قسمت دوم: پاسخ تشریحی به سوالِ، آیا مجاهدین تغییر کرده اند؟ رویکردشان به جنبش مهسا

مسعودرجوی و تغییرات شگرفش، رویکردش به جنبش مهسا و دیگر گروهها

آیا اعضاء مجاهدین سرمایه اند یا قربانیان مغزشویی نیازمند درمان

توضیحات تشریحی در مورد سوال ناقص مانده، آیا اعضای مجاهدین سرمایه اند یا...

پرگار بی بی سی با سازمان مجاهدین چه بایدکرد؟ با شرکت داود باقروند ارشد

برنامه پرگار با شرکت داود باقروند ارشد

گندزدایی جامعه سیاسی خارج کشور

گندزدایی جامعه سیاسی خارج کشور

Who are Mek cult? An inside report for the first time by defected High-ranking Mek and NCRI member.

An inside report for the first time by an ex-high-ranking member of Mek and NCRI based on the Mek’s own publications and ... Who assassinated the Americans in Tehran? Mek and Spying for Russia Did CIA destroy Mek-Russia spy net? How Mek retaliated? Seizure of US Embassy in Tehran? Mek’s Islamist Revolutionary Courts Mek and the Children in the Combat Mek and Saddam Hossein of Iraq and Saudi Arabia Mek as Assassinators Who is the head wife in Mek Leader’s Harem? Have they changed? How Maryam Rajavi deceives the western world? How Mek terrorism differs to ISIS and Al Qaeda terrorism? Why Mek is more dangerous? Use of 10-year-old children in combat by Mek. Who are the wives of the harem of the Caliph of the Mek? Mek’s planed courts and justice for their Islamic State describe by its Calipha. How the world can protect itself against terrorism?

مصطفی رجوی پدرش مسعودرجوی را به دادگاه کشانده است

در مطلب سپتامبر 2020 نیز تحت مطلب ” سخنی با مصطفی رجوی” نوشتم که دشمن مصطفی رجوی پدرش است و نه کس دیگر در آنچه مصطفی رجوی بعنوان ورود یا ادامه به مبارزه برای آزادی و… نامید، باید بداند که در این مسیر، دشمن اصلی اش، نه رژیم که مسعود رجوی خواهد بود.

آخرین پست ها

واکـاوی مـزدوری! سلطانی، خـدابنده، عـزتی، حسینی، یغـمایی، کـریمدادی، مصــداقی و پورحسین، منتقدین فرقه مافیایی رجوی. نقد آتشبیاران معرکه مشترک رجوی و سایت رهیافتگان

داود باقروند ارشد عضو علیرتبه سابق مجاهدین و شورای ملی مقاومت

محمدرضا روحانی مسئول مستعفی کمیسیون امور ملیتهای شورای ملی مقاومت: مسعود رجوی، ودرخواست اعدام امیر انتظام،حکم اعدام علی زرکش و مهدی افتخاری، دشنام به شاملو ،مرضیه ‌وتهدید جدا شدگان پناهنده در خارج کشور

محمدرضا روحانی مسئول مستعفی کمیسیون امور ملیتهای شورای ملی مقاومت: مسعود رجوی، ودرخواست اعدام امیر انتظام،حکم اعدام علی زرکش و مهدی افتخاری، دشنام به شاملو ،مرضیه ‌وتهدید جدا شدگان پناهنده در خارج کشور

تقدیم به امیروفا یغمایی که مسعودرجوی مادرش را جلو چشمانش ذبح کرد

مبارزه با رژیم یا فروپاشی درونی فرقه ای داعشی که میلیتاریسیم جهانی برای ایران تدارک دیده است

چرا رجوی نیاز دارد درخواست دیدار با اعضای در اسارتش را به نبرد دین بین فو تعبیر کند؟

افشای حقایق پشت پرده ضدیت با خانواده با اسناد سازمانی توسط داود باقروندارشد از مسئولین خانوادهها در مجاهدین

گسترش وطن فروشی در خارج کشور به سرکردگی رهبر همه وطن فروشان و دشمنان ایران

حمایت از تحریم و حمله نظامی به ایران خیانت به مردم و فاصله گرفتن آشکار از ایران و ایرانی

تحلیل طوفانِ سراسریِ جورج فلوید در آمریکا -داود باقروند ارشد

پایه اجتماعی فرقه رجوی (آمریکای نئوکانها) درحال فروپاشی است و رجوی برای صدمین بار بیگانه پرستیش به گل نشسته است

پربیننده ترین ها

ملاقات با نخست وزیر هلند آقای مارک روته در جریان کنگره سالانه حزب اتحاد احزاب لیبرال اتحادیه اروپا (آلده پارتی) در آمستردام. طی ملاقات ضمن معرفی خودو فرقه رجوی و نقض شدید حقوق بشر توسط این فرقه در آلبانی تشریح شد.

ملاقات با آقای گای فرهوفشتادت عضو پارلمان اروپا و رهبر فراکسیون لیبرالهای اتحادیه اروپا از سیاستمداران عالی و افشای همه ترفندهای فریب فرقه رجوی در زمینه ماهیت این فرقه و فشارها و توطئه هایی که علیه جدا شدگان اعمال میکند.

بنابه دعوت یو ان واچ جنبش نه به تروریسم و فرقه ها در نشست سالیانه حقوق بشر و دمکراسی شرکت کرد. خانم دکتر هشترودی بنا به دعوت جنبش نه به تروریسم وفرقه ها در این نشست شرکت کردند که حضور ایشان باعث خوشحالی جنبش نه به تروریسم و فرقه ها گردید. ایشان ضمن حضورفعالشان در نشست با اعضای عالیرتبه شرکت کننده در جلسه به بحث و گفتگو پرداختند. ازجمله با وزیر سابق دادگستری و عضو پارلمان کانادا آقای ایروین کولتر و از بنیانگذاران یوان هیومن راتس واچ مفصلا به بحث پرداختند. این کنفرانس سالیانه جهت شنیدن گزارشات قربانیان حقوق بشربرگزار میشود. در همین رابطه آقای داود ارشد رئیس جنبش نه به تروریسم و فرقه ها سخنانی بشرح زیر ایراد کردند:

درملاقات با دکترورنر هویر به اطلاع ایشان رسید که: فرقه رجوی در حال تدارک دیدن یک زندان ابدی موسوم به اشرف 3 در ‏محلی دورافتاده میباشد. این محل یک پایگاه نظامی متروکه آمریکایی می باشد با یک فرودگاه و یک سکوی هلی برد کوچک و ‏بخشی از سیستم های داخلی آن مستقیما از آمریکا آورده شده و نصب گردیده اند. از ایشان استمداد کمک شد. ‏

ملاقات با همسر نرگس محمدی در مقر ملل متحد ژنو-------آقای داود ارشد و خانم دکتر هشترودی با همسر نرگس محمدی در این ملاقات آقای تقی رحمانی همسر نرگس محمدی که خودشان نیز چندین نوبت زندان بوده اند از نقض حقوق بشر در ایران گزارشی به کنفرانس ارائه کردند و از تناقضات موجود در سیستم قضایی ایران در جریان محاکمه نسرین محمدی بطور مفصل و جامع سخن گفتند.خانم دکتر هشترودی و آقای مهندس ارشد با ایشان ابراز همدردی کردند و جزئیات بیشتری از موارد نقض حقوق بشر در فرقه تروریستی رجوی که در آن فعال بوده است را برای آقای تقی رحمانی تشریح نمودند.

دادخواهی علیه برده داری پناهجویان در تیرانا همچو لیبی توسط فرقه رجوی در دیدار آقای ارشد با نخست وزیران هلند و اسلووانیا

ملاقات با رهبر حزب دمکراتهای آزاد آلمان (اف پ د) آقای کریستین لیندنر در جریان کنگره سه روزه احزاب لیبرال اروپا در آمرستردام هلند. افشای جنایات فرقه رجوی علیه اعضا و جدا شدگان

آقای ارشد در مورد ادعای فرقه رجوی و حامیانش گفتند چند شاخص آشکار وجود دارد. چرا متحدین آنها بویژه آقای دکتر بنی صدر با پیش بینی سرنوشت آنها در عراق از آنها جدا شدند؟ چرا هیچ ایرانی چه مردمی چه سیاسیون در مراسم آنها شرکت نمیکنند؟ چرا این تشکیلات مجبور است جهت گردهمآیی هایش سیاهی لشکر کرایه کند؟ چرا این تشکیلات در ترس از مردم ایران اجازه نمیدهد با اعضایش درارتباط قراربگیرند؟ چرا ارتباط اعضایش را با جهان قطع میکند؟ چرا تمامی تحلیلگران برحقیقت نفرت مردم از این تشکیلات بدلیل همکاری با صدام را تاکید میکنند؟ چرا باید رجوی در داخل تشکیلاتش زندان و شکنجه برای اعضای خودش راه بیندازد؟ چرا مجبور است برای دریافت حمایت سیاسی هرچند بی ارزش منافع مردم ایران را به کسانیکه خود به کشتن آنها افتخار میکرده است بفروشد و حتی برای چند دقیقه سخنرانی آنها دهها هزار دلار بپردازد؟ چرا حتی عربستان حامی سیاسی و مالی آنها ارزیابیشان از آنها این استکه “هیچ جایگاهی در میان مردم ایران ندارند”؟ چرا در همین پارلمان اعضای سابق منتقدش را بقصد کشت میزند؟ چرا هر منتقدی ایرانی و حتی غیره ایرانی را جاسوس و مزدور رژیم!! میخواند؟ آیا بخاطر همین چرا ها نیست که: وقتی مردم ایران در سراسر کشور جهت خواسته هایشان دست به تظاهرات و اعتراض میزنند هیچ اسمی از آنها نمیآورند؟ آیا این مسئله پیامش غیر از این است که: مردم ایران رژیم حاضر را صد بار به فرقه رجوی ترجیح میدهند. و “تنها آلترناتیو دمکراتیک” جوکی بیش نیست.

خانم دکتر فریبا هشترودی: با یقین میگویم که مجاهدین شکنجه میکنند…. هشترودی1سرکار خانم دکتر فریبا هشترودی یکی از برجسته ترین زنان ایرانی جزء افتخارات ایرانیان در فرانسه، نویسنده و خبرنگار و فعال سیاسی که سابقا عضو شورای ملی مقاومت ایران بوده است که باید ایشان را بیشتر شناخت با علم یقینی در مورد فرقه تروریستی رجوی از درون آن سخن میگوید. وقتی به عمق پوسیدگی تشکل رجوی پی بردم جدا شدم بله

آخرین کلام مهدی تقوایی خطاب به مسعود رجوی

آخرین کلام مهدی تقوایی خطاب به مسعود رجوی

مهدی تقوایی از اعضای زندانی زمان شاه تشکیلات مجاهدین، که رضا رضایی در خانه او با ساواکی ها روبرو و خودکشی کرد. و مسئول چاپخانه مخفی سازمان بود. با همسر و دو فرزندش در مخالفت با انقلاب ایدئولژیک بعد از محاکمه اش در عراق به ارودگاه مرگ رمادی عراق فرستاده شدند تا در آنجا بپوسند.

بیانیه 14 تن

بیانیه 14 تن

نیروی خارج کشور چه میخواهد ‏و بیانیه 14 تن

مقالات پربیننده

فرقه ها در میان ما

دانش علمی شناخت و تمیزدادن فرقه از تشکل سیاسی

بدون شناخت علمی از فرقه های خطرناک تحلیل عملکردهای فرقه رجوی و اثرات بشدت مخرب آن بر اعضا و جداشدگان و خلاص شدن از فشارهای شکنجه گونه روانی مغزشویی های چندین دهساله غیرممکن است

خانم آناگومز نماینده پارلمان اروپا خواستار اخراج فرقه رجوی شد

افشاگریهای خانم سلطانی در رابطه مسعود رجوی با زنان مجاهد

افشاگریهای خانم سلطانی در رابطه مسعود رجوی با زنان مجاهد

قسمت سوم: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

قسمت سوم: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

قسمت دوم: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی امروز باید گفت آنچه را که فردا گفتنش دیر است

قسمت دوم: گفت و شنود با فرشته هدایتی: افشاگریهای فرشته هدایتی در مورد فرقه رجوی

قسمت اول: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

قسمت اول: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

سیامک نادری مرگهای مشکوک فرقه رجوی را افشا میکند

کشتن و سربه نیست کردنهای فرقه رجوی

سخنان آقای داود ارشد در پنجمین کنگره سکولاردمکراتهای ایران -کلن آلمان

سخنان آقای داود ارشد در پنجمین کنگره سکولاردمکراتهای ایران -کلن آلمان

فعالیت های ما در تصویر

سخنرانی آقای داود باقروند ارشد در پارلمان اروپا

 

کنگره پنجم سکولارها و سخنی شاید هرچند قدیمی ولی مربوط و مرتبط

سومين کنگرهء سکولار دموکرات های ايران؛ انتقادات و نکات قابل تأمل 
حنیف حیدرنژاد

“سومين کنگرهء سکولار دموکرات های ايران” در تاریخ 13 و 14 تیرماه 1394 برابر با 5 و 6 ژولای 2015 در شهر فرانفکورت در آلمان برگزار شد. سال گذشته که دومین گنگره در شهر بوخوم- آلمان برگزار شده بود، برای نخستین بار در آن شرکت کرده بودم. امسال نیز با همان هدف سال گذشته، یعنی دیدن و آشنائی از نردیک و گوش دادن و شنیدن نظرات شرکت کنندگان در این جلسه شرکت کردم. پس از یک گزارش کوتاه مایلم در این قسمت فقط به دو مورد اساسی در ارتباط با جلسه فرانکفورت اشاره کنم.

نگاهی کوتاه به کنگره سوم:

ترکیب شرکت کنندگان

شرکت کنندگان حدود 100 نفر بودند. سه دسته بندی از لحاظ سنی جلب توجه می کرد: حدود یک سوم جمعیت بالای 65 سال، حدود یک سوم بین 50 تا 60 سال و کمی کمتر از یک سوم نیز بین 40 تا 50 سال داشتند. تعداد انگشت شماری نیز بین 25 تا 40 ساله بودند.

تعداد زنان در مجموع حدود 15 نفر بود. اغلب بین 35 تا 60 سال.

تنوع سیاسی شرکت کنندگان

برخلاف اجلاس سال گذشته در بوخوم، احزاب و تشکل های کوردی حضور نداشتند، اگرچه چند نفر بدون اعلام تعلق تشکیلاتی حاضر بوده و در قسمت پرسش و پاسخ به اظهار نظر پرداختند. بجز دو شرکت کننده که خواسته های مرم بلوچ را منعکس می کردند، افرادی که بطور رسمی خواسته های دیگر ملل و مردمان ساکن در ایران را منعکس کنند حضور نداشتند.

تعدادی از افراد با گرایشات مختلف سیاسی نیز که قبل از تشکیل اجلاس با نام و انتشار عکس خود، شرکتشان در این جلسه را اعلام کرده بودند، در جلسه حاضر نشدند. در مورد عدم حضور این افراد بطور رسمی توضیحی ارائه نشد.

به نظر می رسد که افراد شرکت کننده، اکثرا در سالیان گذشته با سازمان ها و تشکل های مختلفی سیاسی سابقه همکاری داشته اند و اکنون بطور منفرد فعالیت دارند.

حضور چند نفر پژوهشگر و کارشناس در زمینه های مختلف در قسمت سخنرانان، اعلام پشتیبانی دو نفر از فعالین سیاسی از داخل کشور و اعلام پشتیبانی و سخنرانی کوتاه دو فعال سیاسی ایرانی تبار از حزب سبزهای آلمان و یک نفر از جنبش صلح آلمان، برافراشته شدن پرچم شیر و خورشید در محوطه بیرونی هتل محل برگزاری اجلاس، ویژگی برجسته اجلاس فرانکفورت نسبت به اجلاس بوخوم بود. همچنین تدارکات سالن و امکان گفتگوی شرکت کنندگان با هم در فواصل بین برنامه بسیار مناسب بود.

دیگر جزئیات مربوط به این اجلاس را می توان در گزارشات مختلفی که تاکنون از شرکت کنندگان منتشر شده و نیز از طریق ویدئوهای منتشر شده بر روی یوتیوپ بدست آورد.

نقاط مثبت

– تجمع افرادی از چند کشور جهان که به ایران و آینده بهتری برای این کشور و مردم آن میاندیشند، آنهم با تقبل هزینه سفر بطور شخصی و با تحمل سختی های سفر، البته خوشحال کننده و قابل تقدیر است. بویژه آنکه برخی از شرکت کنندگان به لحاظ سلامتیِ جسمی در وضعیت سختی قرار داشتند.

– اینکه پس از نزدیک چهار دهه حاکمیتِ جمهوری اسلامی، خواستِ جدائی مذهب از دولت و حکومت هرچه رساتر در عرصه عمومی مطرح می شود نیز دستاورد با ارزشی است.

– در کنار هم نشستن افرادی با گرایشات مختلف سیاسی و فکری که همه بر سرِ رفتن جمهوری اسلامی با هم توافق دارند و گفتگوی آنها با یکدیگر یک دستاورد در خور تشویق است. تبادل نظر افرادی با سوابق مختلف سیاسی که تجاربی از زمان پس از مشروطه تا تحولاتِ اخیر در ایران را با خود حمل می کنند، مطمعنا می تواند این تجارب را پربارتر ساخته و آن را همه جانبه تر کرده و موانع عدم ارتباط نسل های مختلف با یکدیگر را در حدِ خود کمتر کند.

انتقادات و نکات قابل تأمل

فاکت، شرح مختصر

در قسمت پایانی جلسه روز دوم، ناظم جلسه، آقای حسن اعتمادی خطاب به آقای نوری علا گفت: “جناب نوری علا طبق قراری که با شما گذاشتیم، جمعبندی را هم در سخنانتان ارائه بدهید.” نوری علا پاسخ داد: “من به عنوان عضو کمیته برگزاری این کنگره ماموریت داشتم که در پایان جلسه نه جمعبندی، چون اساسا قرار ما بر جمعبندی نیست، [چون] ما نه قطعنامه صادر می کنیم و نه جمعبندی، یک گزارش مختصر از مسائلی  که در اینجا مطرح شده را خدمت شما بگم و اشاراه ای هم بکنیم به برنامه های کمیته برگزاری در آینده.”

آقای اسماعیل نوری ادامه داد: “صحبت افراد مختلفی که در این دو روز صحبت کرده اند را یاداشت کردم. بنظر میرسد که کمتر توجه شده بود که اساسا پرسشی در کار است و باید این پرسش (چرا سکولار دموکرات ها هنوز متحد نشده اند؟) پاسخ بگیرید، [ولی] هرکسی نظرات خودش را راجع به هر چیزی [غیر از موضوع سوال] داد.” نوری علا در ادامه صحبتش، خود، به این چرائی پاسخ داد و به چند نمونه عکس العمل های مختلف نسبت به عدم حضور برخی شخصیت ها و تشکل های مختلف سیاسی در این جلسه اشاره کرد: “اولین عکس العمل ها به دعوت ما این بود، چون فلانی میاید، ما نمی آئیم. چون شما از سلطنت طلب ها دعوت کرده اید، ما، جمهوری خواهان نمی آئیم. چون شما از جمهوری خواهان دعوت کرده اید، ما، پادشاهی خواهان نمی آئیم. این اولین جوابی بود که گرفتیم.”

نوری علا در ادامه، تحلیلش از این چرائی را “ترس” این نیروها دانست و منظورش از “ترس” را هم توضیح داد. وی موضوع دیگر در مورد اینکه چرا برخی از نیروها در این جلسه شرکت نکردند را طرح موضوعی با عنوان “حفظ تمامیت ارضی” دانست. انتخاب موضوع تمامیت ارضی، باعث اعتراض برخی از شخصیت ها و جریان های سیاسی منطقه ای شد و به همین جهت هم در این کنگره غایب هستند. حزب دمکرات کردستان رسما به ما نوشت که «ما در کنگره شما شرکت نمی کنیم.» حزب کومله کردستان اولا گفت ما شرکت می کنیم، اما بعدا گفت «چون اعضائی از یک حزب دیگر کوردی قرار است شرکت کنند، ما نمیائیم.» ترکمن ها هم به یک دلیل دیگر نیامدند.”

نوری علا در قسمت پایانی صحبت هایش گفت: “فکر می کنم نا امید از این کنگره بیرون نمیرویم. فکر میکنم چند تا دستاورد مهم داشتیم. این ها را از نظر خودم میگم، چون فرصتی نبوده که کمیته برگزاری را تشکیل بدهیم و جمع بندی مشترک بکنیم. هرکاری که بخواهیم در رابطه با ایران و در مبارزه با حکومت اسلامی بکنیم، و از اعتبار و پشتیبانی مردم ایران برخوردار باشیم، در صورتی ممکن می شود که یک آلترناتیو مورد قبول وجود داشته باشد. البته همه احزابی که وجود دارند آلترناتیو هستند.” [خودشان را آلترناتیو می دانند.]

سخن پایانی نوری علا: “من آرزو می کنم، و حتی تعهد می کنم که همه کوشش های خودمان را به کار ببریم که لااقل در کنگره آینده سکولار دمکرات ها بتوانیم آلترناتیو سکولار دمکرات خودمان را هم اعلام بکنیم. در این مورد اهل خیال پردازی نیستم. میخواهم بگویم که من از سازمان های سیاسی قطع امید کرده ام، فهمیده ام که این آلترناتیو با اینها تشکیل نخواهد شد.”

نکته ای قابل تامل

ناظم جلسه، حسن اعتمادی که خود از اعضای کمیته برگزاری است خطاب به نوری علا می گوید: “طبق قراری که با هم داشتیم جمعبندی را هم ارائه بدهید.” نوری علا اما می گوید: ما جمعبندی ارائه نمی دهیم، گزارش ارائه میدهم. بعد می گوید ما هنوز فرصت اینکه باهم جمعبندی کنیم نداشته ایم. در جای دیگرهم می گوید آنچه می گویم نظر خودم است. اما سخن پایانی (جمعبندی) او این است: “من از سازمان های سیاسی قطع امید کرده ام، فهمیده ام که این آلترناتیو با اینها تشکیل نخواهد شد. تعهد می کنم که همه کوشش های خودمان را به کار ببیریم که لااقل در کنگره آینده سکولار دمکرات ها بتوانیم آلترناتیو سکولار دمکرات خودمان را هم اعلام بکنیم.”

نتیجه: آقای نوری علا به تنهائی خودش تعیین می کند که قرار است سال آینده اعلام آلترناتیوی کند. اگر این طور است، پس کار دسته جمعی و تصمیم گیری دسته جمعی دیگر چه معنائی دارد؟ به نظر میرسد روابط و مناسبات دمکراتیک در همین جمعِ کوچکِ جنبش سکولار دمکرات ها و  کمیته برگزاری کنگره سکولار دمکرات ها مفهومی نداشته و تصمیم گیری ها و جهت گیری ها بر اساس خواست یک نفر، یعنی خواست آقای نوری علا تنظیم می شود. اگر چنین باشد، این به خودی خود نشانی از حاکمیت یک روابط به غایت غیردمکراتیک بر این جمع میباشد.

نوری علا در جائی از صحبتهایش نتیجه گیری می کند که بر اساس آنچه در مباحثات دو روز گذشته یاداشت برداری کرده است چنین برداشتی دارد که شرکت کنندگان با تشکیل آلترناتیو سکولار دمکرات موافق هستند. اما حتی اگر چنین باشد، باید توجه داشت که در مناسبات دمکراتیک، تصمیم گیریها با رای گیری می باشد، نه بر اساس برداشت یا مقاله ی این یا آن فرد. اگرهم کنگره سکولار دمکراتها را آنگونه که خود آقای نوری علا تعریف میکند یک “پیک نیک” بدانیم که هدف آن دور هم جمع شدن است تا در آن شرکت کنندگان با هم گفتگو کنند، در چنین حالتی باز به گفته آقای نوری علا  دیگر قرار بر این نیست که قطعنامه ای صادر شده و جمعبندی ارائه شود، با این وجود این  سوال مطرح می شود پس چگونه ایشان به خود اجازه میدهد یک موضوع استراتژیک (اعلام آلترناتیو) را نتیجه گیری و نسبت به اعلام آن در سال آینده “تعهد” دهد؟

بحث بر سر رعایت اصول دمکراتیک در یک مناسبات می باشد. اصولی همچون: رای گیری، حق برابر همه و اینکه هر کسی تنها یک رای دارد و کسی نمی تواند فرا قانونی عمل کرده و رائی بالاتر از دیگران داشته باشد. لازمه ی اعلام “آلترناتیو” بررسی استراتژیک و کارِ کارشناسی روی آن می باشد که آنهم پس از رای گیری و در صورت موافق اکثریت می تواند اعلام گردد. این مراحل هیچ کدام تا آنجا که به “کنگره” فرانکفورت بر می گردد رعایت نشده است. از این رو تعهدی که آقای نوری علا از آن صحبت می کند کاملا یکطرفه و شخصی بوده و به همان دلیل غیر دمکراتیک است. اگرچه فعل و ضمیری که او جمله اش را با آن اعلام می کند، نه با ضمیر فردی، بلکه با ضمیر جمعی است. گوئی او پیشاپیش وظیفه ای را برای جمع تعیین می کند. (“تعهد می کنم که همه کوشش های خودمان را به کار ببریم که لااقل در کنگره آینده سکولار دمکرات ها بتوانیم آلترناتیو سکولار دمکرات خودمان را هم اعلام بکنیم.”

اعلام آلترناتیو سکولار دمکرات، اقدامی غیر مسئولانه

سکولار دمکراسی یک اندیشه راهنما در اداره حکومت است. اندیشه ای که روح آن قانونگذاری و اداره کشور را جهت داده  و جدائی دین و مذهب از دولت و حاکمیت را تضمین می کند. در عین حال تضمین می کند که دین و عقیده و ایدئولوژی هر فردی تا آنجا که موضوعی خصوصی باشد، دولت و حاکمیت در آن دخالت نکند. آری، با این تعریف، سکولار دمکراسی یک آلترناتیو بالقوه در مقابل حکومت مذهبی حاکم بر ایران است.

اما اگر منظور از “اعلام آلترناتیو سکولار دمکرات”، تشکیلاتی سیاسی می باشد که هدف و وظیفه آن کسب قدرت سیاسی و دخالت در تغییر موازنه قوا و محققق کردن امر سرنگونی یا براندازی جمهوری اسلامی است- که منظور نوری علا چنین آلترناتیوی می باشد-  در این حالت، باید گفت چنین تصوری بسیار خام خیالانه، دور از واقعیت و اعلام آن غیرمسئولانه می باشد. چرا؟

مثالی میزنم: راننده ماهری را در نظر بگیرید که می تواند خیلی خوب با ماشین پیکان مانور دهد. پیکان نه، مرسدس بنز یا هر ماشین  سواری دیگر … این راننده ی ماهر (در اینجا اسماعیل نوری علا. سخنوری ماهر که در دنیای ادب و هنر حرفی برای زدن دارد) ادعا می کند قصد دارد برای رسیدن به هدف (سرنگونی جمهوری اسلامی) از مسیرهای سخت و ناهموار و حتی از میادین مین گذاری شده عبور کند. ادعا می کند قصد دارد روی این خودروی سواری تجهیزات مهندسی برای عبور از موانع نصب کند و هر کجا به خندق و حفره های غیر قابل عبور برسد، بر روی آن پل بزند و ….  شاید شنیدن چنین حرفی هیجانی زود گذر در عده ای ایجاد کند، اما چند دسته وجود دارند که این گفته ها را جدی نخواهند گرفت: اول: آنها که در میدان جنگ سیاسی و نظامی بوده و می دانند “آلترناتیو” یعنی چه و می فهمند جنگ و مبارزه طولانی مدت در شرایطی که همه چیزش را خود تو تعیین نمی کنی چه الزاماتی دارد. دوم: آنها که به لحاظ فنی و تخصصی دانش داشته و می دانند ظرفیت های یک خودروی سواری چیست و می دانند که نمی توان بر روی آن تجهیزات مهندسی سنگین سوار کرد و نسبت به پیچیدگی های مهندسی نظامی در شرایط سخت و نامتعیین آگاه هستند و نیاز چنین عملیاتی به تجهیزات فنی و نیروهای آموزش دیده را به خوبی می شناسند. سوم: دشمنی که در مقابل ایستاده و چهار دهه تجربه ی جنگ نظامی، دیپلماتیک و رسانه ای از کوه و دشت و صحرا گرفته تا خیابان با انواع گروه های سیاسی و نظامی را به همراه دارد. دشمنی که همچنین چهار دهه تجربه ی هماوردی با طرف های بین المللی را داشته و به خوبی می فهمد “جنگ” و الزامات نیروئی و تجهپیزاتی آن یعنی چه. پنجم: مردم عادی که آنطرف مرزها نشسته و در این سالها انواع وعده ها را شنیده و دیگر به حرف مدعیان آلترناتیوی بسنده نمی کنند. و بالاخره ششم: طرف های بین المللی که بخوبی معنی آلترناتیو و توان و الزامات لازم برای ورود به تغییر موازنه سیاسی در ایران را می دانند و چنین ادعاهائی را بسیار تمسخرآمیز دیده و مدعیان آن را هیچگاه بطور جدی طرف مذاکرات خود بحساب نخواهند آورد.

آیا سرنگونی یا انحلال جمهوری اسلامی پشت این گیر کرده که سکولار دمکرات ها اعلام آلترناتیوی کنند؟ آیا مردم ایران به این خاطر به خیابان ها نمی ریزند چون منتظرند تا سکولار دمکرات ها اعلام آلترناتیوی بکنند؟ “اعلام آلترناتیوی سکولار دمکرات ها به مثابه یک تشکیلات مدعی سرنگونی یا براندازنده ی جمهوری اسلامی” با توضیحاتی که در بالا داده شد، نه تنها به پیشبرد مبارزه مردم بر علیه جمهوری اسلامی کمکی نمی کند، بلکه سطح انتظارات را در بین گروهی از مردم بالا برده و وقتی به آن انتظارات پاسخ متناسب داده نشود، تنها باعث سرخوردگی بیشتر خواهد شد.

البته که می توان اعلام حزب و سازمان و تشکیلات کرد و می توان به مرور زمان با عضوگیری و ساختن ساختارهای درون تشکیلاتی و ارتباط با داخل کشور و بویژه جذب نیروی جوان، به تقویت آن نیرو پرداخت تا در روز مناسب، به عنوان یک تشکیلات منسجم با برنامه قوی وارد میدان شد. اما وارد میدان شدن و ادعاهای بزرگ کردن، آنهم در حالی که حداقل های لازم (نیروئی، ساختاری، برنامه ای، تشکیلاتی، مالی، تجهیزاتی- رسانه ای) هنوز موجود نیست، نتیجه آن توهم پراکنی و سرخوردگی خواهد بود. از همین رو چنین اعلامی اگر نگوئیم خام خیالانه و ساده لوحانه است، حداقل باید گفت غیرمسئولانه می باشد.

امیدوارم کمیته برگزاری کنگره سوم سکولار دمکرات ها در یک “جمعبندی”، نظرات خود پیرامون آنچه در بالا گفته شد را مکتوب تنظیم کرده و جدا از طرح مسائل کلی، با ورود به جزئیات، به نحوی قابل باور، برنامه و اهداف خود را برای تدارک و زمینه سازی تشکیل یک نیروی جدی ارائه دهد.

حنیف حیدرنژاد

http://www.hanifhidarnejad.com

21 تیر 1394 / 12 ژولای 2015

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

 
error

Enjoy this blog? Please spread the word :)

RSS20k
دریافت مطالب جدید از طریق ایمیل5k
مارادر فیسبوکتان به اشتراک بگذارید12k
از کانال یوتوب ما بازدید کنید14k
از کانال یوتوب ما بازدید کنید
extra smooth footnotes