ملاقات با نخست وزیر هلند آقای مارک روته در جریان کنگره سالانه حزب اتحاد احزاب لیبرال اتحادیه اروپا (آلده پارتی) در آمستردام. طی ملاقات ضمن معرفی خودو فرقه رجوی و نقض شدید حقوق بشر توسط این فرقه در آلبانی تشریح شد.
غسل در صحنه؟!! در خیابانهای آلبانی!
….هر كجا كه برادر مجاهدي در كنارشان بود در خیابانهای آلبانی وا مي ستادند ميگفتند من 3 تا لحظه جنسی داشتم يا اينكه 10 لحظه جنسی داشتم . مهم نبود نفر چه كسي همراهش می باشد . مثلا براي خود من پيش آمده بود صد مرتبه كه نفرات بالاي 40 سال سابقه مي امدند مي گفتند ما لحظه جنسی داشتيم، من از خجالت آب ميشدم كه نفري كه 40 سال سابقه دارد بيايد جلوي من اين لحظات رادر خیابان بخواند يا بگويد …..
نوشتۀ سعید زمانی جدا شده از فرقۀ رجوی در آلبانی
غسل هفتگي را شايد خيلي از شما شنيده باشيد اسم چه نشستي هست در سازمان مجاهدین (فرقۀ رجوی) شايد هم خيلي ها هم ندانند چيست؟ این نشست بیان کردن لحظات جنسی از هر نوع که باشد، حتی برای یک ثانیه در برابر جمع دوستان خود می باشد. از آنجايي كه نفرات به قول خود فرقه انقلاب كرده اند! زن وشوهر و از اين قبيل در دستگاه اينها طلاق داده شده است، بخاطر همين بايد در نشستهايي نفرات لحظات خود را مکتوب کرده و بیایند در نشست بخوانند. مثلا می نویسند و در نشست جمعی می خوانند که من خانمي را ديدم لحظه داشتم يا ياد زنم در ايران افتادم ولحظات زندگي طلبي داشتم. يا اينكه خواهري را در مناسبات ديدم لحظات خوبي نداشتم. منظور از توضيح اين فاكتها آشنايي با اين نشست بود.
در اشرف وليبرتي که بوديم، نشست ها غالبا به صورت هفتگي برگزار ميشد. ولی بعد از اینکه به آلباني انتقال داده شدیم نشستها روزانه شد. و وقتی ديدند كه افراد بيرون ميروند وهر قدمي كه بر ميدارند خانم هاي بی حجاب و با لباسهای مختلف و آزاد مي بينند در نتیجه لحظات زندگی طلبی و بعد هم جداشدنها در افراد زياد ميشودغسل در صحنه يا غسل در لحظه گذاشتند! يعني افراد در هر كجا كه صحنه اي مثلا در رابطه با خانمی دیدند هر كجا كه برادر مجاهدي در كنارشان بود وا مي ستادند ميگفتند من 3 تا لحظۀ جنسی داشتم يا اينكه 10 لحظۀ جنسی داشتم. مهم نبود نفر چه كسي همراهش می باشد. مثلا براي خود من پيش آمده بود صد مرتبه كه نفرات بالاي 40 سال سابقه دارد مي آمدند مي گفتند ما لحظۀ جنسی داشتيم، من از خجالت آب ميشدم كه نفري كه 40 سال سابقه دارد بيايد جلوي من اين لحظات را در خیابان بخواند يا بگويد. لعنت بر باعث وباني اين افکار تحت نام «انقلاب مریم» ميفرستادم كه اين نشست هارا گذاشته وهمه چيز را لوث كرده و باعث ضديت افراد شده است. جالب است سازماني كه دم از اين ميزند که سازمان مردمي است تا به حال نشده بود كه حرف ما راگوش كند. هزار بار با اين كار مخالفت ميكردم، ولی اهمیتی به حرف ما قائل نمی شدند، از این رو خيلي راحت ما هم به لجاحت وضدیت مي افتاديم. ما فاکت هایمان را نمی گفتیم، آنهايي را كه هم مي گفتیم خودشان علني دیده بودند به ما ها مي گفتند. ولي اين را داشته باش كه مال ما همه اش خالي بندي است واين شده بود يك خنده بازاري در مجاهدين. افراد موضوع نشست غسل در صحنه را لوث ميكردند. مثلا خانمي را در خیابانهای تیرانا ميديدند ميگفتند ما لحظه داريم وهمه ميخنديديم. حتی در موردی نفري خم شده بود و پشتش به ما بود همه ميگفتند ما لحظۀ جنسی نسبت به او داريم بعد که بلند شد و رو به ما کرد فهميديم طرف که خم شده بود مرد است نه زن!!. این نوع روش نشست غسل برای نفرات تبدیل به جوک شده بود. اصلا افراد در نشستها هم فاکتهایشان یا لحظه های جنسی شان را يا نميگويند يا شکلی بیان می کنند یعنی تقریبا همه هنوز هم كلا تقابل دارند با این روش و نشست غسل و به جاي اینکه به انقلاب خواهر مريم قجر درود بفرستند لعنت ميفرستند. بله «گوهر بی بدیل»!! و«سرباز ركاب مسعود ومريم»!! يعني همین.
سعید زمانی جدا شده از فرقۀ رجوی در تيرانا – آلباني