قسمت دوم: پاسخ تشریحی به سوالِ، آیا مجاهدین تغییر کرده اند؟ رویکردشان به جنبش مهسا

مسعودرجوی و تغییرات شگرفش، رویکردش به جنبش مهسا و دیگر گروهها

آیا اعضاء مجاهدین سرمایه اند یا قربانیان مغزشویی نیازمند درمان

توضیحات تشریحی در مورد سوال ناقص مانده، آیا اعضای مجاهدین سرمایه اند یا...

پرگار بی بی سی با سازمان مجاهدین چه بایدکرد؟ با شرکت داود باقروند ارشد

برنامه پرگار با شرکت داود باقروند ارشد

گندزدایی جامعه سیاسی خارج کشور

گندزدایی جامعه سیاسی خارج کشور

Who are Mek cult? An inside report for the first time by defected High-ranking Mek and NCRI member.

An inside report for the first time by an ex-high-ranking member of Mek and NCRI based on the Mek’s own publications and ... Who assassinated the Americans in Tehran? Mek and Spying for Russia Did CIA destroy Mek-Russia spy net? How Mek retaliated? Seizure of US Embassy in Tehran? Mek’s Islamist Revolutionary Courts Mek and the Children in the Combat Mek and Saddam Hossein of Iraq and Saudi Arabia Mek as Assassinators Who is the head wife in Mek Leader’s Harem? Have they changed? How Maryam Rajavi deceives the western world? How Mek terrorism differs to ISIS and Al Qaeda terrorism? Why Mek is more dangerous? Use of 10-year-old children in combat by Mek. Who are the wives of the harem of the Caliph of the Mek? Mek’s planed courts and justice for their Islamic State describe by its Calipha. How the world can protect itself against terrorism?

مصطفی رجوی پدرش مسعودرجوی را به دادگاه کشانده است

در مطلب سپتامبر 2020 نیز تحت مطلب ” سخنی با مصطفی رجوی” نوشتم که دشمن مصطفی رجوی پدرش است و نه کس دیگر در آنچه مصطفی رجوی بعنوان ورود یا ادامه به مبارزه برای آزادی و… نامید، باید بداند که در این مسیر، دشمن اصلی اش، نه رژیم که مسعود رجوی خواهد بود.

آخرین پست ها

واکـاوی مـزدوری! سلطانی، خـدابنده، عـزتی، حسینی، یغـمایی، کـریمدادی، مصــداقی و پورحسین، منتقدین فرقه مافیایی رجوی. نقد آتشبیاران معرکه مشترک رجوی و سایت رهیافتگان

داود باقروند ارشد عضو علیرتبه سابق مجاهدین و شورای ملی مقاومت

محمدرضا روحانی مسئول مستعفی کمیسیون امور ملیتهای شورای ملی مقاومت: مسعود رجوی، ودرخواست اعدام امیر انتظام،حکم اعدام علی زرکش و مهدی افتخاری، دشنام به شاملو ،مرضیه ‌وتهدید جدا شدگان پناهنده در خارج کشور

محمدرضا روحانی مسئول مستعفی کمیسیون امور ملیتهای شورای ملی مقاومت: مسعود رجوی، ودرخواست اعدام امیر انتظام،حکم اعدام علی زرکش و مهدی افتخاری، دشنام به شاملو ،مرضیه ‌وتهدید جدا شدگان پناهنده در خارج کشور

تقدیم به امیروفا یغمایی که مسعودرجوی مادرش را جلو چشمانش ذبح کرد

مبارزه با رژیم یا فروپاشی درونی فرقه ای داعشی که میلیتاریسیم جهانی برای ایران تدارک دیده است

چرا رجوی نیاز دارد درخواست دیدار با اعضای در اسارتش را به نبرد دین بین فو تعبیر کند؟

افشای حقایق پشت پرده ضدیت با خانواده با اسناد سازمانی توسط داود باقروندارشد از مسئولین خانوادهها در مجاهدین

گسترش وطن فروشی در خارج کشور به سرکردگی رهبر همه وطن فروشان و دشمنان ایران

حمایت از تحریم و حمله نظامی به ایران خیانت به مردم و فاصله گرفتن آشکار از ایران و ایرانی

تحلیل طوفانِ سراسریِ جورج فلوید در آمریکا -داود باقروند ارشد

پایه اجتماعی فرقه رجوی (آمریکای نئوکانها) درحال فروپاشی است و رجوی برای صدمین بار بیگانه پرستیش به گل نشسته است

پربیننده ترین ها

ملاقات با نخست وزیر هلند آقای مارک روته در جریان کنگره سالانه حزب اتحاد احزاب لیبرال اتحادیه اروپا (آلده پارتی) در آمستردام. طی ملاقات ضمن معرفی خودو فرقه رجوی و نقض شدید حقوق بشر توسط این فرقه در آلبانی تشریح شد.

ملاقات با آقای گای فرهوفشتادت عضو پارلمان اروپا و رهبر فراکسیون لیبرالهای اتحادیه اروپا از سیاستمداران عالی و افشای همه ترفندهای فریب فرقه رجوی در زمینه ماهیت این فرقه و فشارها و توطئه هایی که علیه جدا شدگان اعمال میکند.

بنابه دعوت یو ان واچ جنبش نه به تروریسم و فرقه ها در نشست سالیانه حقوق بشر و دمکراسی شرکت کرد. خانم دکتر هشترودی بنا به دعوت جنبش نه به تروریسم وفرقه ها در این نشست شرکت کردند که حضور ایشان باعث خوشحالی جنبش نه به تروریسم و فرقه ها گردید. ایشان ضمن حضورفعالشان در نشست با اعضای عالیرتبه شرکت کننده در جلسه به بحث و گفتگو پرداختند. ازجمله با وزیر سابق دادگستری و عضو پارلمان کانادا آقای ایروین کولتر و از بنیانگذاران یوان هیومن راتس واچ مفصلا به بحث پرداختند. این کنفرانس سالیانه جهت شنیدن گزارشات قربانیان حقوق بشربرگزار میشود. در همین رابطه آقای داود ارشد رئیس جنبش نه به تروریسم و فرقه ها سخنانی بشرح زیر ایراد کردند:

درملاقات با دکترورنر هویر به اطلاع ایشان رسید که: فرقه رجوی در حال تدارک دیدن یک زندان ابدی موسوم به اشرف 3 در ‏محلی دورافتاده میباشد. این محل یک پایگاه نظامی متروکه آمریکایی می باشد با یک فرودگاه و یک سکوی هلی برد کوچک و ‏بخشی از سیستم های داخلی آن مستقیما از آمریکا آورده شده و نصب گردیده اند. از ایشان استمداد کمک شد. ‏

ملاقات با همسر نرگس محمدی در مقر ملل متحد ژنو-------آقای داود ارشد و خانم دکتر هشترودی با همسر نرگس محمدی در این ملاقات آقای تقی رحمانی همسر نرگس محمدی که خودشان نیز چندین نوبت زندان بوده اند از نقض حقوق بشر در ایران گزارشی به کنفرانس ارائه کردند و از تناقضات موجود در سیستم قضایی ایران در جریان محاکمه نسرین محمدی بطور مفصل و جامع سخن گفتند.خانم دکتر هشترودی و آقای مهندس ارشد با ایشان ابراز همدردی کردند و جزئیات بیشتری از موارد نقض حقوق بشر در فرقه تروریستی رجوی که در آن فعال بوده است را برای آقای تقی رحمانی تشریح نمودند.

دادخواهی علیه برده داری پناهجویان در تیرانا همچو لیبی توسط فرقه رجوی در دیدار آقای ارشد با نخست وزیران هلند و اسلووانیا

ملاقات با رهبر حزب دمکراتهای آزاد آلمان (اف پ د) آقای کریستین لیندنر در جریان کنگره سه روزه احزاب لیبرال اروپا در آمرستردام هلند. افشای جنایات فرقه رجوی علیه اعضا و جدا شدگان

آقای ارشد در مورد ادعای فرقه رجوی و حامیانش گفتند چند شاخص آشکار وجود دارد. چرا متحدین آنها بویژه آقای دکتر بنی صدر با پیش بینی سرنوشت آنها در عراق از آنها جدا شدند؟ چرا هیچ ایرانی چه مردمی چه سیاسیون در مراسم آنها شرکت نمیکنند؟ چرا این تشکیلات مجبور است جهت گردهمآیی هایش سیاهی لشکر کرایه کند؟ چرا این تشکیلات در ترس از مردم ایران اجازه نمیدهد با اعضایش درارتباط قراربگیرند؟ چرا ارتباط اعضایش را با جهان قطع میکند؟ چرا تمامی تحلیلگران برحقیقت نفرت مردم از این تشکیلات بدلیل همکاری با صدام را تاکید میکنند؟ چرا باید رجوی در داخل تشکیلاتش زندان و شکنجه برای اعضای خودش راه بیندازد؟ چرا مجبور است برای دریافت حمایت سیاسی هرچند بی ارزش منافع مردم ایران را به کسانیکه خود به کشتن آنها افتخار میکرده است بفروشد و حتی برای چند دقیقه سخنرانی آنها دهها هزار دلار بپردازد؟ چرا حتی عربستان حامی سیاسی و مالی آنها ارزیابیشان از آنها این استکه “هیچ جایگاهی در میان مردم ایران ندارند”؟ چرا در همین پارلمان اعضای سابق منتقدش را بقصد کشت میزند؟ چرا هر منتقدی ایرانی و حتی غیره ایرانی را جاسوس و مزدور رژیم!! میخواند؟ آیا بخاطر همین چرا ها نیست که: وقتی مردم ایران در سراسر کشور جهت خواسته هایشان دست به تظاهرات و اعتراض میزنند هیچ اسمی از آنها نمیآورند؟ آیا این مسئله پیامش غیر از این است که: مردم ایران رژیم حاضر را صد بار به فرقه رجوی ترجیح میدهند. و “تنها آلترناتیو دمکراتیک” جوکی بیش نیست.

خانم دکتر فریبا هشترودی: با یقین میگویم که مجاهدین شکنجه میکنند…. هشترودی1سرکار خانم دکتر فریبا هشترودی یکی از برجسته ترین زنان ایرانی جزء افتخارات ایرانیان در فرانسه، نویسنده و خبرنگار و فعال سیاسی که سابقا عضو شورای ملی مقاومت ایران بوده است که باید ایشان را بیشتر شناخت با علم یقینی در مورد فرقه تروریستی رجوی از درون آن سخن میگوید. وقتی به عمق پوسیدگی تشکل رجوی پی بردم جدا شدم بله

آخرین کلام مهدی تقوایی خطاب به مسعود رجوی

آخرین کلام مهدی تقوایی خطاب به مسعود رجوی

مهدی تقوایی از اعضای زندانی زمان شاه تشکیلات مجاهدین، که رضا رضایی در خانه او با ساواکی ها روبرو و خودکشی کرد. و مسئول چاپخانه مخفی سازمان بود. با همسر و دو فرزندش در مخالفت با انقلاب ایدئولژیک بعد از محاکمه اش در عراق به ارودگاه مرگ رمادی عراق فرستاده شدند تا در آنجا بپوسند.

بیانیه 14 تن

بیانیه 14 تن

نیروی خارج کشور چه میخواهد ‏و بیانیه 14 تن

مقالات پربیننده

فرقه ها در میان ما

دانش علمی شناخت و تمیزدادن فرقه از تشکل سیاسی

بدون شناخت علمی از فرقه های خطرناک تحلیل عملکردهای فرقه رجوی و اثرات بشدت مخرب آن بر اعضا و جداشدگان و خلاص شدن از فشارهای شکنجه گونه روانی مغزشویی های چندین دهساله غیرممکن است

خانم آناگومز نماینده پارلمان اروپا خواستار اخراج فرقه رجوی شد

افشاگریهای خانم سلطانی در رابطه مسعود رجوی با زنان مجاهد

افشاگریهای خانم سلطانی در رابطه مسعود رجوی با زنان مجاهد

قسمت سوم: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

قسمت سوم: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

قسمت دوم: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی امروز باید گفت آنچه را که فردا گفتنش دیر است

قسمت دوم: گفت و شنود با فرشته هدایتی: افشاگریهای فرشته هدایتی در مورد فرقه رجوی

قسمت اول: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

قسمت اول: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

سیامک نادری مرگهای مشکوک فرقه رجوی را افشا میکند

کشتن و سربه نیست کردنهای فرقه رجوی

سخنان آقای داود ارشد در پنجمین کنگره سکولاردمکراتهای ایران -کلن آلمان

سخنان آقای داود ارشد در پنجمین کنگره سکولاردمکراتهای ایران -کلن آلمان

فعالیت های ما در تصویر

افشاگری به کشتن دادن حسن جزایری از دانشجویان هوادار رجوی

 

سرنوشت مسعود رجوی و مصدقی که سازشکار میخواندش در سالگرد کودتای ننگین 28 مرداد

بقلم داود باقروند ارشد:

همگان و بویژه اعضای سابق و حاضر شورای به اصطلاح ملی مقاومت بخوابی از نسبت دادن سازمان مجاهدین و بنیانگذاران به مصدق و در چهار دهه گذشته از کار مسعود رجوی در نسبت دادن خودش به مصدق خبر دارند. رجوی در درون سازمان اما   مصدق را فردی سازشکار میخواند و خودش را بسیار بالاتر، ملی تر، انقلابی تر و ضد آمریکایی و ضد غربی تر از مصدق میخواند که مصدق به گرد پای او نیز نمیرسید. و در  نشستهای درونی از اینکه مصدق کبیر به توصیه های دکتر فاطمی که میخواسته حزب و سازمان تشکیل دهد و …گوش نکرده ا ست سازشکار خوانده او را باعث شکست حکومت دمکراتیک ایران قلمداد میکرد و مرتب مطرح میکرد که بله من این نقیصه مصدق را رفع کرده ام و نهضت ملی را به سطح انقلابی ارتقاء داده ام من ادامه انقلابی مصدق و نهضت ملی هستم. من با اینکارم ابدی شدم در صورتیکه مصدق توسط آمریکا از بین رفت. در صورتیکه برعکس تفکر مسعودرجوی، فاطمی تا پایان عمر مصدق را بعنوان پیشوای نهصت ملی ستود و از او حمایت کرد.  رجوی هیچگاه رویکردی یکسان و صادقانه نداشت و همواره دیگران از خدا و پیامبر تا امامان و سرداران نهضت مشروطه و مصدق و حتی بنیانگذاران سازمان بعنوان وسیله ای جهت پیشبرد امیال خودش استفاده میکرد و متناسب با منافع خودش در هر شرایطی مواضع ضد و نقیضی در مورد آنها اتخاذ میکرد. مواضع مسعود رجوی را در مورد خمینی در فاصله دوسال 1357 تا 1360 نیز دیده ایم. اما سرنوشت مصدق و رجوی که خود را بسیار بالاتر از مصدق میدانست بسیار عبرت آموز است که کدام ابدی شد.

مصدق یکی از رهبران و پیشگامان نهضت ضد استعماری معاصر بود که نه تنها در ایران بلکه در بین کشورهای جهان سوم هم از او به عنوان رهبری که شجاعانه و با سرسختی تحسین‌برانگیزی مقابل استعمار انگلیس ایستاد، نام می‌برند. وی به قطع و یقین نه تنها برای ایرانیان بعنوان شاخص و فرازی البرز گونه در جغرافیای سیاسی ایران تا به ابد پا برجا و الهام بخش خواهد ماند بلکه نخستین دولتمرد خاورمیانه بود که با اجرایی کردن اندیشه ملی شدن صنعت نفت پرچم مبارزه سیاسی-اقتصادی با قدرت‌های استعماری را نه با مایه گذاشتن از جان و منافع مردم کشورش بلکه با مایه گذاشتن از جان و قدرت سیاسی خودش برافراشت. از این رو در کشورهای خاورمیانه از او به عنوان «زعیم الشرق» ]پیشوای شرق[ یاد می‌شود و حتی جمال عبدالناصر خیابانی را در قاهره به نام محمد مصدق نام نهاد که اکنون نیز به این نام خوانده می‌شود.

مصدق به طرق مختلف سرمشقی برای ملی گرایان خاورمیانه همچون جمال عبدالناصر بود. این حقیقت درخشان در مورد مصدق به معنی این نیست که او توانست در شکست استعمار انگلیس در ایران بمعنی قطع دستهای استعماری از کشورش، مردمش و منطقه به طور قطعی پیروز شود. که بررسی دلایل آن جدای از هر تحلیل تاریخی متناسب با شرایط آن روزگار مردم ایران، سطح دولتمردان آن روز، شرایط جهانی و تعادل قوای بین اللملی و حتی نقاط قوت و ضعف خود مصدق هرچه باشد، آنچه مصدق را برای ایران، منطقه و جهان همواره در اوج قله افتخار و سر منشاء انگیزه مبارزاتی والگوی درستگاری سیاسی تبدیل کرد صداقتِ سیاستمداریِ کسب قدرت نه برای قدرت بلکه برای خدمت به مردم و کشورش بود که او را برای ما و جهان و منطقه بویژه در میان اعراب به رهبری قابل ستایش و جهانی تبدیل کرد. مصدق نقطه مقابل سیاستمداران قدرت پرست و بی پرنسیپی بود که وجهه ممیزه عمده سیاستمداران هم دوره او همچون مکی ها، فصل الله ها… بودند که آنها را از یار غار مردم و مصدق و کشور به یار و غار جهانخواران و استعمارگران تبدیل نمود.

روش رهبری دکتر محمد مصدق را میتوان نوعی رهبری مبتنی بر اصول و برخوردار از هماهنگی پی در پی حرف و عمل وی دانست.مصدق از اوان جوانی که نخستین مقام خود را بعنوان مستوفی خراسان بدست آورد تا آخرین روز حیاتش در تبعید گاه احمد آباد، از اصول و گفته های خود عدول نکرد، او فرزند مشروطیت بود و به قانون اساسی زاده آن انقلاب با هدف استقلال، آزادی و دمکراسی در ایران اعتقاد اصولی وخدشته ناپزیر داشت. و همین ثبات قدم توانست اعتماد بخش های عظیمی از مردم ایران و جهان را در زمان خودش و نزدیک به یک قرن بعد بخود جلب کند. از این روست که  اگر البرز کوه بعنوان لنگر جغرافیایی ایران محصوب میشود، مصدق و امثال او را به البرز جغرافیای سیاسی ایران و بلکه منطقه تبدیل نمود. تا نسلهای بعد از خودش بتوانند با اتکاء بدان راه را از چاه تشخیص داده و گمراه نشوند. و بدین گونه هرچند قدرت و جانش را از دست داد ولی برای ایران و منطقه در تاریخ ماندگار شد.

در سالهایی که گرفتار در فرقه رجوی بودم و مدتها بود که کفگیر حمایت مردمی ایرانیان حتی در خارجه نیز به ته دیگ خورده بود و جامعه ایرانی نه تنها حمایت که از ما منزجر شده بودند، بعنوان مسئول ستادی تشکیلات انگلستان فرقه رجوی (عطف به سابقه آشنایی ام به انگلستان بعنوان محل زندگی و تحصیل و فعالیت سیاسی دوران دانشجویی…) زمانیکه مریم رجوی برای اولین بار به فرانسه آمده بود مسئول گرد آوری سیاهی لشکر برای شو سخنرانی الزکورت او در لندن تلاش میکردیم. که مجبور شده بودیم دست به دامن عربها شویم (چون هنوز به ماهیت فرقه ما پی نبرده بودند و ما نیز منابع انسانی همچون هایم های پناهندگی را کشف نکرده بودیم).

نوال السعداویطوریکه سالن الزکورت را تا 90 درصد، با خود را مصدقی جا زدن  در میان عربهای کشورهای مختلف خاور میانه و عمدتا آفریقا مانند مصر و مراکش و.. که برای اولین بار با آنها برخورد داشتیم پرکردیم. آنچه برای ما و سپس در جمعبندی آن برای فرقه بسیار جالب و تعجب برانگیز بود مقام شامخ و والای مصدق بعد از گذشت نزدیک به نیم قرن از کودتای 28 مرداد در نزد اعراب بود. طوریکه این مسئله نه تنها توسط ما بلکه توسط بقیه اعضای ستادهای فرقه در دیگر کشورهای اروپایی که مشغول همین کار و در تماس با اعراب ملی و جامعه روشنفکران آنها بودند نیزعینا گزارش شد و بصورت یک جمعبندی در تشکیلات مطرح گردید. از چهرهای شاخص این تماسها نویسنده و فعال حقوق زنان شیر زنی از زنان مصری بنام دکتر نوالالسعداوی بود. دکتر نوال السعداوی نویسنده، فعال اجتماعی، فمینیست و پزشک مصری است. به گمان برخی، سعداوی بزرگ‌ترین نماینده زنان  رمان نویس عرب است. سعداوی درسال ۱۹۵۵ لیسانس پزشکی و جراحی را از دانشگاه قاهره و کارشناسی ارشد پزشکی را در سال ۱۹۶۵ از دانشگاه کلمبیاینیویورک  گرفت و در دانشگاه «عین شمس» قاهره به بررسی علمی – موضوعی دربارهٔ  روان‌شناسی  پرداخت. او علاوه بر زبان عربی با دو زبان انگلیسی و فرانسه  آشناست. وی جزء کسانی بود که فریب شعارهای سوپر چپی که مریم رجوی میداد و ما در تماس با وی و امثال وی تکرار میکردیم خورده بود ولی تنها دلیل جذب وی و بقیه اعراب به فرقه رجوی توهم قرابت ما با مصدق که بدروغ ساخته بودیم بود.

حضور دکتر سعداوی در شوهای نمایشی مریم رجوی را در تشکیلات همانند فتح تهران در بوق و کرنا کردند که مریم رجوی و انقلاب مریمی چه ماهی بزرگی را به تور انداخته که شیفته ی سینه چاک مریم مهرتابان شده است. و در همین رابطه تا میتوانستند او را بزرگ جلوه دادند و برایش فرش قرمز پهن کردند و کلی تحویل گرفتند  و سرآمد زنان عرب خواندند که بگویند او سر بر انقلاب مریم فرود آورده و ایمان آورده پس همه باید اطاعت پذیر و جهان از سعدوای پیروی کند….

دکتر سعداوی بعد از یکی دو تماس و شرکت در جلسات نمایشی و متکبرانه مریم رجوی که از موضع رهبری عقیدتی زنانی که در جلسات زنان در هشت مارس و … او شرکت میکردند برخورد میکرد و مطالب و ترشحات ذهنی مسعود رجوی را با خواندن از رو، تکرار میکرد روبرو شد، به تمامی مزخرفات مریم و سرتاپایش ایراد گرفت بویژه اینکه ظاهرمریم رجوی در تضاد با همه شعارهای آزادی زنان از اسارت مردسالاری … است و مهمتر اینکه مریم رجوی در کلوپ مردانه مسعود رجوی است و کسی است که به قول سعداوی “سخنران نه مریم رجوی که مسعود رجوی است که روسری پوشیده و آرایش کرده و زن آزاده ای در کار نیست”. از آن گذشته اطاعت مطلق او از رهبری عقیدتی (مسعود رجوی) در تضاد مطلق با شعار آزادی زن است بویژه وقتی این رهبری عقیدتی از نوع نرینه است همچون مسعود رجوی. بعلاوه اینکه اینهمه تناقض در شعار و رفتار و ظاهر مریم رجوی طوریکه هر ناظر مطلع ای را به ریشخند وامیدارد ریشه در اسلامی دارد که مریم رجوی تلاش میکند خود و شعارهایش را به آن نسبت دهد. و گفته بود من بعنوان یک مصری و عرب زبان و کسی که قرآن را خوانده و میدانم اینها که شما میگویی کذب محض است. سعداوی همچنین در مورد طلاقهای اجباری شوکه ناراحت و نگران شده و گفته بود که این یک فرقه آزادی کش است تا یک نیروی آزادیبخش. سعداوی دیگر در هیچ مراسم مریم رجوی شرکت نکرد.

مرداویمرداوی و ارشدهمین رویگرد را دیگر اعرابی که جذب دروغهای فرقه شده بودند داشتند. طوریکه طی سالهای اخیر همه عناصر مطلع و فرهیخته عرب زبان از مناسبات تحقیر و تبعیض آمیز و استفاده ابزاری از اعراب و بویژه از موضع بالای مریم رجوی در رویکردشان به اعراب دست به شکایت و اعتراض زده و همکاریشان را با فرقه رجوی قطع کردند. از جمله  آقای علی نافذ المرعبی ناشر و پژوهشگر و روزنامه نگار ناسیونالیست عربی لبنان که درگذشته لابی اصلی عرب فرقۀ رجوی در فرانسه برای بسیج عربها جهت شرکت در شوهای فرقه رجوی در فرانسه بود ولی با مشاهده  دعوت این فرقه برای شرکت در شوی سالانۀ مریم قجر در نمایشگاه هوایی شهرک بورژه در حومۀ پاریس را از جمله به علت همکاری فرقه با جنایتکاران آمریکایی و اسرائیلی و دعوت آنها به سخنرانی در مجامع خودش، رد کرد و ملاقاتهای متعددی با  ما که از فرقۀ رجوی جدا شده بودیم داشتند، و دست به افشاگری در مورد مریم رجوی زدند.

مریم رجوی در اور سورواز در شمال پاریس با فرش قرمزی زیر پایش و با به صف کردن تمامی زنان شورای رهبری و ریختن گل به پایش در مورد این صید جدید به انقلاب مریم پاک رهایی از او استقبال کرده و در مورد او گفته بود:

««استاد علامه محمد علی حسین پرچم تشیع علوی را در فلسطین برافراشت و علیرغم همه خطرات و همه اذیت و آزارها در مقابل حزب الشیطان که چیزی جز سپاه قدس که بخشی از سپاه پاسداران نیست با تمام قوا ایستاد. جناب علامه در دوران اسارت هم مقاومت کرد.»»

 

 

مسعود رجوی در اشرف بعد از فریب این روحانی لبنانی و جذبش بعنوان لابی سازمان به جمع 4000 نفره مجاهدین در اشرف گفت:

«« حمایت علامه محمد علی الحسینی برای ما معادل یک میلیون هوادار است!!!»»

تا بتواند مرحمی بر قلب های پاره پاره مجاهدین از پشت کردن مردم ایران به فرقه رجوی بگذارد!!! همین علامه در فرایند کار و تماس و آشنایی با فرقه مذهبی قرون وسطایی رجوی علیرغم همه فصل مشترکها وقتی به بی پرنسیپی آنها و تروریسم و نقض حقوق بشر مبتنی به قدرت پرستی پی برد از آنها جدا شد. وی دلایل جدایی اش را “سرکوب درون تشکیلاتی رجوی، حتی در مورد پسرش مصطفی رجوی که زندانی است وجلال گنجه ای عضو کمیسیون مذاهب شورای ملی مقاومت، تروریسم و خشونت طلبی، آگاهانه نگهداشتن مجاهدین در لیبرتی و قربانی کردن آنها جهت استفاده سیاسی از مرگ آنها، دروغگویی در مورد اعتقاداتشان، …  ” در فرقه رجوی اعلام نمود.

 سرنوشت مصدق و مسعود رجوی

در همین رابطه سرنوشت مصدق بزرگ هرچند بدست شاه دست نشانده آمریکا و با خیانت قدرت پرستان اطرافش به تبعید در احمدآباد انجامید و در نهایت در تنهایی افتخار آمیزی که ایران و ایرانی و جهان و حتی اعراب بدان مفتخر هستند انجامید را مقایسه کنید با سرنوشت مسعود رجوی که مصدق را دجالگرانه مراد خود میخواند دست بدامن و سر در میانه همان کسانی دارد که مرادش مصدق را از مردم ایران و جهان گرفتند.

رجوی که در تمامی عمر بعد از زندانش همواره برای نجات جان خودش فرار و تنها گذاشتن یارانش را با هزاران شیوه سازمانی، سیاسی، و در عمق بی سابقه ای از وقاحت ایدئولژیک توجیه میکرد. ولی با تمام این تلاشهای مذبوحانه نتوانست خودش را از سرنوشتی که حقیقتا لیاقتش را داشت رهایی بخشد.

مسعود رجوی که در تخیلات خود برای خودش چیزی کمتر از محمد پیامبر مسلمانان، لنین رهبر انقلاب روسیه، مائو چین و … پرورش نمیداد چنان به دریوزکی افتاد که سرنوشتش صدبار بدتر و خفت انگیزتر ازصاحب خانه اش صدام حسین (انگونه که خودش میگفت) شد که در کشورش ماند و دستگیر و اعدام گردید ولی با وجود جنایاتی که در حق مردم ایران و عراق بویژه کردها و شیعه ها کرد حداقل برای عده ای از مردم عراق و حتی بسیاری اعراب در کشورهای مختلف عربی که ما از نزدیک شاهد بوده ایم یک قهرمان ماند.

عملکردهای دیکتاتور مآبانه و ضد دمکراتیک و ضد انسانی رجوی که تماما ریشه در تمایلات بیمارگونه کسب قدرت به هر قیمت دارد، او را به خیانتهایی کشاند که کمتر رهبر فاسد و دیکتاتوری بدان دست میزند. و از او آنگونه رهبری ساخت که در دوران حضورش حتی توسط نزدیکترین نزدیکانش و کسانیکه سالیان برای یک فرمان او جانشان کف دستشان بود به  مخالفت صد درصد با او برخاستند. طوری که خودش به زبان بسیار ساده در نشست عمومی قرارگاه اشرف در عراق با حضور چهار هزار نفر گفت

 

««روزگاری همه شما آمده بودید که به من کمک کنید ولی حالا همه شما علیه من هستید»»!!!

 

این امر چه در میان مردان و چه در میان زنان صدق میکرد .

وقتی جمعی حرف یکسانی را میزنند درست است

آقای رجوی خودش بدرستی صدها بار گفته بود که: «اگر هرزمان جمعی یک حرف را زدند آن حرف درست است.» آقای رجوی و شورایی های اسیر ماهیانه 3000یور رجوی، مگر همین مجاهدینی که رجوی میگفت همگی علیه من شده اند، همانها نبودند که وقتی به خیانتبار نبودن سیاست ها و فرامینش ایمان داشتند دست افشان و پای کوبان در اجرای اوامرش سر و دست می شکستند؟

آقای رجوی، پس چگونه است که بقول خودت همگی یکباره بطور یکسان 180درجه علیه تو چرخیده باشند آنها از تو چه دیده اند؟ اگر میگفتی 10، 20 و حتی 30% علیه تو شده اند خوب میشد شک کرد ولی وقتی طبق بیان خودت همگی (از خواهر و برادر و حتی فرزندت مصطفی) تماما علیه شما هستند علت را باید هرچند خلاف اصول دیکتاتورهایی مانند توست در خودت بجویی و این تو بودی که در بیراهه بودی.

mosssss

مصطفی رجوی: همه چیز را درمورد سازمان خواهم گفت

سرنوشتت نیز عینا همین را نشان میدهد. مرگت را در مخفیگاهی که برای خود زندگی خفیف و خائنانه ای درست کرده بودی که از پاسخگویی به عملکردهایت در امان باشی را باید یکی از جلادان مردم یمن،  بنام ترکی الفیصل اعلام کند و برای تو چنین حیوان درنده خویی فاتحه بخواند.

 

آیا سرنوشتی نفرت انگیز تر از این میتوانستی برای خودت تصور کنی؟ براستی مسئول همین سرنوشت رقت بار که برای همه مجاهدین رقم زدی کیست؟  چرا علیرغم همه امام حسین بازیها، همه ژستهای پیامبر گونه ای که میگرفتی سرنوشتت و مرگت مانند یزید رقم خورد؟

Rajav 1i

چرا تو که برای صدها هزار هوادار و کسانیکه مخالف ما بودند سرنوشت  هرچند مرگبار  رقم زدی نتوانستی برای خودت یک سرنوشت بسیار ساده عاری از نکبت سعودیها، بعثی ها و جنایتکارترین جناحهای آمریکا رقم بزنی؟ آیا در اشرف و یا لیبرتی ماندن و کشته شدن و تا تاریخ تاریخ بود قهرمان ماندن مشکل بود؟

شما که روزانه برای صدها نفر پایان زندگی قهرمانانه !!!رقم میزدی،  میلیشیاها یادت رفته ؟!!! یادت هست اشرف ربیعی در نامه اش به خودت نوشته بود هر روز آرزو میکرد با تک تک آنها کشته میشد؟

 

چرا تکه تکه شدن و مرگ در ابعاد صد ها تن از کسانی همچون مرا  که برایت آب خوردن بود را در لیبرتی تحمل میکردی ولی نتوانستی یکی از این صفحات پرافتخار شهادت قهرمانانه!!!! را برای خودت رقم بزنی؟؟؟؟

نکند آن “شهادتهای  قهرمانانه” گفتن فقط برای شیره مالیدن سر ما و خانواده ما و زنده های باقی بوده که بدون دم زدن در کوره های آدم کشی تو وارد شوند و تو سودش را ببری؟ و اساسا شهادت قهرمانانه ای وجود ندارد؟ اگر وجود داشت آیا نباید یکی از این هزاران مرگ قهرمانانه را به این پایان کار لجنمال و نکتبار و خیانت کارانه خودت ترجیح میدادی؟

جهان قانونمند

مگر خودت در بحث های تبین جهان در دانشگاه شریف استدلال نکردی که جهان خود بخودی نیست! جهان قانونمند است هرکسی که باشی گریزی از مواجهه شدن با نتیجه عملکردهایت نداری؟

مگر ندیدی که محمدرضا شاه سرنگون و دچار چه خفت و خاری گردید و چگونه مرد و به زباله دان تاریخ رفت و مصدق بر قله البرزها نشست؟

بله واقعیت شما این است که بقول جدا شدگان عرب شما علاقه به ایستادن بالای سکوی پیشوایی و  شنیدن شعار  “ایران رجوی رجوی ایران”  را که خود ساخته بودی داشتی.

 

برای همین جهت رسیدن به این خواست که بطور مطلق با همه حرفها و همه آمال و آرزوهای کذایی که تنها برای فریب ما و مردم ایران بود تا بستری شوند برای رسیدن تو به بالای سکو به هرکاری و هر خیانتی دست زدی. و به هیچ پرنسیپی جز کسب قدرت که با دروغگویی و دجالگری شگفت انگیز اسمش را مقاومت میگذاری  پایبند نماندی. و از همان کسانیکه مصدق کبیر را سرنگون کردند تقاضای تسخیر ایران و تحویلش به خودت را گدایی میکنی.

نتیجه اعمال اما:

بله آقای رجوس از آن شهوت قدرت پرستی حیوانی سیری ناپذیر دیگر پایان قهرمانانه نتیجه نمیشود؟ بلکه علیرغم اینکه به زبان آشکار گفتی که همه یارانت برعلیه خودت بر گشته اند عبرت نگرفتی و باردیگر فرار را بر  قرار ترجیح دادی تا شاید دری به تخته بخورد و تو به قدرت برسی و از این شاخه به آن شاخه فرجی است و کماکان در جان بولتن راه را میجویی؟ و باز شیادانه خود را مصدقی میدانی؟

 

با این تفکر قدرت پرستانه است که هر مخالفی را باید نابود کرد. اگر شد فیزیکی نشد سیاسی نشد با زندان با شکنجه با دروغ با تزویر و انواع شیوه های مافیایی…

 

با این تفکر است که مردم ایران مهم نیستند. اگر تعدادی آدم کرایه ای هم بیایند و همان شعارهای “ایران رجوی رجوی ایران”  مورد نیاز یک معلول فکری را بدهند برایش خوشآیند است.

 

برای رسیدن به این استراتژی است که زبان وسیله بسیار زائد و خطر ناکی است بویژه اگر اما و اگر کند و ولایت سفیانی ترا به چالش بکشد. با این استراتژی است که تو فقط تعدادی کور و کر میخواهی که هرچه از بلندگو پخش شد را تکرار کنند.

 

برادر مسعود  و خواهر مریم و همه دنباله روهای این معلولین فکری،  این سوال را همانند بسیاری از ما جواب دهیذ.

 

آیا آنها که در سال 1388 شعار مرگ بر… را دادند نمیتوانستند در ادامه اش بگویند زنده باد رجوی؟  چرا حتی یکنفر از تقریبا شش میلیون نفری که فقط در تهران تظاهرات کردند و همه کسانیکه در شهرستانها به خیابانها آمدند چنین شعاری را ندادند؟ آیا میلیونها نفری که در دیماه 1396 درنزدیک به صد شهر به خیابانها آمدند رژیم را به تو و آلترناتیو بابِ دل سیاستمداران کرایه ای تو ترجیح دادند. چه پیامی برای تو داشت؟

آیا آنها که طی چندین ماه بعد از بهمن ماه در خیابانها برای خواستهای خود دست به تظاهرات میزنند یکنفر نامی از این خود شیفته انقلابی تر از مصدق، نمیزند؟ این یعنی خلقی نیرویی را با سابقه بیش از نیم قرن در صحنه سیاسی به زباله دان تاریخ واگذار کرده است. زمانیکه مصدق هرچه زمان میگذرد و اسناد کودتای ننگین آمریکا بیشتر منتشر میشود رو سفیدتر و محبوتر در قلوب ایرانیان و جهانیان جای میگیرد. 

جان بولتن و ظهورddd

بله آقای مسعود رجوی همانگونه که خودت در تبین جهان به عالم تدریس میکردی! جهان قانونمند است و سرنوشت تو نیز طبق قانون آن اینگونه فلاکتبار رقم خورد، مصدق در مقابل استعمار ایستاد و جاودانه شد، تو در استعمار ذوب شدی و مرگت را ترکی الفیصل مرتجعترین سیاستمداران منطقه اعلام نمودند. جهنم خوش بگذره!

داود باقروند ارشد

 

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

 
error

Enjoy this blog? Please spread the word :)

RSS20k
دریافت مطالب جدید از طریق ایمیل5k
مارادر فیسبوکتان به اشتراک بگذارید12k
از کانال یوتوب ما بازدید کنید14k
از کانال یوتوب ما بازدید کنید
extra smooth footnotes