تکلیف کنی و رهنمود بدهی و نه بلکه به فهم و شعور مسئولین آن کشور اینگونه توهین کنی که در این کشور نه شما و پلیس شما بلکه ما تعیین می کنیم و تشخیص می دهیم چه کسی پناهنده است و چه کسی دیپلمات است و سفیر است و معاون سفیر است یا «جاسوس است و مخل نظم عمومی» و «برهم زنندۀ آسایش شهروندان فرانسوی و پناهندگان ایرانی»!! چون شهروندان شما یعنی مردم فرانسه و پناهندگان ایرانی خودشان خبرندارند و زبان و قلم هم ندارند و اینهمه سالها هم نداشتند که بگویند و بنویسند که عده ای در فرانسه مخل نظم و امنیتشان بوده اند ولی آنها بی اطلاع بودند یعنی احساس نکرده اند!! و این را مریم رجوی در قلعۀ اورسوراواز به تنهایی به جای همۀ آنها احساس کرده است!! لذا صبر کنید تا روزی با این اطلاعیه به شما بگوییم! تا بفهمید که چقدر اشتباه کرده اید کمیسیون ما را به عنوان یکی از کمیسیونهای پارلمان فرانسه یا مشاوران دولت فرانسه به ثبت نرسانده اید!!…

در حالیکه در تمام اروپا تنها جریان یا سازمان سیاسی خارجی علنی مقیم کشورهای آن که پرونده های متعدد تروریستی و اخلال در نظم عمومی و در امنیت و آسایش پناهندگان و شهروندان کشورهای این قاره (از جمله با اخاذی از مردم و ایجاد مزاحمت در خیابانهای شهرهای این کشورها تحت پوش جمع آوری کمک مالی برای کودکان!!) به علاوۀ پروندۀ پولشویی و دزدی مشخصا در کشور فرانسه دارد و مردم این کشور بارها از این جهت به نهادهای قضایی آن شکایت کرده اند فرقۀ رجوی و سردمداران ساکن قلعۀ آن در شهر اورسور اواز فرانسه نزدیکی پاریس می باشد و بس.

همچنین این در حالیست که حملۀ پلیس فرانسه به مقر مریم رجوی در سال 2003 و دستگیری او و بسیاری از سردمداران فرقه و طرح مجدد و متعدد این پرونده در دادگاه فرانسه طی این سالها و در جریان بودن اخیر پروندۀ تروریستی مهدی ابریشمچی در دادگاه ضد تروریستی پاریس و باز بودن دهها پروندۀ شکایت علیه ما پناهندگان در نزد ژاندارمری اور و پلیس پاریس و قضائیۀ فرانسه مبنی بر حمله و ضرب و جرح و تلاش برای ترور و رخنه به محل سکونت ما و تعقیب و مراقبت ما پناهندگان جدا شده از سازمان و شناسایی اماکن سکونت ما از سوی افراد رجوی مقیم اورسوراواز و افترا و دروغ پراکنی علیه ما و تهدید ما به قتل توسط رهبر عقیدتی غایبشان مسعود رجوی و مأموریت دادن او به آنان برای اجرا که سند این تهدیدات منتشر شده در سایتهای خود فرقه، ترجمه شده و در اختیار پلیس و مقامات فرانسوی گذاشته شده است و استقبال و حمایت گستردۀ شهروندان فرانسه از افشاگریهای ما علیه سران فرقۀ رجوی در فرانسه بویژه در اورسوراواز و حمایت ایرانیان و پناهندگان ایرانی هم در خیابانهای پاریس و هم در فضای مجازی از این افشاگریها از جمله از فعالیت تبلیغی اینجانب و آقای مصطفی محمدی به عنوان دو پدری که برای آزادی دخترانشان از قید اسارت این فرقه تلاش می کنند و موج انزجار آنان از یاوه های مسعود رجوی که در لینگهای زیر می توانید آنها را بخوانید:

http://peyvande-rahaee.fr/index.php/typography/207-2015-07-29-04-32-56

http://peyvande-rahaee.fr/index.php/typography/208-2015-07-31-04-32-99

…. همه و همه نشان می دهد که هم مردم و شهروندان فرانسوی و هم دولت و مقامات فرانسه و هم ایرانیان و پناهندگان ایرانی به خوبی کسانی را که مزاحم مردم و شهروندان فرانسوی و ایرانیان و پناهندگان ایرانی و مخل امنیت و آسایش آنان بوده و هستند شناخته اند و می دانند چه کسانی باید از خاک فرانسه اخراج شوند؟ که همانا تروریستهای لانه کرده در قلعه شان در اورسوراواز می باشند و نه کس دیگر. 

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

 
error

Enjoy this blog? Please spread the word :)

RSS20k
دریافت مطالب جدید از طریق ایمیل5k
مارادر فیسبوکتان به اشتراک بگذارید12k
از کانال یوتوب ما بازدید کنید14k
از کانال یوتوب ما بازدید کنید
extra smooth footnotes