قسمت دوم: پاسخ تشریحی به سوالِ، آیا مجاهدین تغییر کرده اند؟ رویکردشان به جنبش مهسا

مسعودرجوی و تغییرات شگرفش، رویکردش به جنبش مهسا و دیگر گروهها

آیا اعضاء مجاهدین سرمایه اند یا قربانیان مغزشویی نیازمند درمان

توضیحات تشریحی در مورد سوال ناقص مانده، آیا اعضای مجاهدین سرمایه اند یا...

پرگار بی بی سی با سازمان مجاهدین چه بایدکرد؟ با شرکت داود باقروند ارشد

برنامه پرگار با شرکت داود باقروند ارشد

گندزدایی جامعه سیاسی خارج کشور

گندزدایی جامعه سیاسی خارج کشور

Who are Mek cult? An inside report for the first time by defected High-ranking Mek and NCRI member.

An inside report for the first time by an ex-high-ranking member of Mek and NCRI based on the Mek’s own publications and ... Who assassinated the Americans in Tehran? Mek and Spying for Russia Did CIA destroy Mek-Russia spy net? How Mek retaliated? Seizure of US Embassy in Tehran? Mek’s Islamist Revolutionary Courts Mek and the Children in the Combat Mek and Saddam Hossein of Iraq and Saudi Arabia Mek as Assassinators Who is the head wife in Mek Leader’s Harem? Have they changed? How Maryam Rajavi deceives the western world? How Mek terrorism differs to ISIS and Al Qaeda terrorism? Why Mek is more dangerous? Use of 10-year-old children in combat by Mek. Who are the wives of the harem of the Caliph of the Mek? Mek’s planed courts and justice for their Islamic State describe by its Calipha. How the world can protect itself against terrorism?

مصطفی رجوی پدرش مسعودرجوی را به دادگاه کشانده است

در مطلب سپتامبر 2020 نیز تحت مطلب ” سخنی با مصطفی رجوی” نوشتم که دشمن مصطفی رجوی پدرش است و نه کس دیگر در آنچه مصطفی رجوی بعنوان ورود یا ادامه به مبارزه برای آزادی و… نامید، باید بداند که در این مسیر، دشمن اصلی اش، نه رژیم که مسعود رجوی خواهد بود.

آخرین پست ها

واکـاوی مـزدوری! سلطانی، خـدابنده، عـزتی، حسینی، یغـمایی، کـریمدادی، مصــداقی و پورحسین، منتقدین فرقه مافیایی رجوی. نقد آتشبیاران معرکه مشترک رجوی و سایت رهیافتگان

داود باقروند ارشد عضو علیرتبه سابق مجاهدین و شورای ملی مقاومت

محمدرضا روحانی مسئول مستعفی کمیسیون امور ملیتهای شورای ملی مقاومت: مسعود رجوی، ودرخواست اعدام امیر انتظام،حکم اعدام علی زرکش و مهدی افتخاری، دشنام به شاملو ،مرضیه ‌وتهدید جدا شدگان پناهنده در خارج کشور

محمدرضا روحانی مسئول مستعفی کمیسیون امور ملیتهای شورای ملی مقاومت: مسعود رجوی، ودرخواست اعدام امیر انتظام،حکم اعدام علی زرکش و مهدی افتخاری، دشنام به شاملو ،مرضیه ‌وتهدید جدا شدگان پناهنده در خارج کشور

تقدیم به امیروفا یغمایی که مسعودرجوی مادرش را جلو چشمانش ذبح کرد

مبارزه با رژیم یا فروپاشی درونی فرقه ای داعشی که میلیتاریسیم جهانی برای ایران تدارک دیده است

چرا رجوی نیاز دارد درخواست دیدار با اعضای در اسارتش را به نبرد دین بین فو تعبیر کند؟

افشای حقایق پشت پرده ضدیت با خانواده با اسناد سازمانی توسط داود باقروندارشد از مسئولین خانوادهها در مجاهدین

گسترش وطن فروشی در خارج کشور به سرکردگی رهبر همه وطن فروشان و دشمنان ایران

حمایت از تحریم و حمله نظامی به ایران خیانت به مردم و فاصله گرفتن آشکار از ایران و ایرانی

تحلیل طوفانِ سراسریِ جورج فلوید در آمریکا -داود باقروند ارشد

پایه اجتماعی فرقه رجوی (آمریکای نئوکانها) درحال فروپاشی است و رجوی برای صدمین بار بیگانه پرستیش به گل نشسته است

پربیننده ترین ها

ملاقات با نخست وزیر هلند آقای مارک روته در جریان کنگره سالانه حزب اتحاد احزاب لیبرال اتحادیه اروپا (آلده پارتی) در آمستردام. طی ملاقات ضمن معرفی خودو فرقه رجوی و نقض شدید حقوق بشر توسط این فرقه در آلبانی تشریح شد.

ملاقات با آقای گای فرهوفشتادت عضو پارلمان اروپا و رهبر فراکسیون لیبرالهای اتحادیه اروپا از سیاستمداران عالی و افشای همه ترفندهای فریب فرقه رجوی در زمینه ماهیت این فرقه و فشارها و توطئه هایی که علیه جدا شدگان اعمال میکند.

بنابه دعوت یو ان واچ جنبش نه به تروریسم و فرقه ها در نشست سالیانه حقوق بشر و دمکراسی شرکت کرد. خانم دکتر هشترودی بنا به دعوت جنبش نه به تروریسم وفرقه ها در این نشست شرکت کردند که حضور ایشان باعث خوشحالی جنبش نه به تروریسم و فرقه ها گردید. ایشان ضمن حضورفعالشان در نشست با اعضای عالیرتبه شرکت کننده در جلسه به بحث و گفتگو پرداختند. ازجمله با وزیر سابق دادگستری و عضو پارلمان کانادا آقای ایروین کولتر و از بنیانگذاران یوان هیومن راتس واچ مفصلا به بحث پرداختند. این کنفرانس سالیانه جهت شنیدن گزارشات قربانیان حقوق بشربرگزار میشود. در همین رابطه آقای داود ارشد رئیس جنبش نه به تروریسم و فرقه ها سخنانی بشرح زیر ایراد کردند:

درملاقات با دکترورنر هویر به اطلاع ایشان رسید که: فرقه رجوی در حال تدارک دیدن یک زندان ابدی موسوم به اشرف 3 در ‏محلی دورافتاده میباشد. این محل یک پایگاه نظامی متروکه آمریکایی می باشد با یک فرودگاه و یک سکوی هلی برد کوچک و ‏بخشی از سیستم های داخلی آن مستقیما از آمریکا آورده شده و نصب گردیده اند. از ایشان استمداد کمک شد. ‏

ملاقات با همسر نرگس محمدی در مقر ملل متحد ژنو-------آقای داود ارشد و خانم دکتر هشترودی با همسر نرگس محمدی در این ملاقات آقای تقی رحمانی همسر نرگس محمدی که خودشان نیز چندین نوبت زندان بوده اند از نقض حقوق بشر در ایران گزارشی به کنفرانس ارائه کردند و از تناقضات موجود در سیستم قضایی ایران در جریان محاکمه نسرین محمدی بطور مفصل و جامع سخن گفتند.خانم دکتر هشترودی و آقای مهندس ارشد با ایشان ابراز همدردی کردند و جزئیات بیشتری از موارد نقض حقوق بشر در فرقه تروریستی رجوی که در آن فعال بوده است را برای آقای تقی رحمانی تشریح نمودند.

دادخواهی علیه برده داری پناهجویان در تیرانا همچو لیبی توسط فرقه رجوی در دیدار آقای ارشد با نخست وزیران هلند و اسلووانیا

ملاقات با رهبر حزب دمکراتهای آزاد آلمان (اف پ د) آقای کریستین لیندنر در جریان کنگره سه روزه احزاب لیبرال اروپا در آمرستردام هلند. افشای جنایات فرقه رجوی علیه اعضا و جدا شدگان

آقای ارشد در مورد ادعای فرقه رجوی و حامیانش گفتند چند شاخص آشکار وجود دارد. چرا متحدین آنها بویژه آقای دکتر بنی صدر با پیش بینی سرنوشت آنها در عراق از آنها جدا شدند؟ چرا هیچ ایرانی چه مردمی چه سیاسیون در مراسم آنها شرکت نمیکنند؟ چرا این تشکیلات مجبور است جهت گردهمآیی هایش سیاهی لشکر کرایه کند؟ چرا این تشکیلات در ترس از مردم ایران اجازه نمیدهد با اعضایش درارتباط قراربگیرند؟ چرا ارتباط اعضایش را با جهان قطع میکند؟ چرا تمامی تحلیلگران برحقیقت نفرت مردم از این تشکیلات بدلیل همکاری با صدام را تاکید میکنند؟ چرا باید رجوی در داخل تشکیلاتش زندان و شکنجه برای اعضای خودش راه بیندازد؟ چرا مجبور است برای دریافت حمایت سیاسی هرچند بی ارزش منافع مردم ایران را به کسانیکه خود به کشتن آنها افتخار میکرده است بفروشد و حتی برای چند دقیقه سخنرانی آنها دهها هزار دلار بپردازد؟ چرا حتی عربستان حامی سیاسی و مالی آنها ارزیابیشان از آنها این استکه “هیچ جایگاهی در میان مردم ایران ندارند”؟ چرا در همین پارلمان اعضای سابق منتقدش را بقصد کشت میزند؟ چرا هر منتقدی ایرانی و حتی غیره ایرانی را جاسوس و مزدور رژیم!! میخواند؟ آیا بخاطر همین چرا ها نیست که: وقتی مردم ایران در سراسر کشور جهت خواسته هایشان دست به تظاهرات و اعتراض میزنند هیچ اسمی از آنها نمیآورند؟ آیا این مسئله پیامش غیر از این است که: مردم ایران رژیم حاضر را صد بار به فرقه رجوی ترجیح میدهند. و “تنها آلترناتیو دمکراتیک” جوکی بیش نیست.

خانم دکتر فریبا هشترودی: با یقین میگویم که مجاهدین شکنجه میکنند…. هشترودی1سرکار خانم دکتر فریبا هشترودی یکی از برجسته ترین زنان ایرانی جزء افتخارات ایرانیان در فرانسه، نویسنده و خبرنگار و فعال سیاسی که سابقا عضو شورای ملی مقاومت ایران بوده است که باید ایشان را بیشتر شناخت با علم یقینی در مورد فرقه تروریستی رجوی از درون آن سخن میگوید. وقتی به عمق پوسیدگی تشکل رجوی پی بردم جدا شدم بله

آخرین کلام مهدی تقوایی خطاب به مسعود رجوی

آخرین کلام مهدی تقوایی خطاب به مسعود رجوی

مهدی تقوایی از اعضای زندانی زمان شاه تشکیلات مجاهدین، که رضا رضایی در خانه او با ساواکی ها روبرو و خودکشی کرد. و مسئول چاپخانه مخفی سازمان بود. با همسر و دو فرزندش در مخالفت با انقلاب ایدئولژیک بعد از محاکمه اش در عراق به ارودگاه مرگ رمادی عراق فرستاده شدند تا در آنجا بپوسند.

بیانیه 14 تن

بیانیه 14 تن

نیروی خارج کشور چه میخواهد ‏و بیانیه 14 تن

مقالات پربیننده

فرقه ها در میان ما

دانش علمی شناخت و تمیزدادن فرقه از تشکل سیاسی

بدون شناخت علمی از فرقه های خطرناک تحلیل عملکردهای فرقه رجوی و اثرات بشدت مخرب آن بر اعضا و جداشدگان و خلاص شدن از فشارهای شکنجه گونه روانی مغزشویی های چندین دهساله غیرممکن است

خانم آناگومز نماینده پارلمان اروپا خواستار اخراج فرقه رجوی شد

افشاگریهای خانم سلطانی در رابطه مسعود رجوی با زنان مجاهد

افشاگریهای خانم سلطانی در رابطه مسعود رجوی با زنان مجاهد

قسمت سوم: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

قسمت سوم: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

قسمت دوم: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی امروز باید گفت آنچه را که فردا گفتنش دیر است

قسمت دوم: گفت و شنود با فرشته هدایتی: افشاگریهای فرشته هدایتی در مورد فرقه رجوی

قسمت اول: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

قسمت اول: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

سیامک نادری مرگهای مشکوک فرقه رجوی را افشا میکند

کشتن و سربه نیست کردنهای فرقه رجوی

سخنان آقای داود ارشد در پنجمین کنگره سکولاردمکراتهای ایران -کلن آلمان

سخنان آقای داود ارشد در پنجمین کنگره سکولاردمکراتهای ایران -کلن آلمان

فعالیت های ما در تصویر

افشاگری به کشتن دادن حسن جزایری از دانشجویان هوادار رجوی

 

رسوایی بزرگ فرقۀ رجوی با نشان دادن سمیه محمدی اسیر در یک مصاحبۀ ساختگی

 

رسوایی بزرگ فرقۀ رجوی با نشان دادن سمیه محمدی اسیر در یک مصاحبۀ ساختگی

چرا فرقۀ رجوی جرأت پخش مصاحبۀ اجباری سمیه را در رسانه های خود ندارد؟

فیلم این مصاحبه و متن پاسخ مفصل پدر و مادر سمیه در نامه ای به مصاحبه کننده که در مطبوعات آلبانی انتشار یافت

مریم رجوی: سمیه تبدیل به حیثیت سیاسی سازمان شده است

ارتقای سطح و موقعیت و سازماندهی و رده و القاب جدید باج دهی فرقه به سمیه محمدی برای نگهداری او در تشکیلات

خبرها از داخل تشکیلات فرقۀ رجوی:

در راستای تلاش برای نگهداری سمیه محمدی در تشکیلات،سران فرقه با سراسیمگی و واماندگی در قبال حمایت رسانه ها و مقامات و افکار عمومی آلبانی از پدر و مادر سمیه، او را به دفتر مژگان پارسایی منتقل کرده و ارتباطش را با افراد پایین قطع نموده اند بطوریکه تنها با سران و زنان بالای سازمان ارتباط دارد و او را به «شاخص و بینۀ مرزبندی» ملقب ساخته اند!

نوشتۀ قربانعلی حسین نژاد عضو قدیمی و مترجم ارشد سابق رهبری سازمان مجاهدین (فرقۀ رجوی)

به دنبال موج انعکاسات رسانه ای بی سابقه در آلبانی از فعالیتهای قانونی و مشروع پدر و مادر سمیه محمدی آقای مصطفی محمدی و خانم محبوبه حمزه برای دیدار با فرزندشان و مصاحبه های متعدد مهمترین مطبوعات و تلویزیونهای آلبانی با این پدر و مادر رنجدیده و شجاع و موج حمایتهای مردمی و افکار عمومی و نهادهای دولتی آلبانی از این پدر و مادر و حق آنها برای دیدار با فرزندشان، فرقۀ رجوی سراسیمه در تلاشی بیهوده و از موضع ضعف و زبونی و برای جبران شکست مفتضحانه اش از این پدر و مادر دست به دامن دو عنصر مزدور خود شد که با هزینۀ فرقه انجمنی موهوم به نام «انجمن دوستی مردم آلبانی با مجاهدین» را به سیاق همان گروههای رجوی ساخته در عراق و اروپا علم کرده اند و از پس مانده های حزب کمونیست منقرض شدۀ آلبانی می باشند تا به مقر فرقه رفته و در زندان اشرف 3 در محلی با عنوان «دفتر سمیه محمدی»!! در تیرانا!! با سمیه مصاحبه کنند.

در این مصاحبه که با پول و هزینۀ فرقۀ رجوی در روزنامۀ آلبانیایی محلیDurresLajm» » چاپ شهرک محل قلعۀ اشرف 3 منتشر شده و اصولا مغایر با حقوق و قوانین بین المللی و حقوق بشری است (زیرا کسی حق رفتن به درون گروگانگیرها و مصاحبه با اسیر و گروگان ندارد و حرفهای اسیر گروگان در نزد هیچ فرقه ای فاقد هر گونه اعتبار می باشد بویژه وقتی پدر و مادر اسیر همانجا در چند قدمی او هستند و از محل دقیق حضور فرزندشان بی اطلاعند چطور حق دیدار با فرزندشان را ندارند ولی دو نفر تحت عنوان خبرنگار می توانند با او دیدار و صحبت کنند؟؟!!)، سمیه که به صورت ترسان و با دلهره و نفس زنان صحبت می کند که نشان دهندۀ دیکته شدن همۀ حرفهایش از جانب سران فرقۀ رجوی است اسنادی را نشان می دهد که هیچیک از حرفهای دیکته شده به او را ثابت نمی کنند و مضحک می باشند. مثلا نشان دادن عکسهای حضور یک پدر پشت در اشرف و فریادهای او با بلندگو برای دیدار با فرزندش چه چیزی را جز حقانیت و مشروعیت سفر این پدر و مادر به آلبانی برای دیدار با فرزندشان ثابت می کند؟ و ادعای مضحک شکنجۀ روانی بودن این تلاش پدر را هیچ انسانی باور نمی کند. همچنین نشان دادن برگه های رضایت پدر و مادر به پیوستن دخترشان به مجاهدین 25 سال آیا دلیل بر این می شود که این پدر و مادر درخواست دیدار با فرزندشان را نکنند؟ یا بعدا نتوانند امضایشان را پس بگیرند؟ کدام قرارداد است که امضا کننده تا ابد حق فسخ آن را ندارد؟ حتی عقد قرارداد مقدس مادام العمر مانند ازدواج نیز با حق مشروع طلاق همراه است.

سران فرقۀ رجوی در حالی از زبان اسیرشان که او را به بازار شام تلویزیون مداربستۀ مزدوران خودشان آورده اند ادعای آزاد بودن اراده و تصمیم سمیه را دارند که در همین مصاحبه اعتراف می کنند که او فقط هفته ای یک بار از مقر اشرف 3 بیرون می آید!! و می گوید هر وقت بخواهم می توانم از تشکیلات مجاهدین بیرون بیایم یعنی من آزاد نیستم و تابع دستورات تشکیلات سازمان مجاهدین (فرقۀ رجوی) هستم!!. در حالیکه در عصر امروز کدام فرد آزاد و با اراده و حق تصمیم گیری آزاد فاقد هر گونه وسیلۀ ارتباطی با دنیای بیرون از جمله انترنت و تلفن می باشد؟!.

در نامه ای که به نام و امضای سمیه محمدی به سردبیر روزنامۀ محلی مذکور فرستاده شده و قسمتهایی از نامه در آن روزنامه منتشر شده آمده است که: «عوامل رژیم ایران متاسفانه، در این کمپین دروغ به عنوان پدر و مادر من از وزارت اطلاعات دستور می گیرند و هیچگونه عشق و عاطفۀ خانواده ندارند»!! واقعا آیا مرغهای پختۀ سفرۀ مریم رجوی هم به این «عقل و منطق» نداشتۀ سران فرقه نمی خندند؟ آخر مگر درخواست یک پدر و مادر برای دیدن فرزندشان نیاز به «دستور وزارت اطلاعات» دارد؟! مگر این درخواست چه خدمتی برای رژیم است که باید «عامل رژیم» آن را داشته باشد؟! خوب اگر می خواهید خدمت به رژیم نباشد خواهر مریمتان با یک دستور تشکیلاتی بگوید که سمیه باید با پدر و مادرش دیدار کند تا رژیم بهره برداری نکند (اگر ادعایتان درست است)!… بعد هم اگر عوامل رژیم هیچگونه عشق و عاطفۀ خانواده ندارند؛ چگونه این به اصطلاح «عوامل رژیم» همه اش دنبال فقط دیدن فرزندشان هستند ولی شما که «مجاهدان و مبارزان علیه رژیم» هستید این عشق و عاطفه را ندارید؟؟!!

اما گویاترین دلیل در این جریان بر انزوا و منفوریت روزافزون فرقۀ رجوی در میان جامعۀ ایرانیان خارج کشور و کل آپوزیسیون این است که این فرقه تا کنون در این یک ماه و اندی که از حضور این پدر و مادر در آلبانی با آنهمه انعکاسات بی سابقه و گستردۀ خواسته شان در رسانه های آلبانی می گذرد جرأت نکرده اطلاعیه ای رسمی خاص این موضوع صادر کند و یا حتی این مطالب منتشر شده توسط خودش از جمله نامه ها به اسم سمیه و حتی همین مصاحبۀ دیکته شدۀ او را در رسانه هایش منتشر و پخش کند زیرا به خوبی آگاه است که موجب منفوریت بیشتر خودشان در نزد ایرانیان خواهد شد و حتی هواداران اندک خودشان هم از حق مشروع این پدر و مادر حمایت خواهند کرد و نسبت به مواضع و حرفها و عملکردهای سران فرقه در قبال این پدر و مادر به شدت به اصطلاح سازمانی «متناقض» و «مسأله دار» خواهند شد!!.

خبرهای جدید رسیده از داخل تشکیلات فرقه در قلعۀ اشرف 3 توسط جداشدگان اخیر حاکی از ارتقای سطح و موقعیت و سازماندهی و رده و دادن القاب جدید به سمیه محمدی برای نگهداری او در تشکیلات می باشد. همچنین طبق این خبرها، در راستای تلاش برای نگهداری سمیه محمدی در تشکیلات، سران فرقه با سراسیمگی و واماندگی در قبال حمایت رسانه ها و مقامات و افکار عمومی آلبانی از پدر و مادر سمیه، او را به دفتر مژگان پارسایی منتقل کرده و ارتباطش را با افراد پایین قطع نموده اند بطوریکه تنها با سران و زنان بالای سازمان ارتباط دارد و او را به «شاخص و بینۀ مرزبندی» ملقب ساخته اند.

اینک به متن درج شده در روزنامۀ محلی DurresLajm» » در آلبانی در این مورد و سپس به فیلم مصاحبه با سمیه محمدی توسط دو عنصر مزدور فرقه که توسط آن روزنامه در یوتیوب گذاشته شده است (به عنوان اینکه خود سمیه این کلیپ را برای انتشار در روزنامه فرستاده و این را در نامه اش قید می کند ولی معلوم نیست چرا این کلیپ را به رسانه های خودشان و رسانه های ایرانی جهت اطلاع ایرانیان نفرستاده اند؟!!!) و بعد هم جوابیۀ مفصل پدر و مادر سمیه که در یک روزنامه دیگر آلبانی منتشر شده است توجه کنید:

محمدی در مجاهدین: وضعیت واقعی من در این ویدئو می باشد

ارسال شده در: 3 اوت 2018

هفته گذشته رسانه های کشور پس از ورود یک زن و شوهر از کانادا به آلبانی نوشتند که آنها می خواهند با دخترشان، که در اردوگاه مجاهدین در دورس مانز (حومۀ تیرانا پایتخت آلبانی) است دیدار کنند.

پدر سمیه محمدی 38 ساله ادعا می کند که دخترش به مدت 21 سال به زور و برخلاف خواست و اراده اش توسط سازمان مجاهدین خلق گروگان یا اسیر شده است و در این مدت نتوانسته او را ببیند.

اما از سوی دیگر سمیه محمدی 38 ساله، در نامه ای به سر دبیر DurrësLajm توضیح می دهد که «من با اراده و انتخاب آزاد خودم تصمیم گرفته ام با پیوستن به سازمان مجاهدین خلق به مبارزه برای دموکراسی و آزادی در ایران ادامه بدهم».

او در نامه اش می نویسد: «عوامل رژیم ایران متاسفانه، در این کمپین دروغ به عنوان پدر و مادر من از وزارت اطلاعات دستور می گیرند و هیچگونه عشق و عاطفۀ خانواده ندارند، آنها به اهداف رژیم فکر می کند که چگونه برای از بین بردن سازمان مجاهدین خلق اقدامات خود را دنبال کنند».

در این نامه همچنین آمده است: «در همین حال، به منظور روشن شدن افکار عمومی، من نامه ای به وزیر کشور در مورد دروغ های پخش شده توسط رژیم ایران از قول پدر و مادرم، نوشتم. آنها گفته اند که من ربوده شده ام. از آنجا این از تهدیدی برای امنیت من و دوستان من است، من هم یک شکایت علیه آنها به پلیس ارائه دادم، که در حال رسیدگی است».

در همان زمان، در تاریخ 2 اوت، آقای کپلیک، معاون سابق و همکار رئيس جمهور پیشین آلبانی (در زمان کمونیستها) از انجمن دوستی مردم آلبانی با سازمان مجاهدین خلق، مصاحبه ای با خانم سمیه محمدی در مقر خودش انجام داد. این مصاحبه به زبان انگلیسی توسط آقای کپلیک انجام شده که حقیقت موضوع را در رابطه با این خانواده نشان می دهد. در طول مصاحبه، سمیه محمدی توضیح می دهد که در سازمان مجاهدین باقی می ماند و او از مجاهدین خلق حمایت می کند، و او آزاد است به هر کجا بخواهد برود و آنچه پدرش ادعا می کند دروغ است.

متن کامل این نامه سمیه محمدی:

آقای سردبیر،

این چند هفته گذشته، شما قطعا این خبر را شنیده اید که یک زن و شوهر ایرانی کانادایی، به آلبانی آمده اند، آنها ادعا می کنند که دخترشان یعنی من توسط مجاهدین خلق ربوده شده و در اردوگاهشان در آلبانی گروگان می باشد. من این را به شدت تکذیب می کنم. این یک کمپین زشت رژیم دیکتاتوری ایران علیه مجاهدین خلق است که از سال 2004 با سوء استفاده از من آغاز شده است. من، با اراده آزاد و انتخاب خودم تصمیم به پیوستن به سازمان مجاهدین خلق برای مبارزه در راه تحقق دموکراسی و آزادی در ایران گرفتم. حالا من در آلبانی هستم تا شاهد آزادی مردمم، به ویژه زنان باشم، من حتی بیشتر مصمم به مبارزه علیه زن ستیزی و رژیم رادیکال ملاها در ایران هستم.

عوامل رژیم ایران متاسفانه، در این کمپین دروغ به عنوان پدر و مادر من از وزارت اطلاعات دستور می گیرند و هیچگونه عشق و عاطفۀ خانواده ندارند، آنها به اهداف رژیم فکر می کند که چگونه برای از بین بردن سازمان مجاهدین خلق اقدامات خود را دنبال کنند.

در همین حال، به منظور روشن شدن افکار عمومی، من نامه ای به وزیر کشور در مورد دروغ های پخش شده توسط رژیم ایران از قول پدر و مادرم، نوشتم. آنها گفته اند که من ربوده شده ام. از آنجا این از تهدیدی برای امنیت من و دوستان من است، من هم یک شکایت علیه آنها به پلیس ارائه دادم، که در حال رسیدگی است.

در زیر من یک لینک را ضمیمه می کنم که کلیپ ملاقات من با دو شخصیت آلبانیایی است و شما می توانید کلیپ را هر طور که صلاح و مناسب می بینید برای روشن شدن این موضوع و اطلاع عموم آلبانیاییها استفاده کنید. این ویدئو شامل ملاقات من با آقای نامیک کپلیک، عضو پارلمان و معاون رئيس جمهور سابق و عضو انجمن دوستی مردم آلبانی با سازمان مجاهدین خلق می باشد. این جلسه در تاریخ پنجشنبه، 2 اوت در آپارتمان من ساخته برگزار شده است.

با احترام،

سمیه محمدی

پورتال DurresLajm /

برای دیدن متن در منبع اصلی (روزنامۀ آلبانیایی دورس لاژم) اینجا را کلیک کنید.

[البته می بخشید که نویسندۀ نامه مسئول بخش جی اس (جنگ سیاسی) سازمان فراموش کرده که ملاقات با یک شخصیت در دفتر خود آن شخصیت انجام می شود نه اینکه آن شخصیت بیاید به «آپارتمان» یک عضو سازمان و او هم بگوید که «من هفته ای فقط یک بار از مقر مجاهدین بیرون می آیم»!! پس این آپارتمان اختصاصی یعنی خانۀ خصوصی کجا قرار دارد؟!!].

زوج مزدور آلبانیایی فرقۀ رجوی در حال سؤال و جواب فرمایشی با سمیه محمدی در داخل قلعۀ اسارت «اشرف 3»

سمیه محمدی اسیر فرقۀ رجوی در حال مصاحبۀ فرمایشی و دیکته شده به او در آلبانی در حالیکه پدر و مادرش در تیرانا هستند

             برای دیدن فیلم این مصاحبۀ ساختگی اینجا را کلیک کنید

روزنامۀ آلبانیایی «360 گردال» – لینگ به منبع اصلی روزنامه

متن کامل نامۀ مصطفی محمدی و محبوبه حمزه خطاب به کوپلیکو مصاحبه کننده با دخترشان

آقای ز. نامیک کوپلیکو؛

اول از همه، ما می خواهیم از شما سپاسگزاری کنیم برای نشان دادن ویدیوی دختر ما. ما آن را دیدیم. ما گریه می کردیم وقتی که دخترمان را دیدیم.

همانطور که در رسانه ها بیان می کنیم، می دانستیم که چندین روز مجاهدین خلق این مصاحبه را آماده کرده اند. دوستان سمیه در داخل اردوگاه و دیگرانی که جهاد را رها کرده اند و آزاد هستند، به ما گفتند که مجاهدین فشار روانی گشتاپو وار بر دختر ما وارد می کنند. ما بسیار خوشحال هستیم که دختر ما در برابر فشار مجاهدین تا کنون مقاومت کرده و تن به بسیاری از خواستهای آنها نداده است، و در حال حاضر در نهایت بستری و فضایی در رسانه های آلبانی ایجاد شده مبنی بر اینکه به پدر و مادر سمیه باید اجازه داده شود که فرزندانشان را ملاقات کنند، اما دیدار شما آقای نامیک کوپلیکو Namik Kopliku، کمونیست و سوسیالیست سابق که در حال حاضر به خدمت مجاهدین در آمده اید یک کار بسیار زشت و غیر اخلاقی و مغایر با اصول حقوق بشر می باشد.

تمام افرادی که نامه های ما را خوانده اند و این ویدئوی دختر ما را دیده اند، گفته اند: دیدار با نامک کپلیک آری ولی با پدر و مادر نه؟!! این خیلی بد است که به پدر و مادرش کسی نه بگوید. معلوم است که آنها او را مغزشویی کرده اند. به این افراد می گوییم: در مورد دختر ما از روی این حرفها قضاوت نکنید! او گروگان است و اظهارات او به عنوان یک نتیجه از تروریسم روانی و فیزیکی است.

آقای ز. نامیک کوپلیکو

شما خودتان یک پدر هستید و شما می دانید که چگونه آنها با افراد رفتار می کنند. اگر دختر و فرزند خود شما یعنی کلاریس کپلیک، گروگان گرفته شود توسط یک گروه جهادی خشونتگر، آیا شما می پذیرید که خبرنگاری برود با او در زندانش مصاحبه کند؟! آنها می گویند ما خواهان جهاد در ایران هستیم و ما نمی خواهیم در آزادی و دموکراسی یک کشور غربی مانند کانادا زندگی کنیم.

شما به قدر کافی قوی هستید تا موافقت کنید چنین مصاحبه ای انجام دهید؟!

آگر به اندازۀ همه جهان طلا به یک انسان شریف پرداخت کنند حاضر نمی شود با کسی که توسط یک سازمان جهادی شستشوی مغزی شده مصاحبه کند. از این رو آقای کوپلیکو ما شما را نفرین می کنیم.. شما ممکن است جرأت انجام چنین کاری را داشته باشید. ما می دانیم که در زمان کمونیسم حزب کارگر این کار را هر روز انجام می دادید. پسران و دختران حزب شما والدین خود را سرزنش کردند و آنها را دشمنان خودشان پنداشتند.

به این ترتیب، تاریخ خود را تکرار می کند، و سازمان تروریستی پیشین، شما را به آنچه 4 دهه قبل انجام دادید تشویق می کرد.

آقای Z.Kopliku،

در مصاحبه ای که شما با دختر ما انجام داده اید، او می گوید شنیده که پدرش با رژیم ملاها همکاری می کند. من در آلبانی هستم چگونه در اینجا و برای چه با رژیم ملاها همکاری می کنم؟ مگر تلاش ما جز برای دیدن دخترمان است؟ مگر کار دیگری می کنیم؟ مگر در پشت در اشرف با بلندگو فرزند را صدا زدن همکاری با رژیم ملاها است؟ در این مصاحبه که در اردوگاه جهادی اشرف صورت گرفته به چشمان دختر ما و به صدایش دقت کنید لرزش صدا با ترس و نگاهی که به شما می کند و سه فرمانده مجاهدین که دوربین را احاطه کرده اند، دروغین و صحنه سازی بودن این مصاحبه را نشان می دهد.

اینجا چند حقیقت برملا می شود:

حقیقت شماره یک این است که دختر ما اعترافی را که گشتاپوی مجاهدین به او دیکته کرده حفظ کرده است. حقیقت دوم این است که در آن سالن، شما و سه نفر از فرقه جهادی با یک دختر خجالتی در یک اردوگاه شبه نظامی مصاحبه می کنند.

حقیقت سوم این است که ما به عنوان یک خانواده، حامی مجاهدین خلق بودیم، اما ما این سازمان را پس از پی بردن به ماهیت تروریستی آن و زمانی که ایالات متحده، اتحادیه اروپا و سازمان ملل متحد و غیره اعلام کردند که این سازمان تروریستی است رها کردیم. من به عراق برای دیدار با دخترم رفتم و این برای من هیچ شرم آور و هیچ جرمی نیست. من بعد از 17 سال به آنجا رفتم و خانواده و دوستانم را دیدم و من شرمسار نیستم. من با بلندگو در اردوگاه مجاهدین رفتم تا دخترم را صدا بزنم و من این کار را متوقف نخواهم کرد. فیلم های من که در آنها من به دنبال یافتن دخترم هستم در سراسر اینترنت هست. من این کار را ترک نخواهم کرد، تا زمانی که پیرزنی به نام مریم رجوی و گشتاپوی مجاهدین دست از سر دختر من بردارند.

بله شما آقای کپلیکو:

اگر مجاهدین خلق و مریم رجوی دختر شما کلاریس و همسر شما آلن را ربودند چه کار می کنید؟ آیا هر دری را نمی زنید تا دختر و همسرتان را آزاد کنید؟ آیا تا به حال دخترت را آزاد نکردی؟ اگر مسعود رجوی Clarice را به برده جنسی تبدیل کند، چه کاری انجام می دهی؟ اگر جنبش مجاهدین اجازه دهد دختر شما فقط یک بار در هفته از اردوگاه مانزا بیرون برود تا به پزشک مراجعه کند، همانطور که سمیه می گوید، شما چه کار می کنید؟ آیا کلاریس یا آلمای خودت را قبول می کنی تا در اردوگاه مجاهدین در تمام طول هفته باقی بمانند، آیا آلما وClarice یک روز هم تحمل می کنند که مانند سمیه در لباس نظامی باشند؟

در مورد اتهامات دختر ما که گفت “من شنیدم که” ما برای دولت ایران کار می کنیم، این دروغی است که مجاهدین خلق در حضور شما به او دیکته کرده اند. او عمدا می گوید که “من شنیدم” تا به نحوی برساند که این دروغ به او دیکته شده و خودش به آن اعتقادی ندارد. ما سیتیزن کانادا هستیم و در کانادا به عنوان یک شهروند عادی کار و زندگی داریم و به دولت کانادا مالیات می دهیم چگونه ممکن است جاسوس رژیم ایران باشیم ولی دولت کانادا اطلاع نداشته باشد؟ این دروغ مجاهدین و شما می باشد که آن را پخش می کنید و به دولت کانادا هم دارید اهانت می کنید.

آقای ز. کوپلیکو

از آنجا که شما به اردوگاه مجاهدین دسترسی دارید ولی ما اجازه نمی داریم به عنوان پدر و مادر سمیه به آنجا برویم؛ ما از شما می خواهیم که به ما احترام بگذارید:

لطفا دخترمان را به خارج از اردوگاه مجاهدین برای دیدار با پدر و مادرش ببرید یا اجازه دهید ما با دخترمان بدون حضور مأموران گشتاپوی مجاهدین gestapo moxhahedin در یک کافه در تیرانا یا دورس دیدار و صحبت بکنیم.

دختر ما سمیه، بر خلاف دیگر فرزندان ما، میرا، مرتضی و محمد که در کانادا زندگی می کنند در کانادا نیست. او گروگان سازمان تروریستی سابق شما، مجاهدین ایران است. دختر ما 21 سال است که به تلفن های شخصی، اینترنت، رسانه ها و تلویزیون دسترسی ندارد. آیا او دوست ندارد یک خانواده مانند دختر و پسر شما داشته باشد؟.

آقای کپلیک. دختر ما هیچ دارایی ندارد، او لباس های زیبا ندارد، او هیچ آزادی برای رفتن جهت میل یک قهوه با یک دوست خود ندارد، او باید همیشه همراهش 2 فرمانده از فرماندهان مسعود رجوی باشند. دختر ما برده است آقای Koplik، در حالی که دختر شما Klarita آزاد است.

این تحت فشار روانی و فیزیکی از فرمان مکسهدین است، درست مثل دختران و پسران آلبانیایی که به داعش در سوریه و عراق پیوسته اند و مردم را منفجر و کشتن می دهند. دختر ما، فقط پسران و دختران برای رفتن و کشتن مردم در سوریه و عراق به ابوبکر البغدادی به عنوان آلبانیایی، است شستشوی مغزی و افراطی به عنوان گوشت دم توپ اردوگاه سازمان مجاهدین خلق، یک روز، هنگامی که شما دستورات را برگزار مریم رجویا پاریس، تفنگ را می گیرد و به ایران می پیوندد.

آقای Z.Kopliku

لطفا یک لحظه کلاه خودتان را قاضی کنید و فکر کنید اگر در آن محل یعنی در اردوگاه جهادگران اشرف که شما با سمیۀ ما صحبت کردید اگر به همسر شما Alma در آنجا حمله می کردند شما چه می کردید؟

آقای Z.Kopliku ،

از آنجا که شما مورد اعتماد مجاهدین خلق در آلبانی هستید و آنها به شما پول پرداخت می کنند، شما را به خدا قسم می دهیم (اگر چه شما به خدا ایمان ندارید)، از آنها بخواهید که اجازه دهند ما فقط یک روز با دخترمان سمیه بدون حضور فرماندهان مجاهدین ملاقات کنیم.

ما دخترمان را آقای کپلیک، 15 سال است که ندیده ایم! تصور کنید که آیا شما می توانید دختر خودتان کلاریس و همسرتان آلما را برای مدتی بسیار بسیار کمتر از این نبینید؟

آیا شما می توانید 15 سال بدون دیدن Clarice و Almaزندگی کنید؟ آیا مریم رجوی با فرزند خود در اردوگاه اشرف تماس ندارد؟ آیا وقتی از فرانسه به آنجا می رود با دخترش دیدار نمی کند؟ آیا اگر مریم رجوی به دختر شما بگوید که پدر و مادرت دشمن تو هستند و تو باید به آنها حمله کنی؟ شما به او چه می گویید؟! اگر Clariceدختر شما در لباس نظامی جلوی دوربین ظاهر شد، چه کار می کنید؟ اگر او بگوید که من نمی خواهم با پدر و مادرم Namik و Alma ملاقات کنم، و من می خواهم جهاد را در ایران انجام دهم، شما چه کار می کنید؟

ببخشید فقط برای مثال می گویم. خانواده، امر مقدس شماست!

بگذارید ما از افراط گرایی خشونت آمیز و اردوگاه نظامی مجاهدین خلاص شویم. اجازه دهید ما برای دیدار با دخترمان خارج از اردوگاه جهادی و برای متقاعد ساختن او به رفتن به کانادا، محل آزادی و دموکراسی موفق شویم. اجازه دهید ما دخترمان را نزد یک روانشناس و پزشک روانکاو برای بررسی وضعیت روحی او ببریم. چرا مجاهدین خلق ما را تهدید کرده اند و دختر ما را دچار افراط گرایی کرده اند؟.

دختر ما وطنش ایران را نمی شناسد شما حتی ارتباطی با ایران، دموکراسی، امریکا و غیره ندارید! این نمی تواند دموکراسی را در ایران به ارمغان بیاورد و همچنین شما نمی توانید دموکراسی و مبارزه با فساد را در آلبانی ایجاد کنید.

آقای کپلیک! بیانیه های دروغین به اسم دختر ما که شما آنها را در سایت خود منتشر می کنید و در آنها ادعا می شود که او برای جنگ به خاطر دموکراسی در ایران در تشکیلات مجاهدین خلق مانده است، بیانیه های دون کیشوتی هستند و شما این را می دانید. سازمان مجاهدین خلق یک سازمان فاشیستی و توتالیتر است که توسط یک خانواده جنایتکار اداره می شود که انتخابات دموکراتیک در آن سازمان را قبول نمی کند. این سازمان دست به آدم ربایی کودکان و گروگان گیری زده تا آنها را به جنگ و جهاد ببرد و به چیزی جز جنگ و جهاد و کشتن و کشته شدن نمی اندیشد. این آخرین سازمان در جهان است که می تواند برای دموکراسی شکوفا شود.

آقای Z.Kopliku

بیایید لحظه ای مجاهدین را فراموش کنیم. ما فقط یک درخواست از شما داریم: شما با دختر ما ملاقات کردید! پس به پدر و مادر او که شب و روز برای دختر خودشان گریه می کنند کمک کنید تا آنها هم با او ملاقات کنند و الا شما با این دیدارتان بدون حضور این پدر و مادر در این جرم آدمربایی و گروگانگیری مجاهدین شریک هستید، چرا لعنت و نفرین خدا و مادر او را که 21 سال از دوری دخترش رنج می برد به خود می خرید؟ اگر شما در این جرم مجاهدین شریک می شوید بر زنده و مردۀ شما لعنت ابدی می شود. مصاحبۀ شما و آلما در اردوگاه مجاهدین با دخترمان سمیه موجب شد مادر سمیه تا نیمه های شب گریه و فریاد کند.

شما یک گناه بزرگ را مرتکب شده اید آقای Kopliku هنگامی که شما با دختر ما در اردوگاه اشرف مجاهدین مصاحبه کردید. شما با این کارتان تبدیل به یک جفت غارتگران و قاتلان شده اید! شما مانند آن دسته از سیاستمداران آلبانیایی هستید که در سال 1997 به بخشی از آدم ربایان و قاتلان آلبانیایی تبدیل شد که مردم را ترور کرد.

آقای ز. نامیک کوپلیکو؛

لطفا دختر ما را از سازمان خشونت گرا نجات دهید، لطفا! به ما کمک کنید تا دختر ما را از افراط گرایی خشونت آمیز و جهاد مجاهدین نجات دهیم. کمک کنید که دختر ما نیز مانند دختر شما زندگی کند، اگر دختر شما کلاریس مانند دختر من بود آیا خواستار آزادی او نمی شدید؟ آیا می گذاشتید اینطوری زندگی کند که همیشه در لباس نظامی حتی در حضور شما و در یک مصاحبۀ بیرونی باشد؟ آیا می گذاشتید با شما و با جهان بیرون ارتباط نداشته باشد؟!

اگر شما ذره ای از انسانیت دارید بگویید اجازه دهند دختر ما از اردوگاه نظامی بیرون بیاید، و در این راستا به ما کمک کنید. مجاهدین خلق و مریم رجوی می توانند جهاد را به همان اندازه که می خواهند و با آنها می خواهند، انجام دهند فقط بگذارد دخترمان ما را ببیند و بعد هم آزادانه ما را ترک کند! ما دیگر با سازمان ترسناک خود مقابله نخواهیم کرد پیشنهاد ما به سازمان مجاهدین خلق این است که بگذار ما فرزندمان را ببینیم اگر شما یک روح بشری داشته باشید! لطفا به ما کمک کنید.

شما به جای اینکه با دخترمان صحبت کنید بروید با مریم رجوی و سران مجاهدین خلق صحبت کنید تا دختر ما آزاد شود!…

مصطفی محمدی و محبوبه حمزه

پدر و مادر سمیه محمدی

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

 
error

Enjoy this blog? Please spread the word :)

RSS20k
دریافت مطالب جدید از طریق ایمیل5k
مارادر فیسبوکتان به اشتراک بگذارید12k
از کانال یوتوب ما بازدید کنید14k
از کانال یوتوب ما بازدید کنید
extra smooth footnotes