قسمت دوم: پاسخ تشریحی به سوالِ، آیا مجاهدین تغییر کرده اند؟ رویکردشان به جنبش مهسا

مسعودرجوی و تغییرات شگرفش، رویکردش به جنبش مهسا و دیگر گروهها

آیا اعضاء مجاهدین سرمایه اند یا قربانیان مغزشویی نیازمند درمان

توضیحات تشریحی در مورد سوال ناقص مانده، آیا اعضای مجاهدین سرمایه اند یا...

پرگار بی بی سی با سازمان مجاهدین چه بایدکرد؟ با شرکت داود باقروند ارشد

برنامه پرگار با شرکت داود باقروند ارشد

گندزدایی جامعه سیاسی خارج کشور

گندزدایی جامعه سیاسی خارج کشور

Who are Mek cult? An inside report for the first time by defected High-ranking Mek and NCRI member.

An inside report for the first time by an ex-high-ranking member of Mek and NCRI based on the Mek’s own publications and ... Who assassinated the Americans in Tehran? Mek and Spying for Russia Did CIA destroy Mek-Russia spy net? How Mek retaliated? Seizure of US Embassy in Tehran? Mek’s Islamist Revolutionary Courts Mek and the Children in the Combat Mek and Saddam Hossein of Iraq and Saudi Arabia Mek as Assassinators Who is the head wife in Mek Leader’s Harem? Have they changed? How Maryam Rajavi deceives the western world? How Mek terrorism differs to ISIS and Al Qaeda terrorism? Why Mek is more dangerous? Use of 10-year-old children in combat by Mek. Who are the wives of the harem of the Caliph of the Mek? Mek’s planed courts and justice for their Islamic State describe by its Calipha. How the world can protect itself against terrorism?

مصطفی رجوی پدرش مسعودرجوی را به دادگاه کشانده است

در مطلب سپتامبر 2020 نیز تحت مطلب ” سخنی با مصطفی رجوی” نوشتم که دشمن مصطفی رجوی پدرش است و نه کس دیگر در آنچه مصطفی رجوی بعنوان ورود یا ادامه به مبارزه برای آزادی و… نامید، باید بداند که در این مسیر، دشمن اصلی اش، نه رژیم که مسعود رجوی خواهد بود.

آخرین پست ها

واکـاوی مـزدوری! سلطانی، خـدابنده، عـزتی، حسینی، یغـمایی، کـریمدادی، مصــداقی و پورحسین، منتقدین فرقه مافیایی رجوی. نقد آتشبیاران معرکه مشترک رجوی و سایت رهیافتگان

داود باقروند ارشد عضو علیرتبه سابق مجاهدین و شورای ملی مقاومت

محمدرضا روحانی مسئول مستعفی کمیسیون امور ملیتهای شورای ملی مقاومت: مسعود رجوی، ودرخواست اعدام امیر انتظام،حکم اعدام علی زرکش و مهدی افتخاری، دشنام به شاملو ،مرضیه ‌وتهدید جدا شدگان پناهنده در خارج کشور

محمدرضا روحانی مسئول مستعفی کمیسیون امور ملیتهای شورای ملی مقاومت: مسعود رجوی، ودرخواست اعدام امیر انتظام،حکم اعدام علی زرکش و مهدی افتخاری، دشنام به شاملو ،مرضیه ‌وتهدید جدا شدگان پناهنده در خارج کشور

تقدیم به امیروفا یغمایی که مسعودرجوی مادرش را جلو چشمانش ذبح کرد

مبارزه با رژیم یا فروپاشی درونی فرقه ای داعشی که میلیتاریسیم جهانی برای ایران تدارک دیده است

چرا رجوی نیاز دارد درخواست دیدار با اعضای در اسارتش را به نبرد دین بین فو تعبیر کند؟

افشای حقایق پشت پرده ضدیت با خانواده با اسناد سازمانی توسط داود باقروندارشد از مسئولین خانوادهها در مجاهدین

گسترش وطن فروشی در خارج کشور به سرکردگی رهبر همه وطن فروشان و دشمنان ایران

حمایت از تحریم و حمله نظامی به ایران خیانت به مردم و فاصله گرفتن آشکار از ایران و ایرانی

تحلیل طوفانِ سراسریِ جورج فلوید در آمریکا -داود باقروند ارشد

پایه اجتماعی فرقه رجوی (آمریکای نئوکانها) درحال فروپاشی است و رجوی برای صدمین بار بیگانه پرستیش به گل نشسته است

پربیننده ترین ها

ملاقات با نخست وزیر هلند آقای مارک روته در جریان کنگره سالانه حزب اتحاد احزاب لیبرال اتحادیه اروپا (آلده پارتی) در آمستردام. طی ملاقات ضمن معرفی خودو فرقه رجوی و نقض شدید حقوق بشر توسط این فرقه در آلبانی تشریح شد.

ملاقات با آقای گای فرهوفشتادت عضو پارلمان اروپا و رهبر فراکسیون لیبرالهای اتحادیه اروپا از سیاستمداران عالی و افشای همه ترفندهای فریب فرقه رجوی در زمینه ماهیت این فرقه و فشارها و توطئه هایی که علیه جدا شدگان اعمال میکند.

بنابه دعوت یو ان واچ جنبش نه به تروریسم و فرقه ها در نشست سالیانه حقوق بشر و دمکراسی شرکت کرد. خانم دکتر هشترودی بنا به دعوت جنبش نه به تروریسم وفرقه ها در این نشست شرکت کردند که حضور ایشان باعث خوشحالی جنبش نه به تروریسم و فرقه ها گردید. ایشان ضمن حضورفعالشان در نشست با اعضای عالیرتبه شرکت کننده در جلسه به بحث و گفتگو پرداختند. ازجمله با وزیر سابق دادگستری و عضو پارلمان کانادا آقای ایروین کولتر و از بنیانگذاران یوان هیومن راتس واچ مفصلا به بحث پرداختند. این کنفرانس سالیانه جهت شنیدن گزارشات قربانیان حقوق بشربرگزار میشود. در همین رابطه آقای داود ارشد رئیس جنبش نه به تروریسم و فرقه ها سخنانی بشرح زیر ایراد کردند:

درملاقات با دکترورنر هویر به اطلاع ایشان رسید که: فرقه رجوی در حال تدارک دیدن یک زندان ابدی موسوم به اشرف 3 در ‏محلی دورافتاده میباشد. این محل یک پایگاه نظامی متروکه آمریکایی می باشد با یک فرودگاه و یک سکوی هلی برد کوچک و ‏بخشی از سیستم های داخلی آن مستقیما از آمریکا آورده شده و نصب گردیده اند. از ایشان استمداد کمک شد. ‏

ملاقات با همسر نرگس محمدی در مقر ملل متحد ژنو-------آقای داود ارشد و خانم دکتر هشترودی با همسر نرگس محمدی در این ملاقات آقای تقی رحمانی همسر نرگس محمدی که خودشان نیز چندین نوبت زندان بوده اند از نقض حقوق بشر در ایران گزارشی به کنفرانس ارائه کردند و از تناقضات موجود در سیستم قضایی ایران در جریان محاکمه نسرین محمدی بطور مفصل و جامع سخن گفتند.خانم دکتر هشترودی و آقای مهندس ارشد با ایشان ابراز همدردی کردند و جزئیات بیشتری از موارد نقض حقوق بشر در فرقه تروریستی رجوی که در آن فعال بوده است را برای آقای تقی رحمانی تشریح نمودند.

دادخواهی علیه برده داری پناهجویان در تیرانا همچو لیبی توسط فرقه رجوی در دیدار آقای ارشد با نخست وزیران هلند و اسلووانیا

ملاقات با رهبر حزب دمکراتهای آزاد آلمان (اف پ د) آقای کریستین لیندنر در جریان کنگره سه روزه احزاب لیبرال اروپا در آمرستردام هلند. افشای جنایات فرقه رجوی علیه اعضا و جدا شدگان

آقای ارشد در مورد ادعای فرقه رجوی و حامیانش گفتند چند شاخص آشکار وجود دارد. چرا متحدین آنها بویژه آقای دکتر بنی صدر با پیش بینی سرنوشت آنها در عراق از آنها جدا شدند؟ چرا هیچ ایرانی چه مردمی چه سیاسیون در مراسم آنها شرکت نمیکنند؟ چرا این تشکیلات مجبور است جهت گردهمآیی هایش سیاهی لشکر کرایه کند؟ چرا این تشکیلات در ترس از مردم ایران اجازه نمیدهد با اعضایش درارتباط قراربگیرند؟ چرا ارتباط اعضایش را با جهان قطع میکند؟ چرا تمامی تحلیلگران برحقیقت نفرت مردم از این تشکیلات بدلیل همکاری با صدام را تاکید میکنند؟ چرا باید رجوی در داخل تشکیلاتش زندان و شکنجه برای اعضای خودش راه بیندازد؟ چرا مجبور است برای دریافت حمایت سیاسی هرچند بی ارزش منافع مردم ایران را به کسانیکه خود به کشتن آنها افتخار میکرده است بفروشد و حتی برای چند دقیقه سخنرانی آنها دهها هزار دلار بپردازد؟ چرا حتی عربستان حامی سیاسی و مالی آنها ارزیابیشان از آنها این استکه “هیچ جایگاهی در میان مردم ایران ندارند”؟ چرا در همین پارلمان اعضای سابق منتقدش را بقصد کشت میزند؟ چرا هر منتقدی ایرانی و حتی غیره ایرانی را جاسوس و مزدور رژیم!! میخواند؟ آیا بخاطر همین چرا ها نیست که: وقتی مردم ایران در سراسر کشور جهت خواسته هایشان دست به تظاهرات و اعتراض میزنند هیچ اسمی از آنها نمیآورند؟ آیا این مسئله پیامش غیر از این است که: مردم ایران رژیم حاضر را صد بار به فرقه رجوی ترجیح میدهند. و “تنها آلترناتیو دمکراتیک” جوکی بیش نیست.

خانم دکتر فریبا هشترودی: با یقین میگویم که مجاهدین شکنجه میکنند…. هشترودی1سرکار خانم دکتر فریبا هشترودی یکی از برجسته ترین زنان ایرانی جزء افتخارات ایرانیان در فرانسه، نویسنده و خبرنگار و فعال سیاسی که سابقا عضو شورای ملی مقاومت ایران بوده است که باید ایشان را بیشتر شناخت با علم یقینی در مورد فرقه تروریستی رجوی از درون آن سخن میگوید. وقتی به عمق پوسیدگی تشکل رجوی پی بردم جدا شدم بله

آخرین کلام مهدی تقوایی خطاب به مسعود رجوی

آخرین کلام مهدی تقوایی خطاب به مسعود رجوی

مهدی تقوایی از اعضای زندانی زمان شاه تشکیلات مجاهدین، که رضا رضایی در خانه او با ساواکی ها روبرو و خودکشی کرد. و مسئول چاپخانه مخفی سازمان بود. با همسر و دو فرزندش در مخالفت با انقلاب ایدئولژیک بعد از محاکمه اش در عراق به ارودگاه مرگ رمادی عراق فرستاده شدند تا در آنجا بپوسند.

بیانیه 14 تن

بیانیه 14 تن

نیروی خارج کشور چه میخواهد ‏و بیانیه 14 تن

مقالات پربیننده

فرقه ها در میان ما

دانش علمی شناخت و تمیزدادن فرقه از تشکل سیاسی

بدون شناخت علمی از فرقه های خطرناک تحلیل عملکردهای فرقه رجوی و اثرات بشدت مخرب آن بر اعضا و جداشدگان و خلاص شدن از فشارهای شکنجه گونه روانی مغزشویی های چندین دهساله غیرممکن است

خانم آناگومز نماینده پارلمان اروپا خواستار اخراج فرقه رجوی شد

افشاگریهای خانم سلطانی در رابطه مسعود رجوی با زنان مجاهد

افشاگریهای خانم سلطانی در رابطه مسعود رجوی با زنان مجاهد

قسمت سوم: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

قسمت سوم: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

قسمت دوم: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی امروز باید گفت آنچه را که فردا گفتنش دیر است

قسمت دوم: گفت و شنود با فرشته هدایتی: افشاگریهای فرشته هدایتی در مورد فرقه رجوی

قسمت اول: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

قسمت اول: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

سیامک نادری مرگهای مشکوک فرقه رجوی را افشا میکند

کشتن و سربه نیست کردنهای فرقه رجوی

سخنان آقای داود ارشد در پنجمین کنگره سکولاردمکراتهای ایران -کلن آلمان

سخنان آقای داود ارشد در پنجمین کنگره سکولاردمکراتهای ایران -کلن آلمان

فعالیت های ما در تصویر

سخنرانی آقای داود باقروند ارشد در پارلمان اروپا

 

اخلاقیات آخوندی و اخلاقیات گروه رجوی -مژگان پورمحسن

مژگان پورمحسن

 

چند روز پیش روی سایت میهن تی وی مقاله ای از آقای سیامک نادری از اعضای قدیمی و سابق گروه رجوی  خواندم. از همان خطوط اوليه حالم بد شد و نمی توانستم به خواندن ادامه دهم. من این آقا را نمی شناسم و از زندگی ایشان تا پیش از خواندن این مقاله کاملاً بی خبر بودم. اما ازهر کلمهٔ نوشتهٔ ایشان چنان درد حقیقی به من منتقل میشد که تمام وجودم را فریادی بلند فرا گرفته بود و چون نمی خواستم اطرافیان را نیز بهم بریزم فریاد در گلویم باقی ماند.

فکر نکنید سؤال داشتم که چرا؟ دیگر بعید می دانم پس از اینهمه سال که هزاران نفرازاین گروه جدا شده اند باز کسی سؤال داشته باشد چرا این گروه که زمانی سازمانی مطرح در زمینهٔ فعالیت سیاسی نوجوانان و جوانان طی سالهای ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۱ در ایران بود تبدیل به گروهی مازوشیست شد.

 

وقتی نیرويی سیاسی در مبارزهٔ سیاسی اش شکست می خورد، اولین حرکت درست و منطقی مورد سؤال قرار دادن هدف و استراتژی آن نیروست و در این مورد مسئولیت شکست همیشه با کادر رهبری آن نیرو بمثابهٔ تصمیم گیرندگان واقعی است و آنها در برابر طیف نیروهایشان و مردم باید جوابگو باشند.وقتی نیروی چریکی یا شبه نظامی یا ارتشی در جنگ با ارتشی دیگر شکست می خورد باز مسئولیت شکست نظامی بعهدهٔ رهبری نظامی جنگ است و آنها هستند که  بعنوان تصمیم گیرندگان و استراتژیست های نظامی و مشاورین اصلی دولتها باید پاسخگوی مردم باشند.

بنا به ادعای مسعود رجوی درآغاز کتابی در مورد کشته شدن موسی خیابانی و اشرف ربیعی( رجوی) و دهها کادر همراهشان، این مسعود رجوی بوده که بتنهايی نظريه پرداز و طراح « عاشورای مجاهدین » بوده و علی زرکش صرفاً صحبتهای شفاهی رجوی را می نوشته و « برادران » هم فقط گوش می کرده اند. از همین ادعا متوجه میشویم که این « سازمان» در همان دوران، دگردیسی خود را انجام داده بوده و به يک « گروه شبه سیاسی» تبدیل شده بوده که حتی بسیاری از اعضا و کليهٔ هواداران آنهم از این دگردیسی کاملاً بی خبرند!

 

بهمین دلیل هم دهها هزار هوادار در سراسر ایران و بخصوص تهران و شمال ایران فعالانه در خیابانها روزنامهٔ « مجاهد» و کتابهای « سازمان» را می فروشند، در تظاهرات و گردهمايی ها شرکت می کنند و حملات چماق بدستان و پاسداران را بدستور « سازمان» صرفاً با شعار پاسخ می دهند حتی وقتی از این « میلیشیا» يعنی هواداران تشکیلاتی بخش دانش آموزی، بخش دانشجويی و بخش کارگری، چندین نفر کشته، صدها نفر مجروح و بیش از هزار نفر دستگیر شده اند! هواداران ، آنهايیکه در خیابانها و کوچه ها و میدانها مورد حمله و تعرض واقع شده وسلامتی و جان خود را از دست می دهند از « سازمان» فرمان گرفته اند که هيچگاه مقابله به مثل نکنند و در واقع مظلومانه و بی دفاع بمیرند تا « سازمان» به وزارت کشور آمار دهد و در سطح سیاسی این خونها بثمر نشیند !

 

در جامعه ای که صدها سال است نظامی غیر از دیکتاتوری مذهبی، سیاسی، جنگی و فرهنگی نشناخته اِعمال دیکتاتوری بنام سانترالیسم دمکراتیک کار سختی نیست. نیروها دمکراسی را نمی شناسند، بسیار جوان و بی تجربه اند ولی دلشان آنقدرساده و روحشان آنقدر پاک است که به « سازمان» اعتماد می کنند.

 

نمی دانند  « سازمان » بواقع کیست اما حماسه های شهدا بخصوص « برادران استثنائی رضايی ـ احمد، رضا و مهدی» را خوانده اند و فکر می کنند « سازمان» يعنی این قهرمانان، پاکان و گلها و غیر از این هیچ.فکر می کنند « سازمان» به بازوی اجرائيش « میلیشیا » واقعاً اعتماد دارد و هر چه لازم باشد را به او میگوید!نسل انقلاب نمی داند « سازمان » نام مستعار مسعود رجویست و مهمترین توان وی « دیکتاتوری مطلق» و بزرگترین خصوصيت وی « حفظ خود» است. کادرهای بالای مجاهدین متأسفانه نه شجاعت رویارويی با رجوی را داشتند نه صداقت جدايی و افشای واقعيات را.

البته نا آگاهی و بی مایگی و اعتماد کورکورانه هم مزید بر علت است. اما همهٔ این عقب ماندگیها و خود پرستیها و ترسها در « بالای سازمان» بهايی از پايين سازمان میطلبد و آن ذبح هزاران هزار نو جوان دسته گُل ودل پاک و بسیار شجاع و جوان نازنین و سروهای بلند بالا از زیباترین باغ انسانی این وطن بود. درحالی که آنها بگفتهٔ «سازمان» در مبارزهٔ سیاسی بودند، رجوی تابلوی ذبح آنها را ترسیم می کرد البته بدون حضور خودش!گروه سیاسی بسیار فعال در جامعه را همه می شناسند بخصوص وقتی به هواداران آنها پوشیدن لباسهای یکرنگ و یک مدل توصيه شود، دیگر انگشت نما شده و در همه جا « لو رفته اند». هیچ انسان عاقلی فکر نمی کند که بدون هیچ آمادگی قبلی میشود هزاران هزار نوجوان و جوان و خانوادهٔ شناخته شده  در مدرسه و دانشگاه و محل کار و بازارو اداره و محله و شهر بخصوص توسط رژیم ضد بشری را ظرف يک یا چند روز مخفی نمود. هیچ ذهن سالمی فکر نمی کند که این جمعيت عادی غیرنظامی را میشود چریک کارکشته اعلام کرد و در حال جنگ با رژیم!!

نتیجهٔ کار مشخص بود. رژیم ضحاک خمینی هزاران خون سروهای جوان را از سی خرداد ۱۳۶۰سر کشید و
سیر نشد و بقيه را در تابستان ۱۳۶۷ بصورت یکجا و دسته جمعی و مخفیانه در سراسر ایران برسینهٔ دیوار نهاد و خونشان را به رژیم نیمه نفس خودش تزریق نمود تا مدتی دیگر برسرقدرت بماند.

در رابطه با حاکميت آخوندها و ضدیت من با این جانوران نوشته ام و باز هم خواهم نوشت اما این نوشتار در رابطه با گروه رجویست که مستمراً خودش ـ از میان معدود باقیمانده گان و جان بدربردگان شکنجه های قبر و قیامت لاجوردی وکشتارهای وحشتناک رژیم آخوندهای جنايتکارـ قربانی می گیرد! بسیاری از مردم از این جنون رجوی حیرت زده اند و از هر کس آشنايی با این گروه داشته یا دارد می پرسند « این رنج دادن و اذیت کردن معتقدین بخود دیگر از کدام بیماری روانی رجوی سرچشمه می گیرد؟»

وقتی جریانی با عدم صداقت و ناراستی رهبری میشود قربانیانش در وهلهٔ اول از میان باورمندان به آن رهبری ناپاک و مزورگرفته میشوند. مگر از باورمندان به خمینی در دوران تغییر رژیم از پادشاهی به ولایت فقیه کشته نشدند و مگر در جنگ ایران و عراق، خمینی هزاران باورمند بخود را کلید بهشت در گردن روی مین نفرستاد؟
پس این از ذات حیله گر و دروغگوی قدرت طلب و خود پرست درمی آید. حال اگر این رهبری ادعای مذهبی و حاکميت دو دنیای افراد را داشته باشد دیگرفاجعه بینهايت میشود زیرا  نه جای انتقاد و اعتراض و مخالفت با چنین رهبری می ماند و بالطبعِ آن نه جای پذیرش انتقاد و بازبینی و تصحیح کارها و کنار رفتن از قدرت.

  • اگر رجوی صداقت داشت تابلوی عاشورا برای نیروهای از آن بی خبر ترسیم نمی کرد.
  • اگر رجوی صداقت داشت خمینی مرتجع را مجاهد اعظم خطاب نمی کرد.
  • اگر رجوی صداقت داشت یک سازمان سیاسی را که می بایست دمکراتیک باشد قبضه نمی کرد و اعضای قدیمی آنرا تبدیل به عناصری صرفاً اجرايی نمی نمود.
  • اگر رجوی صداقت داشت جنگ قدرت بین خودش و خمینی را جنگ بین دمکراسی و دیکتاتوری نمی خواند و در اینراه چشم و چراغ مردم ایران ـ هزاران نوجوان و جوان ـ را هیزم جنگش نمی کرد.
  • اگر رجوی صداقت داشت در جنگ قدرت بین خودش و خمینی، خودش بتنهايی به جنگ خمینی می رفت.
  • اگر رجوی صداقت داشت، مسئولیت شکست مبارزهٔ مسلحانه را بعهده می گرفت و پاسخگوی نیروهای باقیمانده میشد و این نیروهای زنده مانده می بودند که آیندهٔ خویش و مبارزه با رژیم را رقم می زدند.
  • اگر رجوی صداقت داشت مطمئن باشید بقول قدیمی ها « پا از گلیم خویش دراز نمی کرد» و امروز سرنوشت حداقل سه نسل بدست وی و با یاری تمام قد خمینی و رژیم آخوندی به این رقّت باری در وطن و خارجه 
    نمی بود.

 

جاوید ایران

مژگان پورمحسن

۲۳ دسامبر۲۰۱۷

پزواک ایران

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

 
error

Enjoy this blog? Please spread the word :)

RSS20k
دریافت مطالب جدید از طریق ایمیل5k
مارادر فیسبوکتان به اشتراک بگذارید12k
از کانال یوتوب ما بازدید کنید14k
از کانال یوتوب ما بازدید کنید
extra smooth footnotes