قسمت دوم: پاسخ تشریحی به سوالِ، آیا مجاهدین تغییر کرده اند؟ رویکردشان به جنبش مهسا

مسعودرجوی و تغییرات شگرفش، رویکردش به جنبش مهسا و دیگر گروهها

آیا اعضاء مجاهدین سرمایه اند یا قربانیان مغزشویی نیازمند درمان

توضیحات تشریحی در مورد سوال ناقص مانده، آیا اعضای مجاهدین سرمایه اند یا...

پرگار بی بی سی با سازمان مجاهدین چه بایدکرد؟ با شرکت داود باقروند ارشد

برنامه پرگار با شرکت داود باقروند ارشد

گندزدایی جامعه سیاسی خارج کشور

گندزدایی جامعه سیاسی خارج کشور

Who are Mek cult? An inside report for the first time by defected High-ranking Mek and NCRI member.

An inside report for the first time by an ex-high-ranking member of Mek and NCRI based on the Mek’s own publications and ... Who assassinated the Americans in Tehran? Mek and Spying for Russia Did CIA destroy Mek-Russia spy net? How Mek retaliated? Seizure of US Embassy in Tehran? Mek’s Islamist Revolutionary Courts Mek and the Children in the Combat Mek and Saddam Hossein of Iraq and Saudi Arabia Mek as Assassinators Who is the head wife in Mek Leader’s Harem? Have they changed? How Maryam Rajavi deceives the western world? How Mek terrorism differs to ISIS and Al Qaeda terrorism? Why Mek is more dangerous? Use of 10-year-old children in combat by Mek. Who are the wives of the harem of the Caliph of the Mek? Mek’s planed courts and justice for their Islamic State describe by its Calipha. How the world can protect itself against terrorism?

مصطفی رجوی پدرش مسعودرجوی را به دادگاه کشانده است

در مطلب سپتامبر 2020 نیز تحت مطلب ” سخنی با مصطفی رجوی” نوشتم که دشمن مصطفی رجوی پدرش است و نه کس دیگر در آنچه مصطفی رجوی بعنوان ورود یا ادامه به مبارزه برای آزادی و… نامید، باید بداند که در این مسیر، دشمن اصلی اش، نه رژیم که مسعود رجوی خواهد بود.

آخرین پست ها

واکـاوی مـزدوری! سلطانی، خـدابنده، عـزتی، حسینی، یغـمایی، کـریمدادی، مصــداقی و پورحسین، منتقدین فرقه مافیایی رجوی. نقد آتشبیاران معرکه مشترک رجوی و سایت رهیافتگان

داود باقروند ارشد عضو علیرتبه سابق مجاهدین و شورای ملی مقاومت

محمدرضا روحانی مسئول مستعفی کمیسیون امور ملیتهای شورای ملی مقاومت: مسعود رجوی، ودرخواست اعدام امیر انتظام،حکم اعدام علی زرکش و مهدی افتخاری، دشنام به شاملو ،مرضیه ‌وتهدید جدا شدگان پناهنده در خارج کشور

محمدرضا روحانی مسئول مستعفی کمیسیون امور ملیتهای شورای ملی مقاومت: مسعود رجوی، ودرخواست اعدام امیر انتظام،حکم اعدام علی زرکش و مهدی افتخاری، دشنام به شاملو ،مرضیه ‌وتهدید جدا شدگان پناهنده در خارج کشور

تقدیم به امیروفا یغمایی که مسعودرجوی مادرش را جلو چشمانش ذبح کرد

مبارزه با رژیم یا فروپاشی درونی فرقه ای داعشی که میلیتاریسیم جهانی برای ایران تدارک دیده است

چرا رجوی نیاز دارد درخواست دیدار با اعضای در اسارتش را به نبرد دین بین فو تعبیر کند؟

افشای حقایق پشت پرده ضدیت با خانواده با اسناد سازمانی توسط داود باقروندارشد از مسئولین خانوادهها در مجاهدین

گسترش وطن فروشی در خارج کشور به سرکردگی رهبر همه وطن فروشان و دشمنان ایران

حمایت از تحریم و حمله نظامی به ایران خیانت به مردم و فاصله گرفتن آشکار از ایران و ایرانی

تحلیل طوفانِ سراسریِ جورج فلوید در آمریکا -داود باقروند ارشد

پایه اجتماعی فرقه رجوی (آمریکای نئوکانها) درحال فروپاشی است و رجوی برای صدمین بار بیگانه پرستیش به گل نشسته است

پربیننده ترین ها

ملاقات با نخست وزیر هلند آقای مارک روته در جریان کنگره سالانه حزب اتحاد احزاب لیبرال اتحادیه اروپا (آلده پارتی) در آمستردام. طی ملاقات ضمن معرفی خودو فرقه رجوی و نقض شدید حقوق بشر توسط این فرقه در آلبانی تشریح شد.

ملاقات با آقای گای فرهوفشتادت عضو پارلمان اروپا و رهبر فراکسیون لیبرالهای اتحادیه اروپا از سیاستمداران عالی و افشای همه ترفندهای فریب فرقه رجوی در زمینه ماهیت این فرقه و فشارها و توطئه هایی که علیه جدا شدگان اعمال میکند.

بنابه دعوت یو ان واچ جنبش نه به تروریسم و فرقه ها در نشست سالیانه حقوق بشر و دمکراسی شرکت کرد. خانم دکتر هشترودی بنا به دعوت جنبش نه به تروریسم وفرقه ها در این نشست شرکت کردند که حضور ایشان باعث خوشحالی جنبش نه به تروریسم و فرقه ها گردید. ایشان ضمن حضورفعالشان در نشست با اعضای عالیرتبه شرکت کننده در جلسه به بحث و گفتگو پرداختند. ازجمله با وزیر سابق دادگستری و عضو پارلمان کانادا آقای ایروین کولتر و از بنیانگذاران یوان هیومن راتس واچ مفصلا به بحث پرداختند. این کنفرانس سالیانه جهت شنیدن گزارشات قربانیان حقوق بشربرگزار میشود. در همین رابطه آقای داود ارشد رئیس جنبش نه به تروریسم و فرقه ها سخنانی بشرح زیر ایراد کردند:

درملاقات با دکترورنر هویر به اطلاع ایشان رسید که: فرقه رجوی در حال تدارک دیدن یک زندان ابدی موسوم به اشرف 3 در ‏محلی دورافتاده میباشد. این محل یک پایگاه نظامی متروکه آمریکایی می باشد با یک فرودگاه و یک سکوی هلی برد کوچک و ‏بخشی از سیستم های داخلی آن مستقیما از آمریکا آورده شده و نصب گردیده اند. از ایشان استمداد کمک شد. ‏

ملاقات با همسر نرگس محمدی در مقر ملل متحد ژنو-------آقای داود ارشد و خانم دکتر هشترودی با همسر نرگس محمدی در این ملاقات آقای تقی رحمانی همسر نرگس محمدی که خودشان نیز چندین نوبت زندان بوده اند از نقض حقوق بشر در ایران گزارشی به کنفرانس ارائه کردند و از تناقضات موجود در سیستم قضایی ایران در جریان محاکمه نسرین محمدی بطور مفصل و جامع سخن گفتند.خانم دکتر هشترودی و آقای مهندس ارشد با ایشان ابراز همدردی کردند و جزئیات بیشتری از موارد نقض حقوق بشر در فرقه تروریستی رجوی که در آن فعال بوده است را برای آقای تقی رحمانی تشریح نمودند.

دادخواهی علیه برده داری پناهجویان در تیرانا همچو لیبی توسط فرقه رجوی در دیدار آقای ارشد با نخست وزیران هلند و اسلووانیا

ملاقات با رهبر حزب دمکراتهای آزاد آلمان (اف پ د) آقای کریستین لیندنر در جریان کنگره سه روزه احزاب لیبرال اروپا در آمرستردام هلند. افشای جنایات فرقه رجوی علیه اعضا و جدا شدگان

آقای ارشد در مورد ادعای فرقه رجوی و حامیانش گفتند چند شاخص آشکار وجود دارد. چرا متحدین آنها بویژه آقای دکتر بنی صدر با پیش بینی سرنوشت آنها در عراق از آنها جدا شدند؟ چرا هیچ ایرانی چه مردمی چه سیاسیون در مراسم آنها شرکت نمیکنند؟ چرا این تشکیلات مجبور است جهت گردهمآیی هایش سیاهی لشکر کرایه کند؟ چرا این تشکیلات در ترس از مردم ایران اجازه نمیدهد با اعضایش درارتباط قراربگیرند؟ چرا ارتباط اعضایش را با جهان قطع میکند؟ چرا تمامی تحلیلگران برحقیقت نفرت مردم از این تشکیلات بدلیل همکاری با صدام را تاکید میکنند؟ چرا باید رجوی در داخل تشکیلاتش زندان و شکنجه برای اعضای خودش راه بیندازد؟ چرا مجبور است برای دریافت حمایت سیاسی هرچند بی ارزش منافع مردم ایران را به کسانیکه خود به کشتن آنها افتخار میکرده است بفروشد و حتی برای چند دقیقه سخنرانی آنها دهها هزار دلار بپردازد؟ چرا حتی عربستان حامی سیاسی و مالی آنها ارزیابیشان از آنها این استکه “هیچ جایگاهی در میان مردم ایران ندارند”؟ چرا در همین پارلمان اعضای سابق منتقدش را بقصد کشت میزند؟ چرا هر منتقدی ایرانی و حتی غیره ایرانی را جاسوس و مزدور رژیم!! میخواند؟ آیا بخاطر همین چرا ها نیست که: وقتی مردم ایران در سراسر کشور جهت خواسته هایشان دست به تظاهرات و اعتراض میزنند هیچ اسمی از آنها نمیآورند؟ آیا این مسئله پیامش غیر از این است که: مردم ایران رژیم حاضر را صد بار به فرقه رجوی ترجیح میدهند. و “تنها آلترناتیو دمکراتیک” جوکی بیش نیست.

خانم دکتر فریبا هشترودی: با یقین میگویم که مجاهدین شکنجه میکنند…. هشترودی1سرکار خانم دکتر فریبا هشترودی یکی از برجسته ترین زنان ایرانی جزء افتخارات ایرانیان در فرانسه، نویسنده و خبرنگار و فعال سیاسی که سابقا عضو شورای ملی مقاومت ایران بوده است که باید ایشان را بیشتر شناخت با علم یقینی در مورد فرقه تروریستی رجوی از درون آن سخن میگوید. وقتی به عمق پوسیدگی تشکل رجوی پی بردم جدا شدم بله

آخرین کلام مهدی تقوایی خطاب به مسعود رجوی

آخرین کلام مهدی تقوایی خطاب به مسعود رجوی

مهدی تقوایی از اعضای زندانی زمان شاه تشکیلات مجاهدین، که رضا رضایی در خانه او با ساواکی ها روبرو و خودکشی کرد. و مسئول چاپخانه مخفی سازمان بود. با همسر و دو فرزندش در مخالفت با انقلاب ایدئولژیک بعد از محاکمه اش در عراق به ارودگاه مرگ رمادی عراق فرستاده شدند تا در آنجا بپوسند.

بیانیه 14 تن

بیانیه 14 تن

نیروی خارج کشور چه میخواهد ‏و بیانیه 14 تن

مقالات پربیننده

فرقه ها در میان ما

دانش علمی شناخت و تمیزدادن فرقه از تشکل سیاسی

بدون شناخت علمی از فرقه های خطرناک تحلیل عملکردهای فرقه رجوی و اثرات بشدت مخرب آن بر اعضا و جداشدگان و خلاص شدن از فشارهای شکنجه گونه روانی مغزشویی های چندین دهساله غیرممکن است

خانم آناگومز نماینده پارلمان اروپا خواستار اخراج فرقه رجوی شد

افشاگریهای خانم سلطانی در رابطه مسعود رجوی با زنان مجاهد

افشاگریهای خانم سلطانی در رابطه مسعود رجوی با زنان مجاهد

قسمت سوم: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

قسمت سوم: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

قسمت دوم: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی امروز باید گفت آنچه را که فردا گفتنش دیر است

قسمت دوم: گفت و شنود با فرشته هدایتی: افشاگریهای فرشته هدایتی در مورد فرقه رجوی

قسمت اول: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

قسمت اول: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

سیامک نادری مرگهای مشکوک فرقه رجوی را افشا میکند

کشتن و سربه نیست کردنهای فرقه رجوی

سخنان آقای داود ارشد در پنجمین کنگره سکولاردمکراتهای ایران -کلن آلمان

سخنان آقای داود ارشد در پنجمین کنگره سکولاردمکراتهای ایران -کلن آلمان

فعالیت های ما در تصویر

سخنرانی آقای داود باقروند ارشد در پارلمان اروپا

 

مسعود نقره کار: واژه‌ای چند در باره “فرقه گرائی”

مسعود نقره کار، سایت آزادی و عدالت اجتماعی، چهاردهم دسامبر ۲۰۱۷:

… شناحت، نقد و نفی فرقه گرائی موضوعی

پراهمیت درسطح اپوزیسیون خارج از کشوراست، برای نقد و نفی فرقه گرائی به عنوان مانع همگرائی و همبستگی می باید منش و روشِ نوینی پیش گرفت. انحلال فرقه های سیاسی، فرقه هائی که منافع خود را برتراز منافع جامعه و مردم می دانند، می تواند … 

مسعود بنی صدر، فیرآبزرور: گروه های تروریستی و فرقه ها چگونه نیرو جذب می نمایند؟

لینک به منبع

واژه‌ای چند در باره “فرقه گرائی”

مسعود نقره کار۰۳٫۱۲٫۲۰۱۷

مسعود نقره کار

فرقه گرائی و عطش و تمایل به فرقه زدن فقط در رگ های حیاتی فرقه گرا جاری نیست، تشکیلات فرقه‌ای در بی توجهی و فاصله گرفتن و جدا سازی و طرد افراد و گروه های اجتماعی، در جدائی طلبی از احزاب و سازمان های غیرخودی نیزحیات جان سخت این ناهنجاری را به نمایش می گذارد.

۱

فرقه که درزبان فارسی گروه، دسته وطایفه تعریف ومعنا شده است پدیده‌ای نوظهوردرمیهنمان نیست، ایران به دلائل گوناگون سرزمین فرقه های دینی- مذهبی، ایدئولوژیک، سیاسی و روانی بوده و هست.

فرقه درحوزه علوم اجتماعی و انسانی بیش ازهرپدیده و مفهوم دیگری با دین و مذهب همخانگی و پیوند دارد اما درعرصه سیاست و ادبیات سیاسی نیز واژه و مفهومی جا افتاده است. معادل آن درزبان انگلیسی” سکت” یا ” کالت” است. سکت را فرقه های دینی، سیاسی و فلسفی دانسته اند و کالت را فرقه ها و دسته های مذهبی، اجتماعی و شکل گرفته حول و حوش تمایل ها و خواست هائی مشترک، تعریف کرده اند. ” شبه فرقه” نیزگروهی به طورنسبی بازترازفرقه تعریف شده است.

فرقه گرایی را گاه معادل سکتاریسم، نوعی بنیادگرائی و نیزانحصارطلبی بکاربرده اند. فرقه شناسان اما گفته و نوشته اند که هنوز تعریف کامل و”مانع” از فرقه گرائی ارائه نشده و درمواجه با این پدیده دینی، فرهنگی، اجتماعی و روانی زوایای زیادی نادیده و ناشناخته مانده وبابِ ارزیابی ها و شناسائی های تاریخی، تئوریک وروانشناسانه فردی و اجتماعی در باره این پدیده گشوده است.

فرقه‌ها ویژگی ها و خصلت های متعدد و متنوع دارند. فرقه را گروه، دسته، سازمان و جریانی دانسته‌اند که گرایش فکری، و منش و روشِ غالب بر آن خود محوری (یا فرقه محوری)، خود حق پنداری، عدم تحمل وپذیرش غیرخودی ست. گروهی شکل گرفته ازهم فکران و هم نظرانی که گروه خود را برترازدیگر گروه ها می پندارند و فقط در شرایطی به دیگران نزدیک می شوند که نظر و خواست شان از سوی گروه دیگر پذیرفته و به آن تمکین شود. فرقه، گروهی ست با تفکری بسته و بیگانه با آزاداندیشی که تعصب و عدم تحمل دیگری تا حد جدائی طلبی ازگروه های اجتماعی و جامعه، و نفی و حذف دیگری، گرایش و روند غالب درآن است. سیستم فکری‌ای که فرد و گروه خود را صاحب حقیقت می پندارد و منافع مادی و معنوی خود و فرقه را برمنافع مادی و معنوی ومصالح گروه‌های دیگردرجامعه ترجیح می دهد. فرقه عرصه باید و نبایدهای کور، عرصه حریم‌های ممنوعه و تفکرمطلق گرایانه است، عرصه یا سیستم و نظامی که اندیشه و نگاه و بینش انسان را تنگ ومحدود و کلیشه ای می خواهد، عرصه ماندگاری وتکراریک نظروفکرکه چون و چرا را برنمی تابد. فکر و رفتار فرقه ای، فکر و رفتاری ست که درقدرت نظرش را بردیگران تحمیل می کند، دیگران یا باید بپذیرند وتابع شوند یا درصورت عدم پذیرش نفی و حذف خواهند شد. فرقه گروهی ست که ازنزدیکی به غیرخودی هراس دارد، نزدیکی به غیرخودی را جذب و حل خود می داند. ازتغییرمی ترسد، غیرخودی را عوام و نفهم وفریب خورده می داند، فضائی ست که حرف غیرخودی شنیده نمی شود، مطالعه و تحقیق و تفکر دردستورکار نیست، و اندیشه و کرداردر قاب وکلیشه نشسته اند. فرقه را قرین تفرقه، مهارفکر وعمل، حصارذهن ومنطقه ممنوعه آزاداندیشی نیزمعرفی کرده اند.

دربرخی ادیان و مذاهب، دسته یا گروهی که خلاف و یا در تقابل با جریان وگرایش غالب، فکروعمل کند را فرقه می نامند. پاره‌ای از این” فرقه”ها ویژگی ها و خصلت های فرقه را ندارند و دسته ها و گروه هائی پویا، تحول گرا و زاینده اند.

ساختارتشکیلاتی و سلسله مراتب فرقه ای نیزدرفرقه های گوناگون، تفاوت ها دارد. دربرخی فرقه ها رهبریا یک شخصیت کاریزماتیک سبب شکل گیری فرقه می شود، ساختاری که به طورغالب هرمی‌ ست. دربعضی فرقه ها یک باور یا ایده دینی- مذهبی، سیاسی یا فلسفی پایه های برپائی فرقه اند. ویژگی غالب درفرقه، یعنی فقدان تفکر آزاد و آزاد اندیشی و حضور رهبری خودکامه، درساختارهای مختلف تشکیلاتی وفرقه های مختلف چشمگیر و برجسته اند.

رهبری دراکثرفرقه ها، به ویژه فرقه های دینی و ایدئولوژیک، رهبری‌ای ماندگار و دائم العمراست، رهبری ای شیفته ستایش و تقدیس که ایده ها و باورهای اش می باید تائید و تبلیغ شوند، رهبری که به جای افراد فرقه می اندیشد و تصمیم می گیرد. درفرقه ها، به ویژه فرقه های دینی وایدئولوژیک، رهبرفرقه خودکامه و تمامیت خواه ست. کنترل رفتار اهل فرقه و پیروان، با وعده ها و امید آفرینی های اینجهانی و آنجهانی ازکارهای رهبر فرقه است، جسم و روح فرقه در تسلط رهبر ومعیارهای مورد قبول فرقه قرارمی گیرد. فرقه و رهبری حیاتش قائم به مرید سازی و امر و نهی به آنان درباره چگونه اندیشیدن و باورمندی های شان است. پذیرش قداست رهبرفرقه و ذوب شدن درآن یک اصل است. خصوصی ترین روابط افراد فرقه گاه می باید زیرنظر رهبری فرقه قرار داشته باشد.

مخالفت با رهبری و فرقه و یا خواست تغییرنظر و فکر و رفتار، و جدا شدن از فرقه با واکنش های متفاوت فرقه نسبت به فرد و یا جمع همراه خواهد بود، که از حذف فیزیکی تا خشونت زبانی، ازتوهین و تحقیرتا اتهام زنی را دربرمی گیرد. دراکثر فرقه ها راه گسست و جدائی از فرقه بدون تاوان و مجازات متصورنیست.

۲

فقدان پرسشگری، حضورتعبد وباوربه یقین بُنمایه های فرقه گرائی و الگوهای بنیادین شکل گیری فرقه‌اند. ادیان، ایدئولوژی های دین گونه، برخی ویژگی ها و اختلال های روانی و رفتاری افراد، خلاء‌های خانوادگی، اجتماعی، فرهنگی وسیاسی، فقر و اختلاف های فاحش طبقاتی وبسیاری دیگرازعوامل فرهنگی، اجتماعی و روانی، درهم تنیده و به هم پیوسته، درزمره عوامل پیدائی فرقه، و گرایش و تداوم تفکر و منش و روش فرقه ای هستند.

دیدگاه های روانشناسانه درتبیین و ارزیابی ماهیت وعملکرد فرقه نقش شخصیت فرقه گرا، که شخصیتی ناپایدارو فاقد اتکا به نفس است، شخصیتی نیازمند تکیه گاهی تا به او هویت واتکا به نفس بدهد را پراهمیت می دانند. فرقه گرا شخصیتی ست به دنبال جای و جایگاهی تا به حساب آید و امیال وخواست های روانی و رفتاری اش تامین و ارضا شود. دیگرعوامل روانی فردی و اجتماعی، همچون ناکامی، یأس و ناامیدی، فقدان احساس امنیت روانی زمینه های مناسبی برای پرخاشگری از سوئی و افسردگی و درخود فرورفتن از سوی دیگراست، این عوامل در کنار خود شیفتگی بدخیم، توهم خودبزرگ بینی و حس شایستگی و منزلتی فراترازدیگران، درگرایش به فرقه گرائی و فرقه زدن نقش دارند.

شخصیت هائی که می پندارند به شناخت حقیقت دست یافته اند وآن را ازآنِ خود کرده اند، همراه با حس برتری و اقتدار نسبت به دیگران، تمایل بیشتری به فرقه زدن دارند. روش های تهییجی و تحریک احساسات، بویژه تحریک حس شیفتگی به خودی ها و بیزاری ونفرت به غیر خودی ها منش و روش فرقه سازان است. ویژگی های فرقه می توانند بستری برای کاهش پاره ای اختلال های روانی شوند، درست به همان میزان که می توانند اختلال آفرین و بیماریزا باشند و ناهنجاری‌های مختلف پدید آورند.
پیدائی وتداوم حیات فرقه بدون “مغزشوئی” یا شتشوی مغزی افراد فرقه امکان پذیرنیست. تاکتیک های روانی و به کارگیری روش های کنترل فکرو ذهن، تلقین رابطه مراد و مریدی بین رهبری فرقه و پیروان او، تبدیل کردن فرد به گروگان فرقه، به موجودی مطیع وفرمانبر، تضعیف توان دفاع روانی فرد تا حد نابودی سازوکارهای مقاومت دربرابرهرآنچه نادرست می پندارد، نمونه هائی ازاین نوع روش‌‌‌های روانی ست. مغزشوئی فقط و فقط بربستر ناآگاهی قربانی، و پاره ای اختلال ها و نارسائی های روانی و اجتماعی متحقق شدنی ست.

۳

فرقه‌ را زائیده ادیان و مذاهب می دانند. این چنین دلیل تراشی کرده اند که چون دین و مذهب تعبیر و تفسیر پذیرند و قرائت‌های مختلف ازآن ها می توان داشت، کشت زارهای مناسبی برای فرقه زائی شده اند. بربستر تعابیر و تفاسیر و قرائت های گوناگون نحله های فکری و رفتاری متعدد و فرقه پدید می آید، اما چرائی این که چرا ادیان فرقه زارند، در کنار دلیل تراشی گفته شده، فقدان پرسشگری، حضورتعبد، تسلط یقین، ویژگیِ خود محوری و خود حق پنداری درادیان و مذاهب، و روش و منش مراد و مریدی نیز می توانند باشند.

برای نمونه، درمورد فرقه گرایی دینی ازمحمد، پیامبراسلام حدیثی نقل می کنند که گفته است بعد از من مسلمان ها به هفتاد و سه فرقه تجزیه می‌شوند که تنها یکی ازآنها فرقه ناجیه واهل بهشت است، دیگرفرقه‌ها به جهنم می روند. هر کدام از این هفتاد و سه فرقه تفسیر و تاویل خود از اسلام را یگانه تفسیرحقیقی ازاسلام می پندارد و تفسیرها و تاویل های دیگری را کفرقلمداد می کند. چنین ویژگی‌ای فقط مختص دین اسلام نیست، ادیان ومذاهب، کم و بیش، فرقه های ناجیه داشته و دارند. برخی فرقه را انشعابی در دین رسمی دانسته اند که بموازات دین و یا ازبطن آن شکل گرفته است.

تلاش برای به روزکردنِ دین و مذهب و نزدیک سازی آن‌ها به تمدن و پُرکردن فاصله، خلا و گسلِ بین ادیان و مدرنیته را زمینه ساز شکل گیری بسیار از فرقه های تازه تاسیس شده دانسته اند. فرقه شناسان تاکید داشته اند که رفورم دردین و پاره‌ای از انشعاب ها و شاخه شاخه شدن ها درادیان و مذاهب فرقه گرائی نیست بلکه فاصله گرفتن از فرقه گرائی ست. اما این دیدگاه که انشعاب ها و شاخه شاخه شدن ها انحراف از دین و مذهب، و عامل تضعیف و تهدید بر علیه ادیان و مذاهب است نیز وجود دارد. بسیارانی ازمسلمین یکی ازعلائم ظهورامام زمان را زیاد شدن فرقه‌ها می دانند، و براین باورند تا جهان پراز فرقه‌ نشود توحید و یگانگی مستقر نخواهد شد.
فرقه های ایدئولوژیک، به ویژه ایدئولوژی های دین گونه ویژگی ها و خصائل فرقه های دینی و مذهبی به خود می گیرند.

۴

فرقه گرایی در بین احزاب وسازمان های سیاسی، و در داخل احزاب و سازمان های سیاسی به شکل دسته بندی های فرقه ای، وجود داشته و دارد. بسیاری از احزاب وسازمان های سیاسی فرقه‌های ایدئولوژیک اند. فرقه گرائی در جریان های سیاسی آلوده به فرهنگ و نگاه مذهبی و ایدئولوژی های مذهب گونه، شایع تر است. این دست جمع های با تفکر بسته، دگم، منجمد را انشعاب های مسالمت آمیزوغیرمسالمت آمیزِ فرقه ای هم درمان نکرده و نمی کند. فرقه گرایی و دسته بندی دراحزاب و سازمان های سیاسی همیشه از اختلاف نظر و سیاست، و تمکین نکردن به خط‌مشی و برنامه و اساسنامه رسمی حزب یا سازمان سیاسی سرچشمه نمی گیرد، رقابت های ناسالم، دشمنی های شخصی و جاه طلبی های سیاسی، خود خواهی ها و خود محوری های بیمارگونه، حفظ روابط و ضوابط سنتی وغیردموکراتیک عوامل بروز جدائی و فرقه زدن هستند. برای تفکر و اندیشگی بسته‌ی فرقه گرا، کیش شخصیت و قربانی کردن همه آمال ها و آرمان های انسانی در راه حفظ جایگاه فرقه ای خود و فرقه اصل است. فقرفرهنگ و شعوردموکراتیک درکنارسستیِ دانش سیاسی و سوء استفاده از موقعیت سازمانی و تقدیس مناسبات سانترالیستی وقبیله ای، فکر و اندیشه فرقه ساختن را تقویت می کند.

فرقه و شبه فقره بستر حیات و رشد و جزیره ثبات سیاست بازان خودشیفته و متوهم است. الگوهای کهن و نادرفرقه های مذهبی و جنبش‌های فرقه ای که تاثیر اجتماعی داشتند و گاه به نهضت های سیاسی و اجتماعی بدل شدند، ملکه فکراین دست سیاست بازان فرقه گرا ست.

۵

فرقه و فرقه گرائی پدیده هائی ناگهانی و تصادفی نیستند، زمینه های دینی- مذهبی، فرهنگی، اجتماعی و روانی ای می باید وجود داشته باشند تا پدید آیند. به نظرمی رسد با طرح‌ و برنامه غیرواقعی، انتزاعی وهیجانی نمی توان این ناهنجاری و مساله مهمِ سیاسی و اجتماعی را حل کرد و مانع از آسیب های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و روانی آن شد. حذف فیزیکی و انحلال فرقه راه حل معضل فرقه گرائی نیست، این فکر و اندیشه با حجاب و پوشش و قالب دیگری ظاهرخواهد شد. این پدیده ریشه دار، چند لایه و قدرتمند است.

حکومت اسلامی کارسازترین راه حل مساله فرقه های غیرخودی و ناهمجنس را تلاشی وحذف فیزیکی و برخورد کلنگی با آن ها می داند. حکومت اسلامی فرقه هائی که با قرائت ها و رفتارشان اندیشگی و قداستِ تشیع سیاسی را زیر سؤال می برند، و یا به حریم متولیان و دست اندرکاران این مذهب دست درازی می کنند و امام واربساط معجزه و شفا پهن می کنند را ابزار جنگ نرم دشمن می داند. حکومت اسلامی فرقه های غیرخودی را تهدید و خطری برای امنیت اجتماعی وامنیت ملی می داند. ازنگاه حکومت اسلامی فرقه سازی کار امپریالیسم جهانی برای سیطره فرهنگی، سیاسی و امنیتی پنداشته می شود. در رابطه با فرهنگ و منش و روش فرقه گرائی درعرصه های سیاسی و اجتماعی ، حکومت اسلامی نه می خواهد و نه می تواند به مبارزه با چنین فرهنگ و منش و روشی روی آورد. حکومت اسلامی، یک حکومت مستبد دینی، یعنی یک حکومت فرقه ای و فرقه ساز است، ویژگی‌ای که تمام زوائد حکومتی درتمامی عرصه های دینی، سیاسی و اجتماعی از آن برخوردارند، ضمن اینکه حل عوامل اجتماعی، اقتصادی و روانی فرقه گرائی و فرقه زدن از عهده حکومت اسلامی ساخته نیست.

اپوزیسیون حکومت اسلامی با پدیده فرقه و فرقه گرائی بیش ازهرعرصه ای درعرصه فعالیت و مبارزه سیاسی مواجه است. ابتلا به این بلیه در میان اپوزیسیون حکومت اسلامی درخارج از کشور، با توجه به شرایط زیست و فعالیت این اپوزیسیون، واضح وچشمگیرتراست. حضور جان سخت فرقه گرائی سیاسی در میان اپوزیسیون حکومت اسلامی نشانگر این واقعیت است که فرقه و فرقه‌گرایی نه فقط یک پدیده‌ی دینی- مذهبی، اجتماعی و فرهنگی، بلکه پدیده ای سیاسی وبه نوعی ازگفتمان قدرت نیز بَدَل شده است که احزاب و سازمان های سیاسی درمبارزه و رقابت‌های تشکیلاتی و سیاسی بین خود، به آن ها روی می آورند و دخیل می بندند.

به گمان من، به عنوان یک کوشنده سیاسی و فرهنگی، با پدیده فرقه و فرقه گرائی در میان اپوزیسیون خارج از کشورمی باید به گونه ای جدی مواجه شد:

۱- گام نخست می باید قبول وپذیرش این واقعیت باشد که فرقه گرائی و فرقه زدن ازمشکلات مهم جنبش سیاسی درمیهن ما، و در خارج کشوراست.

۲- این پذیرش و قبولِ واقعیت راه را برای شناخت بیشتر و دقیق ترپدیده فرقه گرائی هموار می سازد. شناخت بیشتر و دقیق تر، راه حل مساله و درمان اختلال را هموارتر خواهد کرد و رهیافت های روانشناسانه و جامعه شناسانه در رابطه با شخصیت، باور، نگرش و انگیزه های گرایش به فرقه گرائی را نشان خواهد داد. آسیب شناسی فرقه گرائی و نقش آن برجنبش سیاسی درخارج ازکشور، نشان ازنقش مخرب فرقه گرائی به عنوان مانعی اساسی در راهیابی و برون رفت ازپراکندگی اپوزیسیون حکومت اسلامی درخارج از کشور و دستیابی به همگرائی و همبستگی دارد. بدون حل معضل فرقه گرائی درمیان جریان های سیاسی و فرهنگی اپوزیسیون، و بدون عبوراز این فکر واندیشه مخرب و بازدارنده نمی توان به نزدیکی، همبستگی و همگرائی‌ای فراگیر دست یافت.

۳- شناحت، نقد و نفی فرقه گرائی موضوعی پراهمیت درسطح اپوزیسیون خارج از کشوراست، برای نقد و نفی فرقه گرائی به عنوان مانع همگرائی و همبستگی می باید منش و روشِ نوینی پیش گرفت. انحلال فرقه های سیاسی، فرقه هائی که منافع خود را برتراز منافع جامعه و مردم می دانند، می تواند راهگشا باشد، انحلالی که همراه با ارائه طرح هائی نو درعرصه فکر وعمل برای همگرائی و همبستگی سراسری وعمومی باشد. دراین میانه وظیفه رهبران مادام العمراست که دست از منابرفرقه ایِ خودساخته بشویند و راه را برای نسلی تازه نفس و جوان هموارسازند.

۴- فرهنگ و اخلاقِ حزبی وسازمانی موجود، دراکثرحزب ها وسازمان ها، فرقه ای وناکارآمد و نارسا ست، درنگاهی رفتارشناسانه، رفتارغیردموکراتیک وسانترالیستی وغلبه روابط و مناسبات مراد و مریدی دردرون جریان های سیاسی فرقه گرا، و با دیگرجریان های سیاسی چشمگیراست.

۵- وسوسه فرقه سازی های موازی، یاری رسانِ زایش ناهنجاری های بیشتر خواهد شد. موازی سازی های فرقه گرایانه که بیگانه با پلورالیسم سیاسی اند، تعادل سیاسی در میان احزاب و سازمان سیاسی را بهم خواهند ریخت و بر روند همگرائی و همبستگی خدشه وارد خواهند کرد. همگرائی وهمبستگی‌ای فراگیر، جمع جبری احزاب و سازمان های سیاسی و یا ” همه با هم” خمینیستی، که منظور” همه با من” بود، نمی باید معنا شود.

۶- نقش آموزش و آگاهی دادن در باره فرقه و فرقه گرائی ، و روشنگری در باره فرقه های سیاسی موجود که با پویائی، تغییر و زایندگی بیگانه اند، در شناخت بیشترمعضل فرقه و فرقه گرائی و حل آن مؤثر خواهد بود.

(پایان)

***

جیم جونز، همسر و فرزند خوانده هایشدیوید کورش در مقابل کلیسایشمجاهدین خلق فرقه رجوی فرقه هامروری مختصر بر فرقه های مخرب کنترل ذهن ابراهیم خدابندهابراهیم خدابنده: مروری مختصر بر فرقه های مخرب - مجاهدین خلق فرقه رجوی ابراهیم خدابنده: مروری مختصر بر فرقه های مخرب کنترل ذهن (8)ابراهیم خدابنده فرقه رجوی مجاهدین خلقمسعود رجوی فراری

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

 
error

Enjoy this blog? Please spread the word :)

RSS20k
دریافت مطالب جدید از طریق ایمیل5k
مارادر فیسبوکتان به اشتراک بگذارید12k
از کانال یوتوب ما بازدید کنید14k
از کانال یوتوب ما بازدید کنید
extra smooth footnotes