قسمت دوم: پاسخ تشریحی به سوالِ، آیا مجاهدین تغییر کرده اند؟ رویکردشان به جنبش مهسا

مسعودرجوی و تغییرات شگرفش، رویکردش به جنبش مهسا و دیگر گروهها

آیا اعضاء مجاهدین سرمایه اند یا قربانیان مغزشویی نیازمند درمان

توضیحات تشریحی در مورد سوال ناقص مانده، آیا اعضای مجاهدین سرمایه اند یا...

پرگار بی بی سی با سازمان مجاهدین چه بایدکرد؟ با شرکت داود باقروند ارشد

برنامه پرگار با شرکت داود باقروند ارشد

گندزدایی جامعه سیاسی خارج کشور

گندزدایی جامعه سیاسی خارج کشور

Who are Mek cult? An inside report for the first time by defected High-ranking Mek and NCRI member.

An inside report for the first time by an ex-high-ranking member of Mek and NCRI based on the Mek’s own publications and ... Who assassinated the Americans in Tehran? Mek and Spying for Russia Did CIA destroy Mek-Russia spy net? How Mek retaliated? Seizure of US Embassy in Tehran? Mek’s Islamist Revolutionary Courts Mek and the Children in the Combat Mek and Saddam Hossein of Iraq and Saudi Arabia Mek as Assassinators Who is the head wife in Mek Leader’s Harem? Have they changed? How Maryam Rajavi deceives the western world? How Mek terrorism differs to ISIS and Al Qaeda terrorism? Why Mek is more dangerous? Use of 10-year-old children in combat by Mek. Who are the wives of the harem of the Caliph of the Mek? Mek’s planed courts and justice for their Islamic State describe by its Calipha. How the world can protect itself against terrorism?

مصطفی رجوی پدرش مسعودرجوی را به دادگاه کشانده است

در مطلب سپتامبر 2020 نیز تحت مطلب ” سخنی با مصطفی رجوی” نوشتم که دشمن مصطفی رجوی پدرش است و نه کس دیگر در آنچه مصطفی رجوی بعنوان ورود یا ادامه به مبارزه برای آزادی و… نامید، باید بداند که در این مسیر، دشمن اصلی اش، نه رژیم که مسعود رجوی خواهد بود.

آخرین پست ها

واکـاوی مـزدوری! سلطانی، خـدابنده، عـزتی، حسینی، یغـمایی، کـریمدادی، مصــداقی و پورحسین، منتقدین فرقه مافیایی رجوی. نقد آتشبیاران معرکه مشترک رجوی و سایت رهیافتگان

داود باقروند ارشد عضو علیرتبه سابق مجاهدین و شورای ملی مقاومت

محمدرضا روحانی مسئول مستعفی کمیسیون امور ملیتهای شورای ملی مقاومت: مسعود رجوی، ودرخواست اعدام امیر انتظام،حکم اعدام علی زرکش و مهدی افتخاری، دشنام به شاملو ،مرضیه ‌وتهدید جدا شدگان پناهنده در خارج کشور

محمدرضا روحانی مسئول مستعفی کمیسیون امور ملیتهای شورای ملی مقاومت: مسعود رجوی، ودرخواست اعدام امیر انتظام،حکم اعدام علی زرکش و مهدی افتخاری، دشنام به شاملو ،مرضیه ‌وتهدید جدا شدگان پناهنده در خارج کشور

تقدیم به امیروفا یغمایی که مسعودرجوی مادرش را جلو چشمانش ذبح کرد

مبارزه با رژیم یا فروپاشی درونی فرقه ای داعشی که میلیتاریسیم جهانی برای ایران تدارک دیده است

چرا رجوی نیاز دارد درخواست دیدار با اعضای در اسارتش را به نبرد دین بین فو تعبیر کند؟

افشای حقایق پشت پرده ضدیت با خانواده با اسناد سازمانی توسط داود باقروندارشد از مسئولین خانوادهها در مجاهدین

گسترش وطن فروشی در خارج کشور به سرکردگی رهبر همه وطن فروشان و دشمنان ایران

حمایت از تحریم و حمله نظامی به ایران خیانت به مردم و فاصله گرفتن آشکار از ایران و ایرانی

تحلیل طوفانِ سراسریِ جورج فلوید در آمریکا -داود باقروند ارشد

پایه اجتماعی فرقه رجوی (آمریکای نئوکانها) درحال فروپاشی است و رجوی برای صدمین بار بیگانه پرستیش به گل نشسته است

پربیننده ترین ها

ملاقات با نخست وزیر هلند آقای مارک روته در جریان کنگره سالانه حزب اتحاد احزاب لیبرال اتحادیه اروپا (آلده پارتی) در آمستردام. طی ملاقات ضمن معرفی خودو فرقه رجوی و نقض شدید حقوق بشر توسط این فرقه در آلبانی تشریح شد.

ملاقات با آقای گای فرهوفشتادت عضو پارلمان اروپا و رهبر فراکسیون لیبرالهای اتحادیه اروپا از سیاستمداران عالی و افشای همه ترفندهای فریب فرقه رجوی در زمینه ماهیت این فرقه و فشارها و توطئه هایی که علیه جدا شدگان اعمال میکند.

بنابه دعوت یو ان واچ جنبش نه به تروریسم و فرقه ها در نشست سالیانه حقوق بشر و دمکراسی شرکت کرد. خانم دکتر هشترودی بنا به دعوت جنبش نه به تروریسم وفرقه ها در این نشست شرکت کردند که حضور ایشان باعث خوشحالی جنبش نه به تروریسم و فرقه ها گردید. ایشان ضمن حضورفعالشان در نشست با اعضای عالیرتبه شرکت کننده در جلسه به بحث و گفتگو پرداختند. ازجمله با وزیر سابق دادگستری و عضو پارلمان کانادا آقای ایروین کولتر و از بنیانگذاران یوان هیومن راتس واچ مفصلا به بحث پرداختند. این کنفرانس سالیانه جهت شنیدن گزارشات قربانیان حقوق بشربرگزار میشود. در همین رابطه آقای داود ارشد رئیس جنبش نه به تروریسم و فرقه ها سخنانی بشرح زیر ایراد کردند:

درملاقات با دکترورنر هویر به اطلاع ایشان رسید که: فرقه رجوی در حال تدارک دیدن یک زندان ابدی موسوم به اشرف 3 در ‏محلی دورافتاده میباشد. این محل یک پایگاه نظامی متروکه آمریکایی می باشد با یک فرودگاه و یک سکوی هلی برد کوچک و ‏بخشی از سیستم های داخلی آن مستقیما از آمریکا آورده شده و نصب گردیده اند. از ایشان استمداد کمک شد. ‏

ملاقات با همسر نرگس محمدی در مقر ملل متحد ژنو-------آقای داود ارشد و خانم دکتر هشترودی با همسر نرگس محمدی در این ملاقات آقای تقی رحمانی همسر نرگس محمدی که خودشان نیز چندین نوبت زندان بوده اند از نقض حقوق بشر در ایران گزارشی به کنفرانس ارائه کردند و از تناقضات موجود در سیستم قضایی ایران در جریان محاکمه نسرین محمدی بطور مفصل و جامع سخن گفتند.خانم دکتر هشترودی و آقای مهندس ارشد با ایشان ابراز همدردی کردند و جزئیات بیشتری از موارد نقض حقوق بشر در فرقه تروریستی رجوی که در آن فعال بوده است را برای آقای تقی رحمانی تشریح نمودند.

دادخواهی علیه برده داری پناهجویان در تیرانا همچو لیبی توسط فرقه رجوی در دیدار آقای ارشد با نخست وزیران هلند و اسلووانیا

ملاقات با رهبر حزب دمکراتهای آزاد آلمان (اف پ د) آقای کریستین لیندنر در جریان کنگره سه روزه احزاب لیبرال اروپا در آمرستردام هلند. افشای جنایات فرقه رجوی علیه اعضا و جدا شدگان

آقای ارشد در مورد ادعای فرقه رجوی و حامیانش گفتند چند شاخص آشکار وجود دارد. چرا متحدین آنها بویژه آقای دکتر بنی صدر با پیش بینی سرنوشت آنها در عراق از آنها جدا شدند؟ چرا هیچ ایرانی چه مردمی چه سیاسیون در مراسم آنها شرکت نمیکنند؟ چرا این تشکیلات مجبور است جهت گردهمآیی هایش سیاهی لشکر کرایه کند؟ چرا این تشکیلات در ترس از مردم ایران اجازه نمیدهد با اعضایش درارتباط قراربگیرند؟ چرا ارتباط اعضایش را با جهان قطع میکند؟ چرا تمامی تحلیلگران برحقیقت نفرت مردم از این تشکیلات بدلیل همکاری با صدام را تاکید میکنند؟ چرا باید رجوی در داخل تشکیلاتش زندان و شکنجه برای اعضای خودش راه بیندازد؟ چرا مجبور است برای دریافت حمایت سیاسی هرچند بی ارزش منافع مردم ایران را به کسانیکه خود به کشتن آنها افتخار میکرده است بفروشد و حتی برای چند دقیقه سخنرانی آنها دهها هزار دلار بپردازد؟ چرا حتی عربستان حامی سیاسی و مالی آنها ارزیابیشان از آنها این استکه “هیچ جایگاهی در میان مردم ایران ندارند”؟ چرا در همین پارلمان اعضای سابق منتقدش را بقصد کشت میزند؟ چرا هر منتقدی ایرانی و حتی غیره ایرانی را جاسوس و مزدور رژیم!! میخواند؟ آیا بخاطر همین چرا ها نیست که: وقتی مردم ایران در سراسر کشور جهت خواسته هایشان دست به تظاهرات و اعتراض میزنند هیچ اسمی از آنها نمیآورند؟ آیا این مسئله پیامش غیر از این است که: مردم ایران رژیم حاضر را صد بار به فرقه رجوی ترجیح میدهند. و “تنها آلترناتیو دمکراتیک” جوکی بیش نیست.

خانم دکتر فریبا هشترودی: با یقین میگویم که مجاهدین شکنجه میکنند…. هشترودی1سرکار خانم دکتر فریبا هشترودی یکی از برجسته ترین زنان ایرانی جزء افتخارات ایرانیان در فرانسه، نویسنده و خبرنگار و فعال سیاسی که سابقا عضو شورای ملی مقاومت ایران بوده است که باید ایشان را بیشتر شناخت با علم یقینی در مورد فرقه تروریستی رجوی از درون آن سخن میگوید. وقتی به عمق پوسیدگی تشکل رجوی پی بردم جدا شدم بله

آخرین کلام مهدی تقوایی خطاب به مسعود رجوی

آخرین کلام مهدی تقوایی خطاب به مسعود رجوی

مهدی تقوایی از اعضای زندانی زمان شاه تشکیلات مجاهدین، که رضا رضایی در خانه او با ساواکی ها روبرو و خودکشی کرد. و مسئول چاپخانه مخفی سازمان بود. با همسر و دو فرزندش در مخالفت با انقلاب ایدئولژیک بعد از محاکمه اش در عراق به ارودگاه مرگ رمادی عراق فرستاده شدند تا در آنجا بپوسند.

بیانیه 14 تن

بیانیه 14 تن

نیروی خارج کشور چه میخواهد ‏و بیانیه 14 تن

مقالات پربیننده

فرقه ها در میان ما

دانش علمی شناخت و تمیزدادن فرقه از تشکل سیاسی

بدون شناخت علمی از فرقه های خطرناک تحلیل عملکردهای فرقه رجوی و اثرات بشدت مخرب آن بر اعضا و جداشدگان و خلاص شدن از فشارهای شکنجه گونه روانی مغزشویی های چندین دهساله غیرممکن است

خانم آناگومز نماینده پارلمان اروپا خواستار اخراج فرقه رجوی شد

افشاگریهای خانم سلطانی در رابطه مسعود رجوی با زنان مجاهد

افشاگریهای خانم سلطانی در رابطه مسعود رجوی با زنان مجاهد

قسمت سوم: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

قسمت سوم: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

قسمت دوم: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی امروز باید گفت آنچه را که فردا گفتنش دیر است

قسمت دوم: گفت و شنود با فرشته هدایتی: افشاگریهای فرشته هدایتی در مورد فرقه رجوی

قسمت اول: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

قسمت اول: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

سیامک نادری مرگهای مشکوک فرقه رجوی را افشا میکند

کشتن و سربه نیست کردنهای فرقه رجوی

سخنان آقای داود ارشد در پنجمین کنگره سکولاردمکراتهای ایران -کلن آلمان

سخنان آقای داود ارشد در پنجمین کنگره سکولاردمکراتهای ایران -کلن آلمان

فعالیت های ما در تصویر

سخنرانی آقای داود باقروند ارشد در پارلمان اروپا

 

مجاهد خلق علی زرکش یزدی (قسمت اول)

بقلم: داود باقروند ارشد

 

 

علی زرکش

 

 

 

یکی از ارزنده ترین رهبران مجاهدین خلق از خلال تمام آزمایشات موفق و سرفرازبیرون آمده است

جانشین موسی خیابانی؛خالق انقلاب ایدئولژیک- فائم مقام رجوی

همچنین

ضد انقلاب ایدئولژیک- رجس زمانه – خائن و محکوم به اعدام (مسعود رجوی)

 

 

مقدمه:

بعد از پیروزی انقلاب بدلیل ارزشی که مردم ایران برای آزادیخواهان و کوشندگان راه آزادی و دمکراسی قائل بودند بویژه تحت تاثیر پخش علنی دفاعیات خسرو گلسرخی و دانشیار و مهدی رضایی که تاثیر چشمگیری به این ارزش گذاری داشت،  بطور سطحی و بدون اینکه در محتوا و با تکیه بر آگاهی سیاسی به منزله اینکه کدام سازمان و حزب و گروه و شخص خاستگاههای سیاسی- اجتماعی یا حتی اجتماعی – اقتصادی آنها را نمایندگی میکند و بدون اینکه این انتخاب را در صحنه عمل اجتماعی و صداقت مدعیانش قابل به چالش کشیدن باشد آنها را مورد حمایت خود قرار داده و به سمتی متمایل شدند.

روزهای 22 بهمن سال 1357

البته همه اینها تحت تاثیر فضای بسیار پر هیجان بعد از سقوط رژیم شاه که تقریبا تمامی جهان را با سرنگونیش غافلگیر کرده بود اتفاق میافتاد. در این میان سازمان مجاهدین و سازمان فدائیان با بالاترین اقبال در بین جوانان روبرو شدند و جامعه بصورت جدی قطب بندی شد. اما این سازمانها نه تنها نتوانستند این اقبال بسیار بسیار پر ارزش را جهت ارتقاء محتوایی جنبش آزادیخواهی و دمکراسی طلبی میهن بکار بگیرند که بسرعت صحنه سیاسی ایران را به میدان رهبری طلبی خود با تکیه بر این حمایت سطحی و احساسی تبدیل نموند. در این بین رژیم حاکم که او نیز تحت همین شرایط مورد استقبال قرارگرفته بود ولی امتیاز در حاکمیت بودن را نیز با مرد کهنسالی در رهبری با لباس پیغامبر و تکیه بر جهل و اقشاری که هرچند در ابتدا سطحی ولی در ادامه با چشم انداز کسب قدرت و منافع مادی بعنوان پایگاه وخواستگاه خودشان  به سمت آن رفته بودند را نیز داشت، به مقابله با جریانات مبارز پرداخت. نتیجه اینکه صحنه سیاسی ایران نه صحنه انتخابهای سیاسی از پائین که صحنه دعوای رهبران قدرت طلب با تکیه به هواداران سطحی خود گردید. از این زاویه جنبش مردم ایران در خلاء رهبری ذیصلاح و هیجانات بی محتوا از جمله دست به اشغال سفارت آمریکا زد،

اشغال سفارت آمریکا

جالب اینکه غیر از سیاسیون پخته و ملی از جمله مهندس بازرگان و…که همگی به حاشیه رانده شده بودند، همه از مرتجعین سوپر راست تا مرتجعین سوپر چپ در دنباله روی از این اقدام بسیار غلط و ضد ملی از هم گوی سبقت ربودند. و در نتیجه جنگ خارجی به میهن توسط عراق و جنگ داخلی نیز توسط سازمان مجاهدین به میهن تحمیل گردید. در این میان تمامی حرص و نسل و دار وندار مردم ایران از بین رفت و در ادامه اعلام جنگ مسلحانه سازمان و البته گروهها در تنور جنگ و اعدامهای تحت آن سوختند. به همین دلیل واکاوی اینکه چرا به این مسیر رفتیم بسیار مهم است. از آنجا که فاجعه ملی ما از سر منشاء نقش رهبری است در این نوشته تلاش خواهد شد با تکیه بر مشاهدات عینی و نه حدس و گمان از دریچه سازمان مجاهدین و در این رابطه از دریچه مسئله ای بنام علی زرکش یکی از سه تن رهبران سازمان مجاهدین بررسی شود.

 

 

 

قبل از پرداختن به موضوع مجاهد خلق علی زرکش، با توجه به پروسه ای که زندگی و مبارزه علی زرکش در سازمان طی کرد سوالاتی را برانگیخته که شاید لازم باشد اشاره ای به آنها بکنیم.

  1. علی زرکش کی بود؟
  2. کی  و چرا از ایران خارج شد؟
  3. کجا ها مستقر بود؟
  4. چه کار و مسئولتی داشت؟
  5. نقش او در مبارزه مسلحانه و تاکتیکهای نظامی چه بود؟
  6. نقش او در انقلاب ایدئولژیک چه بود؟
  7. آیا او فی الواقع پیشنهاد دهند انقلاب ایدئولژیک بود؟ این حرف به چه معناست؟
  8. اگر خالق انقلاب ایدئولژیک بود چرا دشمن شماره یک انقلاب ایدئولژیک نامیده شد؟
  9. این تناقض را آقای رجوی چگونه جواب میدهد و جواب واقعی کدام است؟
  10. آیا او به مبارزه مسلحانه انتقاد داشت؟
  11. آیا او به مسئول اولی مریم رجوی انتقاد داشت؟
  12. آیا علی زرکش مشکل موضع و رهبری طلبی داشت؟
  13. چرا او را محاکمه کردند؟
  14. محاکمه علی زرکش چه بود و متهم به چه شد؟
  15. به چه دلیل متهم به خیانت شد؟
  16. چرا موضوع علی زرکش علنی نمیشود؟
  17. آیا رابطه ای بین انقلاب ایدئولژیک و محاکمه و از دور خارج کردن علی زرکش وجود دارد؟
  18. علی زرکش چه کسی را مسئول شکست سازمان و نابودی آن میدانست؟
  19. مسعود رجوی چه کسی را مسئول شکست سازمان میدانست؟
  20. در صورتیکه مسعود رجوی مسئول شکستها میبود چه کسی جانشین او میشد؟ علی زرکش یا مریم رجوی؟
  21. چه کسی برای شکستهای سازمان محاکمه و مجرم شناخته شده؟
  22. آیا آنطور که رجوی مارک زد علی زرکش در فکر خالی کردن زیرپای رجوی بوده است؟
  23. اگر حرف رجوی درست باشد به چه معناست؟
  24. علی زرکش در دفاع از خودش و در مقابل مارکهایی که باو زده میشد چگونه استدلال میکرد؟
  25. چرا علی زرکش به چنین سرنوشتی تن داد؟ معنی اینکار او در رابطه با مارک رهبری طلبی چگونه ترجمه میشود؟

همانگونه که ازمحدود سوالاتی که توانستیم در فوق لیست کنیم و بسیاری سوالات که میتواند در اذهان شما علاقه مندان به موضوع وجود داشته باشد که در درسترس مانیست میتوان به اهمیت موضوع سرنوشت علی زرکش و نقش مهم آن در سرنوشت سازمان مجاهدین و طبعا رابطه اش با مبازره برای دمکراسی و آزادی مردم میهنمان و مسیری که بعد از آن سازمان طی نمود پی برد.

 

 

علی زرکش کیست؟

محل تولد: مشهد

شغل – تحصيل: مهندس راه و ساختمان

سن: 39

محل شهادت: کرمانشاه

زمان شهادت: 1367

تاریخ تولد: 1328

محل تولد: مشهد

تحصیلات: دانشجو ـ مهندسی راه و ساختمان

سابقهٌ مبارزاتی: 19سال

زندانی سیاسی : 6سال در زمان شاه

علی زرکش در زندان شاه

او ابتدا توسط کاظم ذوالانوار از اعضای مرکزیت اولیه مجاهدین خلق، عضوگیری شد و در سال 1351 توسط ساواک دستگیر شد و تا سال 1357 در زندان به سر برد. از اول اردیبهشت سال 1354 مسئولیت رهبری کلیه اعضا و هواداران سازمان در همه بندهای سیاسی زندان قصر(مرکب از هشت بند) به عهده علی زرکش قرار گرفت.  علی زرکش از طریق خواهرش فتحیه زرکش ــ همسر دکتر حسین باقرزاده ــ با خانواده باقرزاده ها نیز نسبت فامیلی داشت. وی بعد از ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ با مهین رضایی خواهر “رضایی ها” ازدواج کرد. همین ازداج که در سازمان تماما توسط مسعود رجوی دیکته و تائید میشد نشان میدهد که علی زرکش در سلسله مراتب تشکیلاتی موضع بالا داشته است و بعد از مسعود و موسی قرار داشته است. چرا که مسعود برای موسی یک دختر حاج خلیل رضایی آذر رضایی که بهمراه طفلی که در شکم داشت بهمراه موسی به شهادت رسید و برای علی زرکش دختر دیگرشان مهین رضایی را به زنی انتخاب کرد. وی با اینکار با یک تیر دو نشان را میزد. یکی اینکه با برقرار کردن رابطه خانوادگی با رضائی ها از جدا شدن آنها از سازمان و موضعگیری علیه سازمان جلوگیری میکرد ضمن اینکه همه اعتبار خانواده رضایی ها بخصوص احمد، رضا و مهدی رضایی را برای خود حفظ میکرد. علی زرکش در فاز سیاسی مسئول نشریه و تبلیغات سازمان بود وی از کادرهای بخش مخفی سازمان بود و کمتر شناخته میشد. در فاز نظامی با محدود و تعطیل شدن نشریه و کار تبلیغی در ستاد فرماندهی و درکنار موسی خیابانی فعالیت میکرد.

بدستور سازمان در این زمان روی تایمرهای الکترونیکی کار میشد که بشود روی بمبهایی که سازمان در داخل بصورت دست ساز درست میکند کار گذاشت.  این زمانی بود که گزارش میشد که بخش نظامی سازمان در داخل بمبهایی بنام فانوس ساخته که با استفاده از شیشه فانوس های معمولی درست میشود بدین صورت که شیشه فانوس را گرفته و مواد را داخل آن ریخته بودند که تیمهای عملیاتی با پرتاب آن بسمت هدف و شکستن شیشه فانوس بمب مربوطه منفجر میشد. در بسیاری موارد گزارش شده بود که این بمب ها هنگام پرتاب از داخل خودرو بسمت خودرو پاسداران به چارچوب پنجره خودرو خودی خورده و داخل خودرو منفجر میشده  و یا در هنگان حمل و نقل می شکست … در نتیجه صدمات زیادی به تیمها رسانده بود. از این رو سازمان بدنبال شیوه دیگری بود که وقتی وحید (علیرضا باباخانی محافظ شخصی مسعود رجوی) برای بازدید از پاریس به لندن آمده بود خواست که روی اینگونه موارد کار شود. انجمن که فکر میکرد او عضو سازمان است با جان و دل اموری که خواسته بود را دنبال میکرد. از این روی انجمن از طریق یکی از دانشجویان هواداری که در دانشگاه داندی اسکاتلند در رشته الکترونیک تحصیل و تحقیق میکرد خواست که اینکار را انجام دهد. او نیز تعدادی از این تایمرها را برای نمونه طراحی، ساخته  و تحویل داده بود که تست شده و دقت آنها بررسی گردد. هرکدام از این تایمر ها نیز بصورت پیشفرض روی زمانبندیهای مشخصی طراحی شده بود بعضی روی ده ثانیه بعضی سه شانیه و… همچنین انجمن با مسئولیت محمد سیدی کاشانی (بابا) از کادرهای اولیه سازمان از پاریس بدنبال تهیه فرستنده رادیویی برای کردستان بود که من بدلیل کمی سن و اینکه شرکت های بزرگ در تماس با آنها اولا جدی نمیگرفتند در ثانی مشکوک بودند که این جوان بیست و چهار ساله فرستنده رادیویی را برای چه میخواهد که بدین منظور پیشنهاد کردم که در این امر از کمک کاظم باقرزاده (از تجار و کارگزاران بنام ایران) و برادر بزرگتر قاسم باقرزاده از فرماندهان بخش اجتماعی سازمان که آن زمان به لندن آمده بود با حدود 50-60 سال سن بهتر میتوان به شرکتهایی مانند مارکونی … نزدیک شد استفاده کنم. که پذیرفته شد و من در پوش مترجم و ایشان بعنوان یک تاجر که برای مجاهدین افغان بدنبال خرید فرستنده هستیم اینکار را دنبال میکردیم. آقای کاظم باقر زاده که در عملیات فروغ کشته شد از بدو ورودش به لندن با من در تماس قرار گرفت و در جریان مسافرتهایی که به مناطق مختلف انگلستان برای دنبال کردن امور محوله با هم داشتیم رابطه نزدیک ودوستانه و خوبی پیدا کرده بودیم. البته آن زمان من نمیدانستم که رابطه باقرزاده  با سازمان چیست؟ و فکر میکردم با توجه به سن و سالش از اعضاء قدیمی سازمان است.

در روز 19 بهمن 1360 وحید از پاریس تماس گرفت و گفت با این مجموعه شماره تلفن که بهت میدهم با تهران تماس بگیر و سوال کن که چه حوادثی در حال اتفاق افتادن است. البته وحید به من نگفت که موضوع چیست. من نیز همینکار را کردم و آنچه همسایه ها گفتند را برایش گزارش کردم که بعد معلوم شد موسی و اشرف در جریان درگیریها کشته شده اند. ولی قبل از شهادت توانسته بودند به پاریس و تلفنهایی که داشته اند زنگ بزنند. به همین دلیل ازپاریس از من خواسته شد که موضوع را از لندن که رژیم روی تماسهایش به تهران کمتر حساس است دنبال کنم. از این به بعد همه چیز تحت الشعاع این حادثه بود.

علی زرکش بعد از ضربه 19 بهمن1360 و شهادت موسی خیابانی در تاریخ 30 فروردین 1361 ضمن اینکه بطور طبیعی از همان لحظه شهادت موسی جانشین موسی خیابانی شد و امور را بدست گرفت. ولی از آنجا که عملا برای هیچ کس جز افراد معدودی در داخل تشکیلات اساسا شناخته شده نبود اولا جهت پر کردن جای خالی فرماندهی داخلی مجاهدین از زاویه اجتماعی و بین اللملی و در ثانی از زاویه نیروهای سازمان که هنوز در صحنه بودند ولی علی زرکش را نمیشناختند اجبارا باید نقش و جایگاه و حضور او بعنوان جانشین موسی و قائم مقام مسعود رجوی معرفی میشد.

 

 
error

Enjoy this blog? Please spread the word :)

RSS20k
دریافت مطالب جدید از طریق ایمیل5k
مارادر فیسبوکتان به اشتراک بگذارید12k
از کانال یوتوب ما بازدید کنید14k
از کانال یوتوب ما بازدید کنید
extra smooth footnotes